جق یا نسل کُشی؟

1402/06/26

داستان از این قراره ما که اهل این کس بازیا نبودیم ولی به اصرار خانواده بردنمون عراق. هرچی اصرار که آقا من اصلا قیافم به این حرفا نمیخوره و کلی بدبختی دارم اینجا و کسی کیرشم نبود و فکر میکردن ببرنم کربلا آدم میشم و یه جوجه شیخ برمی‌گردم ایران و میشم پسر خلف خانواده و فامیل ولی نمیدونستن منو فقط باید قربونی کنن که بلکه فقط کمتر تو جهنم بسوزم نه اینکه حتی برم بهشت. خلاصه راه افتادیم و تنها امید من این بود که میگفتن اونجا شلوغه و بمال بمال گفتیم شاید یه کس ایرانی با عراقی به تورمون بخوره. رفتیم رسیدیم و بگایی هایی کشیدم که نگو و نپرس حالا اونجا فکر میکنید اینایی که میرن بهترین ادمان ولی اکثرشون پرستو ان ۹۹ درصد همه واسه غذای مفتی و مفت خوری میرن و از جنده های کنار خیابون هم جنده تر ولی امان از بی عرضگی! عراقی‌ها که حتی من فکر میکردم با اینهمه حجاب و فلان که تنها تار موی قابل دیدشون ابروشون بود که اونم باید خیلی دقت میکردی تا ببینی دیگه عمرا تا قبل ازدواج بخوان حتی با داداشون دست بدن ولی امان از اینکه از همه بدتر بودن. اولش فکر میکردم شاید اینا فرهنگ اروپایی دارن که هرجور میمالیشون براشون طبیعیه ولی یبار جلوی چشم بابا و مادر یه نفر من آرنجم چند ثانیه غیر عمد( حالا اگه به کسی نمیگید عمدا بود) روی ممه هاش بود طوری که حتی مدل و رنگ سوتین و سایز سینه‌هاش که 75 بود هم تشخیص دادم ولی انگار نه انگار جوری بود که میخواستم همونجا بکشم پایین بکنمش انقدر راحت بودن. اینم غیر مرتبط (شایدم مرتبط) بگم یجا انگشتامو کشیدم رو کون یه عراقی که نگم براتون باید که بالای چاک کونش بود ولی یه برجستگی داشت لامصب که هستم انگشت الان گیر می‌کنه اونجا. خلاصه جوری شده بودم که همه رو به چشم کس می‌دیدم ولی هرچی تلاش کردم به تور کردن نرسیدم و نزدیک ترین ارتباطم با کسها اونجا بود یه دختر عرب و مالیدم و یه چیزی گفت که نفهمیدم میخواست پا بده یا فوشم دادم واسه همین ادامه ندادم. آخه اصلا یه عربم میخواستم جور کنم چجوری باید بهش میفهموندم؟ باید با یه دستم سوراخ درست میکردم و انگشتمو میکردم توش که ضایع بود و بقیه میفهمیدن. دیگه تنها فکرم این بود برسم ایران اولین کاری که میکنم یه کس پولی میکنم و همه عقده هامو خالی میکنم که اونم مثل همه‌ی خواسته هام به سرانجام نرسید. بالاخره با دست خالی و کیری که ازمون حسابی دلخور بود برگشتیم ولی با گفتن اینکه نصف جماعت و اونجا مالیدم آرومش کردم. اولین روز که رسیدم گفتم کس خوار دنیا، یه جق حسابی میزنم دیگه من که هیچی بجز چند قطره آب واسه از دست دادن ندارم. شروع کردم شرایطو مهیا کردم که حداقل یه جق معمولی نباشه. یه رفتم پورن هاب گوشیمو گذاشتم توی vr و یه پورن باحال دیدم و جقو زدم که یهو با فشاری بیشتر از فشارهایی که تو عراق تو شلوغی بهمون میومد، ابمو ریختم توی دستم لامصب انگار آب جوش بود حالا اون هیچی تموم نمیشد داشت از دستم سرریز میشد و مثل بقیه بچه هام ولی ایندفعه با ترس و لرز که چاه نگیره فرستادمشون به امان خدا. ولی فکر کنم با اون همه آب میشد یه تیم فوتبال درست کرد.
مرسی از شما که نمی‌دونم چرا تا اینجا خوندید اینو

نوشته: مایکل


👍 3
👎 5
6001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید