اولین بار زن لخت دیدن و کف دستی

1402/01/16

آرش متولد۵۵
سال۱۳۶۹
داستان زیاد سکسی نیست اول مهر بود بافرشید همسایه و همکلاس جلو مدرسه قدم میزدیم اول نظری رفته بودیم با صد متر فاصله دبیرستان دخترانه بود ولی کی جرات داشت طرفش بره ده تا مامور انتظامی جلوش وایستاده بودن اونزمان راهتم جلو مدرسه دخترانه بود باید کج میکردی ۵۰۰ متر اضافه میرفتی که گیر نیفتی بگذریم از دور به دخترها نگاه میکردیم که فرشید بی مقدمه گفت آرش تو آبت میاد من تابستان سال قبل همونطور که قسمت قبلی گفتم بالغ شده بودم گفتم آره تو چی گفت آره چند روز پیش شدم یاد اونروز رو پشت بوم افتادم که فرشید از فکر درم آورد تو خواب شدی تو گفتم نه بیدار بودم گفت من تو خواب شدم ولی اونقدر کیف میداد که بیدار شدم گفتم منم یه بار تو خواب شدم خیلی کیف داره گفت الان جق یا بقول ترکها کفلمه میزنی هم نخواستم خودم رو بی اطلاع نشون بدم هم واقعا نمیدونستم چجوریه البته به نوعی خود ارضایی میکردم یعنی هر چند روز یه بار که شهوتی میشدم رو شکم میخوابیدم به مهدی فکر میکردم خودمو فشار میدادم به تشک تا ارضا میشدم ولی تا اونروز با دست جق نزده بودم در جواب فرشید گفتم نه خوشم نمیاد فرشید تو جریان اینکه مهدی رو قبلا میکردم بود گفت آره ما که پسر خاله کونی نداریم باید کفلمه بزنیم گفتم نه یه ساله ارتباط ندارم میدونی که کلا با خالمینا قطع ارتباط کردیم خاله پارسال تو همون تابستونی که من تهران بودم با شوهرش آشتی کرده بود و به اصرار شوهرش اون خونه رو اجاره داده بودن و به تالش رفته بودن و اجاره نشسته بودن منم تو یکسال گذشته دست از پا خطا نکرده بودم گفتم تو چجوری شد خواب دیدی اولین بار گفت قسم بخور یه چیزی بگم یه کسی نمیگی قسم خوردم گفت راستش بعد از ظهرش فرشته رو تو حموم دیدم لخت لخت اونجا اونقدر جق زدم دیگه کیرم قرمز شده بود شب که خوابیدم تو خواب دیدم ممه های یه زن رو دارم میخورم که ارضا شدم گفتم چجوری تو حموم فرشته رو دیدی گفت پنجره حمومشون بین خونه ما و اوناست دیگه هر دو بهم خیره شدیم و لازم به گفتن نبود که هر دو به چی فکر می‌کنیم فرشته دختر همسایه دیوار به دیوار فرشید بود با ما تو یه کوچه بن بست بین دو خونه یه دیوار کوتاه بود و فاصله دو خونه کمتر از ۴۰ سانت جوری که ما با اون سن راست رو دیوار نمیتونستیم بریم از دو طرف هم بسته بود از خونه فرشید یه پنجره آشپزخانه به اونجا راه داشت و دو تا پنجره حمام دستشویی از خونه فرشته هم فقط پنجره حمام اون قسمت چون در و راه نداشت پرشده بود از علفهای هرز فصلی بلند که باهاشون جارو درست میکنن فرشته یه دختر خوشگل و توپر بود و سنش بیشتر از ما بود اگر اشتباه نکنم متولد ۴۷ بود فکر کنم همسن یکی از داداشام بود اونزمان میشد ۲۲ ساله از اونروز ما تو کوچه فقط می‌خواستیم بفهمیم فرشته کی میخواد حموم بره و اگر رفت چجوری مامان فرشید رو دور بزنیم از پنجره آشپزخونه بریم رو دیوار شاید یه ماهی طول کشید که فهمیدیم بله داره حموم‌میره مادر فرشید تو خونه آرایشگری می‌کرد و اکثرا سر پسر بچه ها رو هم اصلاح می‌کرد یکی از بچه های محل رو قانع کردیم بیاد اصلاح البته بهش گفتیم میخوایم نخود کشمش کش بریم به تو هم‌میدیم یکم قبل رفتن فرشته به حموم اومد اصلاح ماهم سریع رفتیم رو دیوار و آروم رفتیم جلو پنجره که دیدیم دل غافل پنجره بستست عصبی گفتم اینکه بستست فرشید گفت بخدا همیشه باز میذاشت گفتم دیگه پاییزه هوا سرد شده بیا تا مامانت برنگشته بریم که پنجره باز شد قلبم با صد تا میزد عین سگ میترسیدم ولی بالا خره اول فرشید آروم سرکی کشید و در گوشم گفت پشتش به پنجره است منم آروم سرم رو بردم فرشته زیر دوش بود پشتش به ما بود هنوز شورت پاش بود ولی همینم اولین بار بود ما نه عکس و فیلم و هیچی از یه زن ندیده بودیم دیدم فرشید دستشو کرده شلوارش و تند تند داره عقب جلو میکنه قلبم داشت از دهنم میزد بیرون فاصله خیلی کم بود کیرمم سیخ شده بود تو یکسال بیشتر از ۵سانت بزرگ شده بود و شلوار اذیت‌می‌کرد منم دستمو بردم تو شلوارم ولی هیچ جا نداشت فکر کنم لی پوشیده بودم فرشته یکم زیر دوش موند و خم شد شورتشو درآورد و گذاشت رو دوش دیگه دیدم داره میشکنه زیپم رو کشیدم و از جا زیپ و کنار شورت آوردم بیرون اونزمان تقریبا ۱۵ سانت بود و نازک قلمی به کون خوشگل فرشته زوم کرده بودیم و منم داشتم با دستم بازی میدادم فرشته سرشو شامپو میزد یه لحظه برگشت رو به ما یکم سرمونو دزدیدیم البته ما بالا تر بودیم پستونهاش جلوچشممون من فوری به ناف و زیرش نگاه کردم هیچی نبود گیج شدم تا اونروز فکر میکردم کوس یه سوراخ عین کون زیر ناف هستش ولی چیزی نبود فرسته دو باره برگشت مشغول لیف زدن شد فرشید یه تف به دستش انداخت و برد تو شلوارش یهو چشش به کیر من افتاد و یکم موند بعد دوباره به فرشته نگاه کرد منم تف زدم دستم و عقب جلو کردم دستمو یهو دیگه فرشته برام‌مهم‌نبود تازه اولین بار با لذت جق آشنا شدم چند بار که عقب جلو کردم چنان آبی ازم اومد و پاشید رو دیوار حموم فرشته که پاهام سست شد فرشید هم سرشو دزدیده کیرش رو در آورد و چند بار تند زد و آبش اومد خودمونو جمع و جور کردیم و برگشتیم آشپز خونه و از اونجا کوچه حسن هم محلی که اصلاح کرده بود گیر داده بود سهم نخود کشمش منو بدین گفتیم نشد بر داریم ولی طلبت دلخور رفتش رفتیم پشت وانت همسایمون نشستیم و گفتم اوف عجب کونی داشتش و پاهامو جمع کردم باز داشتم راست میکردم فرشید گفت دیوث تو چقدر کیرت درازه گفتم جدی تا حالا کسی نگفته بود آره گفتم ببینم مال تو رو یکم یجوری شد گفت گمشو میخوای مسخره کنی گفتم نه خوب بگو چقدره گفت اینقد و حدود ده سانت رو نشوم داد یکم این در و اون در حرف میزدیم که فرشته اومد حیاطشون لباس پهن کنه هر دو زوم‌کردیم روش و دیگه برامون اون فرشته قبلی نبود اونزمان درها باز بود و دیوارها کوتاه همه تو خونه همدیگه بودن فرشته یه لحظه متوجه ماشد و دستی هم تکون داد و ما هم سلام دادیم و رفت داخل به فرشید گفتم وای چی میشد اینو میکردی اینم اولین زن لختی که دیدم و اولین جق با دست.

نوشته: دهه پنجاهی


👍 13
👎 4
25901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

921909
2023-04-05 00:28:44 +0330 +0330

اون زمان چیزی به اسم نیروانتظامی وجود نداشت یه کمیته بود یه پلیس هیچ کدومشونم ده تا نیرو جلوی مدرسه نمیزاشتن درضمن از اینور کوچه پاشیدی روی دیوار حموم فرشته؟ آب خود اسپایدرمنم من اینقدر برد نداره!!

2 ❤️

922016
2023-04-05 15:43:35 +0330 +0330

واقعا چرا ما توی ایران دنیا اومدیم؟ اون طرف دنیا طرف از مهدکودک رابطه داره.

2 ❤️

922017
2023-04-05 16:04:04 +0330 +0330

قشنگ و با مزه نوشته بودی.خاطراتمون رو زنده کردی.چه تف ها که به کیرم نزدم.

0 ❤️

922021
2023-04-05 17:00:55 +0330 +0330

متوجه شدم اینجا اگه کسی داستان بنویسه ،وبگه داخل خیابون رد میشدم از بغل دست یه زن هم رد شدم،چهارتا میان هزار تا دلیل بر مبنای هندسه فیثا غورث میارن که دروغ میگی یا حقی هستی
حالا این که بنده خدا خودش میگه یه جقی زده

2 ❤️

922189
2023-04-06 22:39:03 +0330 +0330

اکثرا پنجره های حموم ها مخصوصا قدیمی ها نهایت ۳۰×۳۰ بودن و هستن و باتوجه به اینکه دستگیره بالا بود از بالا به پایین باز میشد که پشتش رو هم اکثرا جوش میزنن که از یه حدی بیشتر باز نشه فقط هوا بکشه داخل . بعد شما چیزایی میگی که تلویزیون ۴کا قفله

0 ❤️

922265
2023-04-07 04:18:22 +0330 +0330

عمر و جوونیمون رو اخوندها به گاییدن دادن خدایا شاکی ام ازت

0 ❤️