سلام دوستان اسم من جواد هست و 20 سال سن دارم داستان من مربوط میشه به 3 سال پیش خب شروع میکنم.
من با دختری از روستای نزدیک شهر خودمون دوست شدم و این دختر باباش تهران بود و با مادرش زندگی میکرد و خونه ی مادر بزرگشم نزدیک خونه ی خودشون بود بعضی شبا میومد پیش مادربزرگش و مادربزرگشم همیشه شبا خواب ناز بود و یه اتاق کوچیک تو حیاط داشتن و ماهم همیشه اونجا همدیگه رو میدیدیم. و عاشق هم بودیم تا 6 ماه اول دوستیمون راجب سکس بحث نکردیم تا اینکه برای اولین بار رفتیم سرقرار و من با ماشین رفتم روستاشون شب هم بود من اونو بغل کردم و هر پسری تو این شرایط کیرش راست میشه اونم که حسابی شهوتی بود ولی انکار میکرد یدفعه متوجه کیر شق شده من شد و گفت ای بی ادب منم گفتم دست خودم نیست و تا اینکه رومون باز شد و اون گفت منم ارضا شدم وقتی که بغلم کردی

بعداز اون شب یه شب دیگه گفت بیا ساعت12 شب بود و منم رفتم و از بالای درشون رفتم داخل و بغلش کردمو حسابی لب گرفتم ازش تا اینکه خسته شدیم و باز کیر شق شده ی من کار خودشو کرد اونم خوشش اومده بود گفت بیا حال کنیم و لخت شد اون لحظه بهترین روز عمرم بود یه هیکل سکسی ممه های 65 کون قلمبه ش وای الانم یادش میفتم کیرم بلند میشه منم که تا اونو لخت دیدم خودمم لخت شدم اونم کیرمو دید یخورده جا خورد چون 17 سانت کیر دارم اونم گفت وای چه بزرگه گفتم بخورش گفت باشه ولی باید 69 بشیم توهم مال منو بخوری دوستان خلاصه بگم 69 شدیم حسابی کسشو خوردم اونم حسابی کیرمو خورد تا اینکه آبم اومد و جون برام نموند خوابوندمش رو زمین حسابی کسشو لیس میزدم تا 3 بار ارضا شد و از حال رفت تا صبح بغل هم لب گرفتیم و دم دمای صبح رفتم.خلاصه 3 یا 4 شب اینطوری حال کردیم تا اینکه آخرین شب قرارمون گفت بکن کونم و خوابید کون سفیدش روبه کیرم بود منم که از خدا خواسته گفتم باشه و تا اینکه یواش یواش گذاشتم توش که ناله هاش آه آه کردناش بلند شد و منم ترسیدم چون اولین بارم بود درش آوردم اون گفت بکن بکن جرم بده منم دوباره گذاشتم توش ایندفعه حسابی تلمبه زدم براش تا اینکه آبم اومد و اونم چون ارضا نشده بود یدفعه مادربزرگش بیدار شده بود چون ناله های سکسیش اونو بیدار کرده بود و منم سریع جرینگو بستمو فرار کردم بعد از اون شب دیگه هیچوقت همدیگرو ندیدیم و بعداز دو ماه باهام تموم کرد امیدوارم خوشتون اومده باشه…

user:mmjj61