۱۲سالم بود ک با پدرم رفته بودم شهرستان، پدرم بخاطر امور زمینهاش از صبح میرفت حومه شهر و من خونه ی دختر عمه ام ک اونم یه دختر ۵ ساله داشت میموندم، یه روز که ۲تا دختر عمه دیگرمم اونجا بودن و با بچه ی ۲تاشون بازی میکردیم دختر عمه بزرگه رفته بود توی فاز اینکه اگر پسر بسن بهمن بادختر من سکس بکنه و بچه دار بشن چقدر بامزه هستو… از این دری وریا و در مورد زنانگی صحبت میکرد و هی بمن نگاه میکردن و …که تهش ظهر بعد از ناهار که کوچیکا خواب بودن منو لخت کردن و ۳تایی به من ور میرفتن و منم که دست خودم نبود راست کرده بودم و اونا میخندیدن، بالاخره پیشنهاد یکیشون بزرگه منو کشید رو خودش، که با من سکس کنه ، من فهمی نداشتم و فقط راست کرده بودم و دولمو میکرد تو کوسش و میگفت تکون بوده و همگی میخندیدن، ذهنم از اون سال درگیر بود و کلا چیزی به کسی نگفتم، گذشت تا من توی کیش برو بیایی داشتم و خانواده گفتن که ۳تا دختر عمه اومدن کیش، از قبلم با هم سفر میرفتن. وقت خوبی بود، پیداشون کردمو و بردمشون خونه خودم، شبش بساط راه انداختم و ۳تاییشون تقریبا به قول امروزیا میلف بودن، کباب و ویسکی خارجی و … اونم چترباز و مفت خور، دادم بخوردشون، مست و پاتیل، خنده و شوخی، ی بازی راه انداختم ک هرکی باخت یه تیکه لباس در میاره، شروع کردیم و نیم ساعته رسید ب کرست، مست بودن و ادامه دادیم و لختشون کردم، ویاگرا خورده بودم که کمرم سفت باشه هر ۳تاشون بکنم، بزرگه رو بهش ور میرفتم و پا نمیداد به دادن ولی بالاخره رفتم لای پاش و کیر چربمو کردم توش، فقط به انتقام فکر میکردم، اون یکیا خیره نگاه میکردن و یکم مستی از سرشون پریده بود، رفتن تو اتاق، فقط تلمبه میزدم اونم زر زر میکرد و میگفت شوهر دارم و بده و فلان و … خوب که جرش دادم ، بلند شدم دوربین که کار گذاشته بودم رو وصل کردم به تلویزیون و لحظه لخت شدن و کردن اولی رو که نگاه میکردن رو بهشون نشون دادم ، رنگشون پریده بود، داستان رو یادآوری کردم که الان یا میدید یا تیکه هاشو به شوهراتون نشون میدم ،اولیتون که کونی بازی درآورده بود کردم شما ۲تا هم میایید اینجا لخت میخوابید هر ۳تاتونو میکنم فیلمو پاک میکنم، با التماس و خواهش، اومدن، کیر شق و چرب رو تو کوس هر ۳تاشون تلمبه زدم، خصوصا دومیشون که وسواسم داشت، گفتم ساک بزنید که آب کوسشون تو حلق هم بره، نیم ساعتی با غیض کردمشون و آبمو تو کوس اولی آوردم وادارشون کردم کوس همو بلیسن، انگشت تو سوراخ های هم بکنن تا شارژ شدم گیرم رو اولی بود، گفتم دولا شو و کونش رو دستمالی کردم میگفت تا حالا کون نداده و با وازلین چربش کردم و به زور چپوندم تو کونش، ۱۰تایی تلمبه زدم و کیر گوهی رو کردم تو کوس وسواسیه، آبم رو هم توش آوردم و سوارشدن کردم بردم دم جایی ک اول اقامت داشتن عین سگ انداختمشون پایین، گفتم تا شما باشید با بچه مردم کونکونک بازی نکنید جندها.
نوشته: بهمن
مطمئنی اونایی که لختت کردن باهات ور رفتن پسر بودن؟؟ 😛 😎 😀 👿
بهمین راحتی هر3رو گاییدی و رفت؟؟ ماهم گلابی!!!
کص خول اینکه چیزی نیست من شنیدم تو کیش دلفینا هم پرواز میکنن
ولی اینکه تو یه جمع دخترونه گیر بیفتی و سنت کم باشه قطعا از سر کنجکاوی دست مالیت میکنن ، واسه من این اتفاق توسط دو تا دختر داییم افتاده البته این واسه خیلی سال پیش هست
عجیبه
بچه بودی کسشون گذاشتی بعد آمدی دوباره کسشون میکنی میگی انتقام گرفتم
این از نوع انتقام های سخت هست
اگزور لندیگرافای کیش تو سربالایی مادرت
اخه گوز مغز این چ کسشعریه
اومدی ی جقی زدی مزخرفات ذهن مریضتو ننویس
آخه ملجوق ویاگرا از نزدیک دیدی که کس میگی باعث سفتی کمر میشه ؟ ویاکرا فقط باعث راست شدن میشه
تخیلات تهوع آور یه ملجوق کس ندیده
ویاگرا خورده بودم که کمرم سفت باشه هر ۳تاشون بکنم
جلالمجلوق! 😒
ریدم تو سرت با این کسشر گفتنت
کردن دختر عمه مشکلی نیس ولی داستان تخمی تخیلی تو مث قیافت کیری بود
کج بشین و راستش بگو اول شوهر عمه ترتیب تورو داده یا شوهر دختر عمه ها که این کسشعر رو سر هم کردی؟
یه کصشرای تخیلی تو این سایت میبینم که از خوابهای منم عجیبتر هستن. فقط میتونم بگم آورین 🥴