یاد الهام بخیر

1391/02/09

سلام خوبيد انشا الله… من امير بهادر هستم ساکن تهران پچه هاي پايين يادش بخير يک روز توي انترنت از اين سايت هاي دوست يابي ميگشتم که يکي از دختر ها خوشم اومد از پروفايلش نوشته بود چشم ها خرمايي مو خرمايي بلند… و و و و و اقا ما جذبش شديم شمارمو واسش ارسال کردم پيغام خصوصي دادم که ازت خوشم اومده وو ديدم بعد از 3 الي 4 روز بود که يکي به گوشيم زنگ زد اول فکر کردم خانوم هايي ديگه ي من هستن… گفتم شما گير دادم که اخر لو داد خودشو الهام هستم منم گفتم چرا دير زنگيدي خيلي منتظرت بودمو خرش کردم اينو بگم دنبا خيلي بد شده ها دوستان من بهش گفتم که عشق واقعي ميخوام اونم قبول کرد هم سن من بود يعني 21 سال داشت بلخره اونم به يک چيزايي احتياج داشت مثل من گذشت يک چند روزي بيشتر چفت هم شديم تيکه سکسي مينداخت منم ديديم اوضاع خوبه رفتم تو کار يک روز بهش گفتم شب زنگ بزن گفت باشه زنگيدو گفتم خوبي عشقم تو به چيا نياز داري گفت خيلي چيزا گفتم مثلا دلت پشتم باشي منم گفتم منم قبول دارم اما يک چيزو يادت رفت گفتش خوب گقتم هستي پا گفت باشه گفتم سکس تلفني اغاز شد… گفتم چشمتو ببند گفت باشه گفتم الان فکر کن پيشتم دستتو بکن تو شرتت اونم گذاشتو گفتم بمالش تا شهوتي بشي اوکي داد و منم از خدا خواسته گفتم آه آه کن که ديديم شهوتي توپ شد ميگفت امير جونم کي مال من ميشي اوف گفتم هر وقت بخواي گفت آه ميخوام سفت بقلم کني بعدش لبو بخوري گاز بگيري گفتم جون آه الان ميخورم چه قدر شيرينه منم دستم رو کيرم بود ميماليدم جاتون خالي ميگفت امير کيرتو ميخوام بخورم واي اينو گفت حال کردم گفتم جون جون گفت الهام ميخوام از گردن شروع کنم الان دارم ميخورم اونم ميگفت اخ اومدم سينتو خوردم جون ميگفت امير کيرتو زياد نمال خسته ميشه مال خودمه گفتم تقديم با عشق به تو ميگفت امير جونم تو هم ناله کن گفتم باشه اه کردم ميگفت امير کيرتو بزار دم کسم گفتم باشه مگفت امير کيرت چه قدره گفتم کيرم متوسطه اما کلفته اخ دردم مياد گفتم ميخوام بکنمت جون جون که گفت امير بکن منو آه آه امير کسمو يک دفعه نالش تند شد گفت امير آه کن آه آه که ابش اودم نفس نفس ميزد پشت تلفن من يک دفعه ابام اومد … گذشت گذشت که هم ديگرو ببينيم اخه اون استاد انترنت بود گفتم عکستو بفرست عشقم ايميل کرد برام ديديم به به عجب دختريه توپ سينه هاش 75 بود صورت توپ عکسش دم دريا بود کفم بريده بود بلهاي غنچه آي ديگه تحمل نيوردم خونشون طرف پل سيخندان بود يک متور داشتي سي دي آي تصميم گرفتم برم اونجا لبو ازش بگيرم اقا ما رفتيم بلد نبودم چه جوري برم رفتم تو رسالت خيليراه رفتم بلخره رسيدم سر قرار توي پارک از خودم بگم پوستم برونزه هستش تازه سولار بودم بند سازي ميرم هيکلم خوبه بدک نيست من توپ فشن کرده بودم که تا ديديم هم ديگرو پريديم بقل هم آي سينهاش به قلبم ميخورد که حال داد کيرم شخ شد نشتيد تو پارک خلوط بود هرف زديدم گفتم يادته بوسو بده يالا اومد داد اخ جاتون خالي شيرين مثل عثل ميکيدم لبشو حال کرد من کيرم شخ شد فهميد يک دفعه دستشو گذاشت رو کيرم آه حال داد يکم مليدش توپ حال داد گفتم ميخوام برم که داشتم کونشو برنداز ميکردم عجب ماه بود خوراک گاز من رفتم خونه بوس فرستاديمو رفتم خانوم ما دانشجو بود طالقان منم يک شرکت حمل نقل داشتم که ميگفت من جمعه ها ميرم دانشگاه پيام نو بايد بگن پيام زور گفت ميام صبح ترمينال ازادي از اونجا ميرم گفتم منم بيام گفت نه بعد از ظهر زودتر ميام اونجا بعد از ظهر شد زنگيد بيا دنبالم متورو اتيش کردمو رفتم آزادي اينم بگم زودتر رفتم بخاري خونه ي مامان بزرگمو روشن کردمو گرم بشه اخه زمشتان 90 بود جونم برات بگه اوردمش تو محلموم گشت زديمو گفت ميخوام برم دستشويي منم بردمش مکان رفتيمو او رفت دستشويي منم لباسشو گرفتمو رفتم توي حال نشتم تا بياد اود کنارم گفت چه خبر يک دفعه پريدم بقل هم لب بازي اخ لبشو ميکندم بعدش رفتم گردشو خوردمو آه سينشو ميماليدم آي سينشو در اوردم هي ميخوردم اخ سفيد بود نرم بود خيلي حال ميداد با دستم ميزدم به سينش آه ميکرد پيرهنشو در اوردمو اودم پايين گفت نه نه گفتم اره اره دکمه شلوارشو باز کردمو ليس ميزدم ليس زدم بعد شلوارو در اوردم يک شرت سفيد گل گلي توري بود اخ شرتشو ليس زدم حال داد خوشمزه بود با دندون درش اوردم هي بوسش ميکردم جون بعد يک کس سفيد توپ ماماني جلوم بود چوچولشو يک زبون زدم خوشمزه بد يک دفعه پريدم به خوردن کسش آ] آ] نکن امير جون اميرم جون …شهوتي شده بودم بعدش شلوارمو جلوش در اوردم يک کير شخ شده جلوش بود گفت جووووووووووون فداي کيرت بشم گفتم ميشي کيرمو خيس کردم کسشو خيس کردم ماليدم بهش حال داد اما پرده داشت گفت ميخواد کيرمو بخوره تقديم کردم اول نگاش کرد يک گاز گزفت گفت فداش شم مال خودمه اول سرشو ليس زدم بعد بقلشو يک دفعه کرد تو دهنش ميک ميزد برام اخ چه حالي ميداد يک دفه مثل فيلم سوپر ميخورد حال داد آه آهم در اومد گفتم ميخوام از کون بکنم کيرمو چرب کردمو گذاشتم دمش گفت امير امير نکن توش درد داره گفتم خوبش مييييکنم سر کيرم رفت توش يکم صبر کردم باز بشه بعدش يواش يواش دادم تو کيرم کلفت بود دردش گرفته بود دادام تا ته توش يک آه گفت منم يواش يواش عقب جلو کردم که جا باز کرد تند تندش کردم جيغ ميزد ميگفتم امير حال ميده جرم بده جون اوف صداش بلند شده بود گفته الهام يواش گفت جون امير هر چي تو بگي ديديدم داره ميگه بکن بکن بکن منو جر بده که گفت داره ابش مياد کيرمو دراوردم مي ماليدم به کسش ابش بشياد ما بين کسش عقب جلو کرد با يک دستو چوچولشو مي ماليدم که يک دفعه ابش با فشار اودم بيرون منم دستمو گذاشتم دم کسش ميزدم زوش محکم کسش پر اب شده بود منم کيرمو ميماليدم رو کسش يک يک کوچولو رفت توش گرم بود ابم اوم اه اه ميکردم لبشو ميخوردم خيلي حال داد کيرم حال اومد بعدش با هم رفتيم حمام خوردم کسشو با ليشيدن تميز کردمو اومدم بيرون بعدش زنگ زدم دوتا کباب داغ با نان اوردن زديمو توپ شديم با دوغ ابعلي کمر پر شد بعدش گفت حال داد جيگر تنهام نزار ميخوامت منم گفتم دوست دارم يک لب دوغي داديمو گفت ميخواد بره الان مامان بابام ميان دنبالم آزادي سوار متور شديمو رسوندمش گفتم عشقم ممنون منم گفتم منم ممنون بخورمت بعدش ديدم اومدن دنبالش رفتن منم يک چند وقتي با هم بوديم که ديدم ميگه مزاحم داره داد شمارشو که ديدم دوست پسر قبليشه که با هم صحبت کرديمو ديديم اره با اون هم اره بعدش بهش گفتم که ديديم نه بابا دنبال کير بوده ممنون که خونديد داستانو داداشاي گلم هرجا هستيد موفق باشيد اينم تلمه خواستيد دخي ها اشنا بشيد در کمال ميل قبول تهران امير

