اسم من امیره و30سالمه حدودا 16ساله بودم که مجبوربودم واسه هزینه تحصیلم تابستونابرم سرکار. يه روزیه پسر15ساله سبزه تپل وبانمک به نام حسین هم اومد مشغول به کارشد. دوستام که میومدن پیشم گفتن حسین کونیه. منم خیلی حشری بودم پسرای زیادی روکرده بودم فقط هم لاپا میزدم طوری که کیرم به سوراخ کونشون کشیده ميشد. يه دوچرخه داشتم ظهرکه تعطیل میشدم باحسین تا ی مسیری میرفتیم يه روز ازتوکوچه ها که خلوت بود میرفتیم همون جورکه رکاب میزدم پامم میکشیدم به باسنش اونم خوشش میومد هي خودشو جابه جامیکرد بیشتربهش بخوره هردومون حشری شده بودیم ساعت 16 میرفتیم سرکار حسین گفت ساعت 14منتظرتم همین جا.رفتم خونه اشتها نداشتم فقط حشری بودم مامانم نهارآورد چندقاشق بیشترنخوردم گرمی هوارو بهونه بی اشتهایی م کردم نزدیک ساعت 14 بودبلند شدم برم سرقرار مامانم گفت چ زودمیری الکی گفتم سفارش زیاد داریم. حسینودیدم روچمن هاتوفلکه نشسته سوارشد بازم پامو میکشیدم به باسنش. هردومون استرس داشتیم وحشری بودیم مثه موقعی که آدم فیلم سکس نگاه میکنه.خلاصه رسیدیم محل کار که انباری داخل یک کوچه بود من کلید داشتم سرظهر بود کوچه خلوت بود رفتیم داخل در روبستیم. سرپاهمدیگه روبغل کردیم کیرامونو به هم میمالیدیم بوس میکردیم به حسین گفتم لباساتودربیار، گفت اول تودربیار، ناگفته نمونه من از حسین خیلی خوشکل تر بودم لاغرقدبلندبدنم سفید وبی موبود خلاصه لباسامونو درآوردیم حسین میترسید از اینکه به کسی بگم، گفت بزار منم یکم بکنم تا مطمئن بشم به کسی نمیگی. منم تا حالا کون نداده بودم گذشته از اون ازخونواده آبروداری بودم موندم چیکارکنم… ازطرفی حشری شده بودم که نپرس، باخودم گفتم بالفرضم به کسی بگه باورنمیکنه همه منم میشناسن اونم میشناسن واسه همین قبول کردم.لخت شدیم سرپا قدشم نمیرسید کیرشوگذاشت دم سولاخم با دست راستشم کیرمو میمالید بااینکه از من کوچیکتربود ولی کیرش کلفت تروبلندتربود خیلی حرفه ای بودبس که کون داده بود.داغی کیرشوسوراخ کونم حس میکردم. ازم تف قرضی میخواست آب دهنم خیلی غلیظ شده بود ریختم تودستش مالیدبه سرکیرش وسوراخ کونم انگشتشو کردسوراخ کونم یواش میبرد تو نگه میداشت میکشیدبیرون بومیکشید کیرشو گذاشت دم سولاخم سرشومیمالید به سولاخ کونم خیس بودخوشم میومد ازبست مست بودم اصلا نفهمیدیم چ جوری کرد توش. خیلی لذت میبردم بدن حسین نرم بود میخورد بهم خوشم میومد بادوتا دستام باسنشو گرفتم میمالیدم فشارش میدادم بیشتر بچسبه به من.شرشرازمون عرق می ریخت. بااینکه زیادکون کرده بودم ولی اصلا اندازه کون دادنم لذت نبرده بودم واسه همین اصرار نداشتم جاهامون عوض بشه ویکم من بکنم دوباره حسین تف زد به دستش وشروع کرد به مالیدن کیرمن. دیگه داشتم به اوج لذت میرسیدم حسین تند تند میکرد تندتند هم واسم جلق میزد که یهودیدم آبم پاشید وبعد یک دقیقه هم حسین آبشو ریخت توکونم. لباسامو پوشیدم رفتم دستشویی زورزدم آب حسین ازکونم ریخت بیرون وخودموشستم دیگه نزدیک ساعت 16بوددرمغازه روبازکردم،ازاونجا مسیرزندگیم عوض شد ومتوجه شدم من برای دادن آفریده شدم نه کردن.ودست سرنوشت منو برد به سوی کون دادن.(اگه خوشتون اومد تا از بقیه سکس هامم بگم)********
نوشته: امیر
ساعت نزديكي ١٦:٠٢ بود كه صاحب كارم از درون جعبه ها از انبار به بيرون پاچيده شد ، و از صحنه با گوشي موبايل كه دو دست داشت از ما فيلم گرفته بود ، (hypnotized) من رو تهديد كرد و من هم مجبور شدم براي اينكه فيلم رو به كسي نشون نده و خانواده با كلاس ما به خانواده كوني ها تبديل نشه براي او سخت كار كنم به صورت رايگان سال ها از اون ماجرا ميگذره من الان ٣٠ سالمه و هنوز توي انبار مثل خر مشغول كارم ، هر چند باريم اوستا كارم مياد و از پشت راضيش ميكنم (hypnotized)
پ.ن : مسائل كار رو با مسائل كون دادن قاطي نكنيد وگر نه كوني ميشد
پ.ن پلاس: اين بود ادامه داستان از اينكه دوست نداريد كص گفته هاي منو بشنويد سپاسگذارم
از داستانت خوشم اومد، فقط من نگران دوچرخه ام اون چی شد نزاشتی جلو در ببرن که؟
من کون زیاد کردم، ولی بار اول به این راحتی کسی نمیتونه جا بده… برای همین کون یکم گشاد رو ترجیح میدم، کسی داره خبر بده…
من یکی که… شب و روز نداشتم . از اینکه تو چرا اُبنه شدی… اصلا آروم قرار نداشتم…مرسی چاقال که اطلاع رسانی کردی.
خب خدا رو صد هزار مرتبه شکر که اون روز رفتی بودی بکنی، که یه دور هم دادی…اگه از قبل به بهونه ی دادن میرفتی فکر کنم کل اون راسته ای که توش کار میکردی همه کونت میذاشتن !!! 🙄
اوووووف از دست این کونی ها
دیگه حالم بهم میخوره
دنبال یه پسر خوشتیپ وتمیز هستم تهران واسه گی تلگرام پیام بدید آشنابشیم جووون 09357879071
منم يه رفيق دارم اسمش اوس مهديه از دسه دنده ٢٠٧ بجاي كير استفاد كرد ولي كون نداد جمش كن باو بچه كوني تو اگه همت كني ميتوني از چمران بياي سرشو بخوري