خیال بوسیدنت
رنگ پیراهنم را عوض می کند
موهایم را بالای سرم جمع می کند
تا برهنگی گلویم را کشیده تر لمس کنی
تا اکتفا نکنی به شکوفه های تنم …
بوسیدنت حرارت تابستان است
زیر پوست پیراهنم
می تواند در سرمای سینه ی من !
زیبایی زنی را بیدار کند
که ایستاده در مسیر باد
تا با خیال بوسه ی تو !
بهار را معطر کند …
بوسیدنت می تواند
خواب هر کابوسی را آرام کند
پس چرا وحشت موهایم رام تو نشود؟
وقتی پاییز
از وسوسه ی نوازش تو برهنه شده
وقتی هر برگ !
بوسه ایست که از شاخه می افتد …
مهسا_رهنما
در هوایت بیقرارم روز و شب
سر ز پایت برندارم روز و شب
روز و شب را همچو خود مجنون کنم
روز و شب را کی گذارم روز و شب
جان و دل از عاشقان میخواستند
جان و دل را میسپارم روز و شب
تا نیابم آن چه در مغز منست
یک زمانی سر نخارم روز و شب
تا که عشقت مطربی آغاز کرد
گاه چنگم گاه تارم روز و شب
میزنی تو زخمه و بر میرود
تا به گردون زیر و زارم روز و شب
ساقیی کردی بشر را چل صبوح
زان خمیر اندر خمارم روز و شب
ای مهار عاشقان در دست تو
در میان این قطارم روز و شب
میکشم مستانه بارت بیخبر
همچو اشتر زیر بارم روز و شب
تا بنگشایی به قندت روزهام
تا قیامت روزه دارم روز و شب
چون ز خوان فضل روزه بشکنم
عید باشد روزگارم روز و شب
جان روز و جان شب ای جان تو
انتظارم انتظارم روز و شب
تا به سالی نیستم موقوف عید
با مه تو عیدوارم روز و شب
زان شبی که وعده کردی روز بعد
روز و شب را میشمارم روز و شب
بس که کشت مهر جانم تشنه است
ز ابر دیده اشکبارم روز و شب
مولوی
علاج ضعف دل ما به لب حوالت کن
که این مفرح یاقوت در خزانه توست
لب و دندانت را حقوق نمک
هست بر جان و سینههای کباب
گفتم که لبت، گفت لبم آب حیات
گفتم دهنت، گفت زهی حب نبات
بوسیدن لب یار اول ز دست مگذار
کاخر ملول گردی از دست و لب گزیدن
سه بوسه کز دو لبت کردهای وظیفه من
اگر ادا نکنی قرض دار من باشی
فاتحهای چو آمدی بر سر خستهای بخوان
لب بگشا که میدهد لعل لبت به مرده جان
حافظ
فریدون فرخزاد :::::
مردم کشور من ، با نفرت به صحنه بوسیدن دو عاشق نگاه می کنند!،،،اما با اشتیاق برای صحنه اعدام جمع می شوند!
با چنین مردمی، زندگی دردناک است…
↩ Mahdie.mohoom
عالی بود 🥰🙏🌺
شعرهایم را بِگرد …
جای خالی تو …
همه جا هست …!
سوسن_درفش
↩ shahre_sokout
سپاسگزارم از شما . فوق العاده بود 🥰🙏🌺
درد،
حرف نیست
درد، نام دیگر من است
من چگونه خویش را
صدا کنم؟
نقاش خوبی هستم …
درد را خوب میکشم …!
↩ Feri kompers
برگ های پاییزی
سرشار از شعور درختند
و خاطرات سه فصل را بر دوش می کشند
آرام قدم بگذار …
بر چهره ی تکیده ی آن ها
این برگها حُرمت دارند …
درد پاییز، درد “دانستن” است…!
↩ ^A.gh^
مثل همیشه عالی 👌👌👌🙏🥰🌺
چها با جان خود دور از رخ جانان خود کردم
مگر دشمن کند اینها که من با جان خود کردم
طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری
غلط میگفت خود را کشتم و درمان خود کردم
مگو وقتی دل صد پارهای بودت کجا بردی
کجا بردم ز راه دیده در دامان خود کردم
ز سر بگذشت آب دیدهاش از سر گذشت من
به هر کس شرح آب دیدهٔ گریان خود کردم
ز حرف گرم وحشی آتشی در سینه افکندم
به او اظهار سوز سینهٔ سوزان خود کردم
وحشی_بافقی
↩ Esn~nzr
سپاس از شما .🙏🥰🌺 اونجوری نگاهتون کنم ؟🤭🤭🤭
مرا با خاک می سنجی ، نمی دانی که من بادم
نمی دانی که در گوش کر افلاک فریادم
نه خود با آب کوثر هم سرشتم ، نز بهشتم من
که من از دوزخم ، با آتش نمرود ، هم زادم
نه رودی سر به فرمانم که سیلابی خروشانم
که از قید مصب و بستر و سر منزل آزادم
گهی تنگ است دنیایم ، گهی در مشت گنجایم
فرو مانده است عقل مدّعی ،در کار ابعادم
برای شب شماری ، چوب خطّ ِ روزها ، کافی است
جز این دیگر چه کاری است با ارقام و اعدادم ؟
به جای فرق خود بر ریشه ی خسرو زنم تیشه
اگر چه عاشق شیرینم و از نسل فرهادم
گهی با کوه بستیزم ، گه از کاهی فرو ریزم
به حیرت مانده حتّا آن که افکنده است بنیادم
همان مردن ولی از عشق مردن بود و دیگر هیچ
اگر آموخت حرف دیگری جز عشق، استادم
به زخمی مرحمم کس را و زخمی می زنم کس را
شگفت آور ترینم ، من چنینم : جمع اضدادم !
استاد_حسین_منزوی
↩ MR._.ANSWER
دلم خلوت سراے اوست
غیرے در نمی ڪَنجد
ڪه غیر او نمی زیید درین
خلوتسراے دل …
شاہ_نعمت_اللہ_ولی
↩ salome27
نمیدانم از دلتنگی عاشقترم،
یا از عاشقی دلتنگتر،
فقط میدانم در آغوش منی،
بی آنکه باشی،
و رفتهای،
بی آنکه نباشی…
عباس معروفی
↩ Zahraa0078
سپاس از همراهی نازنین 🙏🥰🌺
گفتگو با تو نوازشِ
گوش و گلوست…
رقص زیبای زبان و کلمات.
نزدیک شو
نزدیک تر از نزدیکان.
با بوسه ، واژه ها را مُعطل کن.
لب های تو دلچسب ترین حالتِ
احوال پرسی ست.
دلم آغوش می خواهد
جمع خودمانیِ دست هامان را …
فکر کنم از رسول ادهمی باشه
↩ salome27
لطف داری خاتون
اما مدتیه ک کیفم کوک نیس و اشتیاق ب شعر بسیار کم
اینگونه شده ام ک گاهی گویم:
ساقیا ته پیک هایت دیگر کاری نمیکنید
لطف کن از دور بعد پیک لیوانی بریز
ن شراب روس میخواهم ن عرق ارمنی
ز ان سگ مزه های ناب ایرانی بریز…
ساقیا امشب صدایم
با سازت کوک نیس
یا ک من مستم
یا ک سازت ساز نیس…
↩ ^A.gh^
از ته دل آرزو میکنم دلتون شاد شاد بشه 🙏🙏🙏🙏🙏😔
صبح يك روز من از پيش خودم خواهم رفت
بي خبر با دل درويش خودم خواهم رفت
مي رم تا در ميخانه كمي مست كنم
جرعه بالا بزنم آنچه نبايست كنم
بي خيال همه كس باشم و دريا باشم
دائم الخمرترين آدم دنيا باشم
آنقدر مست كه اندوه جهانم برود
استكان روي لبم باشد و جانم برود
ساقيا در بدنم نيست توان، جام بده
گور باباي غم هردو جهان ،جام بده
برود هر كه دلش خواست شكايت بكند
شهر بايد به من الكلي عادت بكند
عشق
اتفاقِ غریبی ست…!
آنجاست، دور از دستهای من !
اینجاست، دور از چشمهای تو…
ليلا_مقربی
…
دستانم بوي عشق ميدهند
بوي انار و خرمالو…
آنقدر کھ
کوچھ هاي پاییز را
دست در دست خیالت قدم زدم…
سارا_قبادی
.
جنسم از جنس “شراب” است
و قدیمی شدنم
ناب ترم می دارد …
و اگر قدر ندانست
همان تازه ی ناخالصِ بی مایه،
حلالش باشد …
نرگس_صرافیان
👏👏👏👏👏👏بسیار لطیف و عاشقانه بود، ممنون از شعر زیبایی که به اشتراک گذاشتی
↩ salome27
آنا گاوالدا، نویسنده فرانسوی، در کتاب دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد :::
عشق مانند بیمار شدن است نمیدانی چطور اتفاق میافتد،
عطسه میکنی، یکهو میلرزی…
و دیگر دیر شده است، تو سرما خوردهای…!
من بہ دنبال نڪَاه تو
پریشان شده ام
از پی حادثہے عشق ڪَریزان شده ام
تو همانی
کہ دلم لڪ زده لبخندش را
بہ خدا دست خودم نیست
کہ حیران شده ام
آرش_کیواننژاد
↩ ShivaBanoo
ممنون که گاهی به تاپیکهام سر می زنید 🥰🌺🙏
🌺🌼🌺
↩ shahre_sokout
من دلم
پیشِ ڪسی نیست
خیالت راحت
منم و یڪ دل دیوانہے خاطر خواهت
فاضل_نظری
↩ Power M
عاشق روے آدمها شدن کارے نداره
میشه در روز بارها عاشق زیبا رویان شد؛
از سلیبریتے ها گرفته تا عکسهاے پروفایل فیڪ مجازے …
اماآیا دوست داشتن یعنے این؟
روح دیگرے رو کشف کن.
روحِ زخمے و محتاجِ مرهمِ مردم و کشف کن و اگه توانایے شو دارے
کمڪ کن به درمانش .
.دست از خودخواهے و شلختگے احساس برداریم،
شاید اونجورے بتونیم روح غمگین و آزرد ه ے کسے
و ترمیم کنیم.
نه از روے عشق یا دوست داشتن یا این جمله هاے کلیشه اے …
فقط از روے انسانیت .البته اگه چیزے مونده از این کلمه…
↩ salome27
عشق یعنی شادی…
خودتان را متقاعد نکنید که رنج کشیدن بخشی از آن است…!!!
پائولو کوئیلو