از انجمن علمی تا اتاق خواب

1393/05/05

سلام
اسم من علی هست و دانشجوی دکترا هستم.
خاطره ای که میخوام براتون تعریف کنم مال حدود چهار سال قبله که دوران کارشناسی ارشد بودم و توی دانشگاه یکی از شهرهای دور درس میخوندم.
من در اون دوران عضو انجمن علمی بودم. یه بار روزهای اول مهر توی اتاق انجمن نشسته بودم که دیدم یه خانمی قدبلند سفید و یه ذره تپل حدود 35 ساله که البته ظاهرش به 25 ساله ها میخورد با یه دختر هیجده نوزده ساله اومدن دم در اتاق و پرسیدن آقا ببخشید دبیرخانه آموزش کجاست؟ و من هم بهش آدرس دادم و گفتم که برو فلان اتاق. از نوع حرف زدنش خیلی تحریک شدم و گفتم این عجب شیطونیه!
توی همین فکرها بودم که یهویی دیدم بعد از چهارپنج دقیقه برگشت و گفت ببخشید این اطلاعیه ای که روی دیوار زدین برای ثبت نام کلاس زیان، الآن میشه دخترم رو ثبت نام کنم؟ تعجب کردم فکر کردم منو فیلم میکنه چون اصلا بهش نمیخورد که دختر داشته باشه.
گفتم خانم مسئولش الآن نیست و از چندروز دیگه شروع میشه ثبت نام.
گذشت تا فردای اون روز من میخواستم برم تهران. توی فرودگاه بودم که دیدم به به خانم وارد شدند! چادری بود ولی اونقدر با ناز و عشوه راه میرفت و حرف میزد که همه تو کفش بودن. روی صندلی که من نشسته بودمف، اومد صندلی اونطرفی من نشست و به صورتی که یک صندلی بینمون خالی بود.
منم اول یه کم این پا اون پا کردم و بعد از چند دقیقه ای سر صحبت رو باز کردم به صورتی که انگار تازه متوجه شدم بهش گفتم عه!! خانم شما نبودید دیروز اومدید توی اتاق انجمن؟ با ؛وش باز استقبال کرد و گفت آره من بودم شما همون آقایی؟ گفتم اره و از این حرفها و سر بحثمون شروع شد و گفت که دخترش رو آورده ثبت نام دانشگاه و از این حرفها. بعد وسط حرفها پرسید که “شما در جرگه متأهلان به سر می برید یا نه”؟ که فهمیدم یارو یه جای تنش می خاره
گفتم نه بنده مجرد هستم و اونم ادامه داد حرف زدن رو.
توی هواپیما که سوار شدیم، پیش هم نبودیم من چنتا ردیف عقب تر از اون بودم. وقتی هواپیما حرکت کرد دیدم که عقب هواپیما خالیه. به مهماندار گفتم خانم میشه ما بریم اونجا بشینیم؟ گفت اره مشکلی نداره منم فوری رفتم صداش زدم و گفتم بیا اون عثب باهم بشینیم.
رفتیم عقب هواپیما و شروع کردیم صحبت و کم کم شروع کرد به گفتن از اینکه من خیلی زیبا هستم اما شوهرم میخواست که من جلوی دوستاش لخت باشم منم اینو نمیخواستم به همین دلیل جدا شدیم و …
کمکم بحث رو کشوندم به سکس و حرفای اصلی رو زدم. میگفت که از پیرمردها خوشش میاد ولی من هی بهش میگفتم ولی نه جوون سکس نکرده خوبه خودت میتونی هرطوری خواستی تربیتش کنی توی سکس و … و خودمو میخواستم بهش قالب کنم.
در همین حال و هوا توی هواپیما یه مقدار سینه هاش رومالیدم و کوسشو انگشت کردم و … و وقتی رسیدیم تهران منو با ماشینش تا انقلاب رسوند و از هم جدا شدیم.
فرداش بهم زنگ زد و حال و احوالی کردیم و … چیز خاصی نگفت. اما عصر دوباره زنگ زد من زدم به در پررویی گفتم کی باشیم خدمتتون ببینیمتون؟ اونم گفت امشب که نه، فرداشب شام درست میکنم که بیای اینجا بمونی. منو میگی از خوشحالی داشتم پر در میاوردم! گفتم باشه قرمه سبزی درست کن میام.
فرداشب رفتم خونه اش که نزدیک چهارراه پاسداران بود، از در که وارد شدم باورم نمیشد یه تیپی زده بود که انگار بازیگر فیلمهای سکسیه! یه آرایش غلیظ و لباس توری نازک! نشستم جلوی تلویزیون و یه آب پرتقال آورد با ترس و لرز از اینکه توش سم ریخته باشه خوردم و بعد هم شام خوردیم و پریدم توی اتاق خواب از توی کیفم اسپری تأخیری رو زدم به کیرم ا وقتی که بیاد.
اومد توی اتاق و گفت لطفا سروصدا نکن زیاد چون پسرام توی اتاقشون هستن گفتم مگه پسر داری؟ گفت آره یکی بیست ساله یکی دوازده ساله! منو میگی از ترس تمام بدنم میلرزید و یاد فیلم مانی و ندا افتاده بودم و میگفتم الآنه که پسره با تفنگ وارد بشه و هردوتامون رو بکشه. اما نگو که پسراش عادت داشتن و در این شرایط تا صبح از اتاقشون در نمیومدن!
اومد توی اتاق در رو قفل کرد و نشست روی تخت کنارم. من هم بدون معطلی دست انداختم گردنش و شروع کردم به لب گرفتن. یه مدلی لب میگرفت که انگار بازیگر فیلم سکسی بوده نامرد. چون اون حرفه ای بود و من اولین سکس عمرم رو میخواستم تجربه کنم.
کم کم همونطوری که لب میگرفتم دستم رو بردم روی سینه هاش و شروع کردم به مالیدن سینه هاش. سینه های درشت و گرد و نرم داشت که حسابی حشری میکرد منو.
بعد از چند دقیقه که هردوتا لب تخت نشسته بودیم و سینه اش رو مالیدم و لب گرفتم، دیگه طاقتم تموم شد و لباس توری نازک سیاهرنگش رو در آوردم و یه دستمو گذاشتم پشت کمرش و خوابوندمش روی تخت و شروع کردم به خوردن سینه هاش.
یه مقدار که سینه هاشو مالیدم، با خودم گفتم که این زنیکه استاده توی سکس و من نباید ازش کم بیارم. پس باید چیکار کنم؟ رفتم سراغ کوسش. پاهاشو باز کردم و انداختم پایین تخت و خودم نشستم پایین تخت وسط پاهاش و شروع کردم به خوردن. وپ
وقتی کوسشو میخوردم نامرد پاهاشو به هم فشار میداد و چون کوس و کون و رونهاش تپل بود نفسم میگرفت نزدیک بود خفه بشم اما میخواستم بهش اثبات کنم خودمو لذا ادامه میدادم و حسابی میخوردم.
کم کم صداش در اومده بود و آروم آروم با ناله میگفت: بخورش بخورش…
دوباره اومدم بالا و شروع کردم به خوردن سینه هاش و کوسشو شروع کردم با انگشت تحریک کردن. اونقدر با کوسش بازی کردم و انگشتامو توی کوسش تکون دادم که دستم داشت بی حس میشد. یهویی دیدم داره تکون های عجیب و غریب میخوره و فهمیدم که داره ارضا میشه. منم سرعت تحریکش رو بیشتر کردم و هرچی انرژی داشتم گذاشتم توی دستم و با فشار کوسش رو تجریک کردم براش.
یهویی پاهاشو با فشار به هم چسبوند و دست من هم همونجا موند و گفت صبر کن صبر کن فهمیدم که ارضا شده. خواستم دستمو در بیارم که گفت چند لحظه بذار انگشتت همونجا باشه. من همینکارو کردم و بعد از چند دقیقه ای خیلی آروم انگشتامو از کوسش کشیدم بیرون.
حالا دیگه اون ارضا شده بود و وقتش بود که من ارضا بشم. برای اینکه دوباره آماده اش کنم، شروع کردم به خوردن دوباره کوسش و کم کم حشری اش کردم. یه کم که کوسش دوباره خیس شد، کیرمو گذاشتم نوک کوسش و گفتم آماده ای؟ گفت بکن توش قربون کیرت بشم من. بکن توش که مال خودته.
منم کیرمو فشار دادم داخلش. وای که چقدر داغ بود اولین باری بود که کوس میکردم و تجربه خیلی زیبایی بود. یه مقدار که کردمش، پاهاشو آوردم بالا تا بذارم روی شونه هام ولی این مدلی رو دوست نداشت. چون یه مقدار هیکلی و گنده بود، سخت بود براش درضمن پاهاش هم سنگین بود نمیتونستم وزنشو نگه دارم.
گفتم چه مدلی دوست داری، گفت من به بغل میخوابم تو از پشت بکن . خواستم همین روش رو انجام بدم اما دیدم واقعا نمیشه چون خیلی سخت بود. دوباره برگردوندمش و دوتا بالش گذاشتم زیر کمرش تا بیاد بالا و کوسش باز بشه. کیرمو گذاشتم توی کسش و شروع کردم تلمبه زدم و خوردت لبهاش و مالیدن سینه هاش.
بعد از چند دقیقه یهویی دیدم داره آبم میاد بهش گفتم چیکار کنم؟ گفت بکش بیرون من هم کشیدم بیرون و حدود یک لیوان آبم رو ریختم روی شکمش.
دیدم یهویی داره هی تکرار میکنه واااااای این همه آب رو از کجا آورده این پس؟
من هم که حسابی جوگیر شده بودم، آبها رو روی شکم و سینه هاش مالیدم و تقریبا تمام تنش رو با آب کمرم شستشو دادم. اما دیدم که وقتی سرحال اومد گفت از این کار خوشم نمیاد. بعد باهم رفتیم حموم و توی حموم بدنش رو شستم و خواستم توی حموم هم بکنمش که نگذاشت گفت نه من رختخواب رو دوست دارم.
بعد از حمام برگشتیم و یه عرق تارونه ه خیلی گرم هست و برای تقویت جنسی خوبه با دوتا موز آورد بهم داد من خوردم و تا صبح پنج بار دیگه سکس داشتیم و ساعت هفت صبح رفتم حموم و غسل کردم و برگشتم به خونه ای که توی تهران ساکنش بودم.
بعد از اون شب هم به طور متوسط هر یکی دوهفته میرفتم و یه شب خونه اش می موندم و هر شب حدود چهار پنج باری ارضاش میکردم تا اینکه کم کم بخاطر اینکه من خیلی درگیر کارام بودم بهش کم توجهی میکردم و اونم بهش برخورد و ارتباط رو قطع کرد.
هرچند الآن هم بعضی وقتها پیامک میدیم به هم و ارتباط پیامیکی داریم و میتونم رابطه رو زیادتر کنم و سکس رو شروع کنم اما چون من مشهد هستم و اون تهرانه، یه کم برام سخته لذا منم پیگیر قضیه نیستم.
امیدوارم از این ماجرای واقعی من خوشتون اومده باشه.

نوشته:‌ علی


👍 0
👎 1
90461 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

428866
2014-07-27 04:39:42 +0430 +0430
NA

اخه تو کجات دکتره عوضی بی کلاس؟؟بشدت حال بهم زن بود دیگه diablo ننویس ایکبیری

0 ❤️

428867
2014-07-27 04:52:38 +0430 +0430
NA

والا قبول که داستان واقعی بود
و تو که اصلا تجربه تو سکس نداشتی همون روز اولی تو هواپیما امار سینه و کسشو طبیعی کردی !!!

اینم قبول که تو رو دعوت کرد خونش و بهت اب پرتغال و قورمه سبی داد بخوری!!!

این رو هم میپذیرم که برای اولین تجربه در سکس کسشو خوردی و اصلا هم حالت بد نشد
ولی اخه جا کش
کمر اسب یک لیوان اب نمیده که تو یک لیوان ابتو ریختی روش…

جوگیر شدی موقع نوشتن اساسی ها :)):)):))

ننویس … وقت ملت کیر سیخ رو هم الکی نگیر

0 ❤️

428868
2014-07-27 08:50:21 +0430 +0430

کارشناسی ارشدی بعد عضو هیئت علمی شدی؟!!! کیر سگ تو کس مادر آدم دروغگو -_-
تو هواپیما که مهماندارا همش در رفت و آمدن (واقعا نمیدونم میرن ته هواپیما چه کونی میدن) تو کس مالی و سینه مالی کردی!!! بازم کیر سگ …
یه زن به قول خودت خوشگل به توی نکبت بچه دهاتی داد!!!حداقل یه بار بیا اینجا ببینی محل سگ بهت نمیذارن سوژه ی جق زدنتو عوض کنی.

0 ❤️

428869
2014-07-27 09:58:24 +0430 +0430

با ارشد عضو انجمن علمی!! کیر تو کون آدم دروغگو تا دسته، خشک خشک تازه!
تو دیگه چه جقی هستی که با نوع حرف زدن هم تحریک میشی…
عزیز جون با هواپیما اومدی تهران یا تعاونی؟؟ وقتی حرکت کرد و عقب خالی بود و…
من خیلی زیبا هستم :)))))))))))))) مردم از اعتماد به نفس کاذب در عذابن!
با هواپیما، توی هواپیما، اینور هواپیما؛ هواپیما دوست داری نه؟؟
ای بابا طرف جنده بوده که! جنده کردن دیگه تعریف نداره
بقیشو نخوندم کسخلِ روانی فقط از تاکید آخرش برای واقعی بودن، معلوم شد بد ریدی…

0 ❤️

428870
2014-07-27 14:43:41 +0430 +0430
NA

با ارشد عضو هیئت علمی شدی بچه ها جوش اوردن. بی شخصیت بازی در اوردی .حداقل می گفتی با دکترا و ۲۰ تا ای اس ای شاید می شد یک کاریش کرد. سر اینارو نمی شه کلاه گذاشت.

0 ❤️

428871
2014-07-27 15:10:23 +0430 +0430
NA

تو با همین نیمچه سواد اکابریت عضو هیئت علمی دانشگات بودی و »» از این حرفا؟؟؟
تو هواپیما اجازه گرفتی بری صندلیای اخر و »» از این حرفا؟
پسراش تو خونه بودن و زنیکه بعد شام و مخالفات بهت گفت پسراش خونن!! و »» از این حرفا!!!
د عاخه جفنگ ولد الزنا این داستان رو از کجات دراوردی؟
داستان واقعیتو من میگم!
شاگرد شوفری و این دانشجوهارو که میبینی مونده رو دلت که جاشون باشیو خودتو عضو هیئت علمی تصور میکنی
منظورت از اون خانم یه زن خرابه که تو جاده سوار کردی و منظورت از ته هواپیما همون ته کامیونه!!!
خاک بر سر متوهم بیشعورت کنن مردتیکه بیخودی
ننویس حالمون به هک خورد

0 ❤️

428872
2014-07-27 16:02:34 +0430 +0430
NA
  1. کیرم تو مغزت که مثل فیلم هندی واسادی کس شعر نوشتی و دستت به کیرت بود حرومزاده. بعد کونی، هواپیما مگه خونه خالیه تو بری تهش زن مردم و بمالونی؟!
  2. کیرم تو دهنت (همینجوری)
  3. آخه دیوس همه عالم، زنیکه دو تا پسر داشته (21 ساله و 12 ساله) ، بعد اینا بوق بودن که تو نصف شب پا شدی رفتی اونجا شام خوردی بعد رفتی تو اتاق زنه رو 5 بار کردی!! بعد رفتی تو حمام و اونجا هم مالوندیش و صبح ساعت 7 دوباره رفتی حمام غسل گرفتی!!! تو این همه مدت این پسرای کونیش داشتن میدادن که متوجه تو نشدن؟!
  4. “گفت بکش بیرون من هم کشیدم بیرون و حدود یک لیوان آبم رو ریختم روی شکمش.” کس مغز، کیر افلاطون تو دهنت اگه تو راست نگفته باشی.
  5. “با ترس و لرز از اینکه توش سم ریخته باشه خوردم و بعد هم شام خوردیم”…کس کش مگه دختر 14 ساله ای که سم بریزه توش بیهوشت کنه و بخواد بعد بکنتت؟!
  6. “. بعد باهم رفتیم حموم و توی حموم بدنش رو شستم و خواستم توی حموم هم بکنمش که نگذاشت گفت نه من رختخواب رو دوست دارم.”…کیرم تو جد و آبادت، لاشی تو نصف شب رفتی باش حموم بعد هنوز پسراش تو اتاق بودن، عادت ماهانه داشتن مگه؟! عادتشون این بود که تو اتاق میشستن مامانشون کس میداد؟
  7. " و تا صبح پنج بار دیگه سکس داشتیم" . کیرم تو مغزت حتما تو این 6 بار سکست همش یک لیوان آب از کمرت اومده، آره؟ بگو آره دیوس.
  8. . “و وقتی رسیدیم تهران منو با ماشینش تا انقلاب رسوند و از هم جدا شدیم.” این جنده حتما ماشینشم اون بالای صندلیش تو هواپیما گذاشته بود که بعد تو رو رسوند آره؟!!!
  9. امیدوارم از این ماجرای واقعی من خوشتون اومده باشه." ما که خوشمون نیومد، اما کس ننه ی آدم دروغ گو.
0 ❤️

428873
2014-07-27 16:40:02 +0430 +0430
NA

" دوران کارشناسی ارشد بودم و توی دانشگاه یکی از شهرهای دور درس میخوندم.">>>در ادامه>>>“من در اون دوران عضو انجمن علمی بودم”>>>دوستان این جقی دانشجوی ارشد بوده یعنی هنو مدرکشم نداشته بعد عضو هیئت علمی شده :|
با توجه به نظرات و همین جمله بالا نخوندم :| بشدت تخمی زر زدی :|

0 ❤️

428878
2014-07-27 18:42:19 +0430 +0430
NA

به بازیگر فیلم های سکسی میگن پورن استار …
تو که چس مثقال سواد نداری چرا میای گوز گوز میکنی اینجا!?ها?! کونت میخاره?
اگه میخاره به کوس شر نویسیت ادامه بده بخارونیمش…

0 ❤️

428879
2014-07-27 18:47:42 +0430 +0430
NA

نقد داستان با …leobash
ایول واقعا جالب بود

0 ❤️

428880
2014-07-27 20:24:21 +0430 +0430
NA

بعد اونوقت پسراش عادت داشتن شب یه مرد غریبه بیاد پیش ننشون بخوابه؟ عجب !!!
واقعا داستان کیری بود

0 ❤️

428881
2014-07-27 20:44:40 +0430 +0430
NA

یعنی ببین چه ریدمانی زدی که دوستان انقد زیبا ریدن بهت. اصن حال کردم با کامنت ها . ای ول دوستان . دمتون گرم. انوهه نکته رو خوب اومدی. ROFL

0 ❤️

428882
2014-07-27 21:05:53 +0430 +0430
NA

مخلصه parvazzi عزیز

0 ❤️

428888
2014-07-28 03:45:00 +0430 +0430

من کاری ندارم فشم بهت نمیدم اما جهت اطلاع هرکسی یه بار سوار هواپیما شده باشه میدونه نصف هواپیما هم خالی باشه تو هواپیما نمیشه کسی رو مالوند بخصوص تو پروازای داخلی…پس کیرم تو ملاجت جلقی عقده ای…ااا ببخشید قرار بد فش ندم ولی خب دادم دیگه پاکش نمیکنم.

0 ❤️

428889
2014-07-28 06:58:35 +0430 +0430
NA

کیر اعضای هیءت علمی دانشگاه تو کونت که داستانت دروغی بیش نبود

0 ❤️

428890
2014-07-28 08:17:10 +0430 +0430
NA

بیچاره نگفت که هیئت علمی بوده چرا الکی فحش میدین بهش؟ گفت عضو انجمن علمی بودم اصلا میدونین انجمن علمی چیه؟ تو هر دانشکده بچه های هر گروهی یه انجمن تشکیل میدن و فعالیت علمی و مجله دارن. میکنن هیئت علمی که نیستن… داستانا رو دقیق بخونین بعد فحش بارون کنید طرفو

0 ❤️

428891
2014-07-28 16:22:57 +0430 +0430
NA

هواپیما حرکت کرد…؟ biggrin dash1 dash1

0 ❤️

428892
2014-07-28 18:29:47 +0430 +0430
NA

خیلی کس کشی
داستانو نخوندم ولی همینجوری دوس داشتم فش بدم sorry2

0 ❤️

428893
2014-07-28 23:09:27 +0430 +0430

فقط باید بگم گورخر مادرت بگاد که چوری پاره بشه که نتونه امثال تو دیوس دروغگوی عقده ای جقی رو بوجود بیاره

0 ❤️

428894
2014-07-29 01:04:17 +0430 +0430
NA

خیلی افتضاح بود تو رفتی تو خونه پسرشم بود 22 ساله … بعد 6 بار ارضا شدی؟تو که اسپری تاخیری میزنی چطور تا 6 بار دوام اوردی

0 ❤️

428895
2014-07-29 06:48:40 +0430 +0430
NA

اخه مگه هواپیما چقدر توی آسمون بود که کم کم بحث رو کشوندی،بعدش رفتی سراغ سینه هاش،بعدش دست بردی توی کسش.لامصب همه این کارا رو واقعا واسه اولین بار میشه ظرف مدت تقریبا یه ساعت انجام داد؟

0 ❤️

428896
2014-07-29 10:25:52 +0430 +0430
NA

کیرم دهنت آدمی که 35 سالشه و اولین سکسشه …
معلومه که جقیه و اینم فانتزیه جقشه

0 ❤️

428897
2014-07-29 11:35:24 +0430 +0430
NA

Leobash یدونه ای تو نظر دادن

0 ❤️

428898
2014-08-08 15:42:29 +0430 +0430
NA

سگ بشاشه به انگشتات اينقدر جغ زدي مخت گوزيده. ديگه ننويس جاكش

0 ❤️