...قسمت قبل

سلام امیدوارم حالتون خوب باشه
داستان قبلی که نوشتم قسمت یک بود و اولین کس کردنم که خیلی برام جالب بود و خواستم باهاتون به اشتراک بزارم
از اونایی هم که کامنت بد میزارن،نشستن جقشونو میزنن بعد پشیمونی میفته گردن ما
هیچکس مجبورت نکرده بخونی مادرجنده ای که فحش میدی
در ضمن من وقت پاکنویس کردن ندارم یکبار مینویسم و نگاه هم نمیکنم
(شاید بگین غیر واقعیه ولی ۱۰۰ درصد درسته)

قضیه به اونجایی رسید که هما رفته بود داخل اتاق و درو بسته بود و الهام هم اومد سمت من دست برد به شلوارم و شورت رو باهم کشید پایین
کیرم که نیم خیز شده بود دوباره کرد توی دهنش و یه میک صدا دار ایجاد کرد که باعث شد بعد چند ثانیه هما در اتاقو باز کرد و ما رو باز در این حالت دید چشماش گرد شده بود من دیگه به الهام نگاه نمیکردم نگاهم روی هما بود که باز عکس العملش چجوریه و چی میگه:بنظرتون برین داخل اتاق خواب بهتر نیست؟همینطوری وسط پذیرایی؟خجالت نمیکشین؟صدرا تو هم انگار از خداته
من:منکه کلا هنگم از این اتفاقا و بخدا اصلا نمیدونم چه اتفاقی داره میفته
الهام خیلی پر تف ساک میزد ولی دندونش می‌خورد و این یکمی اذیت میکرد و لبشو خیلی قشنگ دور کیر میزاشت با لبش ساک میزد طوری که لبشو رو کیرم میکشید و یه دفعه کیرمو از دهنش در آورد و گفت بسه میخوای بریم روی تخت؟منم یه نگاهی به هما انداختم و باز به الهام گفتم بریم
هما باز دستشو روی پیشونیش گرفته و یه اوف کشید و باز رفت داخل اتاقش
هنوز لباسای بیرونشون عوض نکرده بود همه این اتفاقا توی چند ثانیه افتاد
الهام رفت روی تخت و لبه تخت پاهاشو باز کرد و با یه دستش کسشو می‌مالید منم رفتم نزدیک تر و کیرمو فرستادم داخل کسش
باز همون گرمای لامصب
بازم قفل شدن من
با سیلی از طرف الهام به خودم اومدم
گفت چته بکن دیگه
همینطوری کیرم کامل داخل کسش بود
شروع کردم به تلمبه زدن الهام خیلی حشری شده بود و آه و نالش اتاقو پر کرده بود
حرفای عجیبی میزد و میگفت میدونی روی این تختی که داری منو میکنی خیلی زیاد آه و ناله مامانمو شنیدم که بابام خیلی خشن میکردش
میگفت کیر بابام دسته بیلیه واس خودش
میگفت دو برابر کیر توئه
منم حسابی عرقم در اومده بود کسش حسابی روون شده بود
منکه تازه خوشم اومده بود و بدون توقف داشتم تلمبه میزدم که الهام همونطوری که خوابیده بود منو نگاه می‌کرد و با لبخند آه و اوه میکرد
الهام گفت که صدرام جونم بیا کامل روی من بخواب
منم رفتم و کیرم هنوز توی کسش بود و که لبشو چسبوند به لبم و زبونشون میداد توی دهنم
در همین حال بودم که احساس کردم میخواد آبم بیاد
یکمی بلند شدم سرعتو بیشتر کردم و کشیدم بیرون گذاشتم روی کس الهام که همونجوری باز آبم اومد و ریخت روی شکم الهام
بعدش باز لباس پوسیدمو و بدون هیچ حرفو حدیثی رفتم خونه
و موقع رفتن گفتم من دارم میرم
که الهام همونطوری لخت از اتاق اومد بیرون و گفت به سلامت بری همسایه عزیز و کار درست
و اینکه صدرا شماره داری اگه بازم بخوای بیای خبرت کنم نیام جلوی خونتون بهتره تو هم که آدمو نگه میداری جلوی در با خنده خخخ گفت

این ما زمانی بود که من سونی اریکسون تاشو با دوربین ۲ مگاپیکسلی داشتم خخخ
گوشی بود ۴۰ ت اما خط بود یکی دو میلیون
شاید در کلاس ما اونموقع با من دو سه نفر گوشی داشتن

اگه کامنتا مثبت بود بازم قسمت بعدی میزارم براتون

نوشته: Sadra0012