دوستان عرض ادب
من تا به این ساعت نه با مادرم سکس داشتم نه دستمالیش کردم ولی یکی از آرزوهامه که با مامانم بخوابم سکس کنم باهاش دوستان مادر من خیلی حشریه همیشه خودشو واسه بابام اماده میکرد دامن میپوشید تاپ میپوشید ارایش میکرد از اینجور حرفها که همتون میدونید اینا به خیال خودشون من نمی دونستم یا حالیم نبود ولی کل حواسم من سراغ مادر پدرم بود شبا که میشد میرفتن تو اتاق خواب بابام تو گوشیش نوحه یا ترانه پخش میکرد که صدای مامانم نیاد ولی مادرم انقدر هات بود صداش میومد به زبون ترکی به بابام میگفت پاره شدم تو رو خدا اسم بابام صدا میکرد اینجوری سکشون چندباری دیدم صدای سکشونو که تا دلت بخواد شنیدم.
یبار خونه خالم بودم تا دیر وقت نشسته بودیم یهو چشم به ساعت افتاد دیدم دوازده رو رد شده سریع بلند شدم راه افتادم طرف خونه نزدیک بودم دیدم چراغا روشنن گفتم یه خبری هست از علمک گاز آویزان شدم دیدم مادرم لخت مادرزاد داره ظرف میشوره بابام از پشت داره دستمالیش میکنه همونجوری موندم تا شستن ظرف ها تموم شد اومدن تو حال بغل بخاری بابام دراز کشید مامانم لای پای بابام معظم له بابا رو به دهن گرفت انقدر حشری شدم دیگه نگاه نکردم پریدم پایین رفت یه کوچه پایین تر یه خرابه بود یه جق حرفه ای زدم وایسادم کار مامان بابام تموم بشه بعد نیم ساعت رفتم جلوی در خونه دیدم اب حموم داره میاد تو کوچه زنگ زدم در باز شد بابام بود گفت کجای تا دیر وقت گفتن خونه خاله بودم گفتم مامان کو گفت حمومه الان میاد.
یبار دیگه با رفیقام رفته بودم بیرون جمعه بعد از ظهر بود نمی دونم چه اتفاقی افتاد یا چیزی رو فراموش کرده بودم برگشتم خونه طبق معمول کلید انداختم درو باز کردم رفتم تو دیدم هیچکس نیست ولی از اتاق صدای آب حموم میومد یواشکی رفتم از زیر در حموم همچی قشنگ معلوم بود خدا شاهده دیدم مادرم کف حموم خوابیده با یک کس یک کیلویی به قران بابام داشت پشماشو میزد من کس مامانمو دیدم طاقت نیاوردم همون لحظه خودمو خراب کردم چند دقیقه نگاه کردم شیو کرد براش بعد شروع کرد به گاییدنش من سریع زدم بیرون از خونه بعد یک دوساعت برگشتم دیدم دوتاشون شنگول سرحالن
یبارم خوابیده بود دامن پاش بود دم صبح بیدار شدم آب بخورم دیدم پتو از روش افتاده دامنش رفته بود بالا شورتش قشنگ معلوم بود نزدیک نیم ساعت داشتم نگاش میکردم شورتم از این شورتا بود
الانم که شیش ساله عروسی کردم یه دختر سه ساله دارم ولی هنوزم چشم دنبالشه میخوام بکنمش با چندتا دعانویس صحبت کردم ببینم میشه کاری کرد به نظرم کیر بابام دیگه راست نمیشه اخه چند وقت پیش بهم گفت منو زورکی برد سوله بابام یه کارخونه تولید قطعات ماشین داره گفت منو زورکی برد سوله اگر خودش میخواسته بکنه خوب خونه میکرده دیگه ولی قضیه نفر سوم به نظرم وسطه
نوشته: محسن
فکر نمیکردم همچین انسان هایی وجود دارند.
افسوس…
ما هیچ تر از هیچ پی هیچ دویدیم
جز هیچ در این هیچ دگر هیچ ندیدیم
ولی همینکه بابات بهش میرسه و سراغ کسی نرفته خوبه
دوستان اگه کسی فهمید این قضیه منو زورکی برد سوله چیه بیاد برا ما هم بگه بفهمیم !!!
کی کیو زورکی برده سوله و برا چی برده سوله ؟؟؟؟
فکر کنم وسط نوشتن و جق زدن قاطی کردی
خدا وکیلی صد تومن میدم فقط یکی منو روشن کنه بفهمم جریان سوله و زورکی رو چی بوده؟
وا یه جوری میگین آرزومه مامانمو بکنم انگار که دختر باکره س
کاری نداره که
وقت داره
زمان بندیش مهمه
منم دقیقا همینا رو دیدم لطفا تو خصوصی بهم پیام بده
مادر و پدرت رفتن تو اتاق شمام رفتی خیر سرت دید بزنی؟بعد پدر گرامی شما برای شنیده نشدن سروصداشون موقع سکس نوحه پخش کرده؟…خدایا به فریاد فرهنگ در حال انحطاط این مردم برس،آخه کسی با صدای نوحه میتونه سکس کنه؟؟؟!!!من نمیفهمم آقا این فرهنگ بینهایت مزخرف آخوندی که آخوندای بیشرافت و بچهباز رواج دادن از کدوم سیاره وارد شده؟!ما همچین چیزائی نداشتیم به والله نداشتیم،آخه با صدای بلند نوحه؟!..واقعا واویلای همه ما،واویلا 👿 👿 👿
من تیترش رو خوندم گفتم اینو یه حقی نوشته و بدون خوندن داستان اومدم کامنت بخونم
کون گشاد حالا مطمنی کوس مامانت یک کیلو بود،بیشتر یا کمتر نبود
اگه میخوای بیشتر حال کنی مامانتو بده یکی بکنه خودت تماشا کن بیشتر حال میکنی
محسن جون یه عکس از سوتینش هم میذاشتی خوببببب
اگر قضیه ی نفر سوم رو فهمیدی و دیدی ، بیا بنویس