من الان 31 سالمه خانمم 24 و این خاطره مال 3 سال پیشه که اون موقع دوست دخترم بود و زنم نبود
تو دانشگاه یکی از اساتیدش حدود دو سال دنبالش بود که بکندش اما مستقیم نمیگفت دوس دخترم همیشه از رفتاراش میگفت
میگفت خودشو از پشت میچسبونه یا رد میشه عمدا میچسبه به کونش یا دنبالش میره
بعد دو سال بالاخره دوس دخترم باهاش رفته بود خونه و گفت حسابی تشنه ش بوده اولین سکسشونم از پشت معمولی بوده
چند بار دیگه م باهم سکس کرده بودن که براش رقصیده بود یا لباس توری پوشیده بود و حسابی از پشت کرده بودش
گفت تشنه م بوده حسابی میگاییده
من وقتی باهم سکس میکردن نمیدونستم یه روز خواستم برم بیرون دوس دخترم گفت برگشتی یادم بنداز یه چیز مهمیو برات بگم خیلی مهمه ممکنه ناراحت بشی
بعدش ک برام گفت خیلی شوکه شده بودم هم حشری شده بودم . نمیتونستم باش کات کنم