مالیده شدن در اتوبوس
سلام اسمم بهاره ۳۴ سالمه سبزه و هیکل و قد متوسط باسینه های درشت که برخلاف همه من به خاطر نگاه خیره مردها رو سینه ام همیشه معذبم یه شب داشتم بااتوبوس مسافرت میکردم تنها که وسط راه احساس کردم چیزی از پشت داره به بدنم میخوره توجه نکردم دیدم نه بابا پای مردی یه که از لای صندلی بدون کفش فرستاده داخل و من چون تابستون بود شلوار نازک پام بود دیدم انگشتاشو فرو کرده تو سوراخ کونم تمام بدنمو استرس گرفته بود عصبانی هم بودم هرچی خودمو جلو میبردم از رو نمی رفت طوری که تمام پاشو داده بود زیر بدنم و داشت انگشتاشو فرو میکرد تو کون و کوسم یهو دیدم خودشو چسبوند به صندل
ی من و بادستش سینه هامو فشار می داد و دیگه طاقت نیاوردم رفتم به راننده گفتم یه جانگه داشت بامشت افتاد به جون مرده و منو برد جلو نشوند
نوشته: بهار
مختصر و مفید ! واقعیتش منتظر این بودم که بگی کف اتوبوس بهش کـس دادی ولی وقتی انتهای داستان این شد خوشم اومد
راننده تو رو برد جلو نشوند؟ يعني نشسته روپاش؟
Na0085: کوس مغز بکش بیرون دیگه… از بس جق زدی مخت گوزیده… هی زوج هس … تو خودت کونی بچه جون…
ببخشید راننده وسط راه نگه داشته برا شام, شما چرا ادامه داستان رو ننوشتی؟ نکنه رفتی شام بخوری وبعد از شام ببینی چه اتفاقی میوفته اونارو بنویسی؟ مشکل زنده پخش کردن همینه دیگه.
علیییییییی چه لا چاک واییی بوده صندلیهه که پا اومده رفته تو کون و کست
خب مثلا الان ما چی کارکنیم میخواستی بگی سبزه ای.؟ پستونت گندس؟راننده اتوبوس نبردت توپایانه بکنتتت؟!
داستان سکسی ها هم دیگه مثل سابق نیس
سلام انگشت کردن تو کونم
حمید معصومی نژاد رررررم
آفرین خوب کاری کردی باید جیغ و داد میکردی کل اتوبوس بریزن سرش
الان دوستمون مياد با نتيجه اخلاقى:
روپاتون كاندوم بكشيد
یعنی اون پیامای دلجویی که من میفرستادم کمترینشون باز از این متن تو طولانی تر بود!
سوراخ کونت چقد گشاد و جلو بوده که شست پاش رفته تو کونت جقی خان
خخخخ…از بس خندیدم حالم جا اومد ،کامنتها از داستان کمدی تو خنده دار تر بود.
دمتون گرم بچه ها
داستان فقط یه جا باحال میشد
راننده هم پایه بود کونتو جر میدادن
ادمین حتما اون شب گل زده ک متوجه این داستان نشد و منتشرش کرد
البته از این اتفاقات تو اجتماع ما خیلی زیاد، و همچنین زننده ست
۵ تا لایک واسه این مزخرف افتضاح،فقط می تونه نشانه این حقیقت باشه که چه اعجوبه های ۲۴ عیاری نشستن پای سایت!!! واقعا دیگه داره ثابت میشه که شهوانی بدجوری به گل نشسته و هیچ نظارت و وسواسی بر روی مطالبش وجود نداره! آخه ننویس دیگه! عقب افتاده،سبزه پستون گنده توهمی! قسم میخورم که در آرزوی این هستی که یکنفر حداقل بماله بهت! از بس که ضایعی از همه نظر!
پای یارو از لای صندلی رفته تو کونت و کوست. میخاریدی حتما آروم که شدی گفتی بزار حالش رو بگیرم
لامصب یعنی انقد گشاده که از روی لباس انگشت پاش رفت تو کونت … ?
دیسلایک . جای این مزخرفات فمینیستی این سایت نیست . در ضمن تو اگه ادم خوبی بودی نمی اومدی این جا پس ادای ادم خوبا رو در نیار.
نظرات جدید داستان‌ها
- دمت گرررررم.لذت بردم.اگه ادامه پیدا کنه عاااالیه👍👍👍👍...
- ممنونم
- ببین من قم زندگی میکنم دانشجو هستم اینایی که میگی اصلا نمیت...
- کاملا مشخص بود داستان غیر واقعی هست و خاطره نیست ولی قشنگ بو...
- ی قلم عالی داستان خوب و کیرت دهن همون کامنت گذار معرف اسمش ی...
- موافق هستم باید مراقب زندگی خودمون باشیم اما مورد مرحوم زهره...
- بنظر من تخیلی بود
- اخلاق ممنوعه را قانون ممنوع نکرده بلکه ذات انسانی وشرافت این...
- الان نتیجه اون دو مرتبه آب ریختنش توی کوست چی شد؟!!!!...
- آهههه منم تو استخر ی پسر چهارده ساله تپل و سفید با ممه های خ...
- عالی بود ، منتظر ادامش هستیم
- چرا سکستون همیشه با ماساژ شروع میشه؟ چرا؟ بابا تنوع بدین دیگ...
- بالاخره اول شدم
- داستان کوتاه خواننده بیشتری داره
- از اونجایی که گفتی ظبط صدارو روشن کردم نخوندم واقعا بی شرفی...
- خوش به حالت منم دلم میخواد جلوم یکی زنمو بکنه...
داستان‌های تازه
- جهان سوم
- کس دادنم به اون قد بلند
- به عشقمون سوگند (۲ و پایانی)
- با عمه نفیسه (۱)
- محمدعلی و داداشش
- پسرخاله تیزهوشانی و خواهرش (۲)
- رام کردن مارال وحشی
- من و شوهر خواهر شوهرم
- اولین تجربه با دوست صمیمی
- دستهای زن داداش
- امید پسر همسایه (۵ و پایانی)
- شروع یک ضربدری (۴)
- لز و FMF با دوست همسرم
- حجله من با دایی جونم
- پدرشوهر و نازگل (۱)
- دو کونی با یه بکن سن پایین
- سکس تینا با دایی (۱)
- سکس تینا با دایی (۱)
- سکس بعد گُل کشیدن
- هات وایف ساناز (۱)
- شهوت دخترونه
بنظرم اسمتو از بهار عوض کن
بزار بیشتر بهت میاد