مامانم و حسین آقا

1401/08/25

سلام دوستان عزیز داستانی که میخوام تعریف کنم تخیلی.واقعی نیست اگه فحش ندید بقیشو واستون میذارم اگر هم فحش بدید صدبرابرش به خودتون.اسم من محسنه واین قضیه برمیگرده به حدود۲۰سال پیش.من یه دوستی به اسم علی داشتم که با هم همسایه هم بودیم ورفت وآمد خانوادگی هم داشتیم .یه روز قرار بود با علی روزنامه دیواری درست کنیم من رفتم خونه اونا و با علی شروع کردیم به درست کردن کاردستی. بابای من اونموقع تهران کار می‌کرد و دوهفته ای یبار میومد خونه .اونروز رفتیم خونه علی و مشغول کاردستی شدیم وخونشون کسی نبود .باباش حسین آقا یه مردی حدود ۳۵ساله هییی خوشتیپ بود داشت تو حیاط با موتورش ورمی رمیرفت ما هم تو اتاق علی بودیم .که یادمون افتاد چسب کاغذی نداشتیم علی گفت تو بمون من برم بخرم بیام واز خونه رفت بیرون ومن تو اتاق موندم ديدم یا شنیدم در میزنن و صدای مامانم اومد وارد حیاط شد با حسین آقا سلام علیک کرد و از حسین آقا پرسید محسن اینجاس حسین آقا گفت فکر کنم با علی رفتن بیرون .نگو این حواسش نبود فکر کرده بود ما باهم رفتیم بیرون و کسی خونه نیست.بعد منم از پنجره اتاق روبه حیاط صداشونو میشنیدم.بعد دیگه حرفی نزدم .بعد حسین آقا یکی دوبار منو صداکرد جواب ندادم اونا تقریبا مطمعن شدن که کسی خونه نیس.بعد مامانم در حالی که حسین آقا نشسته بود یه طرف موتور پرسید طیبه خانم یعنی مادر علی کجاس حسین هم گفت رفته به نانوایی بده بیاد من شاخ درآوردم ازین نوع حرف زدنشون بعد دوتاشون زدن زیر خنده قلبم داشت میومد بیرون از این حرف زدنشون بعد منتظر موندم ببینم چی میشه بعد حسین پرسد تو چه خبر مامی گفت هیچی تو که سر بهم نمیزنی احوال نمیپرسی. دیگه مطمعن شدم بینشون چیزی هست.بعد یکم سرمو از شیشه پنجره کنار پرده آوردم بالا .حسین از کنار موتور پاشد گفت بریم تو خونه دست همدیگه را گرفتن اومدن تو .منم رفتم تو اتاق علی در را آروم آروم بستم و از سوراخ قفل در نگاشون کردم .فقط دعا میکردم علی پیداش نشه .بعد اینکه اومدن تو خونه .خوشبختانه در اتاق به حال مشرف بود.حسین گفت زياد نمیتونم کاری کنم باهات امشب کمرمو واسه طیبه نگه داشتم.فردا شب میام پیشت.مامی بهش گفتخب حاللللاااا.منم که دهنم وا مونده بود بعد مامی چادرشو انداخت حسین سرپا بغلش کرد و دوتاشون دستشون انداختن گردن هم و شروع کردن به لب گرفتن و بوسیدن از مامی بگم یه زن توپول یکم قد کوتاه سفید گوشتی نرم .که اونروزبا تیشرت سفیدرنگ شلوار خانگی مشکی رنگ بود .و حسین هم با زیرشلواری زیرپیراهن بود یکم سرپا مامی را بغل کرد بعد چرخوند از پشت به مامی چسبید و از پشت سینه هاشو یکم مالوند مامی هم کونشو عقب میدادن می‌میمالوند بعد از هم جدا شدن حسین گفت بشین رو مبل مامی گفت نه زمین راحتم بعد کوسن رو مبل را گذاشت زمین و روسری شو درآورد و دراز کشید پاهاشو یکم از زانوجمع کرد و تاقباز شد بعد حسین روش دراز کشید پاهاشو از هم وا کرد و حسین آقا شروع کرد بوسیدنش و سینه هاشو مالیدن و یکم که اینکارو کرد از روش پاشد شلوار مامی را کشید پایین.به سمتی دراز کشیده بودن پاهاش سمت دید من بود ومامی هم کمک کرد شلوارشو از پاش کامل دربیاره يه شرت راه‌ قرمز سفید نخی تنش بود بین اون لمبه های گوشتی سفید دوباره حسین روش دراز کشید این باز حسین از زیر شلوارشکیرشو از رو شرت به کص مامی می‌مالوند.دوباره یکم تیشرت مامی را داد بالا سوتين تنش نبود و سینه هاشو شروع کرد مالیدن و یکم خوردشون مامی هم صدای آهههه کشیدنش درومد.دوباره از روش پاشد. از رو شرت یه دستی لای کص مامی کشید و مامی جا خورد آخخخ کشید خواست شورت مامی را بکشه پایین مامی شرت را گرفت نذاشت بهش گفت اینجوری؟؟اونم گفت اوههه ببخشید یادم رفت رفت اونور که دید نداشتم دوتا تراول ۵۰تومانی آورد گذاشت رو شرت و حالا اجازه هست مامی با دلبری گفت بفرمایید آقایییییی بعد اونم شرتشو کشید پایین واییییییییییی یه بدن سفید گوشتی وسطش یه کص مشکییی با یکم مووو و با چوچوله قرمزززز .بعد يه دستی رو چوچوله کشید گفت چقد موهاش درومده مامی گفت فردا شب میای موهاشو میزنی تو میکنیش کی موهاشو بزنه حسین گفت چششششم بعد پرسید
حال خانم کوچولو چطوره. مامی دمش گرم زد تو ذوقش گفت زود باش الان میان. بعد صورتشو برد جلوی کص مامی و از هم بازش کرد زبوشو گذاشت لای کص مامی واز پایین شروع کرد به بالا لیس زدن مامی هم چشاشو بسته بود و داشت حال میکرد و با پاهاش سر حسین را با سمت کصش فشار میداد یکم که گذشت صدای مامانم بلند شد آهیییی کشید و بدنش لرزيد و ازکصش آب سفیر رنگ زده بود بیرون .بعد به حسین گفت مرسی آقایییییی .فردا شب منتظرتم .مونده بودم قضییه فردا شب چیه.بعد مامی گفت بذار واسه آقا کوچولو کاری بکنم بعد حسین کیرشو که یه کیر معمولی سفید رنگ بود و نیمه راست شده بود را از شلوارش درآورد آورمامی هم همون جوی نشسته شد بعد سرشو آورد جلوی کیر حسین کیر حسین را دستش گرفت بعد یواش یواش کرد دهنش عقب جلو میکرد یکم اینکاررا کرد بعد حسین کیر را تو دهن مامی عقب جلو کرد گفت بسه آبم میاد .مامی گفت ای بابا .شانس ما .حسین گفت ناراحت نشو حالا دراز بکش مامی گفت اگه از جلو میخوای کاندوم بیار حسین گفت نه میخوام جرت بدم بعد مامی به شکم خوابید پاهاشو از هم تا میشد وا کرد یعنی حسین اینکاررو کرد.بعد حسین رو کون مامی نشست کیرشو دستش گرفت یه تف سرش زد بعد تا میشد کون مامی را از هم جدا کرد با زبنونش سوراخ کون مامی را زبون زد مامی گفت قلقاکم میاد بسه .بعد دستشو آورد جلوی دهن مامی گفت تف بزن سر کیرشو حسابی تف زد بعد رو مامی دراز کشید در حین دراز کشیدن کیرشو فرو کرد تو کون مامی مامی یه آخخخخخ درد کشید گفت توروخدا یواش .حسین گفت تو که کونی بودی مامی بهش گفت ععه بی تربیت .بعد شروع روش تلمبه زدن کون مامی یه پنج دقیقه طول کشید مامی هم بیکارنبود هیی کونشو قابل میکرد زیار تو کونش فرو بره .بعد به پهلو شدن از پهلو شروع کرد تلمبه زدن بعد دوباره اومد روش شروع کرد تلمبه زدن یکی دوبار هم کیرشو درآورد آورد جلوی دهن مامی منظورش ساک زدن کیر کون رفته مامی با اکراه واسش انجام می‌داد دوباره میومد از پشت روش میکرد تو کونش منو بگو کیرم سیخ سیخ بود وداشتم ازینکه حسین داره مامی را میکردو کص لیسی واسه مامی میکرد وازین فیلم سوپر زنده لذت میبردم .بعد دیدم یکم تندتند تلمبه میزنه و آههههییی کشید و چند لحظه کیرشو تو کون مامی نگه‌داشت و آبشو همه را تو کون مامی خالی کرد و بعد ازروش پاشد و به مامی گفت پاشو زود باش الان میان ما بعد از رو میز مبل دستمال کاغذی کشید کون مامی را باهاش تمیز کرد و کیر خودشم تمیز کرد شلوارشو بالا کشید مامی هم پاشد شلوار و لباساشو پوشید پول حسین را بهش پس داد بهش گفت بیا هدیه از طرف من واسه خودت شرت وزیرپیراهن خوشکل بخر فردا شب بپوش بیا اونم مرسی عشقم بعد همدیگه را بغل کردن و بعد بوس مامی رفت حسین هم موتور را بیرون برد یه دوری باهاش بزنه من موندم مات و مبهوت…بعد از خونه زدم بیرون رفتم خونه درباز بود رفتم تو دیدم مامی رفته دوش بگیره .و تمام. اگه خوشتون اومد و فهش ندید بقیه داستان را میذارم

نوشته: محسن


👍 19
👎 5
137801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

903004
2022-11-16 01:32:42 +0330 +0330

خداايي بنويسم دمت گرم عالي بود خودت فك نمي كني دارم مسخرت مي كنم!!؟؟
منم موتور دارم بيام ننتو بكنم

4 ❤️

903007
2022-11-16 01:45:59 +0330 +0330

اخه سگ پدر بیست سال پیش تراول کجا بود جقی برو کون بده

6 ❤️

903045
2022-11-16 09:06:02 +0330 +0330

عالی بود قوه تخیل خوبی داری فقط جزئیات رو قبل از ارسال دوباره بخون چک کن زیاد توی حاشیه نرو.

0 ❤️

903053
2022-11-16 12:04:49 +0330 +0330

خاطرات بچگیم زنده شد من یه همچین داستانی خیلی سال پیش برام اتفاق افتاده بود البته نه به همین شکل ولی خیلی شبیه بود

0 ❤️

903062
2022-11-16 15:24:33 +0330 +0330

من بیست سال پیش با20هزارتومن بهترین کوس شهر رو میکردم. اونموقع همش دوهزارتومنی بود، تراول نبود، کیر علی موتورساز با اگزوز موتپرش تو کون خودت وبابای بی غیرتت

0 ❤️

903063
2022-11-16 15:27:54 +0330 +0330

سال ۸۱ خاله الکسیس هم ک کص میداد کمتر از ۱۰۰ تومن حساب می‌کرد
اونوقت ننه تو 😂 😂 😂 😂

0 ❤️

903066
2022-11-16 15:46:31 +0330 +0330

کص مشکی

0 ❤️

903158
2022-11-17 08:03:17 +0330 +0330

منم وقتی کوچیک بودم یکی مامانم با شوهرخالمو بارها دیدم. وقتایی که بابام نبود میومد خونمون و حسابی میگایید مامانم. فک میکردن من بچه ام چیزی نمی‌فهمم ولی قشنگ یادمه چجوری میکرد تو کوس مامانم

0 ❤️

929918
2023-05-26 03:42:07 +0330 +0330

یکم کصشر توش بود ولی چرا نویسنده نشدی😂ژوفرم از همینجا شروع کرد

0 ❤️

964901
2024-01-02 13:54:24 +0330 +0330

بله همینطور میبیند ایشون دوست داره کون ننش بزارن

0 ❤️