من پشتتم عزیزم

1392/10/30

سوناتای مشکی جدیدش جلوی پام می ایسته و سوار می شم و همزمان لبخند می زنم و سلام می کنم . به جای سلام چشمهای عسلی و درشتش رو یکبار آروم باز و بسته می کنه و لبخند کجی می زنه . کمربندم رو می بندم و رو به کوهیار می شینم . ماشین رو حر کت می ده . لبخند شیرینی روی لبهای قلبی شکلم می شونم از همون نوع لبخندهایی که انگار با نیروی مغناطیس مانندی نگاهش رو به سمت لبهام می کشونه . گه گداری هم چشمهاش روی سینه های گرد و خوش فرمم که از زیرمانتوی سفید نازکم بیرون زده می ایسته .
پشت چراغ قرمز می ایستیم نگاهم به ماشین پراید مشکی ای می یوفته که سمت چپ کوهیاره . دختر و پسری نشستند دختری با آرایش چشم غلیظ و لبهای نارنجی جیغ و پسری با هیکلی بیش از حد عضلانی که داخل اتاقک کوچیک پراید مزحک به نظر می رسه . دختر وسط خنده های دندون نما و پر از هیجانش گاهی که قراره تصادفی به نظر برسه نگاه حسرت زدش رو روی من و کوهیار می پاشه . کوهیار مچ نگاه پر از آه و غم من رو به ماشین کناری می گیره . دستم رو روی شونه ی کوهیار می ذارم و با نرمی گوشش بازی می کنم تا حواسش رو پرت کنم . دوباره لبخند کج مزحکی می زنه و من فکر می کنم هیچ وقت تا الان تونسته لبخند دندون نمای پر از ذوقی بزنه ؟ دستش رو بین پاهام می ذاره و فشار کوچیکی به انتهای رونم می ده .
: مهرسا کوچولو انگار می خواد به من تکیه کنه .
چشمهام پر از تعجب می شه و نگاهش می کنم آخه تو رو چه به تکیه کردن . لبخندش منظور دار شده .
: من پشتیبان خوبیم جوجو .
ذهنم رو بکار می ندازم تا متوجه نکته ی سکسی احتمالی حرفاش بشم . می خنده
: من پشتتم عزیزم .
متوجه منظورش می شم . لاشی .
: فکرشم نکن عزیزم امکان نداره .
لبخندش رو جمع می کنه
: آروم می کنم بابا . حالا امتحان کن یه بار نترس . نمی ذارم دردت بگیره .
جدی نگاهش می کنم .
: اگه می خوای اذیتم کنی نمیام خونت .
حالت صورتش جدی می شه .
: خب حالا این ادا و اطوارا رو در نیار خوشم نمیاد .
حوصله ی اخلاق سگیش رو ندارم . کوتاه میام و با بغض نمایشی ای سرم رو پایین می ندازم که بعد از چند ثانیه دستش که دوباره لای پاهام در حاله چرخشه قراره نوعی دلجویی به حساب بیاد .
مانتو و شالم رو توی اتاق در میارم . تیشرت سفید ساده ولی نازکی پوشیدم که سوتین مشکی ای که زیر پوشیدم نشون بده . توی پذیرایی نشسته و پاهاش رو روی میز جلوی راحتی گذاشته و لیوان بزرگ آبمیوه ش رو آروم آروم مزه می کنه . کوتاه نگاهم می کنه و به روی پاهاش اشاره می کنه .
: بیا بغلم جوجو .
روی پاش می شینم و دستام رو دور گردنش حلقه می کنم و با موهای مشکیش بازی می کنم . کلیپس موهام رو در میاره و با موهام بازی می کنه . دلم از آّ میوه ی قرمز رنگش می خواد ولی دوست ندارم تا تعارفم نکرده بخورم . لیوانش رو می ذاره روی میز و لبهاش لبهام رو توی خودشون می کشن و می تونم مزه ی ملس آبمیوه رو از بین لب پر حرص و ولعش حس کنم و دلم بیشتر حوس آبمیوه می کنه . موهای وحشی و بازم رو مشت می کنه و لبهام رو با فشار بیشتری می خوره . دستام رو زیر تیشرتش می برم و با نوک انگشتام بدن گرمش رو نوازش می کنم . ملایمتم بی طاقتش می کنه . تیشرتم رو می کنه و یه گوشه پرت می کنه . بوسه های ریز و کوچیکی روی گردنش می زنم و بوی عطر سردش مستم می کنه . با ولع گردنش رو می خورم لبهاش رو کنار گوشم میاره .
: بگو زیر خواب کی هستی؟
سعی می کنم به تحقیر پنهان توی سوالش بی توجهی کنم . آروم کنار گوشش لب می زنم .
: تو .
نرمی گوشم رو گاز می گیره .
: نشد عسل بگو مهرسا کوچولو زیرخواب کیه ؟
