اسمم دانیاله و 23 سالمه ، بابلسر زندگی می کنم ، دو سه سالی هست که با یکی از آشناها به نام مرتضی که یه مرد حدود 50 ساله است رابطه دارم ، اهل تهرانه و هر وقت که میاد اینجا و تنها باشه با هم سکس می کنیم ، کم و بیش به شکل هدیه و خرید برام چیزهایی هم می گیره ، رابطه من و مرتضی عاشقانه نیست ، صرفا یک رابطه براساس برطرف کردن نیازهای جنسی امون هستش . اگرچه موقع سکس مرتضی خیلی اهل بوسه و سکس عاشقانه است اما فقط توی سکس اینطوریه و در حالت عادی خیلی معمولیه رابطه امون . خیلی وقت پیش که اومده بود یه مرد دیگه که کمی از خودش جوون تر بود هم همراهش بود ، برای دیدن ملکی اومده بودن و کار ، اون شب من و مرتضی رفتیم داخل اتاق و سکس کردیم و دوستش مهدی بیرون نشسته بود ، در حد اینکه لخت باشم و اون ببینه و دور هم بشینیم و حرف بزنیم حضور داشت و برخلاف تصورم که شاید اونهم بخواد باهام سکس کنه ، کاری نداشت ، با خودم فکر کردم که حتما گرایشی به همجنس نداره . چند ماهی از اون شب گذشته بود ، یک روز مرتضی بهم زنگ زد که دوستش داره میاد خونه اش و تنهاست و خیلی دوست داره که با من سکس کنه . ته دلم خوشم می اومد که یه فاعل دیگه رو هم تجربه کنم اما اولش صرفا برای اینکه زیاد بد نباشه با دلخوری گوشی رو قطع کردم و بعد از اینکه مرتضی دوباره زنگ زد و کلی باهام حرف زد مثلا راضی شدم . قرار بود آخر هفته مهدی بیاد شمال و بره خونه مرتضی . پنج شنبه از صبح با استرس و هیجان منتظر بودم ، رفتم حمام و با اینکه موی کمی روی بدنم هستش ، شیو کردم و حسابی سفید و صیقلی شدم . عصر بود که مهدی به گوشی من زنگ زد و بعد از احوالپرسی ، پرسید که شب می تونم پیشش بمونم . گفتم آره . گفت پس ساعت 7/8 برم خونه مرتضی . زودتر رسیده بود و می خواست استراحت کنه . هفت و نیم بود که راه افتادم و از سر پاسداران تا برسم دم بلوار نزدیک ساحل نزدیک 8 بود . زنگ اپارتمان رو زدم و رفتم بالا ، دم در منتظر بود . بعد از احوالپرسی و داخل رفتن . نشستیم روی کاناپه بزرگ چرمی وسط پذیرایی . مرتضی خیلی وقتها همونجا منو می کرد و حالا منو به یه مرد دیگه قرض داده بود و همونجا نشسته بودیم . با لبخند گفت : به مرتضی گفتم ، یه روز این گل پسر رو به من قرض بده ، دفعه پیش خیلی به دلم نشستی. چیزی نگفتم ، اما از این حس خاص خوشم می اومد . حس مالکیت مرتضی روی من و اینکه منو تعارف کرده به دوستش . مهدی من رو کشوند سمت خودش و بی مقدمه شروع کرد به بوسیدن و لب گرفتن از من . اینکه از من خیلی خوشش میاد رو حس می کردم . حس و حالش با مرتضی فرق می کرد . پیرهنم رو درآورد و گردن و سینه هام رو شروع کرد به خوردن . منم دستم روی کیرش بود و از روی شلوارش می مالیدم . دستم رو کردم داخل شلوارش و از توی شورت اش کیرش رو که نیمه خواب بود با دستم می مالیدمش . کمی که گذشت ، گفت : اماده شدی ؟ گفتم : نه و رفتم سرویس و آماده شدم و کاملا لخت اومدم بیرون . مهدی هم لخت شده بود و با یه شورت منتظرم بود . مهدی از مرتضی قد بلندتر بود و کمی هیکلی تر و در برابر قد متوسط من و هیکل معمولی ام جثه اش از من بزرگتر بود و این باعث می شد بیشتر حشری بشم . نزدیک اش که شدم همونجوری که نشسته بود ، بغلم کرد و شروع کرد به لب گرفتن و مالیدن کونم و انگشتش رو لای کونم و روی سوراخم می کشید و منم دستم رو داخل شورتش کرده بودم و کیرش رو می مالیدم . کمی که لب گرفت و بدنم رو مالید . دستش رو گذاشت روی سرم و آروم آروم هدایت کرد که برم لای پاش ، منم پایین نشستم و شورتش رو درآوردم و کیر نیمه خوابش رو کمی مالیدم و شروع کردم اول سر کیرش و بعد تمام کیرش رو لیسیدن . حسابی که از لیسیدن سیر شدم ، کیرش رو کلا کردم داخل دهنم . مهدی دستش روی سر من بود و چشماش رو بسته بود و فقط آه می کشید . من یه کم ساک می زدم و مهدی وسطاش سرم رو نگه می داشت و کمی خودش رو بلند می کرد تا کیرش تا حلق فرو بره . نگه می داشت و بعد دوباره من ساک می زدم . برخلاف مرتضی که همیشه می ایستاد و سرم رو نگه می داشت و فقط خودش دهنم رو می گایید . مهدی گذاشت با لذت کیرش رو حسابی ساک بزنم . کیرش دیگه شق شده بود و من فقط سرش رو دوست داشتم لیس بزنم و بذارم تو دهنم . مهدی بلند شد و منو روی گوشه کاناپه به پشت خوابوند و من یه پام رو روی زمین نگه داشته بودم و مهدی وسط پام نشست و اول کمی کونم رو مالید و لپای کونم رو کمی خورد و بعد با ژل روان کننده شروع کرد سوراخم رو انگشت کردن و باز کردن . چند دقیقه ای طول کشید تا سوراخم آماده بشه برای گاییده شدن توسط کیر مهدی . خواست شروع کنه که بهش گفتم : کاندوم نداری ؟ گفت : نه . بی خیال ، چیزی نمیشه . گفتم : نه ! و کمی خودم رو کشیدم جلو و مهدی از روم بلند شد و ازم پرسید که نمی دونم مرتضی تو خونه داره یا نه . نمی دونستم و مهدی به مرتضی زنگ زد و اونم گفت که داخل کمد گویا داره . لخت نشسته بودم روی مبل و مهدی هم لخت با کیری شق شده کنارم ایستاده بود و صدای مرتضی روی اسپیکر بود . مرتضی لحن شوخی پرسید : مهدی راضی هستی ؟ مهدی هم با خنده گفت : هنوز داخل نکردم . بذار بگام بعد نظرسنجی کن . اینکه درباره گاییدن من حرف می زدن حشری ام می کرد . مهدی قطع کرد و رفت کاندوم رو آورد و کشید روی کیرش . بدون اینکه بگه ، برگشتم و توی پوزیشن قبلی روی کاناپه دراز کشیدم . بدنم به چرم مبل می چسبید و حس خوبی داشت . مهدی سر کیرش رو گذاشت دم سوراخ و شروع کرد به فرو کردن کیرش ، اولش کمی درد داشت . البته اونقدر نبود که اذیت بشم . با آرامش کیرش رو داخل می کرد . آروم آروم اما بی وقفه کیرش رو داخل می کرد و فرصت استراحت نمی داد . نصفه کیر که داخل رفت ، دردش بیشتر شد و با هر بار فشارش من آخ و اوخی می کردم . مهدی نیم خیز روی من بود و تقریبا روم خوابیده بود و نیمه باقی مونده رو جا می کرد داخل کونم . کمی درد داشتم ، مهدی کیرش رو تا انتها داخل کرده بود و خودش روم بود . کمی نگه داشت و آروم تر از وقتی فرو می کرد بیرون می کشید و دوباره فرو می کرد . چند دقیقه ای بعد دیگه تلمبه هاش شروع شد. بدنش پر مو بود و با بدنم که حس می کردم حال می داد . دستش رو دور گردنم و بالای سینه ام حلقه کرده بود و تلمبه می زد . من فقط آه و ناله حشری می کردم و مهدی هم با جون گفتن و آفرین کونی جون ، تشویق می کرد . کمی گذشت و کنار گوشم گفت : من بهتر می کنمت یا مرتضی ! برای من مهدی با هیکل بزرگتر و کیر خوش تراش تری که نسبت به مرتضی داشت بهتر بود . اما به شوخی گفتم : مرتضی ! کیرش رو تا انتها فرو کرد و فشار داد و دوباره پرسید : من کونت رو خوب می گام یا مرتضی ! یه ضربه دیگه با کیرش داخل کونم زد و من گفتم :. تو ! و مهدی شروع کرد به گاییدنم . کمی که این مدلی منو گایید . کیرش رو بیرون کشید و جلوم ایستاد و منو برگردوند و هل ام داد که سرم گوشه کاناپه باشه و کمی تکیه بدم . با دستم دسته کاناپه رو گرفتم و خودم رو نگه داشتم ، یکی از پاهام رو جمع کرد داخل شکمم و کیرش رو داخل کرد . دستش رو روی کونم می کشید و تلمبه می زد . گاهی لپ کونم رو به سمت بیرون می کشید تا سوراخم باز بشه و کمی نگه می داشت و تو اون حالت تلمبه می زد . کمی که تو اون حالت منو کرد ، خم شد روم و نوک سینه هام رو می کشید و همزمان تلمبه هم می زد . اولش درد می کرد اما بعدش حال می داد . سینه ام قرمز شده بود . کمی جابجا شد و منو کمی چرخوند و بعد مچ پاهام رو با دستاش گرفت و پاهام رو باز کرد . اینجوری کیرش بیشتر داخل می شد و تلمبه های عمیق اش رو شروع کرد ، بعدش که پاهام کاملا باز بود ، مهدی خم شد و پاهام رو دور کمرش گرفتم و مهدی اومد روم کاملا و سینه هام رو می خورد و گاهی لب می گرفت و گردنم رو می خود و خیلی محکم تر و عمیق تر از قبل منو می گایید . درد و سوزش داشتم و دوست داشتم زودتر تموم بشه . بعد از چند دقیقه تو اون پوزیشن منو گایید و بعد کیرش رو کشید بیرون و من همونجوری ولو بودم . کیرش رو کمی مالید و ازم پرسید : آبش رو می خوری ؟ بهش گفتم : باشه . نشست و گفت یه کم بیار روش بشین تا بعد . رفتم جلوش و پاهم رو دو طرف پاهاش گرفتم و رفتم جلو و خودش کیرش رو با دستش گرفت و داخل کرد . نشستم روی کیرش و پاهاش . مهدی منو سمت خودش کشید و محکم بغلم کرد و شروع کرد به گاییدن من . چند تا تلمبه زد و بعد همونجوری که کیرش رو داخلم نگه داشته بود . یه کم ازم لب گرفت و پاهاش رو کمی باز کرد که پاهام بازتر بشه . کمی درد داشت اما حال می داد این شکلی . چند تا تلمبه ی دیگه زد و منو از روی کیرش بلند کرد و نشوند و خودش جلوم ایستاد . کاندوم رو از روی کیرش برداشت و من شروع کردم به ساک زدن . کیرش حسابی شق و قرمز شده بود . دستاش روی سرم بود اما فشار نمی داد . منم حسابی حشری بودم و حسابی به کیرش حال می دادم . همزمان شروع کردم کیر خودم رو مالیدن که با صدای مهدی به خودم اومدم که گفت : نکن ! فعلا لازمت دارم . آبت رو نیار . گوش دادم و ساک زدن رو ادامه دادم . اه و اوه مهدی درومده بود . معلوم بود که نزدیکه . خودش هم شروع کرد به گاییدن دهنم و. من خودم رو سپردم به دستاش و کیرش و اونهم سرم رو گرفت و شروع کرد به گاییدن دهنم . یه کم بعد ، سرم رو نگه داشت و کیرش رو کنار لپم با دستش نگه داشت و چند تا آه کشید و ریخته شدن آبش که با فشار می اومد رو حس کردم . دهنم پر شد و کیرش رو از دهنم کشید بیرون و ولو شد روی کاناپه و منم دهنم رو باز کردم و آبش از چونه ام ریخته شد روی سینه ها و شکمم . همونجوری که بی جون بود ، یه کم دستمال کاغذی داد که خودم رو پاک کنم . پاک کردم و رفتم که دهنم رو بشورم . وقتی برگشتم داشت با دستمال کیرش رو تمیز می کرد . حشری بودم هنوز ، رفتم کنارش نشستم . منو بغل کرد و منم تو بغلش ولو شدم . سینه ها و کونم رو می مالید . بهم گفت : خیلی ایول داری . حال دادی . دستم رو گذاشتم روی کیرش که دیگه شل شده بود و همونجوری که می مالیدم مهدی هم هی از بدن و کونم تعریف می کرد . یه کم که نشستیم ، زنگ زد به مرتضی و گذاشت روی اسپیکر . مرتضی داشت رانندگی می کرد ، پرسید : در چه حالید ! مهدی گفت : حال خوب . این آقا دانیال حسابی سرحالم آورد . کونش عالیه و خودش عالی تر و مرتضی ادامه داد که : و حرف گوش کن ! بعد مرتضی از من پرسید : دانیال ، کونی خان ، من بهتر می کنمت یا مهدی ! مهدی خندید و گفت پرسیدم ازش . دیگه مال خودمه . مرتضی هم با خنده گفت : دیگه چاقال خودته . اما هر از گاهی به ما هم قرض بده . اینکه دو تا مرد که هر دو منو کرده بودند داشتن درباره بدن و کردن من صحبت می کردن ، حس جالبی بود . بعد از مکالمه ، مهدی گفت : می خوای دوش بگیری ؟ گفتم نه . ساعت حدود 9 ونیم بود ، مهدی سفارش غذا داد . من خواستم لباس بپوشم ، که مهدی گفت فقط شورت تنت کن . خودش هم فقط شورتش رو پوشید ، غذا که اومد ، دنبال یه چی بود که بپوشه و غذا رو بگیره . بالاخره از لای در غذا رو گرفت . تمام مدتی که روی مبل نشستیم و شام خوردیم و فیلم می دیدم . من بغل مهدی بودم و با بدنم ور می رفت . حس باهالی بود . هنوز حشری بودم و فقط دوست داشتم یک بار دیگه منو بکنه . نزدیک ساعت یک بود که مهدی گفت ، بریم بخوابیم .اون شب تا صبح حشری بودم و لخت توی بغل مهدی بودم ، نیمه شب دیگه مهدی برام جق زد و خالی شدم و خوابیدیم . از خواب که بیدار شدیم ، رفتم سرویس و خودم رو اوکی کردیم و مهدی منو کرد . اگرچه مثل دفعه اول نبود اما بعد از لخت خوابیدن تو بغلش گاییده شدن اول صبح خیلی حال داد . از اون روز به بعد من دیگه با هردو سکس داشتم ، مهدی کم می اومد اما دیگه واسه هر دو بودم . خیلی دوست داشتم همزمان هر دو باشن ، اما اونها دوست نداشتند .
نوشته: mehrdad94y
چرا اینهمه داستان گی داریم اخه ؟ تنها نکته مثبت داستانت استفاده از کاندوم بود . ولی خداییش کونی ها زیاد شدن یه فکری باید کرد
دوستان داستان{ سکس با زن جناب سروان} رو سرچ کنید و بخونید اگر دوست داشتید کامنت بزارید بازم بنویسم. البته داستان نیست واقعیتی هست ک برام اتفاق افتاد و نوشتم
سلام امینم. با ادب بودن طرفم خیلی واسم مهمه از همون نوع حرف زدن تو تماس هم میفهمم.تهران09025756129
الا یا ایها الکونی که زیر کیر می مونی
بجز آداب کون دادن چیز دیگه نمیدونی؟
بجای مرتضی و مهدی و دیگر بکن ها
برو پیش جهانگیری معاون اول کونی
کیر نوجوان میخوام کرج مکان دارم
بابا منم هم قاىًمشهر ويلا دارم هم چمستان
زياد هم ميرم ولى فقط يه بار با يكى مجازى اشنا شدم امد پيشم
کاش جاده تهران شمالو میبستن هم کرونا تموم میشد هم کونونا!!! 🤤