با اینکه متین خیلی اصرار کرده بود که خودش بیاد دنبالم اما قبول نکرده بودم و گفته بودم خودم میام. شایدم می خواستم تا می رسم اونجا، یه کم به خودم مسلط بشم و خودمو ذهنمو برای اتفاقات احتمالی آماده کنم! وقتی از ماشین پیاده شدم و رفتم طرف در خونه اش دیگه هوا تاریک شده بود. اواسط اسفند ماه بود و هنوز هوا سوز داشت. یه چند تا نفس عمیق کشیدم و زنگو فشار دادم و دستمو گذاشتم جلوی دوربین آیفون که نتونه ببینتم. - جون دلم؟
مثل همیشه! از تک تک ه احساسایی که داشت تو وجودم شکل می گرفت یا از بین می رفت خبر داشت!
“پس درست فکر کرده بود. تاحالا به خاطر من خیلی آروم و سطحی فقط روی لبامو می بوسید!”
بهش لبخند زدم و اونم انگار خیلی راحت جواب سوالشو تو چشام خونده باشه صورتشو اورد جلو و لباشو گذاشت رو لبام. مثل همیشه اول یه کم رو لبامو مک زد و برای اولین بار زبونشو کرد تو دهنم. یهو یه احساس خاص و دوگانه بهم دست داد. داشتم می رفتم که خل بشم و خودمو بکشم عقب که هرجوری بود سعی کردم به اعصابم مسلط بشم و بذارم لذتشو ببره. دستامو بردم پشت گردنشو و منم شروع کردم به بوسیدن و خوردن لباش. اونم با سرعت بیشتری لباشو و زبونشو می چرخوند تو دهنم و دیگه آخراش رسیده بود به گاز گرفتن! همینجوری که باز سرعت لباشو آروم کرده بود با دستش کمرمم می مالید و اونیکی دستشو کرده بود لابه لای موهامو بازی می کرد. اینقدر لبای همو خوردیم که دیگه نفسمون بالا نمیومد. صورتشو برد عقب و یه کم نگام کرد و دوباره اومد جلو. ایندفعه دور لبمو و چونه امو کوچولو کوچولو می بوسید و زبون می زد تا اینکه رسید به گردنم. منم دستمو گذاشته بودم پشت سرشو آروم نوازشش می کردم. کم کم داشت میومد پایین و دیگه رسیده بود به بالای سینه ام. لباشو می چسبوند و بر می داشت و زبونشو آروم می کشید رو پوستم. کاملا می فهمیدم دیگه از حال خودش خارج شده ولی برای رعایت حال ه من نرم و آروم ادامه میده.
یه رکابیه یقه هفت تنم بود که از یقه اش می تونست سوتین و سینه هامو ببینه. وقتی سرشو برد جلو و دید، انگار دیگه طاقت نیورد و گفت:- کتی؟ می تونم لباساتو در بیارم؟
با سر بهش اشاره کردم و اونم فوری دست به کار شد. دستامو داد بالا و تاپمو دراورد و دوباره منو نشوند رو پاش. یه سوتین سبز یشمی ه براق تنم بود که با پوست سفیدم خیلی تضاد داشت. متینم ماتش برده بود و فقط داشت نگاهشو رو بدنم حرکت می داد. کم کم دستشو برد پشتمو شروع کرد به نوازش بدن لختم. صورتشو اورد جلو و لباشو کشید بالای سینه ام. کم کم سرشو برد پایین تر و زبونشو زد به سینه ی چپم. منم دیگه داغ شده بودم و نفسهای عمیق می کشیدم. همونجوری که دستش پشتم بود بند سوتینمو باز کرد و یهو سوتینم ول شد و افتاد پایین. منو یه کم داد عقب که بهتر بتونه ببینه. باز ماتش برده بود ولی ایندفعه حالت چشماش از شدت شهوت عوض شده بودن. دستشو اورد بالا و انگار که می خواد به یه چیز شکستنی دست بزنه کشید رو یکی از سینه هام. دستاش اینقدر داغ بود که نا خوداگاه یه آه کشیدم که با شنیدنش از خود بی خود شد و سرشو اورد جلو و نوک سینمو گذاشت تو دهنش. از دهنش حرارت می زد بیرون! چند لحظه آروم مک زد و یهو سرعت لباشو تند کرد و با اون یکی دستشم اون یکی سینمو چنگ می زد. کیرشو از پایین قشنگ احساس می کردم که بزرگ شده. بعد از چند لحظه شروع کرد از پایینم خودشو به من مالیدن. دیگه داشتم از خود بی خود می شدم. اولین بارم بود و متینم اینقدر ماهر و نرم عمل می کرد که بدتر تحریک می شدم و دلم می خواست سریعتر و محکمتر ادامه بده. اونم انگار فهمیده بود که کیرشو از پایین با سرعت بیشتری میمالید بهم و از بالا هم تندتر می خورد و لیس می زد. یه لحظه دستشو از رو اون یکی سینه ام برداشت و برد پایین وسط پام گذاشت رو کسم و تند تند شروع کرد به مالیدن و از بالا هم سرعت مکیدنشو تندتر کرد که یهو احساس کردم ول شدم تو هوا و با یه آه بلند شل شدم اتفادم تو بغلش. بعد از چند لحظه که از منگی دراومدم و چشمامو باز کردم دیدم صورتشو اورده جلو و داره با مهربونی و لذت نگام می کنه. وقتی دوباره نفسم جا اومد به شلوارم اشاره کرد و با چشمک گفت: - اجازه هست؟
خنده ام گرفته بود که با اون حالشم هی برای هرکاری اجازه اشو می گیره! گفتم “آره” و اونم باز دست به کار شد. اول منو تو بغلش جابه جا کرد و طوری تنظیم کرد که بالا تنم تو بغلش بود و پاهام دراز شده بود رو کاناپه ای که نشسته بودیم. دکمه های شلوار جینمو باز کرد و دستشو برد تو و گذاشت بالای کسم. اینقدر داغ شده بودم و از دفعه ی قبل شرتم خیس شده بود که بی اختیار یه آه کشیدم و اسمشو صدا کردم. همونجوری که دستش تو شلوارم بود شروع کرد به آروم حرکت دادنش و سرشو اورد پایین و دوباره لبمو بوسید. ایندفعه منم سعی می کردم بیشتر زبونو لبشو مک بزنم و وقتی سرشو یه کم برد عقب به جای لبش چونه و زیر گردنشو لیس می زدم و بوس می کردم. ازون ور هم متین دستشو برده بود پایین تر اما هنوز داشت از رو شرت می مالید. یهو با نوک انگشتاش چوچولمو گرفت و فشار داد که جیغم دراومد و گردنشو ول کردم. دیگه به نفس نفس افتاده بودم. خودشو از زیر من کشید بیرون و کامل خوابوندم رو کاناپه و نشست کنارم. صورتشو برد پایین و دماغشو از رو شرت می کشید روم. دستشو از زیر شرتم رد کرد و رسوند به کسم،.تا دستش خورد بهم یه لحظه لرزیدم و اونم شروع کرد به مالیدن. حسابی خیس شده بودم و دیگه صدام بلند شده بود. اونم آروم آروم شرتمو کشید پایین. نمی دونم چی دیده بود که اینقدر تعجب کرده بود! اما اون لحظه تو هال و هوای این نبودم که بخوام ازش سوال کنم. شرتمو کامل دراورد و با اون یکی دستش شروع کرد به ماساژ دادن رون و کشاله ی پام. بعد از چند لحظه دولا شد و یه دستشو گذاشت رو کسم و شروع کرد به مالیدن و با زبونشم رو و داخل پامو لیس می زد و بوس می کرد. دیگه داشتم به خودم می پیچیدم و نفسهام تند شده بود. هی زبونشو از پایین ه پام می برد نزدیک کسم و دوباره برمیگشت پایین. داشتم دیونه می شدم که دفعه ی آخری که برگشت بالا دیگه نرفت پایین. اول سرشو برد عقب و بالای کسمو یه بوس کرد و لباشو چسبوند رو چوچولم و یهو یه مک محکم زد که جیغم دراومد. اونم زبونشو تا ته می کرد تو و با دستشم پایین کسمو می مالید. منم فقط ناله می کردم و می گفتم " آروم تر" که بدتر می کرد! چند لحظه که گذشت دوباره زبونشو رسوند به نقطه ی حساسم و محکم چند تا ضربه زد و تند تند هم با دستش سینه هامو چنگ می زد که یهو تمام عضلات بدنم سفت شد و با فشار ارضا شدم. دوباره بی حال افتادم و متین هم پاشد اومد بالا و سرمو گرفت تو بغلش. با موهامو بازی می کرد و منم انگار که کوه کنده باشم ولو شده بودم و چشامو بسته بودم. آروم پیشونیمو بوس کرد و گفت: - خوب بود عروسکم؟
یه " اوهوم" زیر لب گفتم و همینجور که سرم تو بغلش بود و اونم دولا شده بود روم، دستامو بردم بالا و پشت گردنش قفل کردم و گردنشو کشیدم پایین. دلم می خواست ایندفعه لباشو از جا بکنم. اونم لب بالامو گرفت تو دهنشو شروع کرد به مک زدن.هی زبونمو می کشید تو دهنشو ول می کرد که دیگه احساس کردم گردنش خسته شد و ولش کردم.
بعد از این لب گرفتن طولانی تازه حواسم اومده بود سرجاش که من هنوز برای متین هیچ کاری نکردم! ساک زدن یه کم برام سخت بود، تازه من پرده ام داشتم و همین یه کم کارو سخت تر می کرد برای سکس. تو همین فکرا بودم که گفت: - خانمی، اگه می خوای اول پاشو برو دستشویی بعد بیا خودم لباساتو تنت کنم.
یهو با تعجب و چشمای گرد شده پرسیدم: - متین پس تو چی؟؟؟!!!
یه نگاه عمیق تو چشمام کرد گفت: - کتایون، بهت گفتم که؛ هنوز یه مقداره تصاحب نشده داری. باید اول اونم به دست بیارم، بعد. نمی خوام تا اون موقع باهات سکس کنم. الان اگه بخوای منو ارضا کنی فقط به خاطره اینه که جبران کنی، من اینو نمی خوام. دوست دارم همین قدری که من الان از ارضا کردن ه تو لذت بردم توام وقتی منو ارضا می کنی همین احساسو داشته باشی.
هیچی نتونستم جوابشو بدم. یعنی در مقابل این همه صداقت و احساس، هیچی نه داشتم که بگم نه می تونستم. سرمو انداختم پایین که نفهمه بغض کردم." ولی مگه می شد اون چیزی رو در مورد من نفهمه؟" صورتمو اورد بالا و سرمو گرفت تو بغلش و فشارم داد به خودش. یهو بغضم ترکید و زدم زیر گریه. خودمم تعجب کرده بودم! منی که تاحالا سابقه نداشت جلوی مادر پدرم گریه کنم، تو بغل متین قایم شده بودم و داشتم عین یه بچه گریه می کردم. اما از ریختن اون اشکا نه تنها ناراحت نبومدم، بلکه یه احساس عالی و بی نظیر هم داشتم. درک ه خوبی و عشق ه پاک و روح ه بزرگش، منو به اون حال انداخته بود.
“متین ه من، تو فکر کرده بودی باید مدتی وقت صرف کنی برای به دست اوردن ه اون یه قسمت ه تصاحب نشده، اما نفهمیدی که با همون رفتار و برخوردت همه ی وجود منو تصاحب کرد و ازون به بعد به معنای واقعی احساس کردم دوست دارم.”
ادامه دارد…
نوشته: faramush shode
به خدا من شهيد شدم قسمت اول رو كه خوندم، با ذوق قسمت دوم رو خوندم ديدم اواسط همون اوليه اس
امروز اومدم ٣ رو بخونم كه أونم تو همون اولى بود!!! آخه آقا اين چه وضعيه با اين نوناشون؟!!
سلام,من تازه واردم,
داستانتوخیلی دوست دارم خواهشاتکراری نذار…
تو اینکه داستانت قشنگه شکی نیست اما انتظار نداشتم که دو قسمت بعدی داستانت خلاصه قسمت اول باشه
به نظرم با این حرکت ارزش داستانتو پایین اوردی
سعی کن با دقت بیشتری داستانتو اپ کنی که دیگه اینجوری نشه
بچه ها این داستان مال سایت آویزونه من تو آرشیوم دارم میگردم اگه پیداش کردم براتون میزارم که یهو بخونید اذیت نشید
خب از اونجاییکه آرشیوم خیلی مرتبه پیدا کردنش سخت نبود هرچند این دوست فراموش شده اسم داستان رو عوض کرده ولی بالاخره گشتم و پیداش کردم یه تاپیک براش زدم میتونید داستان رو اونجا بخونید اینم لینکشه
http://www.shahvani.com/content/داستان-فریاد-زیرآب-نسخه-اصلی-و-کاملقسمت-3-آپدیت-شد
این قسمت که تکراریه اگه اشتباه نکنم … :/