کون دادن به پسر عمو

1395/04/22

سلام به همه…این داستان شروعش مال خیلی وقته پیشه…حدود ۱۰…۱۲ سال پیش…اون موقع من حدود ۱۷.۱۸ سالم بود…با پسر عموم که ۶.۷ سال از خودم کوچیکتره خیلی جور بودیم…زیاد ولی تو فکر سکس و این چیزا نبودیم… وقتی میومدن خونمون میرفتیم تو اتاقمونو با هم بازی میکردیم …پاسور بازیو بازیهای اون موقع…یه شب که خونمون بودنو ما مثل همیشه تو اتاق بودیم برقا میره…خیلی تاریک بود تو اتاقم…گفتم بزار با لیزر از زیر در بقیه رو اذیت کنیم…من لیزرو گرفتم که از زیر در بندازم بیرون دیدم پسر عموم داره از پشت با کونو کیر من بازی میکنه…منم داشت خوشم میومد…گفتم خب بزار منم دست بزنم دیگه
…اونم گذاشت و منم دست زدم به کون و اونوقتا دولش…اونم خوشش اومد…خلاصه که یکم که ور رفتیم برقا اومد…از اون شب هر وقت فرصت میشد با هم ور میرفتیم…پسر عموم تپل بود خیلی کون سفید و باحالی داشت…دلم میخواست بکنم توش …ولی نمیذاشت میگفت درد داره و حال نمیده او اینا…منم لاپایی باحاش حال میکردم…اونم با کون و کیر من هی بازی میکرد…این قضیه چندین سال ادامه داشت…منم هی بهش میگفتم اگه میخوای کیرت کلفت بشه باید بزاری برات بمالم…اونم میزاشت…من خیلی تو کف کونش بودم…خیلی …گفتم واسه اینکه راضیش کنم بزار اول الکی بهش کون بدم…بهش گفتم بیا بکن تو کونم …اونم هی کیرشو میم
الوند به سوراخم منم یواش یواش خوشم اومدو خودم نشستم رو کیرش…بعد چند سال کیرش از واسه منم کلفت تر شده بود…خلاصه با کلی دردو زور جاش کردم…اون تو…خیلی درد داشت…یکم بالا پایین کردمو…واسش قنبل کردمو اونم کردو ابش که اومد…ولو شد…منم که در همون حین ابم اومد…واسه من همیشه زود میاد…یه چند روزی خونمون بودن…من شبا زود میرفتم میخوابیدم…منتظر میشدم که بیاد…وقتی میومد درو از پشت قفل میکردمو …یه فیلم سوپر تو گوشی میدیدیمو…واشسش ساک میزدمو…میشستم رو کیرش…میگفت من از جام تکنون نمیخورم تو میخوای کون بدی خودت بالا پایین کن…با کون دادنو ساک زدن ابشو میاوردم…اون
م تا به من دست میزد ابم میومدمیخوابیدم اول دمر…اونم ماساژم میدا با پهلوامو کمرو رونا و کونم ور میرفت…دیوونه میشدم…دلم میخوایت فقط بکنه تو کونم…بعد بر میگشتمو بازم با سینه هامو پهلوهامو ایندفعه با کیرم ور میرفت که تا دستش میخرو به کیرم ابم میومد…واسه من ۲.۳ بار میومد واسه اون یه بار…هر وقتم خونه اونا خالی میشد…من میرفتم خونشون…اول تو حموم پشمامونو با همه موهای بدنمونو میزدیم…یه بار واسم جغ میزد…منم واسش ساک میزدم…بعد که کیرش اماده میشد…با اصرار راضیش میکردم که منو بکنه…ولی اون نه بهم کون داد و نه واسم ساک زد…تا همین چند ماه پیشم…واسش ساک میزدم…
ولی دیگه نمیشه بهش کون بدم…هیچ وقت دوست نداشت…میگفت بهش حال نمیده…نشد یه بار که منو میکنه واسمم جغ بزنه که ابم بیاد…خیلی دوست دارم این حالتو…منم که نتونستم بکنمش…اومدیم بکنیمش …بهش دادیم…الانم وقتی جغ میزنم حتما باید یه چیزی تو کونم باشه که حال کنم…کاش اونم حال میکرد…که هم من اونو میکردم هم اون منو…
نوشته: Sasi11


👍 0
👎 4
32612 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

548696
2016-07-12 21:29:59 +0430 +0430

تو اون موقع 17 سالت بود، پسر عموتم 7 سال کوچیکتر میشه 10 سال
بعد آبش اومده بچه 10 سالخ
مجبوری کس بگی؟؟

1 ❤️

548699
2016-07-12 21:31:39 +0430 +0430

اون آب نبوده عزیزم شاش بوده ?

2 ❤️

548713
2016-07-12 22:49:18 +0430 +0430

جدا از اینکه داستانت راست بود یا نه،اینکه یکی بکنتت ولی حاضر نشه واست حتی جق بزنه آدم رو اذیت میکنه، این حس رو درست انتقال دادی

0 ❤️

548751
2016-07-13 07:07:29 +0430 +0430

یعنی نزدیک 30سالته هنوز…؟!! :(
ننویس دیگه افتضاح بود

1 ❤️

548770
2016-07-13 10:33:04 +0430 +0430

بنویس از سر خط…
ن ننویس
جون عزیزت
قبلش یکم فکر کن بعد بنویس!

0 ❤️

548783
2016-07-13 12:36:53 +0430 +0430

آفرین چقدر زود شروع کردی به کوندگی کوووونی ژووون.(erection)

0 ❤️

548790
2016-07-13 14:32:39 +0430 +0430

۱۷ سالت باشه ۷سال زت کوچیکتر باشه ینی
پدوفیل انجام دادی باشد رستگار شوی ?

0 ❤️

548841
2016-07-14 01:30:43 +0430 +0430

هیچ وقت دوست نداشت…میگفت بهش حال نمیده…نشد یه بار که منو میکنه واسمم جغ بزنه که ابم بیاد…خیلی دوست دارم این حالتو.
این تیکه رو که خوندم اشک ازچشام سرازیر شد داستان غمگین نزارید اخه نامرد موقعی که بچه رو میکنی چرا واسش جغغغغ نمیزنی گناه داره خو خیلی دوست داره این حالت کون دادنو

0 ❤️

548865
2016-07-14 08:20:58 +0430 +0430

منم الان 7 سال ارت کوچیک ترم میشه ب منم بدی تازه من تلمبه هم میزنم برات

0 ❤️