دکتر جون (۱)

1402/03/08

از همون اول هر وقت میرفتم سایتهای سکسی دنبال فیلمایی بودم که بازیگر زنش حتما جوراب شلواری یا جوراب ساق بلند مشکی پاش باشه. فقط با این فیلما تحریک میشدم. کم کم از سر بیکاری رفتم تو روم های یاهو مسنجر ( یادش بخیر) و دنبال مخ زنی بودم که با یه پیغام عجیب روبرو شدم. یکی نوشته بود وب کیر میدم. درخواست دادم و وبش و روشن کرد و یه کیر شق شده اومد بالا و شروع کرد چت کردن و اولش گفتم دخترم و یارو عکس خواست و عکس نداشتم بدم و طرف قطع کرد. خورد تو ذوقم. کم کم راه و چاه و یاد گرفتم و از اینترنت عکس دختر دانلود می‌کردم و به جای خودم میدادم. یه چند نفری بودن که هروقت آنلاین بودن بهم وب میدادن. اما یه شب یکیشون فهