صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را
که سر به کوه و بیابان تو دادهای ما را
شکرفروش که عمرش دراز باد چرا
تَفَقُّدی نکند طوطی شکرخا را
غرور حُسنت اجازت مگر نداد ای گل؟
که پرسشی نکنی عَندَلیب شیدا را
به خُلق و لطف توان کرد صید اهل نظر
به بند و دام نگیرند مرغ دانا را
ندانم از چه سبب رنگ آشنایی نیست
سَهی قدانِ سیَه چشمِ ماه سیما را
چو با حبیب نشینی و باده پیمایی
به یاد دار مُحِبّان بادپیما را
جز این قَدَر نتوان گفت در جمال تو عیب
که وضع مِهر و وفا نیست روی زیبا را
در آسمان نه عجب گر به گفته حافظ
سرود زُهره به رقص آورد مسیحا را
حافظ
ای بی هنر بکوش که صاحب هنر شوی
کاری کنی که یک روز هم پدر شوی
این شعرو من با کمک حافظ جان سرودم
↩ ofoghe_roshan
چرا دروغ میگی؟ کجاش جالب بود؟ همینجوری یه چرندی نوشتم
↩ little sweetie
درود مهربانو
بله ان شعر رو چندین بار زنده یاد استاد شجریان در دستگاه های و آوازهای مختلف خوندن و شاید به همون خاطر آشناس
از بابت نظرتون سپاسگزارم 🙏 🌹 🌹
در بیت آخر اوج رندی و صاحب سخنی حافظ رو میبینیم
طبق داستانها و افسانه ها(روایات و نقل قول های انجیل) حضرت عیسی تا آسمان چهارم تونسته بره و از اونجای که زهره فلک سوم هست و شعر حافظ رو داره میخونه ، پس شعر حافظ بالاتر از آسمان چهارم تونسته بره و از قضا توسط خداوندگار آسمان سوم در حال خوندنه
↩ mj.kirkoloft
درود
چه جالب نمیدونستم
بسیار هم عالی
سپاسگزارم 🙏 🙏 🌹 🌹
↩ mj.kirkoloft
👌👌👌
شعر حافظ در زمان آدم اندر باغ خُلد
دفترِ نسرین و گل را زینت اوراق بود .
جناب شما حافظ شناس خوبی هستید 👏 👏 👏