درخواستِ تن (۲)

1401/03/09

...قسمت قبل

درحال قبض روح شدن به علامت تایید سرم رو تکون دادم و اونم اروم دهنمو ول کرد اون یارو برگشت با ی کیر تقریبا ۱۵ یا ۱۶ سانتی سیاه و ی کم کلفت .‌گفت ببین پسر من زیاد کاریت ندارم الانم دارم بهت میگم اگه راه بیای و اذیت نکنی هم خودت اذیت نمیشی هم ما به دوستت نمیگیم اینجا چیشده وگرنه به زور کارمون رو میکنیم و به اونم میگیم به ما کون دادی و ابروت میره ؟تو اینو نمیخوای که ها . ی لحظه ی چیز داغی رو حس کردم پشت کمرم و یواش برگشتم . اون یکی هم شرتشو در اورده بود و کیرشو چسبونده بود بهم . ترس به باد رفتن کونم از ی طرف ترس رفتن ابروم جلو محسن از ی طرف نمیدونستم چیکار کنم فقط دوس داشتم همون لحظه بمیرم و تموم بشه . اون مرد اولی دید دارم وا میرم از ترس به دوستش گفت تو برو اون اتاق اون یکیو ردیف کن تا شک نکرده بعد دست منو گرفت و نشوند رو تخت . اون یکی شرتشو پاش کرد و رفت بیرون . انگار فشارم افتاده بود از ترس اصن حالم دگرگون بود یهو مرده منو کشید بالا و خوابوند رو تخت و گفت چت شد پسر نترس . بعد رفت سمت در و کلید رو چرخوند و درو قفل کرد وکلیدرو گذاشت بالای کمد . ی ذره به خودم اومدم گفتم دیگه تمومه بگا رفتم این درم بست . اشکم یهو در اومد با گریه گفتم تو رو خدا من تا حالا از این کارا نکردم . فکمو یهو گرفت و گفت این کون معلومه خیلی کیر دیده برگرد ببینم تا نزدم تو دهنت و منو با زور دمر خوابوند رو تخت و شرتم رو به سرعت کشید پایین . ی جوری اینکارو کرد که اصن فرصت عکس العمل نداشتم . با چشمهای خیس از اشک و ی ترس کشنده دستهامو رو صورتم فشار میدادم و منتظر این بودم که کونمو با اون کیر سیاهش پاره کنه اما یهو دستاشو حس کردم که لپای کونمو به ارومی فشار میده و همزمان گرمی نفسش رو رو بدنم حس کردم . کونم رو ی کم فشار داد و بلند شد وایساد رو پاهاش یکم صورتم رو رها کردم و دیدم چشماشو بسته و داره کیرشو میماله و حسابی تو حسه و کیرشم کاملا شق شده که بزرگتر از اون چیزی بود که قبلش دیدم و از ترس بدنم لرزید و گریم بیشتر شد .‌گفت نترس بچه کونی من که کاریت ندارم . گفتم تو رو خدا ولم کن برم تو رو خدا . یهو دوباره رو زانو نشست کنار تخت و انگشتشو بااب دهنش خیس کرد و خواست بکنه لای کونم.‌خودمو سفت کردم و کونمو فشار دادم که نتونه ولی کونم نرمتر از اونی بود که انگشتش نتونه بره لاش . فقط انگشاش که رسید به سوراخن دیگه تر نبود همین که انگشتم کرد ی حس عجیبی تو بدنم دویید . اخ چرا من اینو دوس دارم اخه ؟ چرا سوراخمو لمس هم که میشه دوس دارم بدم بگانش ؟ ی لحضه شل کردم اما سریع خودمو جم کردم چون اگه میفهمید خوشم میاد دهنم سرویس بود با اون کیر گنده . ولی واقعا یارای مقاوت نداشتم دیگه من لخت لخت اونم لخت لخت تو موقعیت سکس . بلندشد دوباره اینبار اومد بالای تخت من همونجوری دمر بودم و یه ان به خودم اومدم دیدم اشکم قطع شده و بدونه هیچ اعتراض و یا گریه ای منتظرم ببینم بعدش چیکار میخواد بکنه سرمو به سمتش چرخونده بودم و داشتم کیرشو نگاه میکردم بدونه اراده . پاهاشو باز کرد و من افتادم وسطشون کیرشو اروم گذاشت لای کونم و دستاشو گذاشت پشت کتفم اصلا باورم نمیشد گرمی کیر انقدر دلچسب باشه لای کونم . امکان تکون خوردن و در رفتن از زیرش رو داشتم ولی انقد برام جذاب بود که حتی ی تکون ریزم نخوردم و مسخِ گرمای کیر کلفتش بودم لای کونم . وزنش ی کم برام زیاد بود ولی اونجوری نبود که اذیتم کنه و اروم اروم کیرشو لای چاک کونم که حالا دیگه ی کوچولو پشمهم داشت سُر میداد و با کمرش رو کونم میرقصید پیشاب کیرش کونمو ی خورده لیز کرده بود و با انداختن یه تف لیزیش بیشتر شد ترس و اضطراب من همراه شده بود با لذت وصف نشدنی مالش کله و بدنه کیرش رو سوراخم که در حد دیوانه کننده ای برام لذت داشت . بی اراده کمرم رو به سمت بالا فشار دادم و اون که فک کرد میخوام از زیرش در برم محکم کمرمو فشار داد و گفت صب کن الان تموم میشه و نمیدونست که من دارم زیرکیرش چه لذتی میبرم و از خدامه که حالا حالاها به کارش ادامه بده . با دستش کیرشو گرفت و سرشو مالید به سوراخم و همزمان یه جونییییی گفت و زیر لب گفت عجب کون نرمی داری لنتی ابمو داری میاری لاپایی. سر کیرش یه کم گنده بود و کون منم کلفتتر از انگشت خودم توش نرفته بود به همین خاطر اصلا نمیتونست بکنه توش ضمن اینکه من واقعا نمیدونستم میتونم تحمل کنم اون حجم از درد رو یا نه دوباره کیرشو لای کونم ساندویچ کرد و تلمبه مانند جلو عقب کرد ودوباره کیرشو گرفت و گذاشت دم سوراخم و اینبار بیشتر فشار داد دیگه طاقت نداشتم و احساس کردم دیگه باید سوراخم رو بدم بهش ینی دیگه واقعا میخواستم کیرش بره توش ی کم خودمو دادم بالا دوباره و دستمو بردم سمت سوراخم که ببینم در چه وضعیه چون هیچ درد خاصی نداشتم و فقط فشار حس میکردم خودشو کشید عقب و کونم ی صدایی مثل زمانی که با تف جق میزنی داد و دوباره فشار داد اینبار یکم بیشتر حس فشار داشتم و اون دوباره کشید عقب و همون صدا اومد ومن فقط داشتم بهش کون دادن رو تجربه میکردم بار سوم یکم کمرمو دادم بالا و قمبل کردم اونم نامردی نکرد فشار بیشتر کرد و یهو ی درد وحشتناکی تو کونم پیچید و انگار ی کم از سر کیرش وارد شد ولی چون من خودمو یهو صفت کردم نرفت تو . حس خیلی بدی داشتم و انگار کلفت مدفوع کرده باشم کونم میسوخت و احساس مدفوع داشتم حسابی گفتم اقا درد دارم تو رو خدابسه گفت صب کن تو که داری راه میای ی کم دیگه صبر کن تمومه باز دوباره کیرشو تف زد و منم اینبار از ترسم با دستم تف گرفتم از دهنم و خودم زدم به سوراخم و ی جورایی مجوز باز کردن سوراخم رو بهش دادم . نگاش که کردم یه افرینننن پراز شهوت بهم گفت و کیرشو گذاشت دم سوراخم و بافشار زیاد خوابید روم . ی دردی پیچید تو بدنم که فقط تونستم ی ایییی بلند بگم و سرمو فشار بدم رو بالش زیر صورتم . فشارو کم نکرد ولی زیادشم نکرد و بعد ۱۰یا ۱۵ ثانیه یه تکونهای ریزی خورد و ی مایع داغی رو رو سوراخ ووسط چاک کونم حس کردم و همزمان اون کمرشو کشید عقب و من حس میکردم کونم داره نبض میزنه و داغه عین کوره . سوزش عجیبی داشتم و اصلا نمیتونستم تکون بخورم از ترس فقط حس میکردم کونم خیس شد با ی چیزی و مطمئن شدم ابش اومد دم سوراخ کونم و فقط ی مقدار ازش تو کونم ریخته چون فقط ی کم از کله کیرش تو کونم بود . همونجوری با اب کیرش ی چند باری رو کونم سُر خورد و بعدش بلند شد رفت رو صندلی ولو شد و سرش افتاد عقب . با دستم سوراخم رو مالیدم و نگاه کردم دیرم زیر بدنم اب کیرش که از لای کونم اومده و ریخته رو تخمام و به تخت هم رسیده . خواستم کونمو ماساژ بدم که حالا دردش کم شده بود دیدم سوراخم یه لیزیِ ناب و دلچسبی داره اروم اروم با انگشتم بازی بازی کردم و فشار دادم . اوووف چه حسی چه حالی لنتی . سوراخم بخاطر فشار کله کیرش ی کم باز شده بود و انگشتم راحت راحت میرفت توش و لذت عجیبی داشت مخصوصا که با اب کیر نرم شده بود حسابی . سرشو اورد بالا و گفت چیه پاشو گم شو بپوش شرتت رو کونی . تازه خوشت اومده گلابی . پاشو از جلو چشم گم شو . ترسیدم بزنتم بلند شدم و اروم از تخت اومدم پایین و شرتم رو برداشتم و با ملحفه تخت لای کون و پامو پاک کردم و شرتم رو پوشیدم . خواستم درو باز کنم گفت واستا کونی خوان از کشو کیف پولشو برداشت و۳تا اسکناس دهی بهم داد و گفت اولا به کسی اگه بگی این ماجرا رو اول ابروی خودت میره دوما پیدات میکنم و … دیگه ادامه نداد و گفت این پولو ببر ی خوراکی برا خودت و اون دوستت بگیر مهمونش کن وبگو بخاطر وزنم توتست رد شدم . خرش کن . اگه اینورا اومدی دوباره نه من تو رو میشناسم نه تو منو فهمیدی. سرمو تکون دادم و گفتم باشه . از اتاق که اومدم بیرون انگار ۱۰ ساعت اون تو بودن در حالی که کل این اتفاقات یک ربع هم نشده بود . محسن نبود ولی کمدلباسهمون باز بود وخالی رفتم سمت دوش ها یواش یواش داشتن بقیه هم میومدن از استخر بیرون زود رفتم زیر دوش و شرتمو دراوردم و کونمو دوباره دست زدم اوف هنوز لیز بود و منم دلم میخواست کیرشو واقعا میکرد توکونم ولی بادردش نمیتونستم تاب بیارم . شستم خودمو با حسرت کیرِ نخورده اومدم بیام بیرون که یهو محسن رو دیدم که داره به سرعت میره سمت توالت و چپید داخل . ساکها رو دست اون مرده که با محسن بود دیدم خندید بهم گفت چی شد تستت؟ گفتم رد شدم یهو بلند خندید و گفت دوستتم که رد شد هاهاها. نمیدونستم باید چی فک کنم !!!تست محسنم مثل من بود یا نه ؟؟ چند دیقه طول کشید تا محسن بیاد و منم ی کم کونم اذیت میکرد دوس داشتم برم دستشویی حس مدفوع کردن داشتم . بلاخره محسن اومد بیرون ولی ی جوری که انگار اذیته چهرش برفروخته بود و نگران . تا منو دید چشماشوازم دزدید و گفت تو دوش گرفتی . گفتم اره گفت واستا منم برم . گفتم تا بیای منم ی توالت برم . ی نگاهی بهم کرد و گفت باشه و سرشو ی تکونی داد و رفت. لباس پوشیدیم و زدیم بیرون تا خونه محسن حتی یک کلمه هم حرفی رد و بدل نشد بینمون . سکوت و سکوت من که غرق فکر بودم و درشگفت از اتفاقی که افتاده بود و اصلا یادم رفت پولی که اون یارو داده بود رو ی چیزی مهمون کنم محسن رو محسن اما مثل ادمهای طلسم شده فقط زل زده بوداز پنجره تاکسی به بیرون و ی وقتایی پاهاشو تو خودش جم میکرد و یه تکونی میخورد منم بعد دستشویی رفتنم و تخلیه روده هام احساس ی درد خفیف ولی لذت بخشی رو داشتم مخصوصا وقتی که با ی زور کوچلو روده هام خالی شد و ی حس گشاد شدگی کمی تو کونم حس میکردم . از تاکسی پیاده شدیم و محسن بدون اینکه تو چشام نگاهی بکنه گفت کاری نداری؟ گفتم نه دادا خوش گذشت !!!سرشو آورد بالا و گفت واقعا ؟؟؟

پایان‌قسمت ۲

ادامه...
نوشته: امید


👍 7
👎 1
8601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید