آشنایی با دختر حیوون صفت

1397/11/04

سلام اسم من مهذیار هست
داستانی که میخوام تعریف کنم از یک دختری که اسمش ملیکا هستش ،
من دانشگاه سراسری دامغان درس میخونم ترم ۷ بودم و ملیکا تازه اومده بود دانشگاه هنر میخوند
داستان از اونجایی شروع میشه که من این دخترو تو دانشگاه میبینم و ازش خوشم میاد بعدچند هفته هم فالوم میکنه و میفهمم اونم خوشش میاد و همینجوری رابطمون میگذره تا اینکه میفهمم ایشون خونه داره (خونه مادر بزرگ پدربزگش بود که تهران بودن و خالی بود دست این دختر داده بودن ننه باباش)و ماشینم داشت
قشنگ عشق کردم گفتم با کون افتادم تو کوزه عسل ، اوایلش فاز مذهبیو تنگ بازی داشت ولی یبار منو دعوت کرد خونشون و از اونجا شد که رابطمون شروع شد .
اولین بار که وارد خونش شدم دستم بهش نزدم و فکرم این بود که حرکت بدیه وقتی دختری بهم اعتماد میکنه اینجوری حالشو بگیرم ، ولی بعد چند بار رفتن خونشون دیدم لباسای تنگ میپوشه و قصدش تحریک من بود ، ولی بازم زود بود که برم جلو تا اینکه اولین بار ساعت ۳ شب بود داشتم باهاش صحبت میکردم که دیدم چشماش خماره شروع کردم مخ زنی که خدا هم دوست داره دوتا عاشق همدیگرو ببوسنو این حرفا (فکر میکردم دختر خوبیه، نگو خانوم جنده ای بوده واس خودش)دیگه مخ زنیم جواب داد و لبو گرفتم ازش ، روزهای بعد لب بازی بود تا اینکه یکبار نشسته بودیم ، لب بازی گفتم دلم درد گرفت گفت چرا؟ گفتم چون وقتی ما حشری میشیم زیر دلمون درد میگیره (شق درد) با پررویی گفت من میتونم مشکلتو حل کنم ، پششششششمام ریخت ، گفتم نه من تا مشکل شمارو حل نکنم اجازه نمیدم مشکلمو حل کنید? منظورم اون لحظه این بود که منم باس ارضات کنم ، گفتم خب اون که قبول نمیکنه ، رفت دستشویی منم رفتم رو تخت دراز کشیدم یه جق نابی زدم ، ، بعد ۵ دقیقه دیدم اومد کنارم گفت ، بیا مشکلمو حل کن ? ، کلا تو اون چند لحظه پاییزی شد تموم برگام ریخت ، دختری که انقدر دم از پاکی میزد ، یه دفه اینجوری؟ نفهمیدم چند صدم ثانیه طول کشید تا کاملا لختش کردم و کیرمو کردم تو دهنش ، شروع کرد ساک زدن ، عالی ساک میزد قشنگ فرو میکرد تو حلقش ، گفتم برگرد کسشو کردم تو دهنم ، به به چوچول خوشگلللل و خوشمزشو میخوردم اونم کیرمو میخورد (69)انداختمش از تخت پایین گفتم قمبل کن سریع قمبل کرد و کسشو شروع کردم مالیدن که بعد چند دقیقه ارضا شد .
دیگه رومون باز شده بود و هرروز بعد دانشگاه خونشون بودم و سکس میکردیم ، البته بگم دخول نبود اوایل فقط ساک زدنو ، لاپایی
و اصلللللللل داستان ، چند وقت بعد بهم در مورد فانتزیاش گفت که یکی از اونا petgirl بودن هست ، پت گرل یا دختر حیوون ، دخترایی که دوست دارن سگ باشن یا مثل حیوون باهاشون برخورد بشه و یک حالت ارباب برده ای داره با دوز شدید تر و تحقیر فوق العاده زیاد ، اوایل مقاومت میکرد که اینکارو باهم انجام بدیم ، منم مخشو زدم ، گفتم مشکلی نیستو جنبشو دارم و اینجور حرفا ، اوایل با زور های لحظه ای لذت میبرد ینی یبار کیرمو تا ته فرو میکردم تو دهنش و اون به حالت اوغ میرسید لذت میبرد ، تا اینکه رابطمون شکر آب شد و تموم شد
بعد تابستون ترم جدید دلم خیلی هوای کسو کون ملیکارو میکرد ، دوست داشتم دوباره باهاش سکس کنم ، تا اینکه باز مخشو زدم (بردمش یه کافه ای تو دامغان که فضای باز داره و لباشو خوردم و کسشو مالیدم حشری شد و دوباره افتاد دنبال کیرم)
خلاصه باهاش اوکی شدم و شروع شد
یبار رفتم خونشون
و با هم لب بازی میکردیم که موهاشو گرفتم و یه سیلی بهش زدم ، دیدم خندید
گفتم حیوون بشین ببینم ، دیدم چهار دستو پا نشست
اصلا باورم نمیشد ، لباسمو دراوردم و جلوش ایستادم گفتم بخورش حیوون و مثل سگ کونشو تکون میداد و کیرمو میخورد ، دیگه داشتم میمردم، گفتم لخت شو ، اطاعت کرد و لباساشو دراورد
من موهاشو گرفتم به حالت قلاده مانند میکشیدمش و اونم چهار دستو پا دنبالم میومد ، روی مبل خونشون نشستم و یه سیگار روشن کردم و شروع کردم کشیدن اونم مثل سگ کیرمو کرده بود تو دهنش و میخورد ، سیگارمو میکشیدم که یه دفه زدم تو گوشش گفتم پاهامو تمیز کن ، و اون گفت چشم ، گفتم چشم نه تو سگ منی باس بگی هاپ هاپ ، اونم شروع کرد پارس کردن و پامو لیس میزد بهش گفتم دمشم تکون بده(کونشو)صحنه فوق العاده بود
قمبل کرده بود کونشو مثل سگ تکون میداد و له له میزد و پامو میخورد ، گهگاهی پامو یکم از رو فرش بلند میکردم و لای انگشتای پاهامو با زبونش تمیز میکرد ،
سیگارم تموم شد موهاشو گرفتم و بردمش حموم اونم چهار دستو پا اومد ، گفتم توله سگ شاش داری؟ بشاش آشغال اونم دقیقا مثل سگ یه پاشو آورد بالا و شاشید ، بعد پارس کرد و بردمش تو اتاقش ، اتاقش یکی از اتاق های خونه مامان بزرگش بود ، قمبل کردم به سمت صورتش گفتم کونمو تمیز کن و اونم شروع کرد لیس زدن سولاخ کونم ، لذت دیوونه کننده ای داشت ، کسشو میمالید و سولاخ کونمو لیس میزد ، بعدش گفتش میشه با کون بشینی رو صورتم ، لذت میبردم که از حقارتش لذت میبره (پزیشن توالت ایرانی) نشستم رو صورتش و اونم کونمو لیس میزد و بو میکشید ، و کسشو میمالید.
تقریبا یک ربع سولاخمو خورد تا اینکه خسته شدم موهاش گرفتم و اون مثل سگ دنبال من بود میرفتم آشپزخونه میرفتم اتاقای دیگه و اون چهار دستو پا دنبالم بود و تا جایی برای مثلا جلوی آینه میایستادم صورتشو میبرد لای کونم و بو میکشید و اینکاراش منو دیوونه میکرد ، سگم ملیکارو بردمش تو اتاق گفتم اربابت میخواد بزنتت و با خوشحالی مثل سگ زبونشو آورده بود بیرون و له له میزد کمربندو از شلوارم که کنار تخت افتاده بود کشیدم بیرون و گفتم قمبل کن ، قمبل کرد و شروع کردم زدن به باسنش ، با هر ضربه انگار به ارگاسم میرسید باسنش سرخ شده بود و فقط صدای نفس نفس زدن میومد ، انقدر زم به باسنش که کبود شده بود تقریبا ، گفتم بسه؟ گفت آره ، گفتم آشغال لیاقت تو تمیز کردن کون منه ، گفتم میخوام کونت بذارم که دیدم خیلی اوج داره ، و اصلا تو این دنیا نیست ، کاندوم از کیف پولم برداشتم کشیدم روی کیرم و بهش گفتم قمبل کن ، قمبل کرد اول با انگشت یکم راهو باز کردم ولی بی رحمانه کیرمو کردم تو کونش صدای جیغش هنوز توی گوشمه ، بدون فکر تلمبه میزدم و اون جیغ میزد ، کیرمو تا ته میکردم تو کونش و اون نفسش بند اومده بود
میگفت د…ر…د … د…ا…ر…م
ولی آروم آروم که گشاد شد س
صداش واضح تر شد و حرفاش سکسی تر
(من توله سگ توم ، جر بده منو ، بیا کسمم جر بده کلا تا آخر عمر سگ توم ، شوهرم بکنم باز سگ توم ، میام برات دم تکون میدم ، و لابلای این حرفاش شورت عرقی منو بو میکشید و لیس میزد)ب شدت تمااام آب کمرم خالی شد داخل کونش ، بعدش ازم خواست که ارضاش کنم گفتم چجوری گفت هیچی فقط بزن تو گوشم
تعجب کردم ینی چی بزنم تو گوشت ؟
گفت کاریت نباشه اربابمی ، ولی این یکارو بهت میگم انجام بده
گفتم باشه
کنار تخت نشستم یه موزیک با گوشیش گذاشت و شروع کرد مثل سگ به سما کیرم اومد و آروم لیس میزد و میخورد ، تا اینکه کیرمو از دهنش دراورد گفت بزن منم نه گذاشتم نه برداشتم یه سیلی محکم بهش زدم با یه دستش کسشو میمالید و گفت بزن ، و زدم ، دیدم خیلی حال میده کیرم تو دهنش بود و میزدم تو گوشش ، دیگه پشت سر هم میزدم و جالب اینه هرچی محکم تر انگار حشر ملیکا بیشتر میشد ، تا اینکه کسشو محکم و تند میمالید ، و یدفه تمام بدنش لرزید و چشماشو بست ، بدی این موضوع این بود که چون زیاد حقارت رو تجربه کرده بود در سکس بعد رابطه تقریبا یک ساعت خودشو چس میکرد ، یه چند باری هم کلا اسباب شده بود ینی چهار دستو پا مینشست و من پاهامو روش دراز میکردم و استراحت میکردم و یا از دانشگاه میومدم کفشامو در میاورد و جورابامو بو میکشید و با دندونش در میاورد ، و یه بار هم وارد خونه شدم کفشمو دراوردم ، شلوارمو کشید پایین و با زور گفت که شلوارو در بیار منم از خدا خواسته دراوردم شورتمم دراوردم ، شورتمو عین همستری که داره پسته قایم میکنه گرفت رفت یه گوشه و بوی عرق شورتمو بو میکشید و کسشو میمالید .
خلاصه ملیکا صدق ، در آخر کون منو خون آورد ، و میدونم واستون مهم نیست چرا ، ولی اینم یه خاطره سکسی بود ، ببخشید ، امیدوارم خوب نوشته باشم

نوشته: مهذیار


👍 4
👎 22
42660 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

743467
2019-01-24 21:12:33 +0330 +0330

برو بمیر که هیچی از رابطه اربابو برده نمیفهمی بدبخت

0 ❤️

743468
2019-01-24 21:13:20 +0330 +0330
NA

اشغال کونی کیرم تو دهنت غعلا تا بقیه هم برات کیر حواله کنن

0 ❤️

743472
2019-01-24 21:19:29 +0330 +0330
NA

سگ پارس نمیکنه احمق سگ وق وق میکنه
عرب های کثیف یادمون دادن که سگ پ… میکنه
خود عربها سگ اند
یادت باشه حیووون سگ وق وق میکنه
اشغال

2 ❤️

743486
2019-01-24 21:41:37 +0330 +0330

ملیکا کونتو خون اورد؟ مطمئنی اسمش اقا کمال نبود؟؟ ?

1 ❤️

743506
2019-01-24 22:22:58 +0330 +0330

اونی که حیوون صفته تویی با اون تخیلات تخمیت!

0 ❤️

743584
2019-01-25 11:40:39 +0330 +0330

چی بگم اخه کونی این چه فازیه داری والله وتوفیق

0 ❤️

743613
2019-01-25 17:19:52 +0330 +0330

نظر شما چیه؟تک تک سلولای خاکستری مغز ملجوقتو گاییدم

0 ❤️

743614
2019-01-25 17:39:43 +0330 +0330

کلا اسیدی نوشتی رفیق سرو تهش کلا توکون ننت بود

0 ❤️

743643
2019-01-25 20:23:17 +0330 +0330

گس خل برو کونتو بده تخیلات موقع جقتو نوشتی کونی

0 ❤️

743650
2019-01-25 20:58:12 +0330 +0330

مدل جدیدی بود
جالب بود بهتر میشه نوشت

0 ❤️

743757
2019-01-26 07:04:02 +0330 +0330

میدونی از این ادمایی ک همیشه دنبال مال مردم هستن حالم بهم میخوره …چشمشون به خونه دنبال خونه طرف .

0 ❤️

743799
2019-01-26 12:36:21 +0330 +0330

کص ننت ما(د)ر جند(ه) آدم با یه دختر اینجوری نمیکنه که .

0 ❤️

743811
2019-01-26 13:46:47 +0330 +0330

این احمقانه ترین خزعبلاتی بود که توی عمرم خونده بودم

0 ❤️

743845
2019-01-26 16:35:40 +0330 +0330

بازم یه داستان (کصشعر)تخمی دیگه،کم کصشعر تلاوت کن جقی

0 ❤️

743851
2019-01-26 17:28:36 +0330 +0330

دختر مقدسه نباید این رفتارو باهاش کرد هر کاری کردید این کارو نکنید چون عذاب وجدان داغونتون میکنه

1 ❤️

743858
2019-01-26 18:07:21 +0330 +0330

كم بزن اما هميشه بزن
مخت گاييده شده بسكه صنايع دستي كار كردي

0 ❤️

743874
2019-01-26 20:33:22 +0330 +0330

به حدی تو رابطه ارباب و برده و در مجموع گرایش های جنسی دست پیدا کردیم که ابداع کننده اصلی این باصطلاح فانتزی ها خودش به این درک نرسیده.
یه وقتایی بعضی از این داستانا بیشتر بوی جنون میده تا هرگونه لذت جنسی.

نیس ما ایرانیا عادتمونه بزنیم از ریشه فرهنگ و ساخت هرچیو ساقط کنیم واسه اینه.

بهرحال این نظر منه و ملاک بر درست بودنش نیست.

1 ❤️