مالیدن عمه

1403/03/11

سلام علیکم خدمت تمامی شهوانی های عزیز،این داستان درباره مالیدن عمه هست و سکسی نیست درش و اگر بعدا کردمش براتون میزارم
خب من علیم و عمم زهره یک زن ۴۶ ساله تپل ۸۵یا ۹۰ کیلو وزنشه با قد ۱۶۶ قد و خودمم ۸۰ کیلو وزن قد ۱۷۳ ورزشکار(بدنساز نیستم) خب داستان مال پارسال هست من و دختر عمم زیاد باهم کالاف بازی میکردیم اون ۲۲ سالشه و قیافه معمولی و همینطور اندامش برخلاف مامانش ک نجیب توپر و سینه های سایز ۹۰ و کون پهن گوشتی گنده
یک ازون شبایی ک اونجا بودم بعد از ظهرش ک عمم اینا میخواستم بیان خونه ما و منو بیارن شوهر عمم خواب و دختر عمم تو اتاقش زمستون بود و سرد من بیرون تو حال بودم با عمم اونم دراز کشیده بود و منم کنارش شب قبلش مهمونی بود و منم اونجا موندم شب و بگذریم،،،،
عمم زیر کرسی بود و منم یک سمت دیگه کرسی کالاف میزدم و اون خواب بود منم اومدم دراز کشیدم و پاهامو گذاشتم اول کنار پاهاش بعد ب بهانه باختن بازی پامو بلند کردم گذاشتم رو پاش و اولش پامو تکون میدادم و گفتم هوا چقد سرده و اونم تو خوابو بیداری گفت اره و پاشو میکشید رو پام و منم میمالیدم پامو رو پاش و تعداد باخت هام تو بازی بیشتر شد و گفتم کیرم تو این بازی و منم کامل دراز کشیدم جفتمون دمر بودیم و نمیدونم چیشد ک گفت پاهام چقد درد میکنه و رگ هام میگیره و اینجوری و منم گفتم بزار ماساژشون بدم اول گفت نع،بعدش گفتم بیکارم و اینا قبول کرد و اول شروع کردم کف پاهاش و مچ پاهاش رو مالیدم ی چند دقیقه و کیرم ک ۱۳/۵ سانته و کلفت شقه شق بود البته اون موقع ۱۲ سانت بود و پیش ابم اومده بود کیرم داشت میترکید در همین هین زهره گفت علی عمه من پشت پاهام و پشت زانوهام درد میکنه ن اونجا گفتم بزار یکم دیگع ماساژشون بدم بعد ک گفت باشه بعد ۲یا ۳ دقیقه ی تکونی خورد ک یعنی بیا بالاتر دیگع منم رفتم بالاتر اول ی شلوار خونگی مشکی و ازین راحتی ها نخی و کمی گشاد هست پوشیده بود و اونو تا جای پشت زانو هاش کشیدم بالا و مالیدم ک گفت از رو شلوار بمال گفتم دستم اذیت میشه و یجوری میشع اونجوری ک چیزی نگفت و گوشیش ک دستش بودو گذاشت کنار و معلوم ک از درد و مالیدن داشت غذاب و لذت میبرد و همینجوری رفتم بالاتر از زیر شوار پشت رونش ک گفتم عمه اینجا بهش میگن رگ گوز و خندید گفت اه گفتم اره و هرچی فشار دادم دردش نگرفت و گفت من تاحالا ن جای ماساژور رفتم و نه تو عمرم کسی ماساژم داده و گفت چون تورو خیلی دوس دارم گذاشتم بمالی و گفتم ها دیگه و سکوت کردم و میمالیدم منم فوت فتیش سگ حشری و اون موقع در ضمن ۱۳ سالم بود و زیاد خایه نداشتم الان در استانه ۱۴ هستم و خایم برا گاییدن بیشتره و خلاصه رفتم یکم بیشتر ب داخل رون هاش و انگشتم لای پاهای سفید و گوشتی داغش گیر میکرد و میسوخت و یکم فشار دادم یعنی وا کن و پاهاشو بیشتر باز کرد و منم مستقیم نبردم رو کصش رفتم داخل تر جای کشاله ی رونش و خیلی داغ بود رو میمالیدم و خیلی حال میداد ی صدایی اونجا گفت آی آی دردم گرفت و منم بیشتر فشار دادم و میخندید و میگفت هم دردم میگیره هم خندم و منم گفتم باخنده ای بابا و ی هعی گفتم و تا این پروسه کلی ۱۰ دقیقه ای طول کشید و تا اومدم دستمو برسونم ب کصش یعنی نوک انگشتم رسید ب کصش و ی صدایی از اتاق خودش و شوهرش اومد و گفت خب بسه دیگه مرسی عمه جون و پاشد رفت و منم کلا الانا یعنی ۱۰ ماهه جلق نزدم و نمیزنم ولی در عوض خیلی جنوب میشم،ولی زمانیی که میزدم یعنی از اخرای ۱۱ تا اولای ۱۴ میزدم بعضی روزا این آخرای داستان جلق زدن روزی ۶ کله جلق میزدم و از داستان دور نشیم،
پاشد رفت و منم داشتم بلند میشدم اون بلند شده بود و داشت میرفت فکر میکنم کیرمو دید و اوهووم نسبتا بلند کشید و منم کیرمو گذاشتم بالا کش شلوارم و رفتم دستشویی و ۲ کله جلق زدم و اومدم بیرون و این قضیه تموم شد و رفتم بیرون و دیدم خیلی عادی رفتار میکنه و،،،
و بعد اون موقعیتی پیش نیومد و منمو بردن خونمون و داستان تموم شد
رفقا بتونم بعدا کردمش براتون میزارم داستانمو دنبال کنید من کسی رو نکردم ولی تو فامیل زیاد مالوندم اونارم براتون میزارم موفق و موید باشید یا علی🖤👋

نوشته: Amo jan


👍 3
👎 15
45701 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

985910
2024-05-31 23:55:06 +0330 +0330

خب دیگه فکر کنم وقتش رسیده دهه شصتیا با خاطرات مالوندن دهه نودیا جق بزنن
خیلی حرفه با خاطرات حداقل چند نسل مختلف جق زده باشی
از خاطرات دهه چهلی ها بگیر تا الان که رسیدیم به دهه نودیا
زنده باد همه ی جقی های دهه شصتی


985930
2024-06-01 00:55:42 +0330 +0330

۱۴ سالته اسمتو هم گذاشتی عمو جان! نکنی مارو عمو جان 😁

2 ❤️

985949
2024-06-01 01:55:10 +0330 +0330

اینجا هم پر شده از بچه هایی ک تو ۱۱ سالگی جق میزنن
آخه کونی مگه ۱۱ ساله هم آب داره ک جغ بزنه ؟

1 ❤️

985960
2024-06-01 03:03:26 +0330 +0330

سلام من به یک کیر خوب نیاز دارم

1 ❤️

985983
2024-06-01 06:36:02 +0330 +0330

گفتی ۱۳ساله بودی درسته؟؟؟؟خدایا صبر بده

0 ❤️

985984
2024-06-01 06:43:02 +0330 +0330

چرندیات واقعی یک کونی جلقی عقده ای کوس ندیده که

3 ❤️

985991
2024-06-01 08:44:23 +0330 +0330

دهه 90 ؟ خدا قوت پهلوان 😶😂

0 ❤️

986051
2024-06-02 00:12:08 +0330 +0330

الدنگ حرامزاده برای اینکه شلوارتو خیس نکنی شوهر عمه ات تو رو میبره خونتون میرسونه بعد ادعا میکنی میخوای عمه ات رو بکنی.
پسر جان برو هر وقت ۱۸ سالت شد بیا خاطرات کون دادنت رو بنویس.

0 ❤️

986084
2024-06-02 04:00:14 +0330 +0330

موفق و موید باشید یا علی🖤👋
این دیالوگ لایک داشت خدایی😂🤣
نحوه حلال کردن داستان سکسی…

0 ❤️

986201
2024-06-03 11:18:21 +0330 +0330

تف به مواد

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها