حسرت داگی استایل

1402/05/31

سلام اسم من مارال از تهران ۳۰ سالمه ی دختر خوشگل تقریبا بلند قد با ی هیکل نازم
چند ماه پیش از طریق نت با یه آقایی آشنا شدم به نام دانا که ساکن خارج از ایران بود تو نت باهم چت میکردیم و خلاصه دوست شده بودیم و رفته رفته بهش جذب شدم عکسایی که برام میفرستاد از ی مرد بلند قد و چهار شونه با چهره ای کاملا سکسی تو عکسا اکثرا یقه پیراهنش باز بود و من با دیدن اون گردن همیشه مرطوب و سینه عضله ای و برجسته ش حشری میکرد طوری که تصور می‌کردم که چطوری می خوام گردنشو لیس بزنم و جای لبام مهر کنم روشون و با عکساش خودارضایی میکردم اونم که خیلی سکسی تر از من بود صبح ها بعد از سلام و صبح بخیر عکس ی کیر قرمز نه آنچنان بلند ولی کلفت پر از رگ و ریشه های برجسته رو برام میفرستاد وقتی که می دیدمش مثل اینکه تصویر ی کیک خامه ای رو میبینم ناخودآگاه بزاق دهنم جمع میشد و منو گرسنه می‌کرد و این رد بدل کردن عکسها و چت های سکسی ادامه داشت تا روزی که به ایران اومد و من میخواستم برم به دیدنش خیلی به خودم رسیدم راستش واسه دیدنش خیلی ذوق داشتم و حوالی یکی از میدون های تهران باهاش قرار گذاشتم بعد از شش ماه اون کسی که هر روز تو گوشی بود بالاخره واقعی شده بود استرس زیادی داشتم لحظه ای که دیدمش ی مرد جا افتاده تو عدد ۵۰ سال به بالا و کمی چاق و سرشونه های افتاده و شکم برآمده یکم شوک شدم ولی هنوز حس جنسی مو بهش داشتم با هم سمت ی سفره خونه رفتیم و گفت قراره ی دوست قدیمی م به اسم مینا بهمون ملحق بشه بالاخره مینا و دخترش رسیدن و بعد از آشنایی و گپ و گفت و شام و یکم مشروب نوبت رسید به رفتن و من دو دل بودم چکار کنم و مینا گفت امشب همگی می ریم خونه ما از ی طرف قرار اول و از طرفی اون آتیشی که دانا تو دلمو و لای پاهام انداخته بود نمیتونستم خاموشش کنم و قبول کردم و تو راه برگشت اومد عقب کنارم نشست و یکم مست شده بودیم و تو تاریکی شروع کردیم به لب گرفتن وقتی از لباش میخوردم انگار داشتم ی جام می رو باعسل می نوشیدم و دلم میخواست هیچ وقت تمام نشه چشمای عسلی رنگ و مژه های فر خورده و مشکی و ابروهای مشکی و پوست نیمه چروکی که وقتی بهش دست میزدم منو از دنیا جدا می‌کرد نمی دونم چه چیزی درونم هست که به افراد سن بالا گرایش دارم بالاخره به خونه مینا رسیدیم و وقت خواب شد روی تخت خوابیده بود و منتظر منم ی لباس خواب از دختر مینا گرفتم و رفتم بغلش و گفتم بالاخره دیدمت اونم در حالی که موهامو دست میزد و به چشمام خیره شده بود گفت شش ماهه که منتظر امروز بوده و لبش و گذاشت رو لبام بدنم داغ شده بودولی لبای اون داغ تر زبون ش تا حلق فرو کرد و تو دهنم و منو شهوتی تر کرد و دست بزرگ ش رو آروم برد سمت کسم خیلی آروم با احتیاط چو چولم رو مالید وقتی شروع با مالش کرد ی صدای ضعیف تق تق از کسم بلند شد که نشون دهنده این بود آب شهوت تو کسم جمع شده و داره آلارم میده که اون کیر کلفت رو زودتر بهش برسونه و خودمو مدام عقب و جلو میکردم و به خودم پیچ تاپ میدادم که ی آن انگشت‌ تپل ش رو داخل سوراخ پر از ترشح من کرد و اونم فهمید که خیس خیس شدم و انگشت‌ ش اینقدر عقب و جلو برد که من‌ همچنان لب تو لباش ی لرزه تو بدنم افتاد لباش و برداشت و گفت ارضا شدی منم سرمو تکون دادم یعنی آره و شلوار شو پایین کشید و اون کیر که شش ماه فقط عکسشو می دیدم نشون داد از عکسش کلفت تر و بهتر با همون رگ های برجسته شروع کردم به مالیدن و دوست داشتم بذارم تو دهنم که اون شرم لعنتی نذاشت و از طرفی کسم واسه قورت دادن کیر کلفت عجله داشت و بعد بهم گفت برگرد و یکم تف رو کیرش مالید و از پشت بهم چسبوند انگار که ی تیکه زغال گر گرفته به باسنم چسبیده بود و هی فشار میداد ولی فرو نمی‌رفت منم از این بازی که کیر تا دوسا نتی سوراخ کسمه و نمیتونه بره لذت می‌بردم که داره کسم و دیوانه میکنه وقتی به نقطه جنون که رسید کمرو به عقب دادم تا سوراخ کسم و بتونه پیدا کنه و کیرش رو تا آخر کرد تو طوری که تخم هاش رو رو سوراخ کونم حس میکردم وقتی عقب و جلو میزد یکم دردم گرفت بخاطر ضخامت کیرش بودچون به سختی تو سوراخم حرکت میکرد و من بیشتر کمرو به عقب هل میدادم تا یک ذره شم هدر نره کس من غرق در لذت شده بود طوری که از شدت لذت گوشه چشمم اشک جمع شد و شروع کردم به آه و ناله کردن و هر چی بیشتر صدام بالاتر میرفت سرعت اونم بیشتر می شد و از کنار کیر کلفت ش ترشحات همینطور بیرون میزد و و چو چولم مثل ی تیله باد کرده بود و صدای تالاپ و تلوپ کیر خیس خورده دانا و دستایی که گاهی وقتها نوک سینه مو از شدت شهوت فشار میداد و باسن نرمم و هیکل سکسی م و پاهای کشیده م که هر لحظه باز تر میشد و کس عقده ای م که دلش می‌خواست دانا اون کیر کلفتش و با تخم هاش جا بده توش و صدای آه کشیدن و نفس گرم ش که دقیق زیر گوشم چسبیده بود بیشتر منو دیوانه می‌کرد و اونقدر تند تند تلمبه میزد و تا ته فشار میداد که یک لحظه اون نقطه همیشگی داخل کسم شروع کرد به انقباض و و داشت پوست کیر عشق شو لمس می‌کرد که یک آن دستام به ران پاش گرفته بودم پاهاشو به سمت خودم فشار دادم لحظه ای که شهوت و خشونت با هم تمام وجودم رو گرفت و بلند داد زدم میخوام منو بکشی و اونم با قدرت تمام کیر قطورش رو تو کسم فشار داد طوری که گفتم الان که سر کیرش از دهنم بزنه بیرون و بالاخره ارگاسم هر دو توی ی لحظه ناب ترین لحظه مون رو ساخت وقتی کیر قرمزش از کسم بیرون کشید آب داغ و سفید رنگشم همراهش بیرون ریخت و سوراخ کس من که تا ۱۰ دقیقه بعد از سکس باز و بسته میشد و نبضش میزد و از آب کیر سیراب شده بود

نوشته: مارال


👍 12
👎 7
22001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

943736
2023-08-23 01:50:42 +0330 +0330

قشنگ بود

0 ❤️

943737
2023-08-23 01:51:29 +0330 +0330

ولی به اشم داستانت بی ربط بود

1 ❤️

943761
2023-08-23 03:30:14 +0330 +0330

می‌شود گفت که نویسنده سعی داشته با نوشتن این داستان و گفتن نکته های ریز و دقیق سکسی یه حال اساسی به بچه های شهوانی بده و کاری به راست و دروغ بودن داستان هم نداره … جالب بود و مشخصه که قیل از نوشتن چندین بار یه فیلم سکسی رو دیدی و به تصویر کشیدی…

2 ❤️

943762
2023-08-23 03:31:55 +0330 +0330

مقصر کیبورد و دقت کم بنده …کلمه قبل …قیل ارسال شد …پوزش

0 ❤️

943773
2023-08-23 04:08:41 +0330 +0330

اصفهان نمیای؟

0 ❤️

943827
2023-08-23 12:25:31 +0330 +0330

کیر قرمز گفتی یاد کیر سگ افتادم… اخه کیر سگ قرمزه خخخخخ

1 ❤️

944058
2023-08-24 23:43:46 +0330 +0330

سلام،تحقیق کردم نام اون طرف دانا نبوده بلکه نادان بوده گولت زده.در مورد حس به افراد سن بالا و پیر ثواب داره واسه این که ملتی رو شاد کنی هفته ای پنج روز برو آسایشگاه سالمندان بده مدل ویلچری رو تختی سبزی پاک کنی و هر جور که راحتی شاد میشن طفلی ها،در مورد صدای تق تق کس هم اون صدای دزدگیر مجیکار کس جنابعالی بوده سیستم ضربه ای cnock روش نصب بوده.ضربه زده که آلارم نکشه نصف شبی،و من ال… توفیق😇

0 ❤️

944225
2023-08-25 20:26:23 +0330 +0330

صدای ضعیف تق تق ازکوست بلند شد؟ مگه میشه؟ مگه داریم؟ اون صدای پف فیل هایی بوده که داشتی درست میکردی 😁😁😁😁😁

0 ❤️