تلمبه های پرسروصدا

1402/12/16

پسری هستم ۳۰ ساله و ماجرا مال ۲۰ سال پیشه. داستان گاییده شدنم توسط پسرعموی ۱۵ ساله‌! فقط تعریفش نیست و نظر خودمو میخوام در این مورد هم بگم. میخوام بیشتر در این مورد کامنت بذارید تا نظرات شمارو بدونم .داستان کاملا واقعی و لطفا فحش ندید. نگید تو اون سن چجوری اینارو بلد بودی چون تو محیط روستا با دیدن گاو و گوسفند و مرغ و خروس از همون سن کم از سر کنجکاوی با هم سنامون همه‌ی سناریو هارو به شکل بازی تجربه کرده بودیم.
زیاد به جزئیات این کون دادن نمیپردازم… کلاس چهارمو تموم کرده بودم و اون ۵ سال از من بزرگتر بود و با نشون دادن کیر کلفتش گول خودم و فکر کردم قراره فقط بذاره لای کونم. خودم کیرشو گرفتم دستم و حسابی ذوق زده بودم با دیدن کیر به اون کلفتی و گوشتی! ازش خواستم من کیرشو تُفی کنم و اونم کون منو.با تف خودم به گا رفتم! کلی ذوق زده بودم که قراره کیر کلفتش رو لای باسنم حس کنم چون قبلا با هم‌سنای خودم و کیر دو سانتی اونا تجربشو داشتم به شکل پنجاه به پنجاه و یه حس دوست داشتنی بود وقتی مفعول بودم و با خودم گفتم با این کیر چه شود!. حس مفعول بودنو داشتم که گول کیرشو خوردم چون یه جورایی عاشق کیر بودم و با هرکی تنها میشدم میگفتم کیرتو نشون بده!. میتونم بگم تو اون سن کیر بیش از ۱۰ نفر رو دیده بودم و تقریبا با همشون هم تجربه‌ی مالوندن رو داشتم یا روی شلوار یا زیر شلوار ولی هم سن خودم بودن ، اما با یه فردی که به بلوغ رسیده بود نه تجربه نداشتم! بگذریم! پسر عموم اولاش گذاشت لای کونم و میمالوند و منم تو بغلش کیف میکردم و هی ازم می پرسید کیف میکنی؟ منم میخندیدم و الکی میگفتم بسه تموم کن الان یکی میاد مارو میبینه! از بغلش سر میخوردم میگفتم کافیه ولی هدفم دید زدن کیرش بود و اون دوباره از پشت منو میگرفت میگرفت و میمالوند! در حالی که کیف دنیارو می بردم وقتی سر کیرش روی سوراخ کونم بود. گرم و نرم و چسبناک و بزرگ! وای چه حالی میکردم اونجا!!!
ولی یهویی کل دنیا جلوی چشمام تیره شد از بغلش پریدم ولی اون ول کن نبود و مجبور شدم براش قمبل کنم چون حس کردم اگه به حرفش گوش نکنم و بهش ندم میره و به همه میگه! جوری گایید انگار دشمنشم. جوری گایید که هرگز نتونم تو چشاش نگاه کنم. از درد زمینو گاز میزدم و اون تلمبه میزد و با هر تلمبه صدای گوز میداد کونم.کیرشو کامل میکشید بیرون و میزد تو و صدای گوز بلند میشد. کیرشو میکشید بیرون و با سرعت میزد تو و نگه میداشت و دوباره! تحقیر میکرد. انقدر دورخیز میکرد که حتی چند بار کیرش خطا رفت و وارد سوراخ نشد!حسابی تحقیر کرد منو. تحقیر تحقیر تحقیر! میگفت با دستات لپ‌های کونتو بکش تا همه‌ی کیرم بره تو منم محکم میکشیدم و گوش به فرمانش بودم اما بازم ناراضی بود منم با تمام زورم لپ‌های کونمو میکشیدم تا زود ولم کنه فقط. با صدای گوزی که هر تلمبش میداد میخواستم بمیرم! بالاخره بعد پنج دقیقه با فشار بسیار زیاد کیرشو کشید و ولم کرد. حس میکردم سوراخ کونم بسته نشده و واقعا هم تا چند ثانیه بعد بیرون آوردن کیرش سوراخم باز مونده بود. تو مسیر برگشت گفت چرا همش میگوزیدی منم سرم پایین بود و جوابشو ندادم! قبل اون ماجرا شنیده بودم اون پسر عموم ادم سر به زیریه و یجور بهش اعتماد کامل داشتم ولی اون روز که حسابی تحقیرم کرد و بعدش به دو سه نفرم گفته بود فهمیدم چه اشتباهی میکردم در موردش. با ۱۵ سال سن زیادی کیرش کلفت و بزرگ بود برای منِ ده ساله(کیر الان خودم اندازه‌ی کیر اون زمان پسر عموم نیست. فک کنم ۱۶ سانت طول کیرش بود و دور کیرشم ۱۴ اینا بود خیلی کلفت). اون موقع فقط به خاطر درد میخواستم گاییدنش رو تموم کنه اما چند روز بعد وقتی دوباره دیدمش و دست و پام لرزید و رنگم پرید و نزدیک بود از حال برم فهمیدم که چه کار کردم و اون چه کاری با من کرده‌! با هر بار دیدنش دست و پام میلرزید و خشکم میزد و الانم با ۳۰ سال سن وقتی میبینمش رنگم میپره و تو چشاش نمیتونم نگاه کنم و اب دهنمو نمیتونم قورت بدم و صدام میلرزه! از طرفی هم هرازگاهی با دیدنش یا یاداوری اون دوران کلی حشری میشم که تا جق نزنم آروم نمیگیرم. بدجورد با یادآوری اون خاطره حشریت وجودمو فرا میگیره! یا با دیدنش همش نگاهم میره به سمت کیرش و یاد اون کیر کلفتش میفتم و حشری میشم و دوس دارم دوباره بیاد و تلمبه بزنه اما اینا از سر حشریته و وقتی حشریت خاموش میشه میخوام بمیرم!
لطفا جواب بدید الان اون در موردم چه فکری میکنه؟ اصلا منو آدم حساب میکنه؟ یا میگه پسریه که کیرم تا کبدش رفته توش و اصلا ادم حسابم نمیکنه! میدونه که اون روز منو در حقیقت از بین برده؟ گاهی حس میکنم فقط تا ده سالگی زندگی کردم و بعد اون ماجرا دیگه زنده نیستم و از خودم متنفرم.حس میکنم نجسم گوشت و خونم نجس شده بعد اون گاییده شدن و ریختن مایع منیش داخل من. شما تجربه‌ی مشابه فاعل یا مفعولی دارید؟ چه نظری نسبت به اون فرد دارید!؟

نوشته: محسن


👍 7
👎 6
27901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

974014
2024-03-06 23:55:23 +0330 +0330

من از تجاوز متنفرم و اگه تگ تجاوز میزدی به هیچ وجه من الوجوه اینو نمیخوندم
بنظر من تو داری به خودت تلقین میکنی که با دیدنش تحریک میشی و به یادش جق میزنی تا به خودت بقبولونی که خودتم انجام اون کارو دوست داشتی
بهترین کار اینه که بهش فکر نکنی ولی بنظر من بگیر بکنش:/

3 ❤️

974034
2024-03-07 00:48:06 +0330 +0330

نگرش یه ادم معمولی یا بی دین به کون دادن یه جوره
نگرش یه مسلمون با خدا و نماز خون یه جور دیگه اس
نگرش اونی که فقط به کون دادن عادت کرده هم …
دیدگاه یه همجنسگرای واقعی بات یا تاپ هم کلا متفاوته

تو ببین با خودت چند چندی
نظرات بقیه به دردت نمیخوره
شایدم میخوای کامنت بگیری و …

نظر من اینه که داستانت همخوانی نداره با پوزیشن ات
چون فقط یه بار دادی اونم تقریبا به زور
چرا باز جرق
چرا باز تنفر گوشت نجس خون نجس
🙄🙄😳😳

2 ❤️

974077
2024-03-07 03:27:22 +0330 +0330

بنظرم داری سخت میگیری عزیزم من خودم تجربه فاعل داشتم نمیدونم واقعأ مفعول چه لذتی میبره ولی اینکه اون آدم حسابت میکنه یانه بنظرم کلأ یادش رفته قضیه رو

1 ❤️

974115
2024-03-07 12:25:04 +0330 +0330

برخلاف نظر دوستم مرد تنها
بنظر من تجربیات سکسی از مهم ترین خاطرات هرکسیه ، یک درصدم احتمال نداره فراموش کرده باشه کلیت قضیه رو
اما اونچه به یک فرد، شخصیت میده رفتار خودته
اگه درست و باوقار رفتار کنی بنظرم هیچکس نمیتونه ادم حسابت نکنه حتی ممکنه از کاری که باهات کرده احساس خجالت و شرمندگی کنه
کنجکاوی های جنسی ، به دلیل عدم اموزش صحیح چه از والدین چه از طریق مدارس باعث یه همچین کارایی میشه
حالا که توی ده سالگی یه همچنین قضیه ای اتفاق افتاده، گیرم تقصیرکار صد درصدم خودت
میتونم بپرسم دلیل این همه ناامیدیت چیه ، چرا نمیتونی با اتفاقی که افتاده کنار بیای و بدونی تو فقط یه بچه بودی
حتی از نظر اسلام و قانون ج.ا بهت انگشت اتهامی نیس
بنظرم باهاش کنار بیا، و برای اتفاق افتاده دیگه راه چاره ای نیس
جز باهاش کنار اومدن و به عبارتی بخشیدن خودت

3 ❤️

974117
2024-03-07 12:30:08 +0330 +0330

یا للعجب پ واس چی نصف این داستان قصه ها واس کونه مملکت شده پر کون کونک بازی به مولا سر ما کوس کنا بی کلاه مونده جون داداش اخرزمون شده بر باعسو بانیش لعنت بیشمار

0 ❤️

974143
2024-03-07 18:26:27 +0330 +0330

نظرم اینه طرض تفکرت رو تغییر بده تا با رها شدن از اعتقادات مسخره اسلامیستی و مذهب زده ای که بهت حقنه شده از این احساس چندش اورت هم رها شی

2 ❤️

974694
2024-03-11 15:27:59 +0330 +0330

نوش جون تو ونوش جون او بهش بده تا دوباره بکنه و لذت ببرین

0 ❤️