قرار بود کمک مربی تیم بشم

1393/09/01

سلام به همه دوستان اسم من مستعار على هستش تقريبا از سن کم با بچه محل هاتو زمين خاکى پشت خونمون فوتبال بازى ميکرديم تقريبا 15 ساله بودم که به حساب با بچه هاى ديگه يه تيم تشکيل داديم يه پسرى که چند سال از من بزرگتر بود گير داده بود که من مربى باشم و به من گفت که تو هم کمک مربى باش يه زوز بعد تمرين به من گير داد که بريم خونه ما تا يه سرى چيزا رو مثل ارنج تيم و پول هايى که جمع ميکرديم واسه تيم تو دفتر بنويسيم منم از همه جا بي خبر و چون ادعامم ميشد گفتم باشه بريم

چند دقيقه اى بيشتر تو خونشون نبوديم من درازکشيده بودم داشتم يه چيزايى مينوشتم تو دفتر که بدون تعارف دست کرد لاى لپهاى کونم کنارم دراز کشيده بود و گفت بيا دوطرفه با هم حال کنيم . اون موقع ها تو محل بچه ها اغلب با هم اين کارو ميکردن و من هم چون گفت دوطرفه باشه مخالفتى نکردم اونم تا ديد من حرفى ندارم شروع کرد کون منو حسابى ماليدن بعد چندقيقه گفت پاشو بريم طبقه سوم که يه اطاق کوچيک اونجا داشتند وارد اطاق شديم سريع شلوار خودشو در اورد و من تا بخودم بيام ديدم شلوار منم در اورد و شروع کرد به ماليدن کونم و خوب يادمه هنوز کونم مو در نياورده بود و سفيد و تميز بود منو محکم بغل کرد و کونمو که ديده بود هى قربون صدقش ميرفت کاملا متوجه شدم که اشتباه کردم که قبول کردم اعتماد به نفسمو از دست داده بودم ترسيده بودم ولى ديگه دير شده بود کاملا رو من سوار بود و همه جوره در اختيارش بودم تا اينکه گفت اول تو يا من گفتم فرقى نميکنه سريع منو برگردند و بهم گفت که قمبل کن چهاردست و پا شدم جلوش و اون انگشتشو خيس کرد و شروع کرد با سوراخ کونم بازى کردن تا اون موقع من با بچه هاى ديگه فقط لاپايى حال ميکرديم و اجازه نميداديم کسى توش بکنه بهش گفتم دارى چکار ميکنى بد جورى حشرى شده بود و هر جور بود ميخواست کون منو فتح کنه نفس نفس ميزد و همش ميگفت يه لحظه صبر کن چند لحظه صبر کن ديگه انگشتش تا ته تو کونم بود و هى عقب جلو ميکرد حرفاش يه جورى بود مثل کونى ها هى قربون کونم ميرفت خيلى ترسيده بودم و ديگه کار از کار گذشته بود فقط کيرشو که ديدم خيالم راحت شد زياد بزرگ نبود حدودا ده تا دوازده سانت بود زياد هم کلفت نبود .ديگه موقش بود يه تف گنده انداخت کف دستش حسابى کيرشو ليز کرد با دست کمرمو فشار داد پايين و کونم حسابى قمبل شد کيرشو روى سوراخم حس کردم و چون مو نداشت با يه فشار کوچيک تا ته و بدون اينکه دردى داشته باشه رفت تو و شروع کرد يواش يواش تلمبه زدن چند ثانيه که گذشت اطراف کيرش و رونهاش ميخورد به لپهاى کونم و صداى عجيبى ميداد يه کمى که گذشت يه احساسى بهم دست داد که تا حالا تجربه نکرده بودم يه لذت عجيبى بود کيرشو توى روده هام حس ميکردم از خود بيخود شده بودم اراده اى روى سوراخم نداشتم و نميتونستم خودمو کنترل کنم يه لحظه که کيرشو در اورد بي اختيار گوزيم و اونم شروع کرد خنديدن و دوباره کيرشو کرد تو کونم و عقب جلو ميکرد باورم نميشد بدون اينکه دست خودم باشه قوس کمرم زياد ميشد کونم کاملا از هم باز ميشد و اب دهنم رو نميتونستم جمع کنم اونم که از خدا خواسته با دست لپهاى کونو باز ميکرد و ميگفت عجب کونى دارى تا حالا همچين کونى نکرده بودم تو حرفاش فهميدم خيلى وقت بوده که تو کف من بوده و از قبل نقشه کشيده بوده من هم رسما ديگه داشتم لذت مي بردم زير کيرش کونم يه جورى شده بود که نميتونستم خودمو جم و جور کنم واسه اينکه فکر نکنه من خوشم اومده هى الکى ميگفتم بسه ديگه اونم ميگفت الان تموم ميشه و دوباره ميکرد بعد بهم گفت برگرد و منم مثل يه بچه حرف گوش کن برگشتم پاهامو جم کرد تو سينم کمى بازشون کرد طورى که سوراخم دقيقا جلوى کيرش قرار گرفت دوباره تا ته فرو کرد و شروع کرد با کير من ور رفتن راستش خيلى حال ميداد وقتى يه کير تا ته تو کونم بود واسم جق ميزد و چند لحظه بيشر نشد که ابم اومد الىته اون وقتا ابم هنوز نميومد و چند قطره اب شفاف ازم خرج ميشد اونم با قدرت بيشترى تلمبه ميزد و بعد چند ثانيه ابشو تو کونم خالى کرد بلند شد و منم خودمو با دستمال تميز کردم و سوراخم کاملا باز شده بود و تازه فهميدم چه اتفاقى افتاده و ديگه کونو به باد داده بودم و کردن من چيزى از عمق فاجعه کم نميکرد لباسامو پوشيدم رفتم خونه و تا چند سال از اين اتفاق رنج ميبردم مخصوصا وقتى تو کل محل واسه همه تعريف کرد اخه تو پايين شهر خيلى ضايع بود کسى کون داده باشه و چند بار ديگه هم پيشنهاد داد ولى اين اخرين کون دادن من بود اما راستش هنوزم اون لذت تو خاطرم هست و وقتى يادش مي افتم يه جورى ميشم قربون همه شما

نوشته: علی


👍 0
👎 0
36474 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

444818
2014-11-22 16:26:38 +0330 +0330

فکر نکنم بار اولت بوده باشه
یحتمل زیاد داده بودی یادت نمونده بوده بود است شد گشت یه هچین چیزی
اینجوریم که آب دهان راه انداز تعریف کردی معلومه خیلی لذت برده همی بودندیه
فلذا از کون دادنای بعدیت هم بنویس
تعارف نکن بابام
جمع خودمونیه
جیش بوس لالا

0 ❤️

444819
2014-11-22 16:30:55 +0330 +0330
NA

اگر خوشت اومده بود چرا دوباره تجربه نكردى؟ تعصب رو بزار كنار و سعى كن از زندگيت لذت ببرى

0 ❤️

444820
2014-11-23 07:56:54 +0330 +0330
NA

منم میخوام یه تیم فوتبال درست کنم اگه افتخار بدی بیای از تجربت توی بخش کمک مربی استفاده کنم ممنونت میشم

0 ❤️