نوشته:‌ امیربهادر


👍 0
👎 0
17433 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

318017
2012-04-28 02:29:54 +0430 +0430

حقیقتش بیشتر از چند خط اول دووم نیاوردم
نویسنده اش یه کس مغز دبستانی بیشتر نیست
من از متن پایینی خوشم اومد امیدوارم شما هم خوشتون بیاد:

هیچوقت چیزتو پیش کسی دراز نکن …
هیچ می دونین اگه كلمه ى “دست” اختراع نشده بود و به جاش از كلمه ى “چیز” استفاده می كردیم روزانه چه جمله هایی می شنیدیم؟… زیاد به مختون فشار نیارین! خودم مثال می زنم…
توی كتاب علوم می نوشتند: چیز خیلی مفید است! با چیز می توان اجسام را بلند كرد! بعضی از چیزها مو دارند و برخی دیگر بی مو هستند! ولی كف چیز مو ندارد! هیچوقت چیز خود را توی سوراخ نكنید! چون ممكن است جانوران نوك چیزتان را گاز بگیرند! همیشه قبل از غذا چیز خود را با آب و صابون بشویید! هیچوقت با چیز كثیف غذا نخورید! … خانمها همیشه دوست دارند به چیز خود لاك و كرم بمالند! این عمل براى محافظت از چیز خوب است! آدم وقتی سردش می شود چیزش را روی بخاری یا زیر بغل می گیرد!
در كتاب تاریخ می نوشتند: اردشیر

دراز چیز به هندوستان لشكر كشی كرد و چیز اجانب را كوتاه نمود! … مردم توی كوچه و بازار می گفتند: لامصب چیز ما نمك نداره! به هر كسی خوبی كردیم جوابش بدی بود! ازقدیم می گفتند با هر چیز بدی با همون چیز پس می گیری! … پدری به پسرش درس ادب می داد: پسرم هیچوقت پیش مردم چیزتو دراز نكن! … توی بیمارستانها آدمهایی رو می دیدیم كه چیزشونتوی تصادف قطع شده و مجبور بودند تا آخر عمر از چیز مصنوعی استفاده كنند! … دزدهای مسلح موقع زدن بانك می گفتند: چیزها بالا! چیزهات
رو بذارین پشت سرتون! اگه كسی چیزش به زنگ خطر بخوره چیزشو می شكنیم! و رییس بانك به پلیس می گفت: چیزم به دامنتون! دزدها رو بگیرین! و پلیسها هم چیز از پا درازتر از ماموریت بر می گشتند! هر روز در اخبار میشنیدیم كه: اینبار چیز استكبار جهانی از آستین فلانی بیرون آمده!
و پسر جوانی در دفترچه ى خاطراتش می نوشت: اون روز من با دختر خانمی آشنا شدم… او چیزش رو دراز كرد و من چیزش رو گرفتم و كمی فشار دادم! چه چیز گرم و لطیفی داشت! از خجالت چیزش خیس شد! ودوستی ما از همون روز شروع شد! دیروز بازم اونو توی اتوبوس دیدم… چیزم رو به میله گرف

0 ❤️

318018
2012-04-28 02:32:07 +0430 +0430

گرفتم و رفتم جلو! از دیدن من خوشحال شد و گرم صحبت شدیم… اتوبوس خیلی تند می رفت و من برای اینكه اون نیفته چیزمرو گذاشتم پشتش! از این كار من خوشش اومد و تشكر كرد… اون دو ایستگاه بعد پیاده شد و من چیزم رو براش تكون دادم! امروز هم توی كافه تریا قرار داشتیم… رفتیم و سر یه میز نشستیم… فضای اونجا خیلی تیره و تار بود… من چیزمو گذاشتم روی چیزش و گفتم: چقدر چیز شما كوچیك و نرمه! اون هم گفت: چیز شما بزرگ و داغه! بعد از نوشیدن قهوه بیرون اومدیم… چیزامون توی چیز همدیگه توی خیابون راه می رفتیم و مردم هم ما رو نگاه می كردند! اونو به خونه شون رسوندم و دوباره چیزمو گرفت و من هم چیزشو فشار دادم! ازش دور شدم و از دور چیزمو واسش تکون دادم… هوا خیلی سرد بود… چیزم داشت یخ میزد! برای همین چیزمو گذاشتم توی جیبم!
تجسم بقیه ى متن رو میذارم به عهده ى خودتون
منبع: نمیدونم والا :)

0 ❤️

318019
2012-04-28 03:07:33 +0430 +0430
NA

اگه اهل دعا بودم دعا می کردم خدا به بعضی ها یک “جو” عقل و شعور و انسانیت و معرفت و… بِدِه؟!! اصلن آچمز شده ام . جدّی می گم .آخه چرا؟ چرا بعضی از انواع جانوران دو پا لااقل موقعی که می خواهند تراوشات ذهن معیوب خودشونو بنویسند یعنی به غلط یا درست در مقام یک نویسنده حاضر بشند فقط یک کم ،فقط یک ذرّه ، به اون عضو صفر کیلومترشون (منظورم مغزشونه!!) فشار نمی آرند تا باعث ابتلای مخاطب حساسی مثل منِ حقیر به فشار خون و انواع بیماری های دیگه از شدت عصبانیت نشوند .؟؟ واقعن عصبانی هستم ها ؛ موقع تایپ دستام میلرزه؛ آخه آدم ناحسابی ِ بیشعور ِ بیعقل ِ بی معرفتِ بی انسانیت؛ تو چرا فکر کردی هر کس که بچّه ی پائین شهر بود باید لزومن "بی سواد "هم باشه ؟؟ از چند سطر اوّل نوشته ات معلومه که بلدی درست و با املای کاملن صحیح بنویسی و برای به کار بردن غلط های املائی ِ قصدی!! (برعکس هر آدم عاقل ) جون کَندی؟!! آخه چرا به شعور مخاطب توهین می کنید ؟؟ چرا؟؟ بگذریم اصلن حوصله ادامه ندارم .بگذریم…

0 ❤️

318020
2012-04-28 03:56:09 +0430 +0430
NA

بابا جان اینجا کره زمینه اونوقت توی احمق بلند شدی مریخی نوشتی , آخه بیشعور خودت این چرندیاتت رو که نوشتی یکبار خوندی که چه غلطی کردی , این یه نمونه از چرندیاتیه که نوشتی : دستم روی کیرم بود و می مالیدمش جاتون خالی!!! گفت امیر کیرت رو میخوام بخورم . به قول یه بابایی احمق بودن که شاخ ودم نمی خواد , البته بلانسبت دوستان .

0 ❤️

318021
2012-04-28 03:57:15 +0430 +0430
NA

منم چند خط اولشو بیشتر نخوندم .حوصله ندارم بیشتر این خرجت کنم چون ارزش نداره بقیشو باroodi2 موافقم

0 ❤️

318022
2012-04-28 04:21:08 +0430 +0430
NA

توروخدا از اون مغز استفاده کنید و از حالت آکبند درش بیارید. آخه این چیه نوشتی، خط سوم حالم بد شد دیگه نخوندم

0 ❤️

318023
2012-04-28 04:52:32 +0430 +0430

وای کفتار پیر جان. اکثر داستان ها رو من کامنت نمیذارم. بعضیا رو میخونم. بعضیا رو مثل این چند خط اولشو. اما کامنتای تورو کفتار جان همیشه میخونم. این زیباترین و باحال ترین کامنتی بود که من ازت دیدم. مردم از خنده. شدی مثل منتقد های فیلم که آدم بعد از دیدن فیلم دوست داره نظر اونها رو هم بخونه. باید دعوتت کنن برنامه هفت در مورد داستانهای سکسی اظهار نظر کنی. دمت همیشه گرم و همیشه شاد و سلامت باشی

0 ❤️

318024
2012-04-28 05:03:53 +0430 +0430

امیر بهادر جان ای کیر امیر ارسلان رومی و داداشای گلش تو کونت با این تایپ تخمی تو اول کلاس تایپ برو بعد داشتان بنویس . اگه واقعیت هم داشته باشه بازم کیر اسب آبی تو گوش سمت چپت .
کیرم تو حلق اون راننده تاکسی که تورو از میدون آزادی برده پل سیدخندان پیاده کرده .
چون از کل شهر اسم همین دو محل رو شنیدی .

0 ❤️

318025
2012-04-28 07:43:28 +0430 +0430
NA

آره حاج آقا همه خوبیم انشالله اگر هم خوب نبودیم بعد از خوندن جفنگیاتت خیلی خوب شدیم انشالله
انشالله که خاک تو سر و اون مخ نداشته ات
خوبی که انشالله؟

0 ❤️

318026
2012-04-28 08:04:39 +0430 +0430
NA

فکر کنم 2 خط بیشتر نشد خوندنم

0 ❤️

318027
2012-04-28 09:56:41 +0430 +0430
NA

آخه كسكش مغز فندقي ريدم توداستانت اين چي بود نوشتي با اين همه غلط

0 ❤️

318029
2012-04-28 13:07:30 +0430 +0430

بی سواد دیگه ننویس . . . . . . . .
تا خط چهارم خوندم یعنی تا اینجا:
يکي به گوشيم زنگ زد اول فکر کردم خانوم هايي ديگه ي من هستن…
فهمیدم ابله هستی دیگه ادامه ندادم. کیرم تو سوادت بچه لاشی. کیرم تو داستانت بچه کونی دیگه ننویس. این همه درس خوندم، مطالعه کردم، فیلم دیدم، زندگی کردم ولی جرات نمیکنم داستان بنویسم و تو بچه کونی بیسواد اومدی اینجا ریدی و رفتی؟ مگه اینجا دستشویی عمومیه شهرداریه کوس کش؟ خالی بند تو که این همه دوست دختر داری یکیشون بهت نگفت که طرز حرف زدنت رو اصلاح کنی؟ کیرم تو لحن و گفتار و کردار و پندارت. کیرم تو مغزت. دیگه ننویس حالم از نگارشتت بهم خورد.

0 ❤️

318032
2012-04-28 14:31:45 +0430 +0430
NA

وای کفتار پیر مردم از خنده!
دمت گرم خدایی داستانو نخونده میام کامنتای تورو میخونم

0 ❤️

318034
2012-04-28 15:02:34 +0430 +0430
NA

خیلی باحال بود .
البته کامنت کفتار پیر رو میگم !

0 ❤️

318035
2012-04-28 15:23:05 +0430 +0430
NA

خیلی وقته میام روی این سایت و داستان میخونم و تا حالا نشده به کسی بی احترامی بکنم ولی این با رو به خوبی خودتون ببخشید
اخه کیر خر تو کونت با این داستانت کیر کفتار پیر تا دسته تو کون خودت و خواهر و مادرت و فک وفامیلهات این چه داستانیه که نوشتی ای مرده شورت رو ببرن هرچی میخواستم هیچی نگم نشد حوالت به تمام برو بچ شهوانی کیر همشون تو کونت اونم از نوع خشکش تا درست حسابی جر بخوری

0 ❤️

318036
2012-04-28 18:29:31 +0430 +0430
NA

نخوندم… فقط تا حدی که بفهمم چه خاک توسری هستی…

0 ❤️

318037
2012-04-28 18:39:29 +0430 +0430
NA

منم خواستم اضافه کنم که عزیزم از ته اعماق وجودت ریدی
فوق کس شر بود

0 ❤️

318038
2012-04-28 19:17:49 +0430 +0430
NA

man faght ozv shodam ke betunam inja berinam be baziyaaaaaa !!! akhe koskhole dahati kiram tu un lahjat ke moghe type kardanam az beyn nemireeee be jaye jagh zadan ye fekri be hale un lahje ane dahatit bokon adam kiriiiii

0 ❤️

318039
2012-04-28 22:48:32 +0430 +0430
NA

سلام دوستان.دوست عزیزی که با اسم “کفتار پیر” دومین کامنت رو گذاشتی ، واقعأ دست مریزاد. بعد از مدتها با صدای بلند خندیدم. خیلی مطلب زیبا و طنازی بود. واقعأ قشنگ بود… با اجازت میخواستم توی یه متنی ازش استفاده کنم . قلمت مستدام

0 ❤️

318040
2012-04-29 01:41:14 +0430 +0430
NA

بچه ها این تقصیری نداره تازه از خارج برگشته هنوز زبون اینجایی ها رو خوب نمیدونه من واسش ترجمه میکنم! خلوط >(خلوت ) , عثل>(عسل) , هرف>(حرف) , شخ>(شق) , متور>(موتور) , لیشیدن>(لیسیدن)!!راستی یه تیزر تبلیغاتی ام اینجا دوستمون روش تاکیید کرد که متذکر میشم چون سکس بی اون باطله!اونم اینکه حتما بعد خوردن کس یار باید کباب با دوغ ابعلی بخورین!یادتون نره!

0 ❤️

318041
2012-04-29 08:47:16 +0430 +0430
NA

:bigsmile: :bigsmile: یعنی کیر نجسه احمدی نژاد تو کس ننت خوار کسته این چی بود

توهم بود قصه بود خاطره بود خوارکسته تو که بالاخره رو مینویسی بلخره چرا کس شعر مینویسی مادر جنده حداقل یکم املا یاد بگیر

راستی میگفتی یه دفعه گوشی رو کرد تو کسش هم بد نیود هاااااا

راستی به ننت سلام برسون :davie:

0 ❤️

318042
2012-04-29 10:38:18 +0430 +0430
NA

امیربهادر حروم زاده کیر تو داستانت که خودتم نفهمیدی چی نوشتی، کیر خر تو آخ گفتنت، فعلا کاری باهات ندارم…aziz‎_mohammareza ‎عزیزم آی کیر رستم با خایه هاش خشک خشک تو کونت تو کسه ننت بیناموس اینجا جای تبلیغ نیست یا داستانو نقد کن یا ببند اون حلق کثیفتو، آی همون کیر نازت تو ایل و تبارت بی بته!

0 ❤️