چشمهام سرد و بی حالت به پشت سرش خیره می مونه نفس نفس نمایشی می زنم و کنار گوشش زمزمه می کنم
: زیرخواب توام عزیزم .مهرسا زیرخواب کوهیاره .
جمله م تموم نشده بلندم می کنه و چند لحظه بعد روی تخت خوابش فرود میایم . من رو می خوابونه و روم می شینه . تیشرتش رو در میاره و گوشه ای پرت می کنه سوتین مشکیم رو در میاره و نوک سینه هام رو توی دهنش می کنه . برجستگی زیر بدنش رو می تونم حتی از پشت شلوار لی هم حس کنم . اینجوری نیمه برهنه واقعا جذاب به نظر می رسه . نوک سینه هام رو که با شدت توی دهنش می کشه از درد ناله می کنم . دستهام رو بین موهاش می کنم و موهاش رو آروم چنگ می زنم . فاصله ی سینه تا زیر شکمم رو با زبون می لیسه و همزمان توی چشمهام خیره می شه و من هم جواب نگاه حریصش رو با چشمهایی خمار می دم و کمی کمرم رو بلند می کنم تا به نظر غرق در لذت برسم . زیپ شلوار لیم رو باز می کنه و پایین می کشه و از پام در میاره . می شینه و با لذت به شورت نازکم که بین اندامم افتاده نگاه می کنه و روش ضربه می زنه . ضربه هاش رو محکم می زنه و بعد خم می شه لیس کوچیکی می زنه و شورتم رو هم در میاره . میاد جلوی صورتم زیپ شلوار لیش رو می ده پایین و اندامش رو از شورت بیرون میاره و به لبهام نزدیک می کنه . ناراضی و دلخور نگاهش می کنم .
: زود باش تا به زور نکردمش تو دهنت .
دهنم رو باز می کنم و زبونم رو کاملا تعمدی ناشیانه روش می کشم . باسنش رو عقب جلو می کنه تا توی دهنم جلو عقب کنه که باز هم از روی عمد دندونام رو جوری می گیرم که به اندامش بخوره . عصبی نگام می کنه بیخیالی می گه و بلند می شه . شلوار لیش رو در میاره روم دراز می کشه . به اندازه ی کافی خیس هستم . به زور با یه حرکت محکم فرو می کنه . از سوزش حرکت ناگهانیش جیغ می زنم . لبهاش رو کنار گوشم میاره . : تو رو باید کرد . محکم کرد . نفساش عصبی و مقطعه .
: الان سر جاتی . جات زیر منه .
محکم کمر می زنه و من از درد و لذت جیغ می زنم . و بین جیغام خواهش می کنم . : کوهیار جان یکم آرومتر . زیر شکمم درد گرفته . بی توجه تند کمر می زنه و توی چشمام خیره می شه . واقعا از درد زیر شکم ناله می کنم که ناله هام رو تعبیر به واکنش های سکسی می کنه درونم از گرما توی التهابه و این کردن ها و درآوردن ها داغ ترش هم می کنه . نزدیک ارضا شدن که می شه . متوقف می شه و بیرون می کشه و می شینه
: برگرد .
با خواهش نگاش می کنم .
: می خوای چیکار کنی .
: نترس برگرد .
سعی می کنم خودم رو عقب بکشم .
: خواهش می کنم از پشت نمی تونم می میرم .
سینه هام رو توی دستاش می گیره و به شدت فشار می ده .
:گفتی از پشت نکن نمی کنم . نترس کاری با باسنت ندارم به زور خوشم نمیاد می خوام سگی بکنمت .
بر می گردم .به حالت سجده می خوابونتم . سینه هام رو توی دستش می گیره و با قدرت فرو می کنه و کمر می زنه . سینه هام رو چنگ می زنه که از درد دلم ضعف می ره که البته توی لذتی که این حالت بهم می ده دردش گم می شه . صورتم رو توی بالش فرو می کنم و با دست با خودم ور می رم . هر چند دقیقه یکبار بیرون می کشه با دست روش که بیرون زده سیلی می زنه و دوباره شروع می کنه خودم رو به ارگاسم می رسونم و کوهیارم ارضا می شه و لحظه ی ارضا شدنش بیرون می کشه و با داغی مایعی که روی کمرم می ریزه نفس راحتی می کشم و چشمهام رو می بندم . بی حال کنارم دراز می کشه و مقطع می گه .
: آفرین جوجو وظیفه ت رو خوب بلدی .

شما به دید داستان سکسی بخون نه خاطره سکسی

نوشته: parparak2


👍 1
👎 0
9545 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید