چی شد گاییده شدم

1391/04/13

من نیما هستم و نوزده سالمه، قد متوسط چهره ی نسبتا خوب، هیکل خوب ( شنای حرفه ای کار میکنم ) و یکمم سبزه و البته خیلی اجتماعی .
سه سال پیش وقتی میخواستیم طبقه پایین خونمونو اجاره بدیم بعد از اینکه چندتا خانواده اومدن دیدن بلاخره با یکیشون به توافق رسیدیم و قرار شد فردا عصر قرارداد و اینا تنظیم شه، ولی چون با بنگاه ملکی هنوز هماهنگ نکرده بودیم فردا صبح دوباره یکی دیگه فرستاد. یه خانواده چهار نفره که دوتا دختر مامانی هم داشتن !
من خیلی اهل دختر بازی نبودم ولی از چهره ی دختر بزرگه خیلی خوشم اومد و با اینکه قیمتی که میخواستن پایینتر از قبلیا بود من به بابام اصرار کردم که با اینا قرارداد ببنده !
بابامم که فهمیده بود واسه چی میگم قبول نکرد ولی وقتی خواهرمم گفت اینا دخترن و توی خونه اطمینانش بیشتره بابام بلاخره راضی شد .
ما خانواده ی خیلی مذهبی نداریم ولی خب به خیلی از مسائل معتقدیم و اصلا هرکی به هرکی نیست .
خلاصه اومدنو ساکن شدن. دختر کوچیکه که اسمش پرند بود 3 ماه از من کوچیکتر بود یه هیکل باریک و قد متوسط و پوست خیلی صاف و روشن و موهای مشکی و چشم مشکی، بزرگه ( پرستو ) دوسال از من بزرگتر بود هیکلا مثل خواهرش بود ولی سبزه تر و خیلی جذابتر بود .
دوسال اول ما رابطمون نسبتا با اینا خیلی خوب شد و زیاد رفت و آمد داشتیم . من برخلاف تصور همه از پرستو خیلی بیشتر از پرند خوشم میومد و همش سعی میکردم با اون ارتباط داشته باشم . دوسال پیش تابستون یکروز پرستو زنگ زد به من که ویندوز کامپیوترش خراب شده، قرار شد بیاد تا هم درستش کنم هم یادش بدم . با یه مانتو و شال اومد و خیلی قابل دید زدن نبود ! بعد از اینکه کارمون تموم شد ازم پرسید میتونم توی درست کردن یه پاور پینت هم کمکش کنم منم که از خدام بود بیشتر باهاش باشم قبول کردم .
قرارشد فردا صبح برم خونشون، وقتی رفتم فهمیدم تنهاست. مامان باباش هردو کارمند بودن و تا بعد از ظهر نمیومدن .برای اولین بار بود که باهاش تنها بودم، یه شلوار لی خیلی تنگ و یه تاپ سفید رنگ آستین بلنده خیلی تنگ پوشیده بود و یه شال هم انداخته بود روی سرش مثلا ! منکه واقعا تو کفش بودم چون حجم سینه هاش کاملا زده بود بیرون و فکر و ذکرم این بود یعنی میشه یه روز من این سینه هارو داشته باشم! پرند رفته بود خونه ی یه دوستاش، بعد از حدود یک ساعت اومد و انگار متوجه اومدن من نشده بود ( هرچند بعدش گفت از صندلای دم در فهمیده بودم هستی! ) رفت توی اتاقش و بعد از ده دقیقه یهو اومد توی اتاق پرستو با چه لباسیییی ! یه دامن 20 سانتی و یه دوبنده ی کاملا برهنه! اینطوری بگم که 80 درصد لخت بود. تا اومد تو اتاق برگشت منو دید گفت وااااااااای تو اینجا چیکار میکنییییی بعد پرستو گفت اومده پاور به من یاد بده این چه وضعیه برو لباس درست بپوش ! با این حال یه 30 ثانیه ای داشتم دید میزدم! وقعا هیکل رو فرمی داشت، بعلاوه اینکه برخلاف تصور من که فکر میکردم اکثر دخترای ایرانی فقط یه قسمتایی از بدنشون رو شیو میکنن یدونه مو روی تنش نبود.
رفت لباسشو عوض کرد، البته پرند و مامانش هیچوقت جلوی من روسری نداشتن و لباساشونم معمولا خفنتر بود.
اونروز من همش تو فکر اون بدن بودم و کلا پرستو رو فراموش کرده بودم که آخر شب پرند بهم اس داد. و بحث صبح رو کشید وسط منم بهش گفتم که هیکل قشنگی داره و … این بود مقدمه ی شروع ارتباط جدیمون. بعد از سه ماه روزایی که جفتمون تو خونه تنها بودیم و پرستو دانشگاه بود ( ما هردو پیش دانشگاهی بودیم و سه روز اول صبح و سه روز دوم بعد از ظهر میرفتیم ) چهارشنبه ها پرستو کلاس داشت صبح و ما تا ظهر توی خونه بودیم باهم ولی خب سکس نداشتیم و خلاف سنگینمون لب بود .
یه روز وقتی داشتیم حرف میزدیم بحث خود ارضایی شد و پرند گفت من هروقت میخوام خودارضایی کنم فقط تورو تصور میکنم منم گفتم منم همینطور و بغلش کردمو یه 5 دقیقه ای ازش لب گرفتمو واسه دفه اول دستمو از زیر دامنش بردم رو شرتش و کسشو میمالیدم، خیلی حشری شده بود و اصلا هم مخالفتی نداشت …
بعد بهم گفت اگه بخوام منو ارضا میکنه ولی لباساشو در نمیاره ! منم از خدا خواسته قبول کردم، ولی اونروز نمیشد دیگه، قرار شد هفته دیگه از صبح برم خونشون و …
چهارشنبه شد و من رفتم پایین، دیدم یه تاپ شلوارک سر هم صورتی رنگ تننننگ پوشیده، طوری که سوتینش کاملا پیدا بود و بدنشم کاملا مشخص.
اومد توی بغلم و حسابی ازش لب گرفتم، بعد باهم رفتیم توی اتاقش و خوابیدم رو تخت اونم اومد روم و بعد از یه لب کوچیک شروع کرد آروم لباسامو در آوردن تا رسید به شورتم، کیرم واقعا شق شده بود و از شورتم سرش زده بود بیرون، اول سرشو یکم لیس زد بعد کامل درآورد شرتمو و شروع کرد به خوردن، واقعا انتظار نداشتم دختری تو این سن اینقدر خوب اینکارو انجام بده، منم چون دفه ی اولم بود خیلی زود تحریک میشدم و میکشیدمش بالا و ازش لب میگرفتم بعد از 8-9 دقیقه دستمو انداختم زیر بلوزش ببینم عکس العملش چیه دیدم انگار هیچ مخالفتی نداره! منم آروم کشیدم و از سرش درآوردم و همونطوری بغلش کردم و سوتینشم باز کردم !! بعد که نگاش کردم دیدم یه لبخند رو لبشه منم خوابوندمشو شروع کردم به خوردن سینش و با زبونم نوکشو تحریک میکمردم، اونم شروع کرد یواش آه و ناله کردن که منم خیلی دوست داشتم، سینشو میخوردم و کسشو ماساژ میدادم، کسش واقعا داغ شده بود و خیلی هوایی شده بودم واسش، وقتی حسابی تحریک شده بود دستمو بردم زیر کش شلوارش و در گوشش گفتم برم؟! گفت برو!! خیلی خودمو کنترل کردم که پاره نکردم شلوارشو از شدت ذوق!! دیگه حالا فقط شورتش مونده بود! افتاد روم و کسشو دقیقا گذاشت رو کیرم و شروع کرد خوردن گردنم و لبم و کسشو رو کیرم تکون میداد، شرتش خیس و داغ بود!
برگشتم و خوابیدم روش اینبار بدون اینکه ازش سوال کنم شرتشو از پاش کشیدم و اونم یه تکونی به خودش داد که از پاش در بیاد !
وااای ! یه کس خوشکل که واقعا انتظار دیدنشو نداشتم و فکر میکردم این دخترا تو فیلم سکسیا آدم فضایین که کساشون انقد نازه !
پاشو باز کردم و رفتم سراغش وقتی شروع کردم به لیس زدن پاهاشو محکم کرد طوری که نمیتونستم سرمو بیارم بیرون و آه نالش خیلی بلند شد، خودشم سینه هاشو میمالید و با یه دستشم دستمو گرفته بود و هروقت دستمو فشار میداد میفهمیدم از این کار بیشتر خوشش اومده منم با اینکه اولش بلد نبودم ولی بعد انقد خوب اینکارو کردم که یدفه دیدم داره کلمو له میکنه و آروم چندتا تکون کوچیک خورد و فهمیدم ارضا شده پاهاش شل شد ولی چون میدونستم دخترا چندبار میتونن پشت سر هم اصلا ولش نکردم و شروع کردم به خوردن پاهاش و کسش و یواش یواش اومدم تا رسیدم به لبش که دیدم انگار دوباره جون گرفت و گفت حالا نوبته توئه، همینطوری که خوابیده بود پاهاشو بستمو کیرمو کردم بین پاش رو کسش که هم خیلی داغ بود هم لیز و شروع کردم تلنبه زدن که دیدم دارم ارضا میشم، کیرمو چند با زدم رو کسش و بهش گفتم به شکم بخواب، گفت میخوای چیکار کنی من از پشت نمیتونم گفتم نه میخوام بین کونت بمالم، خواستم تف کنم که لیز شه چشمم افتاد به یه کرم مرطوب کننده کنار تختش برداشتم و کیرمو حسابی لیز کردمو خوابیدم روش واقعا کون خوشکلی داشت و تصمیم داشتم ارضا شم باهاش شروع کردم به مالیدن، پرند هم با دستش از زیر چوچولشو میمالید خیلی حشری شده بودم و چون میخواستم ارضا شم ول نمیکردم هی تندش کردم تند تند که یدفه در رفت … و رفت اونجایی که نباید میرفت !
چون خیلی محکم میزدم پردشو زده بود و یه جیغ نسبتا بلند کشید که هرچی حس داشتم پرید. البته همسایه های ما صدای رگبار گلوگله هم بشنون به کسی کاری ندارن جیغ که هیچی! واسه همین نگران اون قضیه نبودم، کشیدم از کسش بیرون دیدم بله، پره خونه .
پرند هم برگشت و وقتی کیر خونیه منو دید فهمید و زد زیر گریه!
گفت بد بخت شدم حالا به بابام چی بگم !!
منم داشتم آرومش میکردم که اشکالی نداره اصلا باهم ازدواج میکنیم یا میشه ترمیمش کرد و اینا که یهو در اتاق باز شد !
پرستو کلاس آخرش کنسل شده بود و اومده بود خونه، تا مارو دید یه خنده ای کرد گفت شما دوتا دارین چه غلطی میکنین اینجاااا !
من سریع پاشدم شلوارمو پوشیدم ولی پرند از جاش تکون نخور و دوباره زد زیر گریه ! پرستو فهمید انگار قضیه غیر عادیه،، گفت چته حالا چرا گریه میکنی ؟ بیخود اشک تمساح نریز چون من حتما به مامان میگم داشتی با این شاخی شمشاد چه غلطی میکردین، پرند هق هق کنان گفت پرستوهه من دیگه دختر نیستم ! پرستو تا اینو شنید پرید رو تخت گفت چی ؟ مگه چیکار کردیین ؟ ولی قیافش یه طوری شد و اخمش باز شد و تازه یه خنده ای هم اومد رو لبش که من داشتم کف میکردم ! شروع کرد به دلداری پرند ولی از هر در رفت فایده نداشت، آخر سر گفت طوری نیست عزیزم، منم دختر نیستم !! اینو که گفت پرند عین برق گرفته ها گفت چییییی ؟! یعنی تو هم …گفت نه! جریان داره، به هیچ احدی تاحالا نگفتم ولی حالا به تو میگم! ( منم انگار نه انگار که اونجام! ) پارسال من رفتم خونه تینا اینا ( دوستش ) که یه فیلم لز گذاشت، ماهم جوگیر شدیم شروع کردیم به ور رفتن بهم، تینا داشت مال منو میخورد که عوضی یهو انگشتشو کرد تو، بعدشم گفت ببخشید مست بودم حالیم نبود. ولی بعد فهمیدم دوست پسرش پرده خودشو زده و میخواسته منم مثل خودش شم.
پرند سرشو برگردوند گفت داری دروغ میگی، هرچی از اون اصرار از پرند انکار که یدفه برگشت به پرستو گفت اگه راست میگی بذار نیما بکنه توت تا من مطمئن شم !!!
منو میگی ! دوباره شق کردم اونم چه جووور ! پرستو زد زیر خنده گفت چی میگی بیشعور مگه من مثل توام ! پرند گفت اشکالی نداره، پرستو جونم بذار خیالم راحت شه، توروخداااا اصلا خودم انگشتمو میکنم تو خواهش میکنم …
پرستو برگشت به من یه نگاهی کرد بعد شروع کرد لباساشو در آوردن! میتونست راحت منو دک کنه ولی اینکارو نکرد، فهمیدم بدشم نمیاد دیدش بزنم ! ولی به مخیلمم نمیخورد که … !
لباساشو غیر تاپش در آورد و چاردستوپا شد رو تخت و بدون توجه به پیشنهاد دوم پرند ( انگشت ) به من نگاه کرد گفت بفرمایین نیما خان، این خواهر مارو مطمئن کنین !! کیرم داشت شلوار لی رو پاره میکرد ! نمیدونستم شوخی میکنه یا جدی میگه ! به پرند نگاه کردم دیدم داره میخنده گفت بروو ! منم دیدم این فرصتا تو خوابم پیش نمیاد رفتم لب پرند رو بوسیدم، شلوارمو در آوردم و یکم دست کشیدم به کونش و کسشو مالیدمو و کردم توش !! وااااای عجب کسی بود، همون لحظه اول داشتم ارضا میشدم از بس این کس داغ و نرم بود منم ول نکردم شروع کردم به کردن، پرستو به پرند گفت حالا ثابت شد بهت ؟ پرند گفت آره قربونت برم ! تو همین فاصله من یه بیستا تلنبه زده بودم تو کسش !!!
برگشت گفت بد نگذره ؟! درش بیار دیگه، ولی صداش معلوم بود بدجور حشری شده و داره حال میکنه !
پرند اومد سمتم منم درش آوردم، کیرم قرمز شده بود و داشتم میمردم از شدت حشر! با دوتا دختر بودم از صبح تاحالا و هنوز ارضا نشده بودم، نگاه کردم دیدم ساعت 1 ظهره و مدرسه هم عملا توش شده امروز …
یدفه پرند که همچنان لخت بود گفت پرستو حالا که مشکلی نداریم بیا امروز یه حالی سه تایی بکنیم !
گفتم الان پرستو پا میشه میزنه تو گوشش دیگه ! ولی سوال جالبی پرسید !! گفت مامان بابا چند میان امروز خونه !!؟
منو میگییییی کیرم که هنوز نخوابیده بود درست، دوباره بلند شد !!
پرند گفت تا 5 نمیان پاشو بریم اتاق مامان اینا که سه تایی بشه، راحت تر باشه تختش ! پرستو چیزی نگفت! و سکوت هم که علامت … بعد چند ثانیه گفت فقط همین یدفه هاااا !
پرند گفت ایول خواهر باحال خودم !
رفت تو اتاق مامانش اینا، منم دست پرستو رو گرفتم و دستمو انداختم دور کمرش و شروع کردم به خوردن لباش! وااای به پرندم داشتم میرسیدم ! دستمو انداختم و لباسشو درآوردم و با همون ترفند بند سوتینشم باز کردم و رفتیم توی اون اتاق، پرند وارد شد با یه شیشه ویسکی ! گاهی بابام خیلی کم میخورد ولی من نه خورده بودم نه هیچوقت علاقه ای داشتم که بخورم، سه تا ته لیوان ریخت و منم بی مخالفت خوردم !
پرستو رو خوابوندم روی تخت و چهار دستوپا شدم اطرافش و شروع کردم به خوردن بدنش خودشم با دست چوچولشو میمالید، پرند هم اومد و از پایین شروع کرد ساک زدن واسه من …
بعد کردم تو کس پرستو و با دوتا دستام پاهاشو نگه داشتم و حسابی تلنبه میزدم، پرند هم سینه های پرستو رو میخورد و باهاش بازی میکرد بعد از چند دقیقه دیدم دارم ارضا میشم کشیدم بیرون و انگشتمو کردم توش و چوچولشو لیس میزدم که شروع کرد به آه و ناله اونم با صدای بلند ! پرند هم سینه و لبو گردنشو ول نمیکرد بعد یدفه یه دستشو گذاشت رو کسش و یه آه همراه با جیغ کوچیک کشید بعد یه آبی از کسش اومد بیرون منم با دستم مالیدم به کس خودش و ماساژ دادم که تا آخر حالشو ببره …
بعد پاشد منو کشید تو بغلش و شروع کرد لبمو خوردن …
پرند گفت خیلی نامردین پس من چیییی ؟! منم همونطوری که روی پرستو بودم شروع کردم به لیس زدن گردن و گوش پرند .
بعد پرستو گفت حالا دیگه نوبت پرندست که یه حال اساسی کنه منم از روی پرستو بلند شدم و پرند رو بغل کردم و افتادم روش، اونم پاهاشو دور کمرم قفل کرد، منم شروع کردم به خوردن بدنش، بعد از چند ساعت سکس واقعا آبم داشت کیرمو از جا میکند، باورم نمیشد بتونم اینقد خودمو نگه دارم! یکم خودمو کشیدم بالا و با دستم اول کسشو یکم ماساژ دادم، بعد آروم شستمو کردم تو کسش که یه آخ بلند گفت … منم واسه اینکه شل شه سینشو میخوردم و شستمو میکردم توش دیدم دیگه آخ تبدیل شده به آه منم کیرمو آرووم کردم تو کسش !! حالا بکن و کی نکن! دیگه گفتم قطعا تو همین وضع ارضا میشم … تند تند تلمبه میزدم و چون پاهاش دور کمرم بود مجبور بودم تقریبا رو بدنش بخوابم و با دستم گاهی نک سینشو لمس میکردم، پرستو هم اصلا دخالتی نمیکرد و همینطوری نگاه میکرد و یواش سینه هاشو میمالید، دیگه داشت آبم میومد، تندش کردم … بش گفتم داره میاد آبم ، گفت بپا توش نریزی منم کشیدم بیرون و یه دست بهش زدم که اندازه یه کف دست آب پاشید روی سینه هاش پرند هم با دست چند ثانیه مالید خودشو و اونم ارضا شد …
ساعت 4 بود که من جفتشونو بوسیدم، قرار شد این قضیه به نزدیکترین دوستامونم گفته نشه و من رفتم …
از اوندفه من چند بار دیگه هم با پرند سکس داشتم ولی بازم تو کف پرستو بودم ولی واقعا دلم نمیخواست از پرند بخوام که جورش کنه چون واقعا دوسش داشتم و نمیخواستم ناراحت شه.
تا اینکه پارسال توی اردیبهشت بود که پرند یه روز سه شنبه زنگ زد که بیا پایین، من میدونستم پرستو هست واسه همین حس کردم احتمالا یه خبراییه، سریع رفتم یه دوش گرفتم و شیو کردمو رفتم پایین، دیدم پرند با یه شلوار لی و یه لباس خیلی عادیه، یکم شک کردم، آروم گفت پرستو امروزخیلی دلش میخواست گفتم بهت بگم بیای یه حالی بهش بدیم ( قبلا بهم گفته بود اون روز اول واسه این پیشنهاد سکس دو نفره با پرستو رو داده که فقط پرستو از اون آتو نداشته باشه و اونم دستش پر باشه) واسه همین یکم تو حال تعجب بودم، گفت بهم لخت شو برو تو اتاق مامان بابام، گفتم حالا چه عجله ایه؟ گفت آخه داره با خودش ور میره، اینطوری بری سریع میری تو آغوشش و مخالفت نمیکنه، منم قبول کردم، لباسمو در آوردم و وقتی درو باز کردم … چشمتون روز بد نبینه، بابام باباش و پرستو خانوم که منتظر دیدن این صحنه بودن انتظار میکشیدن، پرستو اومد از کنار من که کیرمو تا آسمون شق کرده بودم واسش رد شد و رفت بیرون، باباش اومد یه چک زد توی گوشم که همونجا کیرم ول شد پایین و بعدشم تا خونه ی خودمون از بابام چک و لگد و تو سری خوردم .
حلا قضیه چی بود! توی دانشگاه یه خاستگار واسه پرستو پیدا شده بود و وقتی به پرند گفته بود تازه یادشون افتاده بود که حالا بی پرده کی مارو میگیره ؟!!!
بعد که فکراشونو ریخته بودن رو هم تصمیم گرفته بودن به مامانشون غلطای اضافی که کردنو بگن، مامانشونم صااااااف گذاشته بود کف دست باباشون. اونم بدون اینکه به روی دختراش بیاره اصلا، به بابای من گفته بود، بابای منم کلا زده بود زیر همه چی .
تا اینکه بابام میگه اگه تونستین ظرف یه تماس از بالا لخت بیارینش تو اتاق من قبول میکنم .
اون عوضی هم دقیقا همین کارو کرد و من احمق با نیم متر کیر شق شده رفتم تو اتاق و اون وضع …
سرتونو درد نیارم، کل هزینه ی ترمیم پرده جفت دخترا بعلاوه 20 میلیون رو از بابام گرفتن تا رضایت بدن و شاکی خصوصی نداشته باشم.
تازه قاضی گفت چون من احساس میکنم نقش دخترها خیلی زیاد بوده و سنتم کمه شلاق واست نمینویسم و حبسم فقط سه ماه ( خداییش دمش گرم قاضیه خیلی با معرفت بود و میدونست این دخترا چه عفریته هایین) .
چون سنمم از 18 گذشته بود رفتم زندان بزرگسالان، ولی بندی که توش بودم همه جرمشون از همین چیزا بود، کنکور هم نتونستم بدم.
آبرو حیسیتمم رفت پیش خیلیا .
از بعد از حبس هم تصمیم گرفتم دیگه به هیچ جنس مونثی اطمینان نکنم .
به شما هم توصیه میکنم خیلی مراقب باشین، این دخترا بد حیوونایین …
اگه متن مشکلی داشت ببخشین چون من داستان نویس نیستم و فقط تجربمو خواستم بگم و دیگه هم چیزی نمیفرستم هرگز .

نوشته: pesarebad


👍 0
👎 1
128065 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

323653
2012-07-03 16:49:07 +0430 +0430
NA

اولا تجربه بد تو چه راست چه دروغ دلیل بر جمع بستن نیست همه جا چه دختر چه پسر هم خوب پیدا میشه هم بد حالا این که تو این بلاها سرت اومده از سادگی و بی تجربگی خودته
قسمت های سکسی داستانت اصلا خوب توصیف نشده بود و نگارش خوبی نداشت
امیدوارم دیگه از این تجربه های تلخ نداشته باشی و حواستو جم کنی اینم مطمئن باش اون خانواده تو همین دنیا تقاص پس میدن پس غصه نخور

0 ❤️

323654
2012-07-03 16:54:54 +0430 +0430
NA

تقصیر خود حشریته.
همون بار اول بس بود دیگه.
یه بار بزن ولی اساسی بزن…
اونی که اوله کسه

0 ❤️

323655
2012-07-03 16:58:49 +0430 +0430
NA

من جای تو بودم از هر دوشون فیلم میگرفتم تا گاه زیادی نخورن

0 ❤️

323656
2012-07-03 17:05:35 +0430 +0430
NA

عجــــــــــــب
دخترا بد حیون هایی هستن یا پسرا(نه همشون)تا پای شهوت میوفته وسط از خود بیخود میشن؟
اگه خودت پرده پرند رو نمیزدی و قبول نمیکردی ک ب خواهرش دست درازی کنی هیچ اتفاقی نمیوفتاد
:tired:

0 ❤️

323657
2012-07-03 17:07:38 +0430 +0430
NA

inke in dastan 100% takhayoli bud,hich shaki daresh nist.vali be khub chizi eshare kardi va in be darde unaie mikhore ke maghzeshun az mani por shode va fekr mikonan mitunan rahat pardeye tarafo ba ye ghole ezdevaj bezanan va hich moshkeli ham pish nayad!!kir tu takhayolet dg nanevis.

0 ❤️

323658
2012-07-03 17:10:22 +0430 +0430
NA

یه تاپ استین بلند پوشیده بود؟تاپ استین داره اخه کس مغز؟؟؟؟؟بعد اگه قرار بوده بابات لخت ببینتت چرا گفته بودن پرستو هم بیاد تو اتاق که یه بار دیگه لختت رو ببینه؟مادر جنده نمیدونی بعد 15سال به هر دختری دست بزنی شلاق داره و دست قاضی نیست؟خوار کسه رفتی زندان شب اول شیرازی سفید پات کردن و تو کل بند چرخیدی؟پدر کونی پول ترمیم گرفتن ازت؟؟؟؟ اخه کس ننه اگه راست بود که حداقل یکیشون رو میکردن تو کونت با مهریه دست چپ و پای راست که همون تعادلت میشه!با نیم متر کیر مونده بودی؟؟؟؟وای خدا اخه چرا این انقد کس مغزه این افریده نمیشد کار دنیا لنگ میموند؟کس ننه یه بار دیگه این جا ببینمت میدم بچه ها بکننتا هرچند تو تو زندان گشاد شدی

0 ❤️

323659
2012-07-03 17:25:58 +0430 +0430
NA

1-ساغر خانم فقط دو کلمه میگم خودت تا آخرش رو برو: نوک تایتانیک
2- هادی فاکر جان؛ کسخل بابا، اول داستانو بخون بعد بیا نظر بدهو این کجاش گی بود؟

داستان …
باور کنین هنوز هم گیجم… نمیتونم درست نظر بدم. خیلی برام سخته که انتخاب کنم که داستان حقیقته یا دروغ؟
بعضی جاها دروغ تو داستان موج میزد. مثل دیر ارضا شدنت یا به سادگی گذشت کردن پرند و پروانه از پاره شدن پردشون!
تا اینجا کاملا مطمئن بودم که دروغ محضه ولی وقتی چند خط آخر رو خوندم انگار یه پارچ آب سرد روم ریختن! با اینکه مطمئنم که داستان دروغه، ولی یه چیزی هی تو وجودم داره میگه این اتفاقات واقعیت داره!
بهر حال اینبار من اصلا از دید داستان نگاه میکنم نه سرنوشت زندگیت. در این صورت خوب نوشتی. اما از دید سرگذشت زندگیت واقعا نمیتونم چیزی بگم چون هنوز هم هضمش برام سخته.

0 ❤️

323661
2012-07-03 19:14:06 +0430 +0430
NA

رویای خوبی بود اشالله یه روز عملی بشه اول داستانت.نه اخرش

0 ❤️

323662
2012-07-03 19:18:01 +0430 +0430
NA

تو دهات شما تاپ آستين بلنده؟ها؟؟؟كوسپيتال.فقط آخرش يكم شبيه واقعيت بود.منم فقط بخاطر نظرات باهال بچه ها اومدم.بازم نافم تو چشت!

0 ❤️

323664
2012-07-03 20:28:48 +0430 +0430
NA

واقعا رو چه حسابی داستان می نویسن اینا ؟
فحش بدم بت ؟ نه خدایی فحش می خوای دیگه …!
اگه دوستان اجازه بدن من خارشو بگام … حیف که اینجا خانواده نشسته :D

0 ❤️

323665
2012-07-04 14:05:41 +0430 +0430

اولا حیوون خودتیو با هفت جد و آبادت!
دوما حیثیتو اینجوری می نویسن،جلقی!

0 ❤️

323666
2012-07-04 14:27:55 +0430 +0430

در مورد داستان هیچ حرفی ندارم چون نویسنده شخصیت خودش رو در یک خط مونده به اخر کاملا نشون داد
فقط کامنت گذاشتم از اصلاحیهmafia band تشکر کنم بشدت زیبا بود مرسی

0 ❤️

323667
2012-07-04 14:29:14 +0430 +0430
NA

بیشعور
همه دخترهاکه جنده وحیوون نیستن

0 ❤️

323668
2012-07-04 16:13:46 +0430 +0430
NA

مافیا باند دستخوش :bigsmile:
جانا سخن از زبان ما میگویی؛

0 ❤️

323669
2012-07-04 17:13:14 +0430 +0430
NA

واقعا جریان جالبی بود
خیلی خوشم اومد
فقط یه چیزی کم داشت
باید هر دوتاشون رو از کون هم می کردی

0 ❤️

323670
2012-07-04 18:00:41 +0430 +0430
NA

هی کس مشنگ:کامپیوترش خراب شده بود بعدبا شال و کلاه اومد خونتون که هم درستش کنی و هم بهش یاد بدی؟احمق گوساله رو میبرن کنار کارد قصابی یا کاردو میبرن کنار گوساله؟هر چند اون کامپیوترشم کول نکرده بود لااقلکندش بیاره تا باورمون شه…بعدشم بقول "ساغر"هیچوقت هیچوقت هیچی رو به همه تعمیم نده…لااقل ازلفظ بعضیا و خیلیا استفاده کن.خاطره ت بد نبود اما آخرش با توهین به همه خانما به شعورت شک کردم…

0 ❤️

323671
2012-07-04 18:01:23 +0430 +0430
NA

koskesh kooni an agha
biam koneto jer bedam ha
inja mage khooonatoone k inghadr kos migi/nane jendat inja nist k bokonimesh vali khodet injaei kooni
khodam nemikonamet
sag ham to ra nemikone
midam khar ahmad baghal to ra bokone nane khar

0 ❤️

323676
2012-07-05 01:28:36 +0430 +0430

ماشالا هزار ماشالا دوستان لگد مالت کردن دیگا احتیاجی نیست من چیزی بگم فقط یه سوال
گفتی پیش دانشگاهی…
اونوقت چند روز سر کلاس بودی؟
سه روز صبح سه روز عصر.
والا من اگه پیش دانشگاهی چنتا شهر مختلفو دیدم معمولا دو روز در هفته رو تعطیلن حالا نیای بگی مدرسه اش نمونه بوده و این چیزا ها.
چون منم از نمونه اش بگیر تا عادی و غیر انتفاعیش رو گفتم.
و دیگر هیچ.
راستی وقتی توی داستانت بحث پورن استار رو کشیدی وسط یه جورایی به جلقی بودن خودت دامن زدی ;-)

0 ❤️

323677
2012-07-05 01:44:57 +0430 +0430

خیلی تخمی بود ننویس. . . . . . . . . . . . .
فقط نصف داستان رو خوندم دیگه نتونستم ادامه بدم از بس که کیری بود. معلومه که جلقوی حرفه ای شدی و شبانه روز فقط مشغول به کف دستی زدن هستی. کله کیری سه سال از نوزده سال کم کن میشه شانزده سال. یعنی توی اون سن تو استاد پاور پوینت شده بودی؟ بابا دیگه این کلیشه به درد نمیخوره که کامپیوترش خراب شد و بابا مامانش رفته بودن و خواهرش هم درس داشت و کلاسش تعطیل شد و این کوس شعرا. کله کیری خیلی توهم زدی. همون نصف داستان که خوندم با متعلقاتش تو کونت دیگه ننویس.

0 ❤️

323678
2012-07-05 05:35:29 +0430 +0430
NA

کس کش ها اینقدر نیاین داستانای کس شعری ننویسین

0 ❤️

323679
2012-07-05 05:41:12 +0430 +0430
NA

فقط یه فحش بهت میدم
ریدم تو دهنت!

0 ❤️

323680
2012-07-06 06:43:52 +0430 +0430
NA

اول داستانت خوب بود ولی وقتی پرستو وارد اتاق شد دیگه خراب شد…
یه کم کمتر خالی ببند، جون عمت تونستی چند ساعت ارضا نشی؟
در ضمن حیوون تو و امثال تو هستند که فکر میکنن پرده ی دخترو میتونن به همین راحتی بزنن و بعدش با یه ترمیم جبران کننند. حیوون کسیه که برای پرده ی دختر ارزش قائل نیس…(البته فقط توی ایران)

0 ❤️

323681
2012-07-07 05:03:13 +0430 +0430
NA

فقط خواستم از مافيا باند و كفتار پير تشكر كنم
كامنت هاى باحالى ميزارن

0 ❤️

323682
2012-07-07 12:12:04 +0430 +0430
NA

فکر می کنم مافیا باند جواب دندان شکنی به تو داده باشه. دستت درست جناب مافیا. :)
داستانت بغایت چرند بود. مخصوصا چند خط آخرش که راجع به دخترها اظهار نظر کردی! حالم بهم خورد. :(

0 ❤️

323683
2012-07-07 13:19:00 +0430 +0430
NA

نشستم یه ساعت این کس و شعرو خوندم کیرم تو کونت
ولی باز به خوندن نظر مافیا می ارزید
دستخوش پسر

0 ❤️

323684
2012-07-07 19:04:46 +0430 +0430
NA

چی بگم
یه مشت دروغ و درو وری
ارزش فحش هم نداری.

0 ❤️