خیانت با دختر عمه

1401/04/08

سلام دوستان
من شاهرخم سی و هشت سالمه تهرانیم قد و هیکل معمولی و قیافه خوب شرکت بیمه دارم و وضع مالیم خوبه پونزده ساله ازدواج کردم و یه دختر چهارده ساله دارم به اسم آرمیتا قد بلند و کشیده مثل همسرم خانمم هم مریم سی و پنج سالشه و اصالتا شمالیه قد بلند و باسن بزرگ و سینه های بزرگ و سفید
اما داستان کوتاه من ازونجایی شروع میشه که :
ما مدت زیادی به طور کلی با عمه م و خانوادش قطع ارتباط کرده بودیم و پنج سالی بچد هیچکدومشون ندیده بودم گذشت و عروسی دختر عموی من بود که ما دوباره خانواده عمه ام رو اونجا دیدیم و آشتی کردیم و بعد مدت ها نگین دختر عممو میدیم وای چقد خوشگل شده بود موقع سلام علیک فقط کیرم داشت شورتمو پاره میکرد نگین همبازی بچگی من قد کوتاه و هیکل خوب یخورده تو پری داره و خیلییی جذاب رنگ پوسته برنزه ای داره و مث دختر دبیرستانیا میمونه با این وجود که یه سال از من کوچیک تره نگین وقتی نوزده سالش بود بزور شوهرش دادن به مهدی شوهرش خلاصه وقتی دیدمش سریع دستمو دراز کردم و چند دیقه طوری که مثلا حواسم نیست دستشو گرفته بودم و مثلا با عمم مشغول احوال پرسی بودم دستای نرم و جذابش اه از نهادم بلند کرده بود زنمو که دیدم دسشو ول کردمو و گفتم نگین بیا بریم حیاط کارت دارم گفت بله گفتم ببین تو این هفته یا میای خونه ما یا میای شرکت من یا دیگه نه من نه تو از اول نگین دختر حشری بود با عشوه خندید و گفت باشه با مهدی؟ گفتم اره بیاید خونه قبول کرد و تو حیاط دستم رو شونش بود عروسی تموم شد موقع خداحافظی یه ماچ کردمش طوری که زنم خیره مونده برگشتیم و به زنم گفتم نگین دعوت کردم که عصبی شد و گفت چه حقی داری و میدونم ازش خوشت میاد و گفتم غلط کردم نمیخام صبش زنگ زدم نگین و گفتم خونت همونجاس گفت اره گفتم اماده شو بیا پایین کارت دارم رفتم و گفتم که زنم اینجوری گفته و هم اونو بد کردم هم خودمو خوب کردم پیشش بعد دستمو گرفت گفت اشکال نداره مهدی ام ازین گند بازیا داره گفتم پس پاشو بریم شرکت من اونجا یه چایی بخوریم دوتایی رفتیم و تو ماشین شروع کردم حشری کردنش دائم از سینه و هیکلش تعریف میکردم چون میشناختم چه حشرییه بعد مثلا اتفاقی گوشیمو انداختم زیر پای اونو خم شدم ور دارم که صورتمو چسبوندم به ساپورتش مشخص بود حشری شده خلاصه رسیدیمو و منم تو شرکتم یه اتاق دارم که مث خونه میمونه و چیزی کم نداره چابی خوردیمو گفتم تا غرپب اینجاییم پالتو رو در بیار گفتم شلوارت راحت نیست زیرش داری؟ گفت اره و گفتم در بیار پس پالتو رو در اورد و داشتم سینه هاشو یواش دید میزدم که نشست گفتم پس چرا شلوارتو عوض نکردی گفت زیپش قفل شده منم انگار دنیا رو بهم دادن بلندشدم و دستشو گرفتم و زانو زدم جلوشو و گفتم وایسا درستش کنم شروع کردم ور رفتن با کص تپلش تا مثلا زیپشو باز کنم چند دیقه ای ور رفتم و قشنگ مشخص لود خیس کرده و تو ابن حین لود که دستشو گذاشت رو سرم یه لحظه اتیش گرفتم از شهوت و زیپشو با زور پاره کردم و شلوارشو در اوردم چون زیاد ازش مطمئن نبودم اول یبار شلوار زیرشو بوسیدم و یه نگاه بهش کردم و دیدم خندید افتادم به جونش شلوار لیشو دراوردم از رو شلوار زیرش کثشو بوسیدم رونشو گاز گرفتم با ولع خاصی لختش کردم و انداختم رو تخت و افتادم به جون سینه های گنده و خیسش و انقد خوردم دهنم اب میومد از ممه هاش تا کصشو با زبون رو بدنش لیس زدم تا رسیدم به کصش و شروع کردم خوردنش که صدای ناله هاش تا سر خیابون میرسید منم تو این کار خیلی حرفه ای بودم با خوردن ارضا شد و 69 شدیم و دوباره ارضا شد و کیرمو مالیدم لبه کصشو تلمبه رو شروع کردم که نفسش در نمیومد و گریه میکرد و خودشو میمالید برگردوندمش و از کون آکبندش شروع کردم اصن بهم نمیگفت که کونش دست نخوردس از گریه هاش فهمیدم تختو گاز میگرفت از درد و لذت همه ابمو ربختم تو دهنش و دوباره کردم تو کصش روش خوابیدم برای نیم ساعت بدون هیچی فقط توش بود بعد لباساشو پوشندم و گذاشتمش در خونه و چند ماهی میگذره چون همون شب زنم سکس خواست به اب کمم شک کرد نرفتم هنوز
و اگه رفتم پیشش قسمت بعدیو مینویسم

نوشته: شاهرخ


👍 1
👎 23
38401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

882092
2022-06-29 01:25:45 +0430 +0430

نمیدونم چرا ولی احساسم میگه این داستان ماله یه ذهنه جلقیه ۱۶ یا ۱۷ ساله است

0 ❤️

882106
2022-06-29 01:49:21 +0430 +0430

آقا یکی به من بگه مایی که وقت سلام علیک با دخترای فامیل کیرمون نمیخواد شرتمونو پاره کنه ایرادی چیزی داریم

5 ❤️

882108
2022-06-29 01:55:01 +0430 +0430

میترسم کامنت بزارم منم بکنی جانی

1 ❤️

882110
2022-06-29 02:00:39 +0430 +0430

تو واس خاطر شک زنت نرفتی دروغه تو صابونت تموم شد

1 ❤️

882121
2022-06-29 02:26:51 +0430 +0430

گوه خوردی

0 ❤️

882139
2022-06-29 03:25:33 +0430 +0430

زنت دیگه چه گالیکشی بوده به اب کمرت شک کرده شیرم دهن زنت

0 ❤️

882145
2022-06-29 03:35:22 +0430 +0430

😂😂😂😂😂😂😂😂مرسی ک نصف خندوندیمون😂😂😂😂😂خدیا چقد کسخول داریم،داداش هراز گاهی بنویس ی ملتو شاد کن 😂😂

0 ❤️

882151
2022-06-29 05:22:33 +0430 +0430

اينم از شاهرخ جقي از كشور حقولستان

0 ❤️

882160
2022-06-29 08:24:47 +0430 +0430

زیپ ساپورت؟

1 ❤️

882167
2022-06-29 09:11:41 +0430 +0430

(((مشخص لود خیس کرده و تو ابن حین لود))اول بزن بعد بنویس . یا اول بنویس بعد بزن
(((صورتمو چسبوندم به ساپورتش مشخص بود حشری شده)))
(((جونش شلوار لیشو دراوردم)))
شگفتا در طی چند دققه ساپورت به سلوار لی تبدیل شده .
کسکش از موتوری جنس نگیر کونی . صنعتی سنتی با هم میزنی

0 ❤️

882172
2022-06-29 10:31:35 +0430 +0430

حتما زنت باسکول می‌زاره زیر تخمت اینو وزن می‌کنه
سالار مواظب اهرم باسکول باش

0 ❤️

882191
2022-06-29 12:29:43 +0430 +0430

دیوث منم دختر عمه دارم ، دختر خاله دارم یکیشون هم بهم گفته بود بیا خواستگاریم ولی من هرکاری میکنم فقط به چشم خواهری نگاهشون میکنم هنوز برام اون دختر بچه هان بعد شما بهشون حس جنسی دارید با اینکه شوهر دارت 😐 جنده بازیا چیه ، میخوای کص بکنی پول که داری برو ی کص بیار بکن این کارا چیه ، چرا دارید روز به روز حیوان تر میشد😐😐😐👎🏻👎🏻👎🏻👎🏻👎🏻

1 ❤️

882198
2022-06-29 15:06:33 +0430 +0430

ننویس

0 ❤️

882218
2022-06-29 18:23:12 +0430 +0430

شوهر دختر عمه زنتو گاییده برعکسش کردی نوشتی؟؟

0 ❤️

882232
2022-06-30 00:23:59 +0430 +0430

آرزوهای یه نوجوون ۱۶_۱۷ ساله
منم تو شرکتم یه اتاق دارم عین خونه می مونه این طرز گفتار یه مرد ۳۵ ساله است؟
سوتی های سکس بماند.

0 ❤️

882286
2022-06-30 05:39:04 +0430 +0430

میگم کس خیس قبول ولی سینه چطوره خیسه🤣🤣
بعد زنت آبت با چی اندازه میگیره مثلا قبلاً یه پارچ بوده الان یه لیوان😅😅😅

0 ❤️

882405
2022-06-30 22:04:15 +0430 +0430

ساپورتش زیپ داشت؟
تاحالا ساپورت دیدی از نزدیک

0 ❤️

882417
2022-07-01 00:32:34 +0430 +0430

اخه کسکش تو حتی تخم نداری مهمان دعوت کنی خونه‌ت بعد تو اتاق کار تو شرکت تخت خواب داری ؟یه حر۴ی بزن که تخمشو داشته باشی

0 ❤️

882531
2022-07-01 16:22:03 +0430 +0430

دوست عزیز چی میگی اصلا‍؟درسته داستانه ومهم نیست راست و دروغش ومهم اینه که ادم باخوندنش لذت ببره.اما شما یجوری خلاصه کردی وبدون جزئیات که خیلی گنگ ومبهم بود نوشتی.وواسه همین ادم نمیتونه ارتباط بگیره باداستانت.اخرشم گفتی زنت شبش سکس خواست و ابت چون کم بود شک کرد‌خب بدن ادم قراردادنداره هربارمیزان مشخصی اسپرم خارج کنه بلکه باتوجه به تغذیه و نوع سکس ومیزان راحتی و لذت ازسکس تعیین کننده مقدار ابت هست.این مدل حرفا داستان روخراب میکنه.شایداگر طرز نوشتن رو بلدبودی بیشتر دلپذیرمیشد

0 ❤️