قبلا هم چند باری باهم تنها بودیم ‌اما تو سه سال دوستیمون فقط در حد لب وبغل بود .بعد نامزدی دیگه منم با تمام وجود میخواستمش .دوهفته از نامزدیمون میگذشت .یه شب که خونه ی اونا تنها بودیم همینطور که روی تخت دراز کشیده بودم کم کم بوسه های ریزی رو صورتم زد منم لباشو بوسیدم ‌‌شروع کردیم لب گرفتم ولی متفاوت تر از قبل بود لبامو میخورد و سینه هامو میمالید ‌.خوب تو جلسات مشاوره فهمیده بود فانتزی من سکس ارومه .کم کم همینطور زبونش تو دهنم میچرخید و دستش از زیر لباس برده بود و سینه هام میمالید.رفت پشت گوشمو یکم مک زدم شروع کرد گردنمو مک و لیس زدن .دیگه منم داغ بودم دلم میخواست دیگه بره سراغ سینه هام .بند تا های تابمو زد کنار همون بالای سینه هامک میزد.سرش فشار دادم ک بخوره .یکی سینه های از سوتین کشید بیرون شروع کرد خوردن .زبونش میچرخوند دور نوک سینم و بعدش سوتینم باز کرد و با تابم در اورد .وافتاد ب جون سینه هام و کم کم دستش برده بود تو شلوارمو کس داغمو میمالوند دیگه اه و ناله های منم بلند شده یود بهش گفتم دیگه بکن دارم میمیرم میخوامت .‌اومد خوابید روی من همونطور کیرش میمالوند رو کسم و وحشیانه لبای همو میخوردیم دوباره رفت پایینتر سینه هامو بوسید .وکسمو از روشرت بوسید و شرتم داد پایین ‌ابم اومده بود یکم خجالت کشیدم اما اون شروع کرد خوردن دیگه فقط اه و ناله میکردم موهاشو گرفتم بودم وحرفای… سینه هام میمالیدم .دیگه ترسیم نداشتم فقط میخواستم کل وجودم برای اون بشه ‌ …اومد دم گوشم بهم حرفای عاشقونه زد و گفت عشقم اماده ای دیگه …بهش گفتم دیگه میخوام مال خود خودت بشم.شلوارشو گرفتم و با شورتش باهم درشون اورد .تابحال کیری ندیده بودم دست زدم بهش .اصلا دلم نمیخواست اونو بخورم .اومد دوباره یکم رو کسم فشار داد ‌.داغ بودم اما ی لحظه درد بدی تو بدنم پیچید اهی گفتم .گفت تموم شد دیگه شدی خانوم خود خودم .درد بدی داشتم چندباری تلمبه زد بعدش با دستمال بدنمو پاک کرد و کنارم دراز کشید .گفت دیدی ترسی نداشت خانومم

نوشته: ؟