با لباس سربازی روی دختر سرهنگ

1391/04/17

سلام
اميدوارم بپسندند چون خدايي حقيقت داره
من 21 سالمه
دوران يگان خدمتيم تو يكي از اين خونه سازماني هاي نظام بود
قضيه از اونجايي شروع شد كه من از يه دختري كه دختر يكي از اين سرهنگا بود خوشم اومد
يادم نميره كه چطوري بش شماره دادم
آخه واسه اولين بار بود كه به دختري مي خواسم شماره بدام
جلو در دژباني در حال پست دادن بودم كه هاني(همون دختر سرنگ)اومد رد بشه بش گفتم خانوم اين پوله شماست كه صب داشتيد ميرفتيد از زير چادرتون افتاد-اولش ناز كرد بياد جلو ولي بلخره اومد
آخه قبللا ازش چراغ سبزو گرفته بودم
سرتونو درد نيارم-من اوايل فك ميكردم كه اني با شرم و حياست ولي يكم كه گذشت فهميدم كونش ميخاره
هيچ كس باورش نميشد كه من با لباس نظام ميرفتم خونشون-اگه كسيك باورش ميشد ميگت خيلي با خايه و خر هستي
2و3 جلسه كه رفتمو اومدم كارم از لب گرفتن شروع شد
تا كه كم كم رفتم سر وقت سينه هاش
واي واي چه سينه سفيدو گردي داشت
وقتي واسش ميخوردم ديگه كسيو نميشناخت
بعد از چند جلسه كه روم باز شده بود رفتم سر وقت كوسو كونش
واي واي واي ااااااااااااااووووووووووووففففففففففففف
چه كوني چه روني داشت بد مسب
با كونش ور ميرفتم با انگشتم ميكردم توش تا راش باز شه
اون دوس نداشت كه از كون بده ميگفت درد داره ولي من…
يه كس سفيدو تپل داشت كه فقط بايد نگاش ميكردي همين
با نگاه به كسش ارضا ميشدي
ديگه يه روز زدم به سيم آخر و برمش زير عكس جناب سرهنگ كه باباش باشه(از باباش خوشم نميومد)آخه خيلي مغرور بودو سربازارو اذيت ميكرد
رفتم سروقت كونش-واسش ليس زدم توري كه از حال رفت
تو شهوت كامل قرق شده بود كه من بلندش كردمو سر كيرمو خيس كردم و فقط سرشو گذاشتم اون تو كه دادش رفت رو حواميخواست بكشه بيرون ولي منم نامردي نكردمو همشو كردم اون تو0كيرم 16 سانته) يه چند باري كه عقب لو كردم اون با آه اوه گفتنش حشرمو بيشتر ميكردوبلخره زمانش رسيد كه آبم بياد
آبمو ريختم تو كونش
فقط داشت ناله ميكردو ميگفق داغه دارم ميسوزم
بي انصاف فقط يه بار از كون داد
باقيش يا لا پسنوني بود يا لا پايي
من با اولين نفري كه سكس كردم هاني بود
بت اينكه فقط فيلم مديدم ولي طوري واسش كوسشو ميخوردم كه تو 2و3 دقيقه آبش ميومد زمانيم كه من بايد بر ميگشتم سر پست نميذاشت
ميگفت منو حشري كردي حالا ميخوا بري
الان كه دوباره اينارو تكرار كردم كيرم واسه خاطر اون بلند شده
دوستان من بيكار نيسم كه بخوام دروغ تحويل شما بدم
اگه حال كرديد نظر بديد

نوشته: vahid mvm


👍 0
👎 1
135448 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

323877
2012-07-07 14:36:56 +0430 +0430
NA

خیلی کوتاه بود . کم کس شعر نبود.

0 ❤️

323879
2012-07-07 16:12:23 +0430 +0430
NA

من خوندم نوش جونت
بدک نبود

0 ❤️

323880
2012-07-07 17:30:12 +0430 +0430
NA

جالب بود…من نمیدونم این جماعت برای چی میان اینجا؟؟؟باباهرکس هرچی مینویسه فحش میدن!!!

0 ❤️

323881
2012-07-07 17:42:02 +0430 +0430
NA

از سرهنگ عقده داره تو که خایه نداشتی گوه میخوری پشن کسی کس شعر می گی کیریییییییییییییییییییییی

0 ❤️

323882
2012-07-07 18:08:22 +0430 +0430
NA

داستان نبود دوست من خاطره بود اسمش خاطره ست
اینجا باید وقتی میایی کمی وقت بذاری و با حوصله بنویسی
صحنه پردازی کنی و یکم به داستانت حس بدی پسرم
مهم نیست که راست یا دروغ باشه مهم اینه که خواننده رو جذب بکنه که تا اخرش بخونه اگه خواستی بازم بنویسی حتما به این نکات بیشتر توجه کن
در کل از وقتی که گذاشتی ممنون

0 ❤️

323883
2012-07-07 18:17:45 +0430 +0430
NA

خاطرت بدنبود حداقلش این بودکه واقعی بود!

0 ❤️

323884
2012-07-07 18:54:44 +0430 +0430
NA

کس کش هی میگی واقعی بود بیشتر 3 میشه داری کس میگی.
4 خط کس و شعر نوشتی خودتم نفهمیدی چی شد بخدا

0 ❤️

323885
2012-07-07 18:56:29 +0430 +0430
NA

اخه بهت چى بگم… اين دخترمادرياکسى رونداشت… که هرروزخونشون ميرفتى… خيالباف خوبى هم نيستى… حقته فحش وبدوبيراه بارت کننده…خرخودتى…

0 ❤️

323886
2012-07-07 20:13:53 +0430 +0430
NA

taha دیگه انقدر فحش هم نباید بدی
من با نظر دول طلا موافقم
واقعی بود
ولی قسمت افتضاحش کوتاهی داستان با توصیف کم بود
اگه مینویسی خاطرت سکسیت را با حوصله و وصف سکس بنویس
نه سریع و کوتاه
مرسی از داستان

0 ❤️

323887
2012-07-08 01:09:14 +0430 +0430
NA

آقاواقعی بودکه بود.به کیرنادرشاه افشارکه واقعی بود.
مگه هرچی واقعی بودبایدخوشمون بیاد؟غیرواقعی بنویس ولی قشنگ بنویس.
فحش میدین که میدن.دستشون دردنکنه.جواب کسشعرای ایناروفقط بایدبافحش داد.
من موندم اینهمه اعتمادبه نفس ازکجات درآوردی؟چطوری روت شدهمچین خزعبلاتی روبنویسی؟
توکه داری میگی بهش فحش ندن،آره باخودتم،میخوای بجاش جایزهءکیرطلایی روبهش بدن بکنه توکونش؟

0 ❤️

323888
2012-07-08 02:57:29 +0430 +0430
NA

خاطره ای بود که یاد آوریش فقط به خودت حال میده نه دیگران چون بلد نیستی خاطره هم تعریف کنی چه برسه به داستان سکسی
دیگه اینجوری ننویس …

0 ❤️

323889
2012-07-08 03:24:05 +0430 +0430

تخمی نوشتی دیگه ننویس. . . . . . . . . . .
باور کن اگه درست پرداختش میکردی و با جزئیات مینوشتی و کمی هم ادبیات حالیت بود میتونست خیلی جالب بشه ولی نه دست به قلمت خوبه و نه ذهنیاتت. البته نمیگم کیرم تو ذهنیاتت و نمیگم ریدم تو انگشتات با این طرز نگارش مسخره‎ات ولی میگم سعی کن از این به بعد فقط داستان بخونی و یاد بگیری. کله کیری دیگه اینجوری ننویس. فعلا حالم جوریه که فحش نمیدم. اگه قاطی کردم واسه تو هم یک شعر میگم. مواظب خودت باش. دیگه هم ننویس.

0 ❤️

323890
2012-07-08 05:15:59 +0430 +0430
NA

من بت حق میدم از جلق زدن زیاد این جوری شدی.
آخه کجای ایران ب سربازا اجازه میدن گوشی ببرن؟؟
کیر هر چی سربازه تو کونت معلوم نی اونجا میکردنت که این کس و شعرارو نوشتی.

0 ❤️

323891
2012-07-08 05:24:26 +0430 +0430

حالا راستشو بگو داستانبا لباس سربازی زیر پای سرهنگکی میخوای بذاری ناقلا!؟

0 ❤️

323892
2012-07-08 06:04:19 +0430 +0430
NA

عجب…!!! اصلا از اسمش فهمیدم خالی بندیه.خاک تو کونت!!! احمق حداقل داستانای دیگه رو بخون ببین سبک داستان نویسی چطوریه بعد نگا کن خواننده ها چیو میپسندن بعد بیا بنویس.آقای کسمیخ دریایی اگه بدن طرف یه چیز فوق العادست نویسنده باید بدنش رو تشریح کنه تا ملت بتونن تجسمش کنن نه اینکه بیای بگی ااااااااااووووووووووووووووووووووووفففففففففففففففففففففففففففف!!! ای کیرم تو اول و آخرت.قصد توهین به خانوادتو ندارم ولی مادرتو گاییدم با گریس نسوز!!!من نمیدونم چرا هرکی میره خدمت خالی بند میشه.بچه ها دقت کردین هرکی از خدمت میاد میگه کلفت پادگان من بودم؟مثلا میگن چپ و راست سیگار میکشیدم همش میپیچوندم یا سرهنگو گاییدم یا دختر امیر و کردم یا هیچوقت پست وانمیستادم.من نمیدونم پس کی پست وامیسته تو خدمت؟همه که واس خودشون یپا بوروس لی هستن تو خدمت؟

0 ❤️

323893
2012-07-08 06:16:34 +0430 +0430
NA

اینقدر بدم میاد از تکرار حروف تو صحنه های سکس مسخره، خودت یه بار بخون نظرتو بگو، ارزش نظر دادرن نداره…

0 ❤️

323894
2012-07-08 08:09:54 +0430 +0430
NA

سلام،خوب نبود،خاك توباسنت كنن

0 ❤️

323895
2012-07-08 08:18:52 +0430 +0430
NA

کیرم تو کونه یه وریت
خوار جنده این چه داستان تخمی
خجالت بکش…

0 ❤️

323896
2012-07-08 11:29:32 +0430 +0430
NA

ی روز داشتم پست میدادم سرهنگ گفت پولت تو خونمون افتاده بیا خونمون بهت بدم.
پول افتاده بود پشت مبل درست زیر عکس سرهنگ.
سرهنگ خیلی اذیتمون میکرد همین که خم شدم پولو بردارم سرهنگ سر کیرشو کرد تو.
تا خواستم داد بزنم همشوکرد تو بعد از 2.3 دقیقع ابش اومد داد زدم سوختم
بعد از اون دیگه بهش کون ندادم و تو برجک فیلم سوپر میدیدیم.
کونی چرا کس میگی آخه

0 ❤️

323897
2012-07-08 17:18:46 +0430 +0430
NA

چرا داستان انحرافی مینویسی. بهتر نیست اصل داستانو بنویسی .برامون تعریف کن که چطور سرهنگ تو را برد زیر عکسش و همونجا به گلابی هاتو مالوند و بعد ترتیبت داد…

0 ❤️

323898
2012-07-08 19:37:48 +0430 +0430
NA

ازبس سرپست جلق زدي دچارتوهم شدي.

0 ❤️

323900
2013-02-06 08:28:33 +0330 +0330
NA

کیر هرچی سرهنگه تو کونت کسکش …دیگه کس شعر ننویس برای اولین بار بود شماره دادی اونم تو خدمت سربازی راستشو بگو چند بار بخاطر مرخصی به سرهنگ کون دادی؟!!!

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها