BD: Bondage & Discipline
👈 باندیج و نظم دهی

DS: Domination & submission
👈 سلطه گری و سلطه پذیری

SM: Sadism & Masochism
👈 سادیسم و مازوخیسم

`■ دیکشنری و اصطلاحات رایج در بی دی اس ام
●ویژگی روانی که در آن فرد از آزار رساندن و سلطه بر دیگران لذت میبرد :Sadism<
●ویژگی روانی که در آن فرد از آزار دیدن و تحت سلطه دیگری بودن لذت میبرد، :Masochism
نقطه مقابل سادیسم.
●نظم و ترتیب دادن به اعمال دیگری و مدیریت کردن او. :Discipline
●فرد دامینیت یا سلطه گر علاقه به سلطه بر دیگری دارن. :Dominate
●همونطور که از معنیش پیداس فرد مطیع دیگری است و از او حساب میبرد. :submissive
نقطه مقابل دامینیت.
●مهاربندی یا بستن کسی با طناب و زنجیر و اینچنین وسایل. :bondage
《شش مورد بالایی سرواژه های بی دی اس ام را تشکیل میدهند 》

Master: ارباب مرد

Misteress: ارباب زن

Slave: برده چه زن و چه مرد

Switch: کسی که گاهی اوقات حس دام بودن دارد و گاهی حس ساب بودن.

Daddy: دامی که دوس دارد نقش یک پدر مهربان و البته سخت گیر را بازی کند.

Little Girl: سابی که دوس دارد نقش یک دختر کوچک و طبیتا هیچ چیز ندان را بازی کند. نقطه مقابل ددی.
Brat: سابی که شیطنت زیادی دارد و کار هایی خلاف میل مستر انجام میدهد و دوست دارد بخاطر این کارها تنبیه شود. اغلب از زیر تنبیه فرار کند، ولی در حقیقت دوست دارد به زور مورد تنبیه قرار گیرد.

Limite: آخرین حد توانایی ساب که خارج از توان اوست و باطنا مایل به تن دادن به آن نیست و مستر حق تجاوز از آن را ندارد.

Full Slave: اسلیوی که حد مشخص و معینی ندارد و حاظر است به هر کاری که مسترش میخواهد تن بدهد.

Dirty play: کثیف کاری، مانند زیر ادرار قرار گرفتن یا خوردن آن. این مورد جزو لیمیت بیشتر اسلیو هاست.

Edge play: بازی های خطرناک و ریسکی مانند بازی با چاقو و سوزن.
Spank: همان در کونی زدن، اغلب با دست انجام میشود ولی ابزار های دیگری هم میتوانند مورد استفاده قرار گیرند.
تحقیر عمومی (Humiliation): رفتار هایی که در این مورد انجام میشه بیشتر از اینکه جنبه تنبیه داشته باشه جنبه تحقیر روحی دارند.

Human Furniture: از ساب بعنوان وسایل و اسباب مختلف خانه استفاده میشود مانند:صندلی، میز، جا پایی، زیر سیگاری.
Whipping: شلاق زدن

Strappnig: زدن با تسمه چرمی

Trample: لگد مالی کردن، ساب زیر پاهای دام خودش زیر فشار له میشود (بیشتر صورت و گردن و پشت)
Strapon: فاکِ اسلیو با دیلدو

fart slave: بو کردن باد شکم توسط ساب

spitting: تف کردن دام توی دهن یا روی صورت و تن ساب

human dog: ساب تبديل به سگ دام ميشه

public pillory: شکنجه برده جلوی افراد دیگه مثل دوستهای دام یا برده های دیگه

>11Sondage: فرو کردن سوزن یا میله نازک در آلت مرد
>Impact Play:بازی ضربت هرگونه عملی مربوط به ضربه زدن مانند：اسپنک و تازیانه زدن.

Knife Play: بازی مربوط به استفاده از چاقو

Pet play: بازی که در آن ساب نقش حیوان خانگی مانند سگو گربه و خرگوش و اسب و خوک و… را بازی میکند.

Suspension：معلق بودن. فرم پیشرفته ای از اسارت که شامل استفاده از طناب, زنجیر, قرقره یا موارد دیگر است برای به حالت تعلیق درآوردن شریک مطیع درهوا. این نوع بازی میتواند بسیارخطرناک باشد و معمولا دریک محیط عمومی توسط افرادخبره و ویژه این کار انجام میشود.

TENS Unit: یک وسیله الکتریکی که سیگنال های الکتریکی را از طریق سیم به پدهایی که متصل به پوست انسان است میفرستد. این کاربه منظور تحریک عضلات و یا تسکین درد با مسدودکردن انگیزه های درد ازطریق عصب ها انجام میشود. دربازی های الکتریکی از این وسیله استفاده میشود.

Tickling:غلغلک دادن. غلغلک دادن یک نوع بازی حسی است و میتواند برای تشدید کردن یک تجربه دیگر استفاده شود؛ مثلا بین اسپنک کردن یا انواع دیگر بازی های ضربت و همچنین در بازی سن میتوان از این بازی استفاده کرد.

TimeOut:توقف. مجازات یا تنبیهی که طبق آن شریک مطیع برای مدتی مشخص درمکانی بدون انجام هیچ کاری و معمولا تنها باید بنشیند یا بایستد…

Speculum: وسیله جهت معاینه از طریق سوراخهای بدن. یک وسیله ی پزشکی است ک جهت کنار زدن بافت های واژن یا مقعد و دید بهتر ناحیه برای معاینه استفاده میشود. غالبا در بازی پزشکی استفاده میشود.

Speach Restrictions: محدودیت های گفتاری. قوانینی که توسط شخص غالب مطرح میشود؛ برای کنترل آنچه که فردمغلوب میتواند بگوید و اینکه به چه کسی ودرچه زمانی بگوید.

Spreader Bars: میله ای که صرفا برای باز نگه داشتن دست ها یا پاهای فرد مطیع طراحی شده است. در این صورت فردغالب دسترسی راحتتری به قسمت های مختلف بدن شخص دارد.

Stocking:جوراب ساق بلندزنانه. یک فتیش(علاقه مندی شدید)که شخص پارتنر از نگاه کردن به جوراب زنانه یا پوشیدن جوراب توسط پارتنر خود لذت میبرد.

Strop-on:وسیله ای برای دخول. یک آلت مصنوعی که به وسیله ی افسار در یک محلی نگه داشته `میشود

که معمولا زن ها میپوشند و برای نفوذ(دخول)پارتنرخود از آن استفاده میکنند.

Training:آموزش دادن. شریک غالب مجموعه کارهایی که میخواهد شخص مطیع برای او انجام بدهد را به اوآموزش میدهد. که معمولا مشمول پاداش و مجازات هست.

Vacuum Stimulation: یک نوع بازی حسی که درطول آن از یک خلاء روی قسمت های مختلف بدن فرد استفاده میشود.

Vibrator:وسیله ارتعاش ونوسان. یک آلت مصنوعی که دارای ارتعاش و نوسان است و معمولا روی کلیتوریس زن ساییده میشود یا اینکه داخل مهبل او قرارمیگیرد.

Water Sports:بازی های آبی. بازی که مشمول ادرار کردن است

Wax Play:بازی باشمع وموم. بازی که در آن از شمع و موم استفاده میشود. آموزش و مراقبت مناسب ولازمه را همیشه باید درنظر گرفت.

Power Exchange:تبادل سلطه. رابطه یا بازی که در آن شخص اختیار قدرت و سلطه ای بیش ازخودش به فرد دیگری میبخشد.

Rimming:لیسیدن لبه مقعد با زبان. تحریک کردن مقعد با استفاده از زبان. همان لیسیدن مقعد.

>12 Medical Play:بازی پزشکی. نوعی بازی که درطی آن ازدستگاههای پزشکی ستفاده میشود.

sub life:<به کسی که در زندگی زناشویی خود سابمیسسیو است و حتی ممکن است از بی دی اس ام مطلع نباشد.

natural submissive: به شخصی که به صورت ذاتی میل به کنترل ندارد و اطاعت کردن را ترجیح میده.

d & s submissive or sexual: به شخصی که از اطاعت کردن و تحت کنترل بودن لذت جنسی میبرد.
sexual masochist : به شخصی که فقط موقع سکس از درد لذت جنسی می برد.

natural masochist : به کسی که در حالت طبیعی نیز از درد لذت می برند

pain slut: کسی که قادر به ارضای جنسی از درد می باشد. بدیهی است که هر مازوخیستی در درجه ی مختلفی از درد لذت می برد معمولا پین اسلات بیشترین لذت را از درد می برد حالت گذار از مازوخیسم معمولی به پین اسلات نیازمند مهارت دام است.

life dominant : به کسی که در زندگی زناشویی خود میل به کنترل کردن دارد

natural Dominant : به کسی که به صورت طبیعی میل به اعمال قدرت دارد

D&S sexual Dom: به کسی که از کنترل کردن و اعمال قدرت لذت جنسی می برد
>13Sadistic: به شخصی که از درد کشیدن پارتنر خود لذت جنسی می برد
>BDSM Body worship: عبادت بدنعبادت بدن زمانی صورت می گیردکه شریک مطیع به یک یا چند قسمت مختلف از بدن شریک غالب توجه خاصی نشان دهد. برای مثال： بوسیدن، لیس زدن، مکیدن، ماساژ دادنBDSM Scene: صحنه بی دی اس ام یک صحنه یا دوره ی خاصی ازفعالیت بی دی اس ام است که در آن هرتعداد فعالیت از پیش تعیین شده یاهمه چیز خود به خود میتواند انجام بگیرد. برای مثال：ما شب گذشته یک صحنه ی ۲ساعته داشتیم و شریک غالب دوباره از دست بند و پابند برروی مچ دست و پای من استفاده کرد.
BDSM 24/7Relationship: رابطه24/7 یک رابطه یا نظم که درآن قواعد بی دی اس امی درمکانی به صورت تمام وقت و 24 ساعته در کل شبانه روزباقی می ماند.
Aftercare:توجه در مرحله نقاهت یک دوره از زمان بعد از یک فعالیت بی دی اس امی. و درجایی رخ میدهد که غالب به نیازهای مطیع خود، با رسیدگی به آنها توجه میکند یا زمانی که به او اجازه میدهد از آن حالت خارج شود.
Age Play: بازی سن بازی که شامل تظاهر به داشتن سن متفاوت میباشد. جوانتر یا پیرتر از آن چیزی که واقعا هستند.
Chastity عفت  عفاف :
زمانی است که یک فرد توانایی اجازه دسترسی و تحریک اندام جنسی خود را ندارد به نوعی از انوع سلطه پذیر بودن است. معمولا با وسایل خاصی هم اداره میشود. مانند کمربند عفاف.
Chastity Belt کمربندعفت : دستگاهی که برای منع دسترسی به اندام تناسلی فرد تحت کنترل استفاده میشود، کمربندهای عفاف رامعمولا زنان میپوشند نوع دیگر دستگاه قفس خروس برای مردان وجود دارد.
Cock Ringحلقه خروس : حلقه خروس، یک حلقه است و معمولا جنس آن فلزی است که درپوشاندن آلت تناسلی مرد مورد استفاده قرارمیگیرد. برخی از آنها با حالت ارتعاش ساخته شده اند.
Cock Whorship: عبادت خروس به عمل پرستش یا ارایه لذت بسیار زیاد به آلت تناسلی مرد میگویند. که در شرق قبایلی از این دست وجود دارند.
 Collared گردنبندسلطه پذیر :یک فردمطیع ممکن است در یک رابطه طولانی مدت با یک غالب درگیر شود، در این بین نمادی از سلطه پذیر بودن از فرد سلطه گر ارائه میشود که نماد سلطه پذیر بودن فرد است، همچینن یک فرد دام ممکن است یک یا چند مطیع و اسلیو داشته باشد که این گردنبند سلطه پذیر بودن را دارند.
Analigus：لیسیدن مقعدشامل یک شریک انجام دهنده ی رابطه ی جنسی دهانی در مقعددیگری میشود. مثل：لیسیدن مقعد دیگری
Ball Gag:توپ دهن بند این توپ معمولا از لاستیک ساخته شده، روی یک بند و مناسب با دور سر یک شخص طراحی شده است که به آن گگ گفته میشود، و به منظور جلوگیری از صحبت کردن یا ایجاد سرو صدا مورد استفاده قرار میگیرد.