خیانت یا شهوت که منجر به سکس شد (۱)

1401/07/07

سلام تا حالا داستان ننوشتم اما سعی میکنم خوشتون بیاد تو این داستان واقعی اسم ها تخیلی ولی داستان کاملا واقعی هستش خب بریم سراغ داستان تازه ازدواج کرده بودم اسمم امیر با ی خانواده مذهبی که اتفاقا فامیلم بودن برادر خانومم ی سال قبل من عروسی کرده بودم زنشم ی دختر خوشگل وسفید از همون روزای اول نامزدیم متوجه نگاهاش شدم اما هیچوقت جدی نشد هرموقع میرفتم اونجا ی جوری خاصی تحویلم میگرفت خلاصه بعد ی مدت هر پستی تو اینیستا میذاشتم قبل همه لایک میکرد و پیام های تشکر اینجور چیزا بینمون رد وبدل میشد تا اینکه ی شب تو اینیستا حرف دلشو زد گفت که از شوهرش خوشش نمیاد قهر کرده رفته خونه پدرش بعد ی مدت شوهرش رفت اوردش خونش از اون روز به بعد پیاماش شروع شد که میخامت از اینجور حرفا منم میگفتم نمیشه فامیلیم تا اینکه با حرفاش کاراش وقتی میرفتم اونجا بهم تحمیل کرد که ی روز برم پیشش صبح زود بود که ی پیام برام اومد که شوهرش نیست رفته ی ماموریت ومن برم پیشش صبح بلند شدم به زور خودمو راضی کردم که برم همش دلشوره داشتم خلاصه رسیدم دم در در زدم درو باز کرد گفتم بهتره بیخیال شیم دستمو گرفت وبا چشمای خواب آلودش منو کشید تو خونه وارد که شدم همه بدنم پر ترس بود گفت نگران نباش اون تا فردا نمیاد گفتم بده فامیله گفت ن من شیش ساله منتظر همچین روزیم گرمی دستاشو دورگردنم حس کردم بدنم شل شد لباش داشت نزدیک لبام میشد لبامو گذاشتم رو لباش فقط بیست دقیقه لباشو خوردم دیگه برام مهم نبود شوهرش یهو برگرده وازاین فکرا بعد خورون لباش هردو کاملا لخت شدیم چی میدیدم ی بدن سفید عین برف با خودم گفتم حیف این بدن نیست دست این پسرست رفتیم اتاقش انداختنش روتخت ممه هاشو با ولع تمام میخوردم اه ونالش داشت دیوونم میکرد وای میگفت بخور من میخامت نوک پستوناشو میخوردم اه ونالش بلند تر شده بود افتاد به جونم کیرم ی ده دقیقه کیرمو خورد آماده سکس شدیم وای چه کسی سفید عین برف گذاشتم رو تخت ی بالش گذاشتم زیر کمرش سرشو گذاشتم دن کسش دادمش تو وایی چقد گرم بود رفتش توش ی آه کشید درش آوردم دوباره کردم گفت بیشرف بکن آتیش گرفتم تندترش کردم پشت سرهم تلمبه میزدم اه ونالش همه اتاقو گرفته بود میگفت بکن بکن من جندتم وایی داشتم دیوونه میشدم شیش سال بود ی همچین کس خوشگلی کنارم بود ومن بی نصیب از اون گفت بسه از کون میخاد گفت تاحالا به شوهرش کون نداده اما میخام بکنیم تو برگشت حالت داگ استایلی کونشو یکم با دستم بازکردم ن زیاد کونش خیلی تنگ بود یکون سفید تنگ سرشو چرب کردم گذاشتم دم سوراخ کونش یواش یواش دادم تو داد زد اما مقاومت نکرد دوباره کردم گفت کامل بکن راحتم کن همشو یهو دادم تو فریاد زد سوختم افتادم روش کامل توش بود اروم اروم تلمبه زدم چنگ میزد ملافه تخت رو اعتنا نکردم از روش بلند شدم پشت سرهم داشتم تلمبه میزدم اونم اه وناله وای چه حالی میکردم دستامو گذاشتم رو کمرش تلمبه زدم گفتم داره میاد گفت بریز توش با چن بار تلمبه زدن آبم ریخت توکونش افتادم روش وای ملافرو کشیدم رو دوتامون اون زیر صدای نفس نفس زدناش بهم آرامش داد گفت دوستم داره گفتم کاش میشد باهم باشیم تا اخر اما نمیشه گفت نکنه اخرین بارباشه گفتم نمیدونم سرمو گذاشتم روسرش برگشت رفتیم توبغل هم وقتی به خودم اومدم ی ساعت بود تو بغل هم خواب رفته بودیم اما ی چیز بد اتفاق افتاد تو قسمت بعدی؟ …ادامه دارد

نوشته: امیر


👍 4
👎 10
39401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

897313
2022-09-29 02:11:03 +0330 +0330

لامصب کل تایم کردن ۹۰ درصد همه ربع ساعته😅😅
تو فقط نیم ساعت ساک داشتی🤣🤣🤣

1 ❤️

897324
2022-09-29 03:25:23 +0330 +0330

می‌داشتی تو اینیستا دردش نمی‌گرفت از اول من میدونستم این پسره شیری رنگ پلشت گی تشریف داره

0 ❤️

897334
2022-09-29 05:48:37 +0330 +0330

بعد لز اینکه هر دو کامل شدیم چی می دیدی ‌؟
انتظار داشتی چی ببینی ؟
گودزیلا ؟
موفق باشی

0 ❤️

897394
2022-09-29 18:51:00 +0330 +0330

فانتزی موقع کردن زنته به قول دادشمون همش از بوس تالیس و کردن یه ربع میشه نین ساعت برات ساکس زد بعدشم این شده تجربه پیش پیشکسوتان شهوانی هرکی بگه راست راسته مطمئنا" دروغ دروغ فقط ارزو داری حتی یه دست بهش بمالی چه برسه بکنی

0 ❤️

897401
2022-09-29 22:18:22 +0330 +0330

عموووووجانی دیگه …ادامه بده

0 ❤️

897512
2022-09-30 10:16:08 +0330 +0330

کیر بز افغانی و همستر هندی و خوک برزیلی و دسته گاو آهن زنجانی یکجا تو کون دروغگو

1 ❤️

897521
2022-09-30 12:24:08 +0330 +0330

حتما تو قسمت بعد شوهره یه روز اومد خونه و کونتو جر داد و شد بکن دایمت

0 ❤️

897527
2022-09-30 13:17:26 +0330 +0330

ببینید دوستان نمیدونم این داستانو باور دارید یا ن برامم مهم نیست چون خودم عین واقعیت رو نوشتم همین که خودم میدونم واقعیه کافیه ضمنا کیر همه تو کون دروغگو همین

0 ❤️

897968
2022-10-04 20:03:42 +0330 +0330

همون اول ک نفهمیدم زنداداشت بود یا زنِ برادرِ خانومت نخوندم. کیرم تو تایپت ننویس برادر

0 ❤️