از چت تا سکس اول

1394/01/05

دوستان این داستان کاملا واقعیه امیدوارم که لذت ببرید(اولین باره که مینویسم) نظر یادتون نره…چون مقدمه داستانای دیگه است خیلی وارد جزییات نمیشم اما همش راسته
مقدمه
اسمم امیره.18 سالمه.اهل تهرانم.تو یه خانواده کاملا مذهبی بزرگ شدم.به خاطر همینم نمیتونستم تو محل دختر بازی کنم چون خانوادمون رو همه میشناسن. به همین خاطرم تو چت روم های مختلف میگشتم تا شاید فرجی بشه و بتونم یکی رو تور کنم.گاهی اوقاتم با دخترا سکس چت میکردم.و بعدشم جق میزدم اما ارضا نمیشدم.

اصل داستان
این داستان مال یکساله پیشه… تابستون بود و منم توخونه بیکار نشسته بودم.رفتم تو یکی از این چت روم ها و با یه پسره به اسم محمد اشنا شدم. من 17 سالم بود و اون 31 سالش یکم با هم تو خصوصی چت کردیم و فهمیدم که مغازه لوازم ارایشی داره و اتفاقا همشهری هم هستیم.بعد از چند روز اشنایی و چت کردن سفره دلم رو براش باز کردم و گفتم که مشکل دارم و دیگه از جق خسته شدم و دوست دارم سکس کنم اما به خاطر خانوادم شرایطشو ندارم.کاش یکی بود که کمکم میکرد… اونم گفت که شاید بتونه کمکم کنه منم واقعا خوشحال شدم و کلی اصرار کردم که هرچه زودتر برام جورش کنه. محمد:مکان داری برات یه دختر جور کنم من:داداش اگه مکان داشتم که نصف مشکلم حل بود.نه ندارم جون من یه کاریش بکن محمد:یعنی یه رفیقم نداری که بتونه خونه خالی بهت بده من:به جون خودم ندارم داداش محمد:باشه بذار ببینم تا فردا میتونم کاری برات بکنم یا نه من:دمت گرم داداش خیلی باحالی محمد:فرداظهر بیا چت روم تا خبرشو بهت بدم من:ممنون داداش دمت گرم فرداش تا لنگ ظهر خوابیدم و ظهر پاشدم و دست و صورت نشسته رفتم سراغ گوشیم.محمد انلاین بود.بدون احوال پرسی گفتم: من:داداش چی شد؟؟؟؟؟؟؟ محمد:فکر کنم حله مکانم جور شد من:خیلی باحالی دمت گرم.حالا باید چیکار کنم محمد:هیچی شمارتو بده چندتا عکسم از کیرت بده من:باشه داداش این شمارم 093عکس دیگه برا چی محمد:گیرداده میگه عکس کیرشو اول باید ببینم منم عکس ها رو براش فرستادم و بعد یک ربع گفت که خانوم پسندیده ،فردا ساعت 1 بیا فلان جا.منم رفتم حموم و حسابی پشمای همه جامو زدم. تو این حین همش به خودم میگفتم که نکنه مارو خفت کنن و …راستش خیلی میترسیدم اما همون قدر که میترسیدم دوست داشتم سکس رو تجربه کنم دیگه دل رو زدم به دریا و راه افتادم.قبلش دوتا موز خوردم که کم نیارم. رسیدم اونجا و محم اومد دنبالم، سوار تاکسی شدیم و رفتیم محله اون زنه که از ایستگاه تاکسی تا خونشون 10 دقیقه پیاده روی داشت. تو راه بهش گفتم داداش ترخدا نبری مارو خفت کنی اگه پول میخوای یگو بهت بدم فقط مارو اذیت نکن یهو دیدم ناراحت شد و گفت اولا من تو رو جای داداشم دونستم که اوردمت اینجا.دوما ما همشهریمون رو اذیت نمیکنیم خیالت راحت سوما حق میدم بهت اما اصلا نترس اعتماد کن من:اصلا چرا قبول کردی که منو ببری اونجا؟ محمد:راستش یاد دوران نوجوانی خودم افتادم که خیلی تو کف کس بودم.اون موقع کسی نبود که به من کمک کنه اما با خودم گفتم من که میتونم به این کمک کنم.اخرشم تصمیم گرفتم بیارمت اینجا تا دیگه تو کف نباشی. … وارد اپارتمان شدیم.یه اپارتمان تازه ساخت و نیمه کاره بود.راستش ترسم دوبرابر شد.گفتم کارم تمومه.دستم رو گرفت و گفت بیا.نترس نمیخورمت که… رفتیم طبقه دوم اون جلوتر از من رفت.جلوی در یه جفت کفش پاشنه بلند قرمز بود.زنگ در رو زد یه خانوم میانسال اومد درو باز کرد که بعدا فهمیدم 35 سالشه. بدنشم نیمه برهنه بود.خوب نتونستم ببینمش اخه پشت محمد ایستاده بودم. رفتند تو ،منم کفشمو دراوردم و رفتم تو اون دوتا شروع کردند به لب گرفتن طرف اسمش مریم بود تا منو دید بهم دست داد و منو به سمت اتاق خوابش راهنمایی کرد. قیافه خوبی نداشت.هیکلشم خیلی خوب نبود یکم توپول بود و استیل بدنش هم معمولی بود اما سینه های بزرگی داشت. رفتم تو اول خودش لخت شد بعد بهم گفت که لخت بشم.منم لباسامو کامل دراوردم. نشست روی تخت و پاهاشو از هم باز کرد محمد که تکیه داده بود به چهارچوب در اتاق خواب بهم گفت که شروع کن.بخور براش منم همینطور چند ثانیه به مریم نگاه کردم و دوست نداشتم کس بخورم.یهو مریم گفت راستی این بار اولشه نه منم فوری گفتم اره گفت اشکال نداره پسرجون بیا بخواب رو تخت.منم رفتم و دراز کشیدم.نشست جلوی کیرم و شروع کرد ساک زدن.خیلی حرفه ای میخورد.خیلی حال میداد اما زیاد برام ساک نزد شروع کرد برام جق زدن که محمدم لباساشو دراورد و اومد اول یکم اون باهاش عشق بازی کرد بعدش نوبت من شد خیلی اروم شروع کردم ازش لب گرفتم هنوز یکم تو شک بودم چون بار اولم بود مریم بلند شد و برام یه کاندوم اورد تا بکشم رو کیرم منم که تاحالا از کاندوم استفاده نکرده بودم نتونستم بذارمش همش می افتاد. مریم یه پوزخندی زد و کاندوم رو برام گذاشت و به کس و کونش یکم کرم زد و به پهلو خوابید. محمد جلوش خوابید و کیرشو گذاشت تو کسش منم پشتش خوابیدم و کیرمو اروم کردم تو سوراخ کونش جفتمون شروع کردیم به تلمبه زدن اولش اروم تلمبه می زدیم بعد سرعتمون رو زیاد کردیم تو حال خودم نبودم خیلی حال میداد. نزدیک ده دقیقه همونطوری تلمبه زدیم و مریمم از اوج شهوت اه و ناله میکرد که این منو خیلی حشری میکرد بعد ده دقیقه من گفتم که خسته شدم و نشستم لبه تخت که محمد مریم رو طاق باز خوابوند و کیرش رو دوبازه کرد تو کسش و منم شروع کردم به خوردن سینه هاش و محمدم تندتند تلمبه میزد .بعد 5 دقیقه صدای جفتشون رفت بالا .منم داشتم سینه های مریمو گاز میگرفتم که جفتشون ارضا شدن چند دقیقه بعد محمد پاشد و لباساش رو پوشید حالا نوبت من بود… حالت سگی گرفت و منم حدود یک دقیقه از کون کردمش که گفت دردم گرفته و بکن تو کسم. منم خوابیدم روشو کیرمو تا دسته کردم توش و شروع کردم تلمبه زدن سرعتم رو زیاد کردم، صدای تلپ تلپ تلمبه زدنم اتاق رو برداشته بود. داشت دوباره اه و ناله اش شروع میشد که منم با صدای تلپ تلپ و ناله های سکسیه مریم داشتم ارضا میشدم که کاندومم رو دراوردم و ابمو ریختم توش بعدش مثل جنازه افتادم رو تخت خیلی حال داد ازش خداحافظی کردیم و رفتیم بیرون که من از محمد پرسیدم این شوهر و بچه نداره؟ که گفت طلاق گرفته و دوتا هم بچه مدرسه ای داره که جفتشون صبحی هستن اینجا هم که دیدی پاتوق خیلی هاست… موقع برگشتن به خونه همش با خودم کلنجار میرفتم که چرا اینکارو کردم اخه احساس گناه میکردم.

دوستان این اولین سکس من بود و ورود من به دنیای سکس که البته خودم بدون جزییات نوشتم چون در واقع مقدمه داستانای دیگه است که قراره با اب و تاب تعریف کنم اگه خوشتون اومد بگید تا ادامشو بنویسم. ببخشید اگه وقتتون رو گرفتم.

نوشته: امیر چتی


👍 0
👎 0
19513 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

456772
2015-03-25 18:29:41 +0430 +0430

قديما داستانارو ميذاشتن طرف جقش بگيره الان ميذارن انش بگيره.

0 ❤️

456773
2015-03-25 19:37:33 +0430 +0430
NA

جغی ، کاندوم رو در اوردی و آبتم ریختی توش ؟ ماذا هذا فازا ؟ وات دِ فاز ؟ کمتر جلق بزن . سلولهای خاکستری مغزت هم دیگه جغی شدن !!!

0 ❤️

456774
2015-03-25 23:40:06 +0430 +0430
NA

ادامه بده، بد نبود.

0 ❤️

456775
2015-03-26 07:12:48 +0430 +0430
NA

کون کردن کار مردان خداست شما که دفعه اولت بود چطور توسنتی به خوبی به این همه عرفان برسی که بزاری و در ضمن ساختمان نیمه کاره افغانی داره تو چطور کونت رو اونجا به عنوان یک همشهری به حراج گذاشتی و دادی ای کونی خالی بند

0 ❤️

456776
2015-03-26 08:10:41 +0430 +0430
NA

ای کیرو بگایی تو گی جون ,رفتی بایه مرد 35ساله توچت روم رفیق شدی اول یه کون خوشگل بهش دادی مومن ,بعد تو رابرد توی یه ساختمان نیمه کاره چندتا افعان جرت دادن واومدی توشهوانی سلولهای پوکیده مخت رابه کار بستی وهرچه اراجیف بود بافتی ,برو دادا مومن ومدهبی من برو توخلوتت اچنان چلق بزن تا کونت پاره پوره شه ودوباره هم داستان ننویس چون سری بعد میدونم بهت چه بگم

0 ❤️

456777
2015-03-26 13:13:10 +0430 +0430
NA

دفعه اولت بود و 10 دقیقه از کون کردیش ؟؟… بعدش هم کاندوم را در اوردی و ریختی تو کسش اونوقت فلسفه کاندوم اینجا چی بود؟؟؟ پاشو عمو برو کونت را بده

0 ❤️

456779
2015-03-26 13:52:56 +0430 +0430

فک کنم این اسمارو اشتباه نوشته اسمه داستان کون دادن من به مرد چت رومی بود biggrin اسمه مریمه هم اکبر آغا کیر کلفت بوده lol چیه خب یکم حقیقتو تغیر داده دیگه بدبخت کاری نکرده…

0 ❤️