چم و خم داستان‌نویسی، قسمت چهارم: طرح داستان!

1403/04/10

توجه: تمامی مطالب توسط نویسنده گردآوری شده و به رشته‌ی تحریر درآمده‌اند. باشد که این مطالب، حتی برای یک نفر مفید واقع شوند.
طرح داستان یا پیرنگ، استخوان‌بندی اصلی هر داستان است که وقایع را به هم پیوند می‌دهد و به آن‌ها معنا می‌بخشد. یک طرح خوب می‌تواند خواننده را مجذوب کند و او را تا پایان داستان همراه نگه دارد. در ادامه، به جنبه‌های مختلف طرح داستان می‌پردازیم.
۱. ساختار کلاسیک طرح:
ساختار کلاسیک طرح، که توسط ارسطو مطرح شد، شامل این مراحل است:
مقدمه: معرفی شخصیت‌ها و موقعیت اولیه
کشمکش: مشکل یا چالش اصلی داستان
بحران: نقطه اوج تنش
نقطه اوج: لحظه تعیین‌کننده داستان
فرود: حل و فصل مسائل
نتیجه: پایان داستان
مثال: در رمان “بوف کور” صادق هدایت، این ساختار به شکلی پیچیده و غیرخطی به کار رفته است.
۲. انواع طرح:

طرح خطی: وقایع به ترتیب زمانی اتفاق می‌افتند. مثال: “سووشون” سیمین دانشور
طرح غیرخطی: وقایع خارج از ترتیب زمانی روایت می‌شوند. مثال: “صد سال تنهایی” گابریل گارسیا مارکز
طرح موازی: چندین خط داستانی همزمان پیش می‌روند. مثال: “ابله” داستایوفسکی
۳. عناصر کلیدی طرح:
نقطه عطف: لحظاتی که مسیر داستان را تغییر می‌دهند. در “شازده احتجاب” هوشنگ گلشیری، مرگ فخرالنساء یک نقطه عطف مهم است.
تعلیق: ایجاد حس انتظار و هیجان در خواننده. “سنگ صبور” صادق چوبک با ایجاد تعلیق، خواننده را درگیر می‌کند.
غافلگیری: وقایع غیرمنتظره که داستان را جذاب‌تر می‌کنند. پایان غیرمنتظره “هدیه مغان” اُ. هنری نمونه خوبی است.
۴. کشمکش:
کشمکش موتور محرک داستان است و می‌تواند انواع مختلفی داشته باشد:
انسان علیه انسان: مانند تقابل راوی و هدایت در “کلنل” محمود دولت‌آبادی
انسان علیه طبیعت: مانند “پیرمرد و دریا” ارنست همینگوی
انسان علیه جامعه: مانند “بینوایان” ویکتور هوگو
انسان علیه خود: مانند کشمکش درونی راوی در “سمفونی مردگان” عباس معروفی
۵. زمان‌بندی و ریتم:
کنترل سرعت روایت: گاهی باید وقایع را سریع پیش برد و گاهی باید آهسته‌تر حرکت کرد.
استفاده از فلش‌بک و فلش‌فوروارد: برای ایجاد عمق در داستان. مثال: “کلیدر” محمود دولت‌آبادی از این تکنیک‌ها به خوبی استفاده می‌کند.
۶. ارتباط بین صحنه‌ها:
علت و معلول: هر صحنه باید نتیجه صحنه قبل و علت صحنه بعد باشد.
پیوستگی: ایجاد ارتباط منطقی بین وقایع مختلف داستان.
۷. زیرپیرنگ‌ها:
داستان‌های فرعی که به داستان اصلی عمق می‌بخشند.
باید با داستان اصلی مرتبط باشند و به آن کمک کنند.
مثال: در “ملت عشق” الیف شافاک، داستان شمس و مولانا با داستان معاصر الا به خوبی در هم تنیده شده‌اند.
۸. نقطه شروع و پایان:
شروع قوی: باید توجه خواننده را جلب کند. مثال: شروع شوکه‌کننده “مسخ” فرانتس کافکا
پایان رضایت‌بخش: باید به سؤالات اصلی داستان پاسخ دهد، اما می‌تواند باز هم باشد.
۹. تم و موضوع:
طرح باید در خدمت تم اصلی داستان باشد.
وقایع داستان باید تم را تقویت کنند.
مثال: در “چشم‌هایش” بزرگ علوی، تمام وقایع در راستای تم عشق و هنر در بستر سیاسی ایران پیش می‌روند.
۱۰. تکنیک‌های پیشرفته:
طرح معکوس: داستان از آخر به اول روایت می‌شود. مثال: “پنج‌شنبه فیروزه” محمدرضا کاتب
طرح دایره‌ای: پایان داستان به نقطه شروع برمی‌گردد. مثال: “سالمرگی” اسماعیل فصیح
داستان در داستان: روایت‌های تو در تو. مثال: “هزار و یک شب”
۱۱. بازنگری و اصلاح:
پس از نوشتن اولیه، طرح را بازبینی و اصلاح کنید.
حذف صحنه‌های غیرضروری و تقویت ارتباط بین وقایع.
در نهایت، به یاد داشته باشید که طرح خوب باید منطقی، جذاب و در خدمت کل داستان باشد. با تمرین و مطالعه آثار بزرگ ادبی، می‌توانید مهارت خود در طراحی پیرنگ را بهبود بخشید. طرح قوی می‌تواند داستان شما را از یک روایت ساده به یک اثر ماندگار تبدیل کند.


ادامه دارد…

210 👀
3 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .






‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «