لز با خواهر شوهر

1401/08/27

سلام دوستان اسم من المیراس و ۳۲ سالمه سینه هام ۷۵ وزنم ۵۵ و قدم ۱۶۷ هست
میخواستم امروز در مورد داستان لز با خواهرشوهرم صحبت کنم
من یه خواهر شوهردارم به اسم سونا و۳۵ سال سن داره اندام خوبی داره و سایز سینه هاش ۹۵ هست باسن بزرگ خوش فرم
سونا خواهر شوهرم کلینک زیبایی داشت و مشتری ها زیادی داشت
تا این که یه شب با شوهرم داشتم سکس میکردم که شوهرم اومد کسمو بخوره که برگشت گفت عزیزم زیاد بدنتو تیغ میزنی پوست بدنت داره سیاه میشه
گفتم عزیزم چکار کنم
گفت برو پیش ابجیم بدنتو لیزرکنه
گفتم باشه عزیزم
برگشت گفت فردا صبح یادم بنداز حسابتو شارژ کنم
بعد برگشتم گفتم مرسی عشقم شروع کرد خوردن کسم
که یهو دندونش خورد به چوچولم
گفتم اییییی وحشی چخبرته
خندید گفت ببخشید هواسم نبود شروع کرد خوردن
بعد چند دقیقه خیس شدم
برگشت با یه لحن شهوت انگیز گفت جون قربون اون کس ابدارت بشم
بعد اومد کیرشو ژل زد مالید به کسم و ارومم فشار داد داخل کسم شروع کرد تلمبه زدن بعد ارضا شد ابشو ریخت داخل کسم کیرشو از کسم کشید بیرون بعد بغل هم خوابیدم چند ساعت بعد بیدار شدیم رفیتم با هم دوش گرفتم از بیرون شام سفارش دادم بعد ۴۰ دقیقه شام رسید رفتم تحویل گرفتم بعد خوردن شام شوهرم رفت گوشیشو برداشت زنگ زد به ابجیش
سلام ابجی خوبی
رو ایفن گذاشت
مامان خوبه
سلام داداش گلم خوبی المیرا خوبه اره عزیزم خوبیم
سونا فردا المیرا میاد کلینک کارشو انجام بدم
گفت چکار داره
حامد گفت لیزر داره کارشو انجام بده
داداش لیزر کار یه روز نیست و باید جلسه ای بیاد
حامد گفت مشکل نداره عزیزم
اول یه نوبت بده
بعد دو روز دیگه سه شنبه بگو بیاد سرم خلوته ساعت ۴ بعدظهر
گفت باشه خدا حافظی کرد
برگشت گفت شنیدی گفتم اره
بعد دوروز اماده شدم رفتم کلینک بعد چند ساعت رفتم پیش سونا بعد روبوسی
برگشت گفت لباستو در بیار دراز بکش رو تخت
منم شروع کردم مانتومو در اورد تاپمو در اوردم بعد شلوار بعد دراز کشیدم رو تخت
بعد سونا اومد دستگاه رو روشن کرد
مایع رو ریخت رو بندنم شروع کرد به لیزر کردن
بعد یه ربع احساس کردم کسم خیس شده نمیدونم چی شده یه خرده درد داشتم ولی اثلا متوجه نشدم چرا خیس کردم بعد اونم متوجه شد
المیرا چی شده
چیزی نشد سونا جون
شورتت خیسه
اوهووووم
بعد بهم گفت میتونم ازت یه سوال بپرسم
بپرس
المیرا جون تو لزبین هستی
اره
گفت خودارضایی چی
اوهومممم
با چی؟!
با دست
خندیدم بعد گفت منظورم اینه که با فیلم خود ارضایی میکنی
یا با افکار خودت
برگشتم گفتم بیشتر با افکار خودم
چرا
لذت میبرم گفتم تو چی خود ارضایی میکنی
آره
با چی
با فیلم بیشتر
یه نگاه شیطنت امیز بهش انداختم و گفتم تو گوشیم فیلم دارم، دوست داری ببینی
گفتم بزارم

گفت اینجا المیرا بزار بعد
کی خب
پنج شنبه ساعت ۹ صبح
باشه کارش تموم شد پاشدم لباسمو پشیدم رفتم بغلش کردم گفتم مرسی
یهو ازم لب گرفت
بعد جفتمون بلند خندیدم بعد اومدم رفتم پیش منشی حساب کردم رفتم خونه
داخل خونه همش تو فکرم این بودم که چجوری باهاش لز کنم
که خوشش بیاد گذشت تا سه شنبه اماده شدم حدودا ساعت ۹ بود که دیدم اومد ریموت در زدم ماشینشو اورد بغل استخر پارک کرد بعد از ماشین پیاده شد اومد سمت در نزدیک درد بود درو باز کردم بعد سلام احوال پرسی رفتم میوه شیرینی اوردم شروع کردیم صحبت
خب المیرا فیلمو نمیزاری گوشیتو بیار
عزیزم گوشی چیه ریختم داخل فلش داخل tv نگاه کنیم
ای بلا
خندیدم رفتم فلش زدم روشن کردم پلی کردم
سونا همینجوی خیره شده بود
بازیگر ها فیلم شروع کردن به لب گرفتن. سونا مشغول تماشا کردن بود. کم کم لخت شدن و به حالت ۶۹ شدن. که دیدم چشمالش خمار شده و لبشو گاز میگره
سونا چکار میکنی بیا شروع کردم لب گرفتن ازش
اونم شروع کرد داشتم همینجوری لب خودمون میخوردی یه ۱۰ دقیقه بود که داشتیم لب میگرفیتم کم کم لباسمون در اوردیم
به خوردمون اومدیم دیدم لخت شدیم دستشو گرفتم دویدم داخل اتاق خواب خوابندمش رو تخت خواب شروع کردم کسشو خوردن لیس میزدم میخواستم انگشت کنم
المیرا من باکره هستم
چی جدی
اره
باشه سونا شروع کردم کسشو خوردن
اه ناله میکرد
ایییییی
اوممممم
بعد دیدم خیس کرده بعد من ابشو لیس زدم بار اولم بود اب یه زنو میخوردم
بعد اومدم کسمو گذاشتم رو کش شروع کردم به مالیدن داشتم لذت میبردم هی میمالیدم
تا این که ارضا شدم روش افتادم
بعد بهش گفتم سونا یه چیزی میدون
گفت چی
گفتم عشق جنسیت نیست

نوشته: المیرا


👍 0
👎 11
76601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

903276
2022-11-18 06:31:35 +0330 +0330

تکراری

1 ❤️

903294
2022-11-18 09:39:35 +0330 +0330

ادمین چرا مثله تی وی خومون شدی هی تکراری میزاری

1 ❤️

903346
2022-11-19 00:00:37 +0330 +0330

منتظر داستان سکست با جکوزی هم هستیم زودتر بنویس

1 ❤️

903348
2022-11-19 00:43:15 +0330 +0330

جاکش پنجشنبه بود یهو شد سه شنبه ؟
جق رید تو ترتیب روزای هفته

1 ❤️

903361
2022-11-19 01:40:28 +0330 +0330

ادمین کسخل چرا اینروزا همش تکراری میذاری ازین المیرای کسخل تر از خودت

1 ❤️

917218
2023-03-02 01:06:31 +0330 +0330

من که هیچی نفهمیدم اینقد کسشعر بود با یه نگارش افتضاح تر
داداش حداقل موقع نوشتن جلق نزن ستون

0 ❤️

957634
2023-11-12 06:08:35 +0330 +0330

داستانت را نخوندم فقط نوشته بودی لز با خواهر شوهر حالم بهم خورد.
بدبخت شوهر بیچارت که زنش با خواهرش رابطه داره…
خاک بر سر تو و خواهر شوهرت و اون شوهر بی شعورت!
منا به یاد کرم های فاضلاب میندازین!

0 ❤️