کلمات امن ابزار ارتباطی ضروری هنگام بازیهای کینکی هستند و بهتر است قبل اینکه با شریکمان استارت BDSM را بزنیم، نگاهی نزدیکتر به چرایی و چگونگیاش بیندازیم.
ویکیپدیا کلمهی امن را اینگونه توصیف میکند:
در BDSM، کلمهی ایمن یک کلمهی کد، مجموعهای از کلمات رمزگذاری شده یا سیگنال دیگری است که توسط یک فرمانبر یا مفعول به کار میرود تا واضحا وضعیت جسمی یا عاطفی خود را به ارباب یا فاعل منتقل کند، به طور معمول هنگام نزدیک شدن یا عبور از مرزی اخلاقی، فیزیکی یا احساسی
با اینکه این تعریف خوبی است، دوست دارم اضافه کنم که کلمهی امن فقط برای فرمانبر (مفعول، برده و …) نیست، بلکه فاعلین هم از آن استفاده میکنند. قطعا در حالت معمول این فرمانبر است که بیشتر نیاز به کلمهی امن پیدا میکند. ولی فاعلین (خودم) هم گاهی با درخواستهایی مواجه میشوند که معذبشان میکند. کلمهی امن برای آن وقتها هم هست.
چگونه کلمهی امن بسازیم
از نظر تئوری بخواهیم بگوییم، شما میتوانید روی هم کلمهای که میخواهید، با شریکتان توافق کنید. ولی در عمل، سادگی بسیار مفید واقع شده است. یک بار فکر کردم “سس کچاپ” کلمهی بامزهای میتواند باشد ولی در آن لحظهای که میخواستم، یادم نمیآمد و به جایش گفتم “زرد”. لازم نیست بگویم که شرایط اصلا و ابدا بامزه نبود. پس همان رنگهای چراغ راهنمایی جایی برای سوتفاهم نمیگذارد و تحت استرس هم یادتان میماند.
استفاده از کلمات ایمن: قرمز، زرد و سبز
بهتر است برای توصیف اوضاع و احوالتان سطحبندی داشته باشید. اینطوری میتوانید بگویید چه زمانی فقط یک مقدار ناراحت هستید. در سیستم چراغ راهنمایی، منظور سه مرحله است:
قرمز قرمز یعنی حد و مرزی رعایت نشده و همهی فعالیتها باید فورا متوقف شوند. معمولا برای کل آن شب. هیچ سوالی نباید پرسیده شود و شما مستقیما سروقت مراقبتهای بعدی میروید. وقتی همهچیز دوباره خوب شد، خوب است که راجع به اتفاقی که افتاد صحبت کنید تا از وقوعش در آینده جلوگیری شود. لازم نیست همان لحظه این مکالمه را داشته باشید ولی تا حافظهتان از آن اتفاق پاک نشده، بهتر است صحبت کنید.
زرد زرد برای وقتی است که دارید به مرز آنچه برایتان قابل تحمل است نزدیک میشوید. یک نشانه است که کمی آرامتر و ملایمتر پیش بروید. این مرزها میتوانند فیزیکی یا روحی باشند و خوب است که آنچه اتفاق میافتد به اشتراک بگذارید. مثلا:" زرد، پای چپم گرفته" یا “زرد، الان بدجوری ترسیدم”
به عنوان یک فرمانبر، گاهی اوقات سخت است که آنچه اتفاق میافتد بر زبان آوریم ولی یک موقعهایی، دیگر حس درستی به قضیه ندارید. چیزی که هنگام صحبت به نظر ایدهی جذابی میآمد، ممکن است در عمل، شکل دیگری باشد که شما قادر به تحملش نباشید. این موضوع ایرادی ندارد و همین را میتوانید بگویید؛ " زرد، حس خوبی ندارم". همین کافی است.
به عنوان فاعل، زرد، راهی عالی است برای اینکه بدانید تا کجا میتوانید پیشروی کنید و حد و حدود مفعولتان را بهتر درک کنید. یک کار جالب در این خصوص وقتی است که فاعل، پاسخ “زرد” را با تصدیق و سوال کردن میدهد. مثلا میگوید:“میفهمم که برات سخت شده. حواسم بهت هست. ولی میتونی به خاطر من پنج ضربه بیشتر تحمل کنی؟”
مطمئن شوید که وقتی کلمهی امن را میگویید، صدایتان واضح و رسا باشد. اگر شریکتان به سرعت واکنش نداد، بلندتر و واضحتر تکرار کنید. گاهی یک “زرد” نرم و نجواگونه میتواند فرد را دچار برداشت اشتباه کند که شما در حال نالههای شهوانی هستید.
سبز هیچوقت سبز را نشنیده بودم تا اینکه “هانس” به من معرفیاش کرد و از آن موقع طرفدار سبز شدم. سبز یعنی شما خوب هستید و میتوانید شرایط را هندل کنید. میتوانید یک سطح بالاتر بروید. راه خوبی است برای اینکه به شریکتان بگویید اوقات خوبی را سپری میکنید یا خیلی دوست دارید که محکمتر اسپنک (کتک سکسی) بخورید.
توصیه: اگر شما از دهان بند یا توپهای دهانی استفاده میکنید که نمیگذارند صحبت کنید، یک کلمهی امن غیرکلامی انتخاب کنید. مثلا یک اشارهی دست یا نگه داشتن یک شی که بتوانید بیندازیدش. یا یک سوت سوتک، که البته جو قضیه را خراب میکند.
آیا شریکم از اینکه کلمهی امن به کار میبرم ناراحت میشود؟
اولین واکنشم به این سوال: اصلا مهم نیست. کلمات امن برای حفاظت از شما هستند. این اولویت و مسئولیت شماست. “مسئولیت” برای خودم هم اوایل گیجکننده بود. به عنوان یک فرمانبر، فکر میکردم وظیفهام این است که تا جایی که میتوانم تحمل کنم و دم نزنم. این دیدگاه کاملا ناسالم است چون در نهایت به مردم اجازه میداد تا از حدوحدود من رد شوند و عمدی هم در کار نبود؛ چون مسئولیت خودم نمیدانستم که به آنها بگویم مرز من کجاست و این برای فاعل هم حس خوبی به همراه نداشت.
فاعلین باتجربه از کلمهی امن استقبال میکنند. از همان موقع بود که فهمیدم این موضوع چقدر میتواند برای فاعل اطمینانبخش باشد که بداند میتواند به مفعولش در استفاده از کلمات امن اطمینان کند و حد و حدودش را بداند.
تذکر: کینکسترهای (افراد کینکی) نسبتا بیتجربه ممکن است در آغاز، به کلمات امن واکنش منفی نشان بدهند. مخصوصا وقتی بدون گفتن زرد، از قرمز استفاده میشود. فاعلین تازهکار فکر میکنند در اینجور مواقع یک کاری را غلط انجام دادند و نمیدانند که سکس BDSM زمین مین است و هر لحظه قابل انفجار با یادآوری تجربیات تلخ گذشته که هیچ ربطی به آنها ندارد. بد نیست که به عنوان مفعول، نیاز خود را برای مراقبتهای بعدی فوری و داشتن صحبتی کوتاه، ابراز کنید.
چرا نمیتوانم از “نه” یا “بسه” استفاده کنم؟
اولا که گفتن :" نه نه آقا، لطفا منو نزن" قسمت جذاب ماجراست. اگر در اسارت هستید یا نقش بازی میکنید، یا حتی شبیهسازی صحنهی تجاوز، گفتن “نه” قسمتی از نمایش است و خیلی مسخره خواهد بود اگر فاعل بخواهد هر دقیقه مکث کند تا ببیند این نه که گفتید، واقعی بود یا قسمتی از نمایش. جو را خراب میکند، میدانید دیگر.
دوما، گفتن نه با آه و ناله هنگام درکونی خوردن یا گفتن " توروخدا بس کن" هنگام محکم کتک خوردن، ریاکشنهایی کاملا نرمال هستند. اما این بدین معنا نیست که شما در حال لذت بردن و خوش گذرانی نیستید. حالا هرچقدر که میخواهد عجیب باشد.
پس، کلمهی امن بخاطر این نیست که فاعل به نه گفتن توجهی نمیکند، کاملا برعکس، بخاطر این است که مطمئن شویم یک نه واقعا یعنی نه و به مفعولین یک بازی سکسی فوقالعاده هدیه بدهیم.
اگر شما هم کلمهی امن جالبی دارید کامنت کنید.
↩ ShivaBanoo
دیده ام. متاهلی و دگر جنس گرا.
بقیه چیزا هم که البته مشخصات پروفایل اطلاق نمیشه، تاپیکاته که اکثرش زاییده تخیل قوی هستن