هانیه زن خوش هیکل همسایه

1393/09/12

سلام به دوستای عزیز این داستان که میخام براتون بگم ن ساخته ذهنه جغیه ن دروغ عینه حقیقتو براتون نقل میکنم من دوم راهنمایی بودم پدرم ورشکست شد و ما به محله های پایین شهر که همون محله پدریم بود اومدیم. ما خونه ای اجاره کردیم که طبقه همکف بود و یه واحدم کنار ما بود و خونه طوری بود که از پذیرایی خونه.همسایه بغلی به حیاط خلوت ما یه پنجره داشت. ولی اونو پوشونده بودن که خونه دیده نشه. ما وقتی رفتیم اونجا واحد بغلی خالی بود ولی تقریبا یه ماه بعد ما یه زنو شوهر با دوتا بچه اومدن اونجا ساکن شدن. زنه یه خانوم ترک زبون و دهاتی بی سواد بود که تقریبا سیو چهار پنج سالش بود و شوهرش یه مرد قد کوتاه تهرانی بود که صبح میرفت سر کار و نصفه شب میومد. خانوم همسایه با این که دهاتی بود ولی خیلی خون گرم بود و زود با مادر من دوست شد و رفتو امد پیدا کردیم و بچه های اون که دوتا دختر بودن یکیشون هم سن من و اون یکی سه ساله بود هر دقیقه خونه ما بودن و کلا گرم گرفته بودیم. خلاصه گذشت و یه روز من تنها بودم دیدم از خونه همسایه صدای اب میاد فهمیدم که رفته حموم کنجکاو شدم که ببینم میشه توی خونرو دید یا ن رفتم دیدم یه کوچولو طوری که کسی متوجه نشه دیده میشه. منتظر شدم تا اون و دختراش از حموم بیان بیرون اول دختراش اومدن من مث یه مجسمه زل زده بودم بهشون از اون سوراخ. با اینکه کم سنو سال بود اما بدن نازی داشت دختر بزرگش و بعد از دختراش خودش از حموم اومد واااااای باورتون نمیشه من وقتی دیدمش خود به خود ارضا شدم اخه تا حالا زن لخت از نزدیک ندیده بودم اونم به این خوش هیکلی. اون یه زن قد بلند بود سینه های گرد که از خصوصیات زنای ترکه و کون قلمبه و رونای تپل بود. یه یه ربعی جلو من مانور داد و بعد لباس پوشید من تا چند روز مث خلو چلا شده بودم همش تو فکر اون بودم از اون به بعد بیشتر بهش دقت میکردم. به کونو سینه و همه چیزش

خلاصه گذشت و ما از اونجا رفتیم ولی مادرم با اون خانوم دوست بود و طبق معمول رفت و امد داشتیم و از اشناییشون چند سالی گذشت که من نوزده سالم شد و هنوزم تو رویاهام با اون سکس میکردم. من یه پسره قد بلندم و سفیدو بور و تعریف نباشه خیلی خوشگل و چند ماهی بود که فیتنسم کار میکردم و تا دلتون بخاد دوست دختر داشتم ولی هنوزم تو کف اون خانوم بودم. و تو همین موقع ها بود که شنیدم اون خانوم از شوهرش جدا شده و تنها زندگی میکنه. وقتی این خبرو شنیدم تو کونم عروسی بود اینو یه فرصت میدونستم. از این قضیه چندماهی گذشت و من میدیدم که رفته رفته نگاه این خانوم تو رفت و امد هامون به من یه جور دیگه داره میشه. یه روز خونشون بودیم و حرف از بدن مردا شد که مادرم گفت تی شرتتو دربیار هانیه خانوم بدنتو ببینه منم بدون معطلی دراوردم. شیکمم شیش تیکه شده بود و کلا سکسی شده بودم. هانیه خانوم یهو بی اراده دست کشید رو شیکمم و یه بوس کرد من سرخ شدم و اونم یهو خندید و خودشو جمع کرد ما رفتیم خونه و شب هانیه خانوم اس داد که فردا یکم کار دارم بیا کمکم کن منم گفتم باش میام و به چیزی شک نکردم چون فکر کردم مادرمم هست. صبح شد و بعد باشگاه از باشگاه رفتم خونشون درو زد رفتم بالا دیدم یه مقدار وسایل وسط خونس باهم جمع کردیم و تموم شد و خبری از مادرم نشد من خیس عرق شدم هانیه خانوم با اصرار گفت توهم جای پسر خودم لخت بشو برو حموم منم قبول کردم و رفتم حموم زیر دوش بودم و داشتم با کیرم ور میرفتم که برگشتم بگم حوله بده هانیه خانوم دیدم لخت تو حموم وایستاده جلوم اولش ترسیدم ولی بعد به خودم اومدم تازه دیدم چه خبره در حموم خراب بود خانوم اومده بود تو. دستشو گذاشت رو کیرم شروع کرد مالیدن من باورم نمیشد فقط نگاش میکردم اونم به بدن من نگاه میکرد من یهو مث وحشیا بدون هیچ حرفی سینه هاشو شروع کردم به خوردن اونم فقط بدنمو میمالیدو اه اروم میکشید سینه هاشو که خوردم بغلش کردم یه پاشو بلند کردم و کیرمو تا ته کردم توش داغ بودولیز ولی زیاد گشاد نبود کردمشو ابمم ریختم توش و بدون هیچ حرفی فقط میخندیدیم دوش گرفتیمو اومدیم بیرون و لباسامو پوشیدم و ازم تشکر کرد انگار ن انگار که با من سکس کرده منم از خونه زدم بیرون.بعد از اونم اتفاقانی افتاد که اگه دوسداشتین بازم میگم براتون. ممنون که خوندید. حالا طبق معمول اگه دوسدارین فحش بدید ولی همش واقعیت بود.

نوشته: سروش


👍 1
👎 1
138013 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

445998
2014-12-03 18:40:00 +0330 +0330
NA

dash1 بازم dash1

0 ❤️

445999
2014-12-03 18:46:47 +0330 +0330
NA

چند ماه رفتی فیتنس کار کردی شکمت ۶ تیکه شد؟آخه کوسکش مجلون کیر خر تو کون و میله گرد تو سوراخ کیرت،من دو سال دارم کار میکنم تازه داره تیکه میشه بعد تو در عرض چندماه تیکه کردی؟کوس مغز fool

1 ❤️

446000
2014-12-03 18:54:50 +0330 +0330
NA

کون گلابی عزیزچنددورکردنت که روت بازشده اومدی هرکوسشعری که خواستی نوشتی اخه ادم یه جای داستانتو نادیده بگیره 2جاشونادیده بگیره همش ساخته ذهن ملجوقت بوده بروکونتوبشوربعدبده اینم توصیه من به توببوگلابی

0 ❤️

446002
2014-12-03 23:58:12 +0330 +0330

دوستان فحش چرا?
مرسی عزیز از داستانت
موفق باشی

0 ❤️

446003
2014-12-04 04:36:45 +0330 +0330
NA

بد نبود ولی خیلی خارج از ذهن بود اخه بعد از 6 ماه چه جوری میشه بدن بشه 6تکه اونم جای خودش اخه بد بخت اینجا اروپا نیست که بگه بیا منو بکن

0 ❤️

446004
2014-12-04 06:51:57 +0330 +0330
NA

آقا نویس جون عمت ننویس خ خ خ ننویس

0 ❤️

446007
2014-12-04 08:45:49 +0330 +0330
NA

جق نامه بود نه داستان

0 ❤️

446009
2014-12-04 17:49:07 +0330 +0330
NA

به این نمیگن سکس. به این میگن ریدن در کوس هانیه خانم.

0 ❤️

446010
2014-12-07 17:40:48 +0330 +0330
NA

با اینکه دهاتی بود ولی خون گرم بود ؟؟؟؟ :|
آخه مگه دهاتی بودن صفتِ منفیِ ؟ بده ؟ دهاتی یعنی اهل ده !
مگه آدمایی هستن که شاخ و دم دارن ؟ برعکس خیلی باصفا تر از انسان نما های شهری هستن

0 ❤️

446011
2014-12-15 23:13:09 +0330 +0330

diablo داعش بیا منو بخور

1 ❤️

702806
2018-07-17 03:26:24 +0430 +0430
NA

سروش با کون بپر روش کونی مغزتو گاایدم

0 ❤️

733006
2018-11-30 18:27:59 +0330 +0330

جایی که گفتی پیش مادرت شکمت رو بوسید باعث شد که داستانت واقعی به نظرم نیاد

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها