دو شب پیش بعد از ۳ ماه ایمیل زدن باهات تلفنی صحبت کردم! باهات قرار گذاشتم که برای اولین بار با تو و برای اولین بار توی زندگیم با یه مرد سکس داشته باشم! واو! بدنم بیحس شده انگاری ! جای دستای تورو روی بدنم حسس میکنم ! بوی بدنت ! عرق تنت ! گرمای وجودت! نفس نفس زدنات! حس خوب با تو بودن و دادن یه حس خوب از لحظه سکسی ای که برات میسازم!.. یه هتل توی شهرتون رو بعد اولین تلفنی که باهات صحبت کردم شد محل قرارمون. یه اتاق دو تخته که برای یه شب رزوش کردم و با رسپشن قرار گذاشتم که اگه خواستم تمدیدش کنم برای شبای بعدش… میدونستم همون یه شب هم فقط از یه تختش استفاده میشه! یه دوش گرفتم! داغ! یه لوسین خوشبو به بدنم زدم ! بدنم تورو کم داشت فقط! در زدی! باز کردم! اومدی تو! سلام! یه کم خجالت داشتم! ولی حس سکسی دیدنت محوش کرد برام! دیگه خودم مهم نبودم! فقط تو مهم بودی که کاری کنم که از اون لحظه ها لذت ببری و هیچوقت فراموشش نکنی! میدونی یه زن ! نمیدونه چجوری باید خوشحالت کنه بیشتر به فکر خودشه اما من چون میدونم که چجوری بیشتر بهت لذت میده میتونم حس خیلی فوقالعاده ای بهت بدم! دوست نداشتم چیزی بهت بگم! دوست داشتم لباسهاتو در بیارم … جز شرتت که وقتی داشت میترکید درش بیارم! بوی عود با یه موزیک آروم همه جارو پر کرده بود… با کمی دلهره بغلت کردم و لبامو رو لبات گذاشتم! داغ و دوست داشتی بود… لبام با لبات قاطی شده بود … قلبم داشت از سینم بیرون میومد! همینجوری روی تخت دراز کشیدیم و لبامون عمیق تر رفت توی همدیگه … لبا رو ول کردمو سینه های پشمالوتو گاز گرفتم … شروع کردم به لیس زدنت… صدای نفس هات آروم آروم توی گوشم بود … آه… جوووون آه… دوست داشتم دفعه اول خاص باشه و به یاد موندنی یه شکلات صبحانه که دیشب خریده بودمو باز کردم! با یه قاشق شروع کردم به مالیدنش روی بدنت! از لبات شروع کردم تا به سینه هات… شیکمت … و به شرت کمی متورم شدت! خوب مجبور بودم درش بیارم! آروم و سکسی کشیدمش بیرون! واو!.. کیرت تالاپی افتاد بیرون! گنده بود با وجودی که هنوز خیلی بزرگ نشده بود! دلهره بیشتری سراغم امد! دیگه وسط سکس باهات بودم! حسم خوب بود ! تو هیچی نمیگفتی! با لذت صحنه هار و نگاه میکردی… ظرف شکلات رو برداشتم و کیرت رو کردم توش! آهت درومد! آروم بقیه شکلات رو هم بغیر یه کمیش ( که بعدا میگم چرا نیگهش داشتم )‌ رو مالیدم لای پاهات و روی رونات! حالا دیگه وقتش بود! یه بدن خوشمزه و داغ ! که قرار بود یه عالمه لیسش بزنمو بخورمش! تمام بدنم بیحس بود! فقط میخواست از تو لذت ببره و خودش رو وقف لذت تو و خودش کنه! از گردنت شروع کردم! آروم زبونمو میکشیدم روی گردنت نفس هات داغ و با حس بودن! قربون بدن داغت بشم حست فوق العاده بود! شکلات روی بدنت بوی تورو گرفته بود… رسیدم به سینه هات… گازشون میگرفتمو میمکیدمشون… تو صدای آه لذت بخشت بلند تر میشد. دستاتو به لبه تخت گرفته بودیو لذت میبردی… رسیدم به زیر بغلات… لیسش زدم وایییی بوی بدنت فوق العاده دیوونم میکرد! هی به خودم میگفتم بذار بریم سر اصل مطلب ولی وقتی لذت بردنتو میدیدم دلم میخواست یه عمر این لحظه ها طول بکشه! کم کم اومدم پایین شکمت… به رونات رسیدم تموم صورتم شکلاتی بود و حشر دیونه کننده ای توی چشام موج میزد! با لبام داشتم دیوونت میکردم تاحالا اینهمه حسس نداشتم بوی لای روناتو دوست داشتم … زبونمو میکردم لاشون و لیست میزدم! بدنت تمیز تمیز شد! جز کیرت! واااایییییی شده بود قد یه بادمجون و رگاش زده بود بیرون! سفت و محکم! یهو با دست آروم سرمو بردی سمتش… بار اول بود میخاستم برات ساک یزنم… آروم لیسش زدم صدای نالت محکم تر شد… با زبونم تخماتو لیس زدم … سفیدی پوستت از زیر شکلاتا معلوم میشد وقتی میخوردمشون! رفتم سراغ کیر خوشگلت … تا ته کردمش توی دهنم داشتی التماسمو میکردی که تمومش کنم ولی دوست داشتم طول بکشه! لذت بردنت دیوونم میکرد! با یه سرعت آروم شروع کردم به مکیدن سرش تموم دهنمو پر کرده بود! هر چی لیسش میزدم بزرگ و متورم تر میشد و به همون نسبتم آه و جون گفتنای تو بلند تر… تا ته حلقم میرفت و بیرون میومد… وای حس سکسی فوق العاده ای بود! کم کم تند تر و تند تر … دور دهنم و کیر بزرگت هنوز پر شکلاتاپی بود که هنوز افتخار قورت دادنشون رو پیدا نکرده بودم… صدای نقس هات بلند و بلند تر میشد. انگاری ۱۰ برابر لذتی که تو داشتیو خودم داشتم اینقدر که از صدای داد و فریاد هات لذت میبردم و خوشحال بودم از اینکه دارم به اوج لذت میبرمت!!! بخورشش… محکم تررر… جووووووووووووون آخخخخخخخخخخخخخخ مال خودته … کیرم تو دهنت … کیرم مال توو… جوووووووووووون … ججججججججججججووووننن آآآآآآآآآآآآآهههههههههههههههههههههه آه آخخخخخخخخخخخخخخ جوووووووووووووون کیرت داشت میترکید… آههههههههه دیگه فریاد میکشیدی … یهو دهنم داغ شد… با یه فریاد تموم حستو که شده بود یه آب لزج و داغ با طعم گس سکسیش خالی کردی توی دهنم!!! همینجوری داشت میومد… واییی چه حسسس قشنگی بود… اینکه تونسته بودم کسی رو که ایتقدر خوب و دوست داشتنی بود و به اوج لذت برسونم… آروم تر می خوردمش… راستش دیگه دهنم جایی نداشت … یه کیر متورم با یه عالمه آب کیر خوشمزه توی دهنم بود… تقریبا فریاد هات آروم تر شد تا تموم آبتو خالی کردی توی وجودمو آروم شدی… کیدتو از دهنم بیرون آوردم! شکلات قهوه ای با سفیدی شیری رنگ آبت مخلوط شده بود و یه منظره باحالو سکسی رو درست کرده بود! ریختمش روی شکمتوو شروع مردم به لیسیدن و بوسیدن بدنت که خیس عرق بود و بوی شیرین سکس رو میداد… یه بوی گس شیرین با بوی عرق بدنت مخلوط شده بودو داشت دیوونم میکرد… آروم شده بودی و چشاتو بسته بودی و آروم آروم نفس میزدی غرق لذت بودی ذره ذره لیسش میزدمو توی دهنم جمعش میکردم… قورتش دادم… وایییی تا ته وجودمو گرمای بدنت و سکس داغت پر کرده بود… دیگه چیزی نمونده بود…اومدم توی بغلت و شروع کردم به لیسیدن و خوردن دونه های عرقی که داشت از روی بدنت غلطون غلطون سرازیر شده بود… صدای نفس هات آروم شده بود. سرمو روی سینت گذاشتمو صدای قلبتو که آروم تر شده بود و گوش میکردم تا آروم خوابت برد… منم چشامو بستمو تا انرژی خودمو برای یه یه سکس با تحرک و داغ آماده کنم… عزیزم تا اینجاشو بهت با عشق تقدیم میکنم و خیلی خوبه که اگه تو هم بتونی توی نوشتن بقیش با نیاز های سکسیت راهنماییم کنی تا با حس بیشتری بنویسم… به امید تحقق همه نوشته هام با توی دوست داشتنی… میبوسمت

نوشته: بهراد