اصل مطلب

1402/10/12

داستانی که تازه از تنور بیرون اومده
اشکان کسی که همه یه پسر آروم میشناسنش و خانواده بهش اعتماد دارن
۱.قرار بود بعد از کلاب بریم خونه که مامانش بهش زنگ زد گفت میاد دنبالش
عسل یه سال ازم بزرگتره و هشت ساله همسایه ایم توی کل مجتمع ما که شبیه خانه ی سالمندان منو عسل فقط سنمون زیره بیسته ما همیشه تو حیاط با هم بازی میکردیم همیشه یا من خونه ی اونا بودم یا اون خونه ی ما
۲.وقتی تنها شدم که همسایه ی بالایی مونم رفت و من موندم و بازی های انلاین زندگیم از هر روز کلاب رسیده بود به سیستم و اینستا
۳. بعد از سه ماه عسل بهم پیام داد که تولد پیمانه تو باید بیای کلی تعریفو کردم و باید باشی و کلی اصرار
۴.شب تولد رسید اماده شدم یه لباس رسمی پوشیدم کت تک . ورنی . تیشرت سفید ماشین بابا رو برداشتمو.
۵.فضا خیلی سنگین بود خیلی سخت ارتباط میگرفتم تا سلام کردن تموم میشد فقط سکوت بعد از چه خبر و سلامتی مونده بود تو تمام زندگیم اولین باری بود مهمونی میرفتم خیلی از پسرا خوشو بش و با دخترا لاس میزدن
من لیوانو بر می داشتم میرفتم بیرون سرد میشد میومدم داخل دوباره همین
۶.زمانی که اومدم داخل عسل دویید سمتم بغلم کرد و منو به پیمان معرفی کرد خیلی به هم میومدن دوتا ادم خوش خنده و پر انرژی
۷. آخر شب موزیک و آوردن تو حیاط اتیش روشن کردن همه نشسته بودن دور اتیش خیلیا حالشون بهم خورد و آروم آروم دونه دونه رفتن داخل یکی دو ساعت بعد از کلی تعریف و حرف ها و درد و دل یخ منم شکست و دو تا تیکه خوب پروندم و بلند شدم رفتم سمت ماشین که علاوه بر کادوی پیمان یه گیفت کوچیک برا عسل بیارم
۸.چند قدم دور شدم یکی صدام زد گفت میرید سمت ماشین گفتم آره گفت منم با شما بیام سرمو به سمت راست پایین مایل کردم لبخند زد منم راهمو گرفتم و
۹اول یه قدم ازم فاصله داشت قدم هاشو تند براشت رسید بهم گفت چرا میدوویی منم ببر با خودت خب ترسناکه شونه به شونه باهام اومدیم هیچی نگفتیم تا رسیدم به ماشین کادو رو برداشتم وایسادم تا بیاد از شاسی بلندش پیاده شد دورش پتو بود پاهاش لخت دامنش اومد بالا رفتم سمتش گفت دیگه خسته شدم لباس مجلسی رو عوض کنم چیه این اشغالا صندوق عقبو با ریموت زد تا کمر رفت تو کیفشو بیاره من ۱۸۰ دارم میخورد زیره ۱۷۰ باشه اندام اسکینی ولی باسن عالی تو پر نه بادکنک مست بودم نتونستم نگاهو جمع کنم تا اومد بالا یه لبخند زد گفت کجایی گفتم بخدا که نمیدونم گفت من میرم تو ماشین لباس عوض کنم تو اگه دوس داری برو من میام گفتم نه من وایسادم تا تو بیای گفت اوکی و رفت تو ماشین دو قدم دور شدم داشت لباسشو در میاورد مو های فر و کوتاه داشت دستای کشیده شونه های سفید تیشرت صورتی ای پوشید تا برگشت چشم تو چشم شدیم گفت بیا بدبخت یخ زدی بیرون منم رفتم نشستم صندلی راننده نگاهم که رون پاش افتاد کیرم شروع کرد سر تا پاشو دید زدم ناخون پاش کاشت مشکی بود براق قد کشیده تا به خودم اومدم دیده داره نگام میکنه منم دارم پاهاشو میبینم سرشو کج کرد تو چرا تنها اومدی باغ گفتم مامانم باهام نیومد خندید گفت منم با یه الدنگ اومدم مرتیکه بد مست بمیره الهی گفتم اره دیدمتون گفت پس داشتی اول مجلس منو دید میزدی گفتم نه دقیقا. اولش گفت اون ماشینه توئه؟ رومو کردم سمت پنجره تا برگشتم صورتشو اورده بود کنار صورتم جا خوردم ازم خندید با انگشت اشاره به نشونه ی تهدید گذاشت وسط قفسه ی سینم گفت دفه ی اخرت باشه منو دید میزنیا منم کاملا جدی گفتم با دست با من صحبت نکن تا جمله ام تموم شد لبخند زدم گفت دیوونه کشیدم سمت خودش لبامون تو هم قفل شد
۱۰.اولین بوسه سی ثانیه طول کشید قلبمون داشت تند تند میزد ول کرد تو جعبه چیه گفتم یه هدیه ی قدیمی گفت برا کیه گفتم الان فرقی نمیکنه میخوای برا تو گفت اره باز کردم تا دید تعجب کرد گفت این چیه گفتم سنگه گفت واقعا خلی سنگ چیه گفتم این داستان داره( قسمت۲) گفت بزنم با همین تو سرت گفتم اگه نمیمیرم! بلند شد گفت بدو بیا عقب رفتیم عقب منو خوابوند صندلی عقب خودش افتاد روم دستم دور کمرش بود دست او دور سرو گردنم مث ماهی روم لیز میخورد کلی لب گرفتیم به هم مالیدیم صدای اهوم میومد ازش فقط بلند شد ضبط رو روشن کرد صداشو یکم برد بالا کل شیشه های ماشین بخار گرفته بود اومد شلوارمو باز کرد منم سریع تیشرتشو در اوردم زیره تیشرتش دوتا ۷۵ صورتی سر بالا داشت داشتم چاکشو نگاه میکردم کمربندو ول کرد با سینه اومد تو صورتم منم لیس میزنم دست انداختم بند سوتینشو باز کردم ممه اش خود تو صورتم داشتم چاکشو لیس میزدم حشر ازش میبارید دست بردم سمت کمرش انداختم لای باسنش پاش سفت شد تا رسیدم به پایین کسش کی هوا کشید داخل گفت هههههههههه فاصله گرفت تو چشمام زل زد زد تو سینه ام رفت شلوارمو در اورد سلطان ااومد بالا یاد تشنه های سومالی افتادم خیلی وحشی شروع کرد دست کردم تو موی فرش گرفتم چشاش خیلی سکسی افتاد به نگاهم سرشو گرفتم تو ته کردم چهار پنج سانیه نگه داشتم سرشو تکون اومد بالا یه نفس عمیق کشید اوق زد نشست رو پام گردنمو گرفت لب گرفتیم دهنش کاملش خیس بود خیلی حال کردم وسط لب دست بردم شرتشو در اوردم تا لبه ی کسش خودشو کشید بالا تا اخر اوردم نشست رو کیرم دوتا دریا به هم رسیدن داشو سفت گرفت یکم رفت بالا دستش کیرمو گرفت دم کسش خودشو ول کرد تا ته نشست توش یه جیغ ممتد اون زد یه اه بلند ام من کشیدم اوفتاد تو بلغم اروم اروم بالا پایین شد منم اروم اسپنک میزم دستمو بردن دوره باسنش کشیدنش بالا خودمم سر خوردم یکم پایین شروع کردم به تلمه زدن خیلی تند تا ته نرفته میوردم بیرون داشتم اروم اروم میشدم شل کردم بغلش کردم بوس و دوباره امین روند دو سه بار را تمام فشار زدم تا ته نشست پاش جمع شد شروع کرد به لرزیدن صدتش ارتعاش داشت گفت اگه اومد نریزی داخل بدنش شل شد منم اروم برگردوندمش به کمر روم خوابید با سینه اش ور رفتم با لبه های کسش هم من مست هم اون مست پاهاشو دادم بالا گذاشن رو صندلی دستمو خیس کردم کشیدم به سوراخ کونش ناله اش عوض شد گفت تورو خدا منم آروم ماساژ دادم و شروع کردم به قربون صدقه رفتن سر کیرمو خیس کردم با خیلی آروم کردم داخل مشخص بود چه کاره هست اوردم بیرون دوباره خیس کردم سروش کردم داخل نک سینشو سفت گرفتم ناله کرد کیرمو با فشار کردم تو ناله اش تبدیل به جیغ شد داشتم میکشیدم بیرون میگفت تو رو خدا تو رو خدا شروع کردم به تلمبه زدم سه چهار دقیقه بعد ابم اومد ریختم تو شل شدم چند دقیقه کیرم تو کونش بود تکون نمیخوردیم

نوشته: اشکان


👍 3
👎 5
17501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

964991
2024-01-03 04:37:52 +0330 +0330

کصشعر

0 ❤️

965046
2024-01-03 15:32:04 +0330 +0330

نتیجه اخلاقی مهم اینکه ایشون شاسی بلند دارن

0 ❤️

965061
2024-01-03 18:52:06 +0330 +0330

۱.تو کلاب گیرت بیارم میکنمت
۲.تنها باشی میکنمت
۳.بعد۳ماه میکنمت.
۴.شب تولد تو ماشین بابات میکنمت.
.
.
۱۰.درعرض ۳۰ ثانیه تا ب خودت بیای میکنمت.

0 ❤️