من و عشق جدیدم

1392/01/21

سلام دوستان
اسمم پرستو و 32 سالمه دوست نداشتم این داستان رو بگم اما دیدم شاید اینجوری هواس (حواس)آقایون ساده لوح جمع بشه و بدونن زناشونم نیازهای جنسیشون باید ارضا بشه
من متاهلم و 7 سال از ازدواجم میگذره تو این مدت فقط از سر اجبارها و حرفهای مردم ادامه دادم زندگیمو .
بگذریم خیلی وقت بود شوهرم نتونسته بود ارضام کنه و فقط به کار خودش و ارضا شدن خودش فکر میکرد و شب میومد سرغم و دولشو (بله واقعا دول بود نه کیر) میکرد توی کسم و 5 دقیقه نشده آبش میومد که اونو میریخت روی شکمم و میگرفت میخوابید . منم با هزار ترس و لرز بلند میشدم که از روی شکمم نریزه و میرفتم خودمو میشستم و میومدم میخوابیدم
توی شرکت بازرگانی کار میکردم که با امور گمرک و کشتیرانی زیاد سر و کار داشتیم تا اینکه …2 سال پیش .
پسر عمم 1 پسر داشت که 4 سال ازم کوچکتر بود ما خیلی رابطه نداشتیم ولی چون پسر خوبی بود همیشه دوستش داشتم و اصلا تو فکرم رابطه برقرار کردن باش نبود
اون روز زنگ زد و بعد از حال و احوال ازم خواست تا یکی از کاراش رو که مربوط به کشتیرانی و کانتینر میشد رو پیگیری کنم . منم با کمال میل قبول کردم . راستش دوست داشتم که در حقش لطفی کرده باشم
مراحل کار رو انجام دادم وقرار شد که همدیگه رو ببینیم و من ترخیصیه رو بهش بدم
قرارمون ساعت 4 بود قبل از 4 رسیدم ولی بیرون پارک منتظر موندم و چون مسیرشو حدس میزدم نرفتم تا اول اون بیاد و نگه من چه قدر هولم
راس 4 اومد و وسط پارک نشست منم راه افتادم سمتش . همدیگه رو دیدیم خوش و بش . باهام دست نداد . خیلی رعایت میکرد این مسائل رو
از هر دری حرف زدیم از خونواده هامون و اتفاقاتی که میوفته و اینکه چرا زن نمیگیره ؟
اونم از اخلاقش و تفکرش واسه زن گرفتن واسم گفت . حیا و نجابت از چشاش میبارید . همونجا عاشقش شده بودم اما رو نکردم این موضوع رو .
تو دلم آشوب شده بود چطور تا به حال کسی پیدا نشده بود واسه ازدواج باهاش . سوار ماشینش شدیم منو تا نزدیک خونه رسوند . قبل از خدا حافظی بش گفتم دلم میخواست بات دست میدادم که بی معطلی دستم و گرفت و بام دست داد . داغ بود انگار تب داشت . منم یخ کرده بودم انقدر بی هوا اینکارو کرد . راه افتادم سمت خونه هنوز شوهرم نیومده بود که بم اس داد : (ممنون که کارمو راه انداختی . ممنون که باهام قرار گذاشتی و ممنون که باهام دست دادی .) مونده بودم چی بگم اما همین جوابو منم بش دادم . که باز زد : ( بازم ممنون پرستو . د و س ت د ا ر م ) عقل از سرم پریده بود . اونم حس منو پیدا کرده بود . واسش زدم حرفی نزن که واقعیت نداره من زود عاشق میشم . بم گفت شاید خودت نمیدونی اما من یه عمره دوست دارم ) سرم داشت گیج میرفت آخه چرا الان بهم گفت ؟ چرا زودتر نگفت بهم . بش گفتم از کی دقیقا ؟
گفت از قبل از ازدواجت . همیشه دوست داشتم و …) دیگه معنی اس هاشو نمیفهمیدم . این همه سال دوستم داشت و نگفته بود ؟ اونم پسری که همه آرزوشو داشتن ؟ باورم نمیشد .گفتم بش فردا میای بریم بیرون بحرفیم ؟
جوابش آره بود . اومد و من و اون با هم رفتیم و یه دل سیر حرف زدیم . دوستش داشتم اونم منو دوست داشت . همه جوره میخواستمش مخصوصا با شرایطی که داشتم و با این کار از نظر روحی ارضا میشدم . سر حرفو بعد از اون روز توی حرفای سکسی باز کردم و فهمیدم که بیچاره هنوز کس نکرده و باکره مونده ولی اونم بدش نمیاد با من شروع کنه . اون روز بعد از 14 روز اس بازی و تلفنی حرف زدن بهم گفت میخواد خونشونو بم نشون بده منم قبول کردم . قرارمون ساعت 9 صبح بود . 6 بعد از اینکه شوهرم رفت پریدم حموم و خودمو حسابی صاف و صوف کردم ( آدم کثیفی نیستم ولی واسه شوهرم نمیخواستم این کارو بکنم ) ولی الان میخواستم . 9 صبح با هم سر قرار رسیدیم تا سوار شدم دست دادیم و با سرعت زیاد رانندگی کرد . بعد از 25 دقیقه رسیدیم خونشون . میگفت کسی نیست و همه مسافرتند .
رفتیم توی خونشون . مادرش خیلی با سلیقه بود . بم گفت : ( میخوام امروز سوپرایزت کنم ) من مثل خنگا الکی گفتم مثلا چه کار ؟
گفت میفهمی . مانتو و روسریمو در اوردم داشتم خونه رو دید میزدم که اومد پشتم دستشو گذاشت رو چشمم و گفت بریم تو اتاق . بم گفت چشاتو باز نکن تا من بگم . منم تو دلم قند آب میشد . نشستیم رو تخت . آروم لبشو گذاشت رو لبم اما دستامو گرفته بود پشت خودم . چشام بسته بود و داشتم لبشو مزه میکردم طعم مسواکش رو داشت . آروم دستشو برد رو پهلوهام داشت مور مورم میشد تا حالا همچین حسی نداشتم . بغل پهلوهامو گرفت و آروم تاپمو کشید بالا ولی نه خیلی . منم خودم دسامو عقب نگه داشته بودم احساس میکردم سینه هام اینجوری سفت تره که یهو احساس کردم سینه راستم درد گرفته . چشامو باز کردم دیدم داره از روی تاپم میخوره سینمو . گفت چشاتو ببند . منم بستم و خودمو دستش سپردم با یه حرکت تاپمو درآورد و با یه حرکت دیگه سوتسنمو در آورد . سینه هام بیرون آفتادند . البته خیلی بزرگ نیستند اخه شوهرم اصلا نمیمالدشون .آروم منو خابوند و شروع کرد خوردن سینه هام چه حالی میداد . کسی که دوستش داشتم داشت بام حال میکرد . آروم رفت پایین سمت نافم . دوره نافم و لیسید و یه زبون توی نافم کشید که صدام در اومد تا حالا این حسو نداشتم بد جوری داشتم حال میکردم . آروم دکمه های شلوارمو باز کونمو دادم بالا تا راحت در بیاره از پام . به جورابام هم رحم نکرد و اونا رو هم در آورد . حاظرم شرط ببندم که شرتم خیس بود از بس تحریک شده بودم نمیفهمیدم داره چی کار میکنه اما چشام بسته بود احساس کردم کنار زانوم یخ کرد داشت زبون میزد ومیلیسیدم . چه حالی داره لیسیده شدن . اومد تا نزدیک شرتم ولی حتی بهش دست نزد دوباره از اون پام شروع کرد اومد تا نزدیکی شرتم . پاهام کامل باز بود و من فقط یه شرت تنم بود آروم از روی شرتم زبون میزد کسمو . کاری که شوهرم حتی یه بارم نکرده بود . حسابی تحریک شده بودم ناله کردنم تابلو بود . اونم هی جووووون میگفت . دستشو انداخت دو طرف شرتم و از پام درآورد . الان دیگه خجالت میکشیدم نگاش کنم . پاهامو که بسته بودم آروم باز کرد .و سرش و برد لای پام . نوک زبونش که به چوچولم خورد تمام تنم لرزید بعد آروم شروع کرد لیسیدنش . پاهامو انداختم رو شونه های مردونش . زبونشو آروم تا روی سوراخم برد و یه کم فرو کرد تو . چند بار اینکارو کرد و دوباره اومد چوچولم رو کرد تو دهنش . با اینکه تقریبا هر شب شوهرم میکردم اما داشت آبم میومد . داشتم جیغ میزدم و اونم که این حال منو دید تند تر ادامه داد به 2 دقیقه نکشید که به قول پسرا خروسی آبم اومد اما خیلی خوب واسم خورده بود . داشتم تکون میخوردم و بدنم از شدت ارضا شدنم میلرزید که باز زبونشو روی چوچولم کشید . هنوز داشتم میلرزیدم . اونم با دستاش اروم سینه هامو میمالید که الان عین سنگ بود . باورم نمیشد انقدر زود ارضا شده باشم .
چند دقیقه که گذشت به خودم وامدم دیدم کنارم نشسته و داره با کسم بازی میکنه . هنوز حشری بودم . بعد از این همه سال تازه ارضا شده بودم . بهش کفتم میخوام بازم اونم گفت چشم و دوباره خواست بره لای پاهام که گتم نه منظورم کیرته . گفت این یکی کار خودته داشت تحریکم میکرد . گفتم باشه و سریع دکمه های پیرنشو باز کردم و اونو در آوردم و بعد زیر پیرنیشو در آوردم . هیکل خفنی نداشت اما درشت بود و بدون مو خوشم اومد خابوندمش روی تخت و شلوارشو در آوردم و از هول دیدن کیرش که معلوم بود حسابی شق کرده باش ور نرفتم مثل خودش . شرتشو در آردم . کیر بزرگی داشت تقریبا 20-25 سانت طول شق کردش بود و دستای کوچیکم دورش به زور به هم میرسید . به نظرم بزرگ اومد . تا دیدمش یهو کردمش تو دهنم کاری که منم هیچ وقت واسه شوهرم نکردم و شروع کردم لیسیدن کیرش و میک زدن . هنوز 1 دقیقه نگذشته بود که گفت پرستوسسسسسسس و آبش اومد توی دهنم . داشت حالم به هم میخورد اما تحمل کردم و تا تهشو نگه داشتم و بعد همشو تو دستمال تف کردم . باورم نمیشد انقدر زود ابش اومده باشه . ازم عذز خواهی کرد ولی من ناراحت نبودم اما هنوز میخواستم . بهش گفتم بازم میخوام . اونم گفت باشه بزار اول سر پاش کنم . داشتم با کیرش ور میرفتم که دوباره سیخ شه . گفت بزار برم یه چیزی بیارم . رفت 1 بسته کاندوم آورد معلوم بود اونم نقشه داشته . Relax بود و من اولین بارم بود که کاندوم میدیدم . به خاطر همون مسائل قبلی … خودش با وسواس خاصی سر کیرش گذاشت که دیگه کاملا سیخ شده بود منم زود پریدم رو تخت و بهش گفتم بیا بکن بکن توم . زود باش . بد جوری حشری بودم
اومد سر کیرشو لای پام مالید من خودم کیرشو گرفتم که مستقیم بکنمش تو سوراخ کسم. عجب کاندومی بود پر از برجستگی های بزرگ که بعدا فهمیدم بزرگترین مدل خاردارشه و تاخیری هم هست
اروم کرد توی کسم اولش درد داشت اما خیلی حال داد حالا اون بود که آروم عقب و جلو میکرد . من دیگه داشتم جیغ بنفش میزدم از زیادی ولع همش میمالیدمش . به خودم میچسبوندمش . با سینه هاش بازی میکردم کمتر از 5 دقیقه نگذشته بود که باز آبم اومد باز تکونهای شدید و لرزش اما اون انگار هنوز میتونست ادامه بده بعدها میگفت لنقدر دریچه کسم اون موقه تنگ و گشاد شده بوده که اونم داشته ابش میومده ولی خودش رو کنترل کرده
. داشت ادامه میداد و من رو آسمون بودم دوباره تحریک شده بودم . بهش گفتم ایندفه با هم ارضا شیم اونم تندش کرد و من دوباره همونطوری شده بودم که گفت داره میاد و شروع کرد تند تند طلمبه زدن منم سر همین ارضا شدم . کیرش تو کسم بود و جفتمون ارضا شده بودیم داشتیم همو میبوسیدیم . خیلی حال داده بود حتی با اینکه مدت زمان سکسمون کم بود . نمیدونید چه حالی بهم داده بود بعد از 30 سال اولین بار بود ارضا میشدم و اونم بهم گفت که خوشحاله که بکارت خودش رو به من داده .
بعد از این موضوع ما تقریبا هفته ای 3 تا 4 بار سکس داشتیم که یه رکورد بود تا شوهرم میرفت میومد خونمون و با هم حال میکردیم . کمکم وارد شده بود و آبش دیر میومد که فهمیدم قرص میخوره . ولی بازم خوشحال بودم چون سکسمون طولانی تر شده بود و من تعداد دفعات بیشتری ارضا میشدم .
الان تقریبا 2 سال که من پنهانی باهاش رابطه دارم و انواع پوزیشن ها رو با هم تست کردیم و هرچند دوست ندارم اینو بگم اما همش تقصیره شوهرمه اگه میفهمید که باید چه طور باهام رابطه داشته باشه الان عاشق اون میبودم .
اما دلم نمیخواد رابطمو تموم کنم با همه اینکه میدونم اشتباهه . ولی وقتی یاد کیرش میفتم لبمو گاز میگیرم و وقتی یادم میاد مه اون منو ارضا میکنه به خودم میگم گور بابای شوهر . همش به خاطر شوهر عوضیه . اما بازم باش سکس میکنم . بازم یواشکی با همیم و نمیخوام هیچ چیز جاشو بگیره . قابل توجه آقایون متاهل . برید هواستون رو جمع کنید که دست بالای دست بسیاره .
با تشکر

نوشته: پرستو


👍 3
👎 0
43563 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

373623
2013-04-10 07:32:29 +0430 +0430
NA

رضا خوبي داداش؟خب ک چي اول شدي؟

0 ❤️

373624
2013-04-10 07:42:59 +0430 +0430

مرسی ابجی تو خوبی؟این یه نوع کله که فقط شیطان پارس وقتی اول میشه نمیگه

0 ❤️

373625
2013-04-10 07:44:00 +0430 +0430
NA

[quote=نويسنده مجلوق]
سلام دوستان
[/quote]
سلام به روى ماهت به تمبون سياهت
:D
[quote=نويسنده مجلوق]
اسمم پرستو و 32 سالمه
[/quote]
من عاشق اسم پرستو هستم
:X
[quote=نويسنده مجلوق]
دوست نداشتم این داستان رو بگم اما دیدم شاید اینجوری هواس (حواس)آقایون ساده لوح جمع بشه و بدونن زناشونم نیازهای جنسیشون باید ارضا بشه
[/quote]
خودت غلط املايى خودتو ميگيرى
=))
الان شما عرض نميكردى من نميدونستم كه
=))
و در حالى كه جاهل بودم جان به جان آفرين ميدادم
=))

0 ❤️

373626
2013-04-10 07:47:03 +0430 +0430
NA

رضا جان طبق قوانين پست اول شدم در زير داستان ها اسپم محسوب ميشه و احتمال حذف شدن كاربر خاطى هست

0 ❤️

373627
2013-04-10 07:51:47 +0430 +0430
NA

همه ي حرفا و بهونه ها واسه توجيه خيانتته اگه ازش راضي نبودي ميتونستي جدا بشي نه اينکه خيانت کني اينطوري شايد جسما ارضا بشي ولي از نظر روحي ميشکني حس ت و پسر عمه ات ي هوسه برات متاسفم

0 ❤️

373628
2013-04-10 07:54:04 +0430 +0430
NA

مرسي رضا مدال افتخار. برا اول شدنت

0 ❤️

373629
2013-04-10 08:00:16 +0430 +0430

اول نشدم خوب شد؟

0 ❤️

373630
2013-04-10 08:03:21 +0430 +0430

شیطون نمیدونستم ممنون

0 ❤️

373631
2013-04-10 08:09:11 +0430 +0430
NA

پرستو خانوم یک حق با شماست! :X

دوم کار بدی کردی! :D

سوم چرا به شوهرت نگفتی؟! اینه که کارتو خراب کرده! :D

چهارم شوهرت حتما سخت کار میکنه عقلش به اونجاها نمیرسه نمیفهمه تو خونه چی میگزره شما فکرتون آزاده :D

پنجم آقایون فکر میکنن اگه کیرشونو بکن تو شما ارضا میشین پس یه خورده برید و باهاش صحبت کنید حل میشه :D

و در آخر کیرم تو کست خخخخخخخخ که میری به اون پسره کس میدی هههه :D

0 ❤️

373632
2013-04-10 08:46:39 +0430 +0430
NA

از خیانت متنفرم،آدما همه کارای زشتشونو همیشه با توجیه حل میکنن…

0 ❤️

373633
2013-04-10 08:52:06 +0430 +0430
NA

یه چیز دیگه،اون جیغ بنفش چی بود،مگه جیغ رنگ داره؟

0 ❤️

373634
2013-04-10 09:22:02 +0430 +0430
NA

صرف نظر از راست یا دروغ بودن داستان.،حقایقی رو میشه از این نوشته برداشت کرد.درسته که خیانت کار بسیار بدیه وشاید قابل بخشش نباشه .و به هر دلیلی هم که باشه .ولی بنظر من این داستان هشداریه به مردهایی که از زندگی فقط پول درآوردنش رو مهم میدونن و از صبح تا شب دنبال جمع کردن پولن یا فقط به زنشون به عنوان یه وسیله واسه ارضای خودشون نگاه میکنن .در هر حال این داستان ،قصه بدبختیه خیلی از خونواده های ایرانیه ودلیل بسیاری از طلاقهایی که دوروبر خودمون میبینیم.اولین دلیلش هم اینه که هیچ جای خاصی وجود نداره که یه جوون ایرانی نحوه سکس کردن رو یاد بگیره .حتی اونایی که خیلی تو این موضوع ادعا میکنن باز هم ممکنه واقعا هیچی سرشون نشه و آمار بالای طلاق نشاندهنده همین موضوعه.این نظر شخصی من بود حالا از دوستان خواهش میکنم بجای فحش دادن به نویسنده ،راه چاره ای که بنظرشون میرسه مطرح کنن که چه کنیم که کار به اینجا نکشه که یه زن بره خیانت کنه .

0 ❤️

373635
2013-04-10 10:25:03 +0430 +0430
NA

شیر جوان،تحت تاثیر قرار گرفتم،تحت تاثیره…

0 ❤️

373636
2013-04-10 10:52:02 +0430 +0430
NA

پرستو عزیز:

هیچ وقت با شوهرت راجع به سکستون حرف زدی؟ هیچ وقت با یک مشاور صحبت کردی؟

یعنی هیچ راهی غیر از خیانت برات باقی نمونده بود. البته من کار شوهرتو تایید نمی کنم.

به مردایی مثل شوهر تو می گن خروس. ولی خیانت هیچ وقت اخرین راه و تنها راه نیست.

هیچ بهانه ای هم توجیهش نمی کنه. البته با حرفای شیر جوان هم موافقم.

موفق باشی.

0 ❤️

373637
2013-04-10 11:10:56 +0430 +0430
NA

بابا طرف جنده بوده میخواسته بده، چیکارش دارین خب، جنده که خیانت سرش نمیشه…
واقعا متاسفم برات .

0 ❤️

373638
2013-04-10 12:20:36 +0430 +0430
NA

تنها ادم های متاهل حرف این خانومو میفهمن،شیر جوان راست میگه،از این مسایل تو ایران زیاده

0 ❤️

373639
2013-04-10 12:52:08 +0430 +0430
NA

با شیر جوان و پروازی موافقم.

0 ❤️

373640
2013-04-10 13:28:48 +0430 +0430
NA

اگه کس بودی دول نمیومد سراغت تا بگیرتت صد در صد کس خودت هم چروکیدست =)) =))

0 ❤️

373641
2013-04-10 13:49:22 +0430 +0430
NA

اومدی اینجا درس زندگی بما بدی؟ یا شایدم خودت توجیه کنی که کاری که کردی درست بوده ولی شما می تونستی این مشکلو حل کنی ولی خیانت کردی و پسر پسر عمه ی شما خیلی آدم کثیفی که با زن شوهر سکس میکنه.

0 ❤️

373642
2013-04-10 14:01:59 +0430 +0430
NA

خانوم اریایی ما نمیگیم که حال اون خانوم حال خوبی بوده، میگیم که راههای زیاد و خیلی بهتریم بوده …

0 ❤️

373643
2013-04-10 14:12:24 +0430 +0430
NA

من مدتیه که میام اینجا تصمیم گرفتم ازدواج نکنم چون می ترسم خانومم مثل این خانوم به راه خلاف و هرزگی بیفته به قول پرستو گور بابای ازدواج

0 ❤️

373644
2013-04-10 14:14:28 +0430 +0430

داستانت که کیری بود اما بجث خیانت؛احتمالا شوهرت الان پیش یکی دیگه خوابیده جنده خانوم،

0 ❤️

373645
2013-04-10 14:15:38 +0430 +0430
NA

در ضمن با پیمانم موافقم
هههههههههههههههههههه .

0 ❤️

373646
2013-04-10 14:38:18 +0430 +0430
NA

kamelan doroste

0 ❤️

373647
2013-04-10 15:49:03 +0430 +0430
NA

حاضرم شرط ببندم شرطم خیس بود
خب منم حاضرم شرط چقدر
جنده

0 ❤️

373648
2013-04-10 15:50:38 +0430 +0430
NA

حاضرم شرط ببندم شرطم خیس بود
خب منم حاضرم شرط چقدر
جنده

0 ❤️

373649
2013-04-10 16:39:11 +0430 +0430
NA

پرستو خانم شما با غلط املای کم مشخصه در زندگی غلط زیادی کردی چون با عشق ازدواج نکردی و فقط برای بستن دهن مردم و هوا و حوس زود گذر ازدواج کردی اگه به فکر زندگیت نباشی و یه سیاستی برای رابطه جنسیتون پیاده نکنی چند صباحی دیگر این شوهر جدیدت هم ازت زده میشه و مجبور میشی توی خیابون دنبال کسی بگردی کارت رو بگیره یه کم خودتو مدیریت کن

0 ❤️

373650
2013-04-10 16:40:25 +0430 +0430
NA

پرستو خانم شما با غلط املای کم مشخصه در زندگی غلط زیادی کردی چون با عشق ازدواج نکردی و فقط برای بستن دهان مردم و هوا و حوس زود گذر ازدواج کردی اگه به فکر زندگیت نباشی و یه سیاستی برای رابطه جنسیتون پیاده نکنی چند صباحی دیگر این شوهر جدیدت هم ازت زده میشه و مجبور میشی توی خیابون دنبال کسی بگردی کارت رو بگیره یه کم خودتو مدیریت کن

0 ❤️

373651
2013-04-10 16:46:00 +0430 +0430
NA

زحمت کشیدی از فیس بوک کپی کردی

0 ❤️

373652
2013-04-10 17:46:30 +0430 +0430
NA

خاک عالم برسرت این رو چرا کپی کردی؟؟؟؟؟؟؟؟خجالت بکش

0 ❤️

373653
2013-04-11 01:09:18 +0430 +0430
NA

سلام تو هم به خواستت رسیدی … این مهمه

0 ❤️

373654
2013-04-11 01:11:29 +0430 +0430
NA

“وقتی کسی بفهمد با حقه بازی یا زورگویی می تواند پیروز میدان باشد، در دوری می افتد که خارج شدن از آن مشکل خواهد بود.”

0 ❤️

373655
2013-04-11 01:24:54 +0430 +0430

متاسفانه بدلیل جو حاكم بر كشور جوان ایرانی برای یاد گرفتن سكس وقتی به فیلمهای پورنو مراجعه كنه در اكثر مواقع به خود ارضایی ختم میشه .
اگر بخواد از طریق یك فاحشه حرفه ای وارد موضوع بشه ، جنده پولی فقط فكر گرفتن پول و ناپدید شدن از سریعترین راه ممكنه . كسی كه دوست دختر داره به خاطر محدودیتهای موجود نمیتونه چیزهایی كه تو فیلمهای پورنو میبینه ، اجرا كنه .
در مورد دخترها اوضاع وخیمتره منع ارتباط سكسی از طرف خانواده ، قوانین دست و پاگیر و اغلب به ضرر خانمها (ترس از دست دادن پرده بكارت) و … باعث میشه یك دختر هم نیازهای جنسی خودش رو نشناسه .
حتی یك خانم از اینكه بخواد در مورد نیازهای جنسی خودش با شوهرش صحبت كنه ، خجالت میكشه و همین كمرویی و خجالت موجب خیانت میشه .
امیدوارم برای نسلهای بعدی داشتن یا نداشتن پرده بكارت و ازدواجهای سنتی مهم نباشه ، دختر و پسر بدون ترس از پاره شدن یك تكه پوست بی ارزش از زندگی لذت ببرن .

0 ❤️

373656
2013-04-11 03:10:59 +0430 +0430
NA

گل گفتي پرستو جان منم باهات موافقم به نظرمن سکس مثل يک معامله هست که هردوطرف بايد در پايان راضي باشند

0 ❤️

373657
2013-04-11 19:34:44 +0430 +0430
NA

دریک میرزا واقعا راس گفتی
پسرا نمیدونین چه حس بدی داره وقتی یه تیکه پوس ازکل وجودت واسه خونواده و جامعه مهمتر باشه
خیلی سخته خونواددت مردن و اب شدنت واسشون مسئله ای نباشه ولی باید بکارتت حتما حفظ شه
در ضمن ما نفهمیدیم اخر کسی که زیاد سکس میکنه زود ابش میاد یا کسی که سکس نکرده

0 ❤️

879487
2022-06-14 17:18:43 +0430 +0430

تنوع خیلی زیباست

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها