تنهایی تینا (3)

1393/12/07

…قسمت قبل

سلام به دوستان عزیز. ممنون از همدردی هاتون.میخواستم اون قسمت ۲ پایان باشه اما نشد! ببخشید که ناراحتتون کردم واقعا شرمنده. آقای ramin_tehran واقعا بابت اون اتفاق واسه شما هم متاسفم وخیلی هم ناراحت شدم.خدا برای هیچ بنده ای روی زمین این روز رو نیاره!خیلی سخته… دوستان عزیز خواستم ادامه بدم این سرگذشت رو چون بالاخره روز خوب هم دارم. به قول بعضی دوستان بی انصافیه که فقط از دردهام بگم میخوام تو این روزهای خوبمم سهیم باشین.

خلاصه داستان: من و سعید نزدیک همون سال ۹۳ داشتیم جدا میشدیم که من از طلاق منصرف شدم چون هم کمی از بعدش میترسیدم ومیدونستم خانواده ام راضی نیستن دخترشون طلاق بگیره و روزگار من بازم با ترس و اضطراب تو زندگیم با سعید دوباره شروع شد…

ادامه:
من دوباره شروع کردم و راستشو بخواین جدایی از سعید واسم واقعا دردناک بود حتی با اینکه میدونستم خیانت کرده و هنوزم برام حل نشده ست اما چه کنم؟ تو ذهنم بیشتر این بود که با جدا شدنم شاید دل اون زن فاحشه رو خنک میکنم،شاید واقعا میخواسته زندگیمو خراب کنه اما به هر حال خودمو قانع کردم دیگه،اونهایی که مث منن میدونن درد من چیه ! هم راضی بودم هم ناراضی هم میخواستم هم نمیخواستم نمیدونم چطور توضیح بدم یکم مشکله اما بگذریم… سعید از روزی که برگشتم از سر و کولم بالا میرفت.خیلی هم لاغر شده بود.منم همینطور .خودمونیم منم پدرشو درآوردم تو اون ۳ ماه فصل بهار.زیاد تو دادگاه کشوندمش اما حقش بود و باید ادب میشد! رفتاراش بهتر شده بود حتی سکسمون اما اینم بگم زیاد محلش نمیذاشتم.آقایونی که میخونن خواهشا فحشم ندن من که گفتم خیلی چیزا واسم عقده شده بود و سعی کردم زیادم بهش فشار نیارم.اوایل ناراحت بودم از برگشتنم چون ی سری شرطهای منو انجام نداد مث حق طلاق اما بازم بخشیدم.خلاصه منم باید از ی سری کارا میگذشتم.عیبی نداره خدای منم بزرگه شاید منم بخاطر این شرط بی جنبه میشدم!!! غذا پختم و به کارای خونه رسیدم. دست پخت خوبی دارم خداییش سعید هم همیشه اعتراف میکنه که تینا طبع غذای منو عوض کردی دلم غذای حتی مادرمم نمیخواد! بازم خدا رو شکر … اما دوستان من بازم تنها شدم آخه دیگه خیالش از اومدنم راحت شده دیگه.خیلی چیزا یاد گرفتم مثلا دوست داشتن زیادی و زیاد از حد وابسته بودن خوب نیست! خیلی قانع بودن از نظر معنوی و حتی مالی هم خوب نیست.اون موقع از خیلی چیزها میگذشتم اما الان مساواتشو رعایت میکنم نه فشار میارم بهش نه اینکه ولشم نمیکنم! نمیگم تو این مدت دعوا نداشتیم،داشتیم اما نه به صورت خیلی حاد. هنوزم خیلی چیزا درست نشده مثل همین ارضا نشدن من! ببخشید و واقعا معذرت میخوام که این حرفو میخوام بگم اما فکر کنم عادت کردم به خود ارضایی!دارم سعی میکنم کمترش کنم اما واقعا سخته.آخه هنوزم سعید نمیتونه منو ارضا کنه البته میگم چرا! سعید رو فرستادم دکتر و آزمایش و فهمیدم هم ناتوانی جنسی داره و اینکه من ب طور طبیعی دیگه باردار نمیشم و هم اینکه مشکل تیروئیدی داره.تمام سعیش رو میکنه که رفعش کنه.قضیه بچه رو سپردم دست خدا آخه فقط خدا میدونه که هم بچه دوست دارم و هم میترسم که بازم خدایی نکرده…بیخیال! من به سعید گفتم که اگه تکرار بشه و بفهمم دیگه کارش تمومه و بهش رحمی نمیکنم.خدا نکنه پای ی زن ساده ای مث من به دادگاه و وکیل باز بشه اگرم شد خیلی راههای نرفته و ندیده رو هم یاد میگیره!میدونم…خیلی بده اما خدا کنه اون اتفاقا دیگه تکرار نشه من واقعا میخوام زندگی کنم. دوستانی که گفتین طلاق بگیر نظر همه تون واسم محترمه اما به جامعه مونم ی نگاه بندازین.خیلی فراز و نشیب داره طلاق!دیدم که میگم.مطمئن باشین به تمامی مواردش فکر کردم اولا چون خانوادمو می‌شناسم! ثانیا جامعه مونو. پس خیالتون تخت! و اعتراف میکنم ترسیدم از چاله در بیام بیوفتم تو چاه! زندگی خیلی سخته نمیشه هم ساده ترین راه رو برای خلاصی ازش انتخاب کرد.من به مرز خودکشی ، طلاق رسیدم اما اینا ساده ترین راه بودن و واسم پیامدهای بدی هم داشت.نمیخوام جا بزنم ولی به لطف خدا سعی میکنم. خلاصه دوستای گلم فعلا روزهام عادیه و خوب و همینطور زندگیم.دارم سعی میکنم از ساعتهام لذت ببرم فقط نگران همین خودارضایی ها و غیره هستم.میدونم باید به ی جایی مراجعه کنم اما میدونم قرص و دوایی نداره واسه ترکش.اراده میخواد.الانم دارم سعی میکنم از رابطه جنسیمون لذت ببرم و تلاش کنم که اون مشکلم رفع بشه. باز هم بخاطر اینکه بهم گوش دادین و کمکم کردین ممنونم و امیدوارم روزهای قشنگی داشته باشین و خدا کنه اون دوست عزیز هم مشکلش رفع بشه.من نگاهمو عوض کردم و رو خودم کار کردم حتی رو افکار سعید!شاید از نظر خیلی ها کارم اشتباهه و خیلی ها هم گفتن که اشتباه کردی که برگشتی اما اونا جای من نیستن و نخواهند بود و خدا کنه که نباشن اما بازم نظرشون محترم! ممنون از اینکه تحملم کردین و برام خیلی دعا کنید که موفق بشم.خداحافظی نمیکنم اما میگم
به امید روزهای خوب و دلنشین

نوشته:تینا


👍 0
👎 0
27568 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

454446
2015-02-26 19:11:09 +0330 +0330
NA

سلام.اولا باید بخاطر نجابتت بهت تبریک بگم.توی این کشور امثال تو کم نیستن .بعضیا راه خیانتو پیش میگیرن بعضیا مثل تو نه.ببین تینا خانوم تو جامعه ما یه زن مطلقه متاسفانه مثل یه طعمه بی دفاع هست که همه میخوان ازش سواستفاده کنن.اما اینجور که از حرفات فهمیدم شوهرت قابل اصلاح شدن هست.فقط یکم وقت گذاشتن و صبر و حوصله میخواد.خیلی از زنا هستن که حسرت حتی یه زندگی مثل شما رو دارن.سعی کن بهش اعتماد کنی و با مطالعه و تحقیق منابع مرتبط با مشکلش کمک کنی مشکلتون حل بشه.خداوند هم به خاطر پاکی و معصومیتت کمکت میکنه.موفق باشی.

0 ❤️

454447
2015-02-26 22:36:21 +0330 +0330

سلام/
راستش من خیلی کم میام سایت و قسمتهای قبلی رو نتونستم بخونم/

ساده و روون مینویسی/ هر آنچه که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند/

اما در رابطه با ارضا نشدن یه زن موقع سکس، اگه برای درمان به دکتر زنان مراجعه نکردی، این کار رو حتما بکن/ بین دوستان و آشناها تجربه کردن و جواب هم گرفتن

0 ❤️

454448
2015-02-26 22:55:59 +0330 +0330

منم قسمتای قبلی رو نخوندم واسه همین ترجیح میدم چیزی نگم
درضمن با نظر قصاب کیر کاملا مخالفم تو جای نویسنده نیستی که بهش پیشنهاد میدی بزنه سیم اخر شاید خودتم بودی همینکارو نمیکردی
کاش یاد بگیریم به جای ایراد گرفتن حداقل چندتا گام با کفشای اونطرف برداریم بعد ایراد بگیریم i-m_so_happy

0 ❤️

454451
2015-02-27 17:59:22 +0330 +0330
NA

خواهر گلم به نظر من
خیلی خوب کارتو پیش بردی،به اونایی که فاز منفی میدن اصلان توجه نکن و شما با نجابتت دقیقا مثل یک ایرانی اصیل که خودشو از جامعه اش جدا نمیدونه رفتار کرده ای و در نتیجه مطمئن باش موفق میشی. واما راجع به خود ارضایی باید بگم باز هم اشتباه نکرده ای چون یک احتیاج غریزه ای میباشد و از نجابتت نشئت گرفته است اگر کمی صبور باشی و راه دیر ارضا شدن همسرت را پیدا بکنی که زیاد هم سخت نیست مخصوصا الان که انواع داروها و اسپره های دیر انزالی وجود داره و یادش بدهی و راهنمائیش کنی که بیشتر با چه قسمتهایی از بدنت که بیشتر خوشت میآید، بازی کند که به اورگاسم برسی انشاالله هرچه زودتر خود ارضایی را خود بخود ترک خواهی کرد.موفق باشی hy chak

0 ❤️

454452
2015-02-27 22:06:36 +0330 +0330
NA

سلام منم قسمتهای قبلیتو نخوندم وکاش میتونستی ازقسمتهای قبلی یه لینک بزاری رو قسمتهای بعدی اما جسته گریخته چیزایی که دستگیرم شد این بوده که ۱- همسرت بهت خیانت کرده ۲- تاآستانه طلاق پیش رفتی امابرگشتی ۳-بخاطر عدم ارضای نیاز خود ارضایی میکنی .یه نگته هم بگم که منم یه مردنیم کهازدواج کردم همسرم خیلی سرد بود وعلیرغم انواع تذکرها توجه نمیکرد با کسی دیگه ارتباط گرفتم بعد چند وقت فهمید ۳سال جدا زدگی کردم ودرنهایت جدا شدم وخود ارضایی رو به رابطه های خیابونی ترجیح میدم اما بهت با همه این تجربه ها میگم که ارتباط عاطفی یه مردبازنهای دیگه بخاطر سکسهای ارضا نشده ایه که با شما داشته نه فقط از سر هوسرانی یا تنوع طلبی. ودراین رابطه فقط منظورم کیفیت سکسه بعنوان مثال شما در ناخودآگاهت یه تصوری از مرد٬همسر٬ رابطه زناشویی ٬زن زندگی٬ کیفیت سکس و…داری .همه اینها از شما شخصی رو ساخته که در زمان همبستری اون شخصیت جای شما تو رختخواب میره عمل میکنه ولذت میبره ولی این شخصیت اون لذت لازمه رو به همسر شما نمیده واونو ارضا نمیکنه ومنطورم ارضا روانیه نه ارضاجسمی وبهمین خاطر رو به نفر دیگه میارهواگر میخوای زحمتات هدر نرهاین کاراکترتو بشکن وتوی رختخواب سعی کن یواش یواش لذت بردنتو نشون بدی وبا اینکارت لذت بردنشو کشف کنی وگرنه این دمل چرکین دوباره سرباز میکنه
بنابراین حتی اگرلازمه خودت نقش یک فاحشه روبازی کنی توی رختخواب براش اونجور بشوتاتوخودت ملکه زندگیت وقلبش باشی ولی اجازه نمیدی یه فاحشه ملکه قلبوذهنش باشه .در ضنمن برای ترک خودارضاییت بهت بگم که اگرتوکشف نکنی چطورارضامیشی ممکنه راه اشتباه همسرتو شماهم بری مثلابعصی خانمها فقط با لیسیدن ارصا میشن بعضیاباسکس مدل سوارکاری واینکه بالاقرار بگیرندوبعضیاباطول مدت رابطه وبعضی با سکس ازعقب -یابعضی با گفتن حرفهای عاشقانه یا حتی سکسی وبعضی با …درحین خود ارضاییهات خودتو کشف کن وبه شریکت هم کمک کن هم از لحاظ سکسی هم تورو ارضای جنسی بکنه وهم روحی.ببخش که طولانی شد وموفق باشی .

0 ❤️

454453
2015-02-28 02:14:55 +0330 +0330

خيلي سخته مجبور باشي به خاطر فرهنگ اطرافيانت, خانواده يا ابرو يه زندگى مزخرف رو ادامه بدى کاملا درکت مى کنم کاش مى شد ى جورى از شر اين زندگى خلاص شد

1 ❤️