مادرم میگفت عاشقی یک شب است و
پشیمانی هزار و یک شب!
اما هزار شب است،
پشیمانم!
که چرا یک شب عاشقی نکردم …!
در آغازین روزهای آذر سال 1312، در دل کویر زیبای “مزینان”، از پدر و مادری فرهیخته، طفلی زاده شد که بعدها از خدا خواست که به هر که دوست میدارد، بیاموزد که عشق از زندگی کردن بهتر است و به هر که دوستتر میدارد، بچشاند که دوست داشتن از عشق برتر است …!!
پس از تکمیل تحصیلات مقدماتی و متوسطه در مشهد، در رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مشهد، قبول و شاگرد اول شد و لیسانس گرفت.
در این دوران، برای اولین و آخرین بار، دوست داشتن را در دختری به نام پوران یافت و با وی ازدواج کرد.
با دریافت بورسیه، جهت ادامه تحصیل به دانشگاه سوربن فرانسه رفت و در رشته ادبیات، موفق به اخذ دکترا گردید. در این برهه، علاوه بر ادبیات، به تحصیل علومی مانند، جامعه شناسی و تاریخ پرداخت.
پس از بازگشت به ایران، ابتدا به آموزگاری پرداخت و سپس استادیار دانشگاه مشهد شد.
نقطه عطف زندگی وی، حضور در حسینیه ارشاد و تدریس و سخنرانی های او در باب جامعه شناسی، تاریخ و معارف بود که چهار سال به طول انجامید، که با تعطیلی حسینیه توسط ساواک، وی دستگیر و روانه زندانی 18 ماهه شد.
اسارت درازمدت در سلول انفرادی و شکنجه های روحی و جسمی، او را به نور آفتاب حساس کرد و از نظر روحی بسیار افسرده شد. به دلیل فشارهای بین المللی، از زندان آزاد و تحت تدابیر شدید امنیتی قرار گرفت. تعطیلی حسینیه ارشاد، اخراج از دانشگاه و محدودیتهای رژیم، که موجب رنجش خاطر و روح او شده بود، او را مجاب به مهاجرت با یک پاسپورت جعلی به بروکسل و سپس ساوتهمپتون کرد.
در 29 خرداد 1356، بدلیل تصلّب شرائین، در 43 سالگی در ساوتهمپتون درگذشت و خلاف وصیتش و به ناچار در دمشق، به خاک سپرده شد.
فارغ از هرگونه اندیشه، تفکر، ایدئولوژی و اعتقاد مذهبی و سیاسی، که از قبل و بعد از انقلاب در خصوص وی مطرح بوده است، قلم و بیانِ روان، شیوا، گیرا و منحصربفردش، خالق جاودانه هایی در دنیای ادبیات این سرزمین شد که از آن جمله میتوان به “کویر”، “تاریخ و شناخت ادیان”، “اسلام شناسی”، “مذهب علیه مذهب”، “فاطمه فاطمه است”، “آری این چنین بود برادر”، “پدر مادر ما متهمیم” و … اشاره کرد.
از دیگر یادگارهای وی که در خانه موزه اش نگهداری میشود، خودروی مسکویچی است که در سال 1345 و زمانیکه معلم بود، خرید.
به تورِ کویرگردی روستایِ زیبای مزینان، به راهنمایی و بلدیِ، نویسنده، استاد، سخنران، جامعهشناس و پژوهشگر بزرگ این سرزمین، دکتر علی شریعتی، خوش آمدید.
پ ن: “شاندل” که نام یک شخصیت غیرواقعی و نمادین در برخی نوشتهها و سخنرانیهای او بود، در اصل توسط وی ساخته شده و به زبان دیگر، خود شریعتی بود. شاندل در زبان فرانسوی به معنای شمع میباشد و از طرفی شمع تخلّص مورد استفاده دکتر در نوشته ها و گفتارهایش بود که از کنار هم گذاشتن حروف اول کلمات شریعتی، مزینانی، علی به وجود آمد.
زخمی بر پهلویم هست،
روزگار نمک میپاشد
و من پیچ و تاب میخورم!
و همه گمان میکنند که من میرقصم …!
پیشنهاد من، خواندن آثار برگزیده دکتر و لذت بردن از شاخصه ادبی آثار اوست…
↩ Joodii_abot
به به…
هزاران درود…
سپاس بیکران از نام بردن بزرگترین جغرافیدان ایران در این تاپیک…
نخبه ی علم جغرافی ایران …
دم شما گرم…
شما نیز به مخالفین ایدئولوژی و موافقین قلم دکتر، خوش آمدید…
↩ Lilak lime
هزاران درود…
موافقم و
شما نیز به جمع ما خوش آمدید
↩ Lilak lime
حالا که تحریک شدی بیا پیشم با هم بخونیم 😋🤤😈😈😈
سلام دوستان ، کاری به نوع نوشتهات ندارم ولی بعد از گذشت نیم قرن از زندگیم و مطالعه حدود بیش از صد نوشته ( البته خود شریعتی کتاب یا نوشتهای نداشت و همه کتابهای به اسم او ، متن سخنرانیهای او در حسینیه ارشاد و دیگر جاهاست ) به این نتیجه رسیدم که وی یکی از - شاید بهتره بگم اولین تئوریسینهای این انقلاب است در حالی که خودش در ایران از فاطمه و حجاب و اسلام ناب محمدی حرف میزد، همان پوران زنش و دخترش در خیابانهای لندن و ساوتهامپتون و پاریس بدون حجاب میگشتند و بنا به هزار دلیل دیگر ازش متنفرم و هرکسی از اطرافیان و جوانان دوروبرم بخواد کتابی ازش بخونه مانعش میشم
↩ rashamdi
درود و سپاس فراوان از خوندن نوشته این حقیر و نقد محترمانه و قابل تفکر شما در خصوص دکتر، که کاملا از نظر من ارزشمنده…
بابت این حضور تند و آتشین و صد البته تلخ و سنگین، ازت تشکر میکنم…
سرت سلامت…
↩ om1d00
سلام رفیق جان…
جات بسیار خالی و سبز بود…
بله کاملا بات موافقم و با توجه به کامنت های قبلی، به شخصه اعتقادات و ایدئولوژی دکتر، به هیچ وجه برام مهم نبوده و نیست…
در تکمیل صحبت زیبای تو، به نظرم کتاب کویر، یکی از ۱۰ اثر برتر ادبیات ایران بوده و هست…
سرت سلامت امیدجان