از جق تا کس نازی (۲)

1401/07/27

...قسمت قبل

ی چند وقتی رابطمون عادی و معمولی شده بود… همش سکس عادی بود هیچ جذابینی دیگه واسم نداشت… توی این فکر بودم ک بهش پیشنهاد بدم ک یک نفر سوم رو ب سکسمون اضافه کنیم تا تنوع بیشتری بشه و هم من و هم اون لذتمون بیشتر بشه و قدر همو بیشتر بدونیم… بعد از یکی از سکسامون ک تو بغل هم بودیم دلو زدم ب دریا و بهش گفتم نازی ی چیزی میگم نمیخوام برداشت بد کنی و یا اخم کنی یا بری تو خودت… گفت بگو عزیزم چی میخوای بگی بهم!! تپش قلبم ۱۰ برابر شده بود… یهو بهش گفتم نظرت چیه ی نفر سوم وارد رابطه رابطمون بکنیم !؟؟؟؟؟؟
یهو ۳۰ ثانیه هیچی نگفت و فقط تو چشمام نگاه کرد و گفت خیلی پستی!!! ینی من چیزی برات تو سکس کم گذاشتم ک‌ میخوای ینفر دیگه رو اضافه کنی… ک یهو پریدم تو حرفش گفتم ن عزیزم ی پسر دیگه منظورمه…
من میخوام چیزای جدید رو تجربه کنیم و تو ب اوج لذتت برسی و من هم لذت ببرم…
یهو اروم شد انگار مراد دل اون هم همین بود و زد زیر خنده و گفت آخخخخ ینی تریسام داشته باشیم با ی پسر دیگه خب اخه کی؟ تو کسی رو میشناسی قابل اعتماد باشه؟ من گفتم یکی از دوستام هست یاسر عرب هم هست خیلی هم بچه ساده و تمیزیه کیر گنده ای هم داره تقریبا دو برابر از کیر من گنده تره اینو ک گفتم یهو گفت اخ جووون، منم زدم تو ذوقش گفتم فقط اجازه میدم از کون بکنه و براش ساک بزنی و نمیذارم کوستو بکنه ها… کوست مال خودمه… یهو بوسم کرد و گفت هر چی آقامون بگه… ولی خواهش میکنم تو سکس بذار راحته راحت خوده خودم باشم دیگه‌‌… بذار لذت ببرم منم… بذار راحت هر کاری اون میخواد و خودم میخوام و تو میخوای رو انجام بدیم الکی غیرتی بازی در نیار، ی لبی هم ازم گرفت و گفت اخم نکن دیگه بذار هر دو لذت ببریم ک‌منم گفتم باشه هر چی تو بگی… بعدم بهش گفتم ولی خب یادم میمونه این کارتو… دفعه بعدی باید یکی از دوستاتو بیاری ک گروپ بزنیم تا بهت بگم چ حسی داره… یهو گفت حالا تا بعدا باشه هر چی تو بگی همونه… بعد گفت خب باهاش حرف بزن ببین چی میگه… ولی خب چطور میخوای بهش بگی!؟ میخوای بگی خواهرتم!؟

گفتم ن میگم دوست دخترمه…
دیگه اوکی رو بهم داد و ی دست سکس جذاب هم کردم باهاش و گفتم فردا صحبت میکنم…

فردا زنگ یاسر زدم هم کلاسی کلاس زبانم بود، رفتم دیدنش و بهش گفتم ی دوست دختر دارم خیلی دلش سکس گروپ میخواد از بین همه هم فقط ب تو اعتماد دارم پایه هستی بریم زیرش کنیم!؟
باید وحشی وار از دهن و کوس و کون بکنیمش و با هم مچ بشیم تو سکس… و حسابی ارضاش کنیم با هم… گفتم‌دختره خیلی حشرش بالاس و واقعا خوشگل و خوش هیکله و از همون اول باید حسابی بخوریمش و حداقل ۳_۴ بار با دهن ارضاش کنیم و بعد تا صبح میتونیم بکنیمش… فقط یاسر اگه زود ارضایی بگو ک بهت قرص و اسپری بدم ک بتونی دووم بیاری چون این دختره حسابی حشریه شیره هر دومون رو میکشه و میترسم نتونیم ارضاش کنیم…
یهو گفت ن داداش من خودم دیر ارضام و بعدشم خیلی خوبه شهوتیه و خیلی وقته سکس نداشتم چون منم ۱ سالی ک‌اینجا تهران هستم اصلا سکس نداشتم با کسی…
دیوث با کله قبول کرد و گفت خیالت راحت باشه فقط بگو چ ساعتی و کجا بگو ک بیام بهش گفتم آدرس کجاس و گفتم حسابی هم تمیز کن خودتو و برای ۵ شنبه ساعت ۸ شب پیشمون باش…

رفتم پیش نازی و بهش گفتم حله قبول کرد گفت ۵ شنبه ساعت ۵ عصر میادش… گفت خب خداراشکر چون احمد امشب میادش و ۵ شنبه صبح دوباره پرواز داره ب چین ۲ هفته ای نیستش خداراشکر…

منم بوسش کردم و گفتم منم باهات سکس نمیکنم تا خوده ۵ شنبه ک حسابی حشری بشیم و همو بخوایم و هممون لذت ببریم…
روز ۵ شنبه ساعت ۱۲ ظهر بود ک رفتم خونه نازی و مشغول بود… چقدر هم خوشگل شده بود… منم ۱۰ تا دوربین خریده بودم قشنگ همه جای اتاق خوابو دوربین مخفی گذاشتم و دوست داشتم این سکسمون رو ضبط کنم…

دیدم نازی شروع کرده ب آرایش کردن و آماده شدن… همه لباسای سکسیش رو اورد بیرون ریخت رو تخت و گفت میخوام وقتی شروع کنیم تا خوده صبح ب هر دو تاتون اینقدر کوس بدم ک از حال برید و غش کنید…

بهم گفت ۵_۶ تا از سکسی تریناشو جدا کن میخوام اماده بذارمش توی اون اتاق ک هر راند لباسامو عوض کنم… بعد بهم گفت الانم برو از اتاقم بیرون تا وقتی یاسر نیومده نیا تو اتاق…
منم فقط تو بهت حیرت نگاهش میکردم ک چقدر ذوق داره ک سکس گروپ رو تجربه کنه… خودمم هی عذاب وجدان میومد سراغم و هی میخواستم کنسل کنم… ولی خب شیطون زورش زیاد بود و کنسلش نکردم ته دلم خودمم دلم میخواست…
کم کم ساعت ۷.۵ شد و دیدم دیوث یاسر نیم ساعت زودتر رسیده بود از هولش و زنگ زده و گفت من پایینم درب رو باز کن…
دیگه ب نازی گفتم مهمونمون اومد و تو اتاق خواب و اماده بشین رفتم دم درب و خوش آمد گویی کردم ب یاسر و گفتم حسابی دختره حشریه و منتظره ک بریم جرش بدیم آماده ای!؟؟؟ گفت داداش تا ب حال اینقدر برای چیزی آماده نبودم ک الان امادم… برو بریم ی سلام و علیکی بکنم و شروع کنیم…

رفتیم تو اتاق یهو دیدیم وایساده جلو آیینه و داره موهاشو برس میکشه با ی لباس لانگری مشکی جوراب شلواری خیلی خوشگل و کفش پاشنه بلند قرمز و ی آرایش فوق العاده زیبا مثه فرشته ها شده بود… من ک دهنم آب افتاده بود… ولی با این حال من رفتم پیشش و دست گذاشتم رو شونش و گفتم معرفی میکنم نازنین خانم زیباترین دختر ایران… و اقا یاسر دوست من هستند از بچه های اهواز عرب هستند، یاسر اومد جلو دستداد و دست نازی رو خم شد و ی بوس اغوا کننده کرد و سلام و احوالپرسی کردند و من یهو کمر نازی رو کشیدم سمت خودم و صورتشو اوردم جلوی صورتم و ی لب مشتی ازش گرفتم و هی توی چشماش زول زده بودم… ولی اون چشمش همش ب یاسر بود ک ب یاسر گفتم بیا جلو ک برامون ی ساک دوتایی بزنه ببینیم بلده یا ن… یهو زانو زد جلوی پامون و اول شلوار منو کشید پایین چون شلوار اسلش تنم بود و کشی بود ک کیرم افتاد بیرون … بعدش کمربند یاسر رو باز کرد و شلوار و شرتشو با هم کشید بیرون و واقعا ترسید از دیدن اون کیر خودمم ترسیدم راسش… یاسر رنگ پوستش تقریبا سبزه بود ولی کیرش سیااااهه سیاه بود و میتونم بگم تقریبا دو برابر من کیر داشت و بشدت کیرش کلفت بود… یهو دیدم نازی ی بوس کوچولو سر کیرم کرد و فقط داشت با دست چپش کیرمو میمالید و دهانشو برد گذاشت رو کیر یاسر و شروع کرد ساک زدن حرفه ای واسش…جوری ک سر ۵ دقیقه یاسر صدای آه و اوهش رفت هوا و دیگه پیراهنشو در اورد و شروع کرد ب ور رفتن با سینه های نازی… و نازی برگشت و شروع کرد ب ساک زدن کیر من و با دست جق زدن برای یاسر…

ی نیم ساعتی توی این پوزیشن بودیم ک کلا نازی برای من ۵ دقیقه هم ساک نزد و فقط با دست داشت برام میزد و داشت واسه یاسر ساک تا ته حلق میزد…

بلندش کردم خوابوندمش وسط تخت خودم رفتم ک از نوک انگشتاش شروع کنم لیسیدن تا برسم کوسش یهو دیدم ب یاسر گفت بیا 69 بزنیم یاسر هم رفت کیرشو گذاشت تو دهن نازی و اومد روی کوسش و شروع کرد ب لیسیدن اونم چ لیسیدنی… ی جوی هم داشت کیرشو نازی ساک میزد و خودشم داشت برای قدردانی از نازی کوس نازی رو بشدت سفت و بی وقفه لیس میزد و زبون میزد ک رو آسمونا بودن و اصن حواسشون نبود ک منم این وسط هستم… منم دیدم نازی داره لذت میبره چیزی نگفتم و گذاشتم ک راحت لذتشو ببره و یهو دیدم نازی چنان جیغی کشید و گفت آه آه آه ارضا شدم یاسر آبمو بخور ک من از تعجب شاخ در آوردم… ک آخه ینی اینقدر با بودن ی مرد دیگه حشرش زده بالا ک ب راحتی باهاش ارتباط برقرار کرد و ارضا شد تو دهن یاسر، یاسر هم نامردی نکرد تا ی ربع بعدشم ک ارضا شد نازی داشت واسش میخورد و قشنگ انگشت میکرد کوس و کون نازی رو…

بلند شد و من گفتم یاسر تو زیر بخواب کیرتو اول بکن تو کونش ک حسابی جا باز کنه و تلمبه بزن و نازی هم‌ گفتم شمام اول بیا بشین روی کیر یاسر قشنگ جا باز کنه کونت… ی ۱۰ دقیقه ای داشت یاسر از کون میکردش و داشت عربده و جیغ میکشید نازی ک خیلی کلفته و بلنده و تا ته هم مینشست روی کیر یاسر دیگه گفتم منم دارم میام آروم ترش کردند و من شروع کردم از سوراخ کونش ی لیس زدم تا بالای خط کوسش و شروع کردم کوسش رو خوردن ک خیسه خیس بشه و بعدش کیرمو بردم جلو و گفتم ساکش بزن جنده … ی نگاه چپ کرد بهم و شروع کرد ی ساک خیلی خوب زدن واسم من رفتم رو فضا و آه آهم راه افتاد تو اتاق ک گفتم بسه و بخوام رو سینه یاسر دیوث یاسر هم داشت ریز ریز تلمبه تو کونش میزد و من کیرمو گذاشتم تو کوسش و شروع کردم تلمبه زدن ب یاسر هم گفتم شروع کن تلمبه بزن با هم شروع کردم اول یواش یواش و بعدش ب مدت قشنگ ۱۰ دقیقه داشتیم تند تند تلمبه میزدیم… ک یهو ی جیغ دیگه کشید و ارضا شد قشنگ آبش ک داشت میومد از بغل کیرم بیرون رو میتونستم حس کنم… بلند شدم و رفتم روی کوسش و همه آبشو خوردم هنوزم کیر یاسر راست توی کونش بود و داشت ریز واسش تلمبه میزد… منم داشتم کوسشو با آبشو میخوردم ی ربعی گذشت و پا شد گفت من برم لباسمو عوض کنم ک شما دو تا رو باید آبتونو بکشم امشب…
یذره با یاسر حرف زدم گفتم چطوره!؟ گفت داداش دختره بمب شهوته تا صبح میکنیمش …
برگشت با ی لانگری و جوراب شلواری و کفش پاشنه بلند نارنجی مدل سکسی باحال، همین ک اومد من یاسر کنار هم داشتیم نگاهش میکردیم و کیرامونو میمالیدیم… یهو کوسشو گذاشت دهنه من و صورتشو برد سمت کیر یاسر واسه ساک زدن… منم حسابی شروع کردم واسش خوردن و لیسیدن کوسش بعد از ۱۰ دقیقه یهو داد زد یاسر کیرتو میخوام تو کوسم بیا کوسمو بکن یاسرم از جاش بلند شد و اومد نازی رو خوابوند و کیرشو گذاشت دم کوسش و نازی ب من اشاره کرد ک برم جلو کیرمو ساک بزنه واسم… یاسر وحشی وار کیرشو کردو تو کوسش و مثه اسب داشت تلمبه میزد نازی هم با آه و ناله کیرمو ساک میزد… داشت توی فضا سیر میکرد انگار دنیا رو بهش دادن اینقدر داشت لذت میبرد و با ولع ساک واسم میزد و در عین حال ناله میکرد من تعجب کرده بودم و از طرفی هم لذت داشتم میبردم ک خواهرم اینقدر قشنگ و کامل داره لذت میبره…
اینقدر تو اوج لذت بود و داشت واسه من اینقدر خوب ساک میزد ک من بعد از چند دقیقه سریع آبم اومد و ارضا شدم و همه آبمو خورد واسم من رفتم یکم کنارشون دراز کشیدم و فقط داشتم یاسر و بی وقفه کردنش با اون کیر بلند و کلفتش ک چجوری داره نازی باهاش حال میکنه رو میدیدم ک یهو یاسر چنان عاهی کشید و از اونطرفم نازی هم چنان جیغی کشید ک گوشم کر شد عاه و جیغش یکی شد و با هم گفتند دارم میاااااااام من فقط یک چیز نظرمو جلب کرد اونم این ک نازی رو ابرا بود و یاسرم تموم آبشو تو کوس نازی خالی کرد و نازی هم نامرد بی خیال نمیشد و بازم داشت بالا پایین میکرد خودشو آب یاسر بقدری زیاد بود ک از کس و کنار کیر یاسر راه افتاده بود تا روی تشک و زیر پاشون رو کامل خیس کرده بود…
ولی بازم کم نیاورده بودن و بازم داشتن سکس میکردن و یاسر هم داشت با سرعت خیلی زیادی تو کوسش تلمبه میزد و دوباره ۱۰ دقیقه بعدش نازی ی جیغ بلند کشید و پاهاش شروع کرد لرزیدن و افتاد تو بغل من و شروع کرد آب کوسش بیرون ریختن و مثه ی ماهی ک دور از خشکی افتاده داست بال بال میزد تو بغلم منم سفت گرفتمش تو بغلم و لباشو خوردم ی چند دقیقه ای همینجوری آرومش کردم ک یهو بعد از چند دقیقه برگشت و اومد حالت 69 و کوسشو ک پر از آب یاسر و خودش بود هنوز رو گذاشت روی دهنم و شروع کرد کیر منو ساک زدن خیلی هم اون حشری بود و هم من دیگه برام مهم نبود آب یاسر هست یا ن لیس زدم و خوردم کوس خوشگلشو ک گل انداخته بود انگار خواهرم ی ادم دیگه شده بود و داشت مثه دیوونه ها کیرمو ساک میزد…
یاسر هم همینطور دراز کشیده بود مثلا خجالت میکشید… بعد از ی ربع دیدم نازی یهو ساک زدن کیرمو ول کرد کرد ب یاسر و گفت یاسر جون کم آوردی ب همین زودی!!! نمیخوای بیای جلو ک کیر خوشگلتو بخورم ک بریم واسه راند دوم؟؟؟؟

یاسر هم پا شد و نازی هم دیگه همونطوری ک بود فقط نشست روی صورتم و منم داشتم‌حسابی کوسشو میخوردم… و اونم شروع کرده بود کیر یاسر رو ساک زدن… دیگه ی ربعی تو همین حالت بودیم راسشو بخواین هر چی تو کوسش آب خودش و یاسر بود دیگه کامل سرازیر شد و منم لیسیدم و خوردم و نازی هم واقعا لذتشو برد و در عین همین حال ک داشت برای یاسر ساک میزد و منم کوسشو میخوردم یک بار ارضا شد و لرزید ک همه آبشو خوردم دوباره…

از جاش بلند شد و گفت یاسر داگی دوست داری عشقم!؟؟؟
یاسرم گفت آره قربونت برم و رفت پشت قمبلش و شروع کرد تلمبه زدن و دوباره نازی ب من اشاره کرد ک برم جلو کیرمو بدم بخوره… تا صبح ۴_۵ بار دیگه هر کدوممون رو ارضا کرد و خودش هم چندین بار بیش از ۱۰ بار ارضا شد و ساعت ۴ صبح من و یاسر و نازی تو بغل هم بیهوش شدیم…
صبح شد ساعت ۹ با صدای تلمبه و جیغ های نازی از خواب بیدار شدم ک دیدم آقا یاسر ایستاده قشنگ نازی رو بغل کرده و از زیر دستشو قفل کرده زیر پاهای نازی و نازی هم دستاشو قفل کرده پشت گردن یاسر و داره سرعتی تلمبه میزنه تو کوس نازی بعد از ۱۰ دقیقه هم آب هر دوشون اومد و دوباره از حال رفتند و نازی اومد تو بغل من و شروع کرد کیرمو ساک زدن و تخمامو لیسیدن… خیلی عصبی بودم… هم از دست خودم و هم از دست نازی ب یاسر گفتم داداش دیگه وقت رفتنه تو برو ک منم بعد از تو ی راند میکنم و بعدش میرم خونمون…
یهو نازی گفت ن خب بمونید تا شب وقت ک هست…
ی نگاه چپ کردم بهش و گفتم ما کار داریم باید بریم… بیا فعلا کیرمو خوب ساک بزن میخوام بخوریش تا آبم بیاد…
با دلخوری شروع کرد ساک زدن و یاسر هم ک فهمیده بود من ناراحت شدم سریع لباسشو پوشید و حتی خدافظی هم‌نکرد و رفت… همین ک رفت شروع کردم اون روی خودمو کار گذاشتن و افتادم ب جون نازی و سکس خشن باهاش کردم جوری ک جیغش تو هوا بود و فقط داشتم وحشیانه تلمبه میزدم تو کوسش تا این ک توی کوسش ارضا شدم و گفتم جنده تو باید با کیر من فقط حال بکنی گوه خوردی ک با کیر غریبه ارضا شدی‌‌… اونم هی فقط التماس میکرد و میگفت گوه خوردم، اشتباه کردم، دیگه تکرار نمیشه…

این داستان ادامه دارد…

نوشته: علی


👍 20
👎 4
59901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

899445
2022-10-19 01:07:42 +0330 +0330

خود عموجانی هم بعید میدونم بتونه در یک روز نصف تو ارضا بشه! در این که با یاسر عرب کیر سکس داشتی شکی نیست ولی بعید میدونم دختری هم در کار بوده باشه!

1 ❤️

899459
2022-10-19 03:11:43 +0330 +0330

بعد هشت نه سال قسمت دومو نوشتی؟ جنگ تحمیلی بودی مگه؟

4 ❤️

899481
2022-10-19 07:25:58 +0330 +0330

شرو و ور

0 ❤️

899486
2022-10-19 07:32:05 +0330 +0330

ظاهرا توی تیمارستان گوشی ممنوعه و تازه ولت کردن ولی اشتباه کردن.بعد ۸ سال خوب که نشدی هیچ،بدتر هم شدی

0 ❤️

899530
2022-10-19 19:44:02 +0330 +0330

کسشعر ننویس جقی

0 ❤️

899738
2022-10-21 09:29:42 +0330 +0330

فکر کنم تو این 8 سال اسیر یاسر بوده

0 ❤️

899866
2022-10-22 10:04:29 +0330 +0330

qashang bod mn rasesh qesmate eroticesho dust dawshtam… 🤤

0 ❤️

899868
2022-10-22 11:13:17 +0330 +0330

اوووووم واقعا عالی بود من ک تا ب حال چند بار خوندم و با هر قسمت مختلفش چندین بار ارضا شدم 😍

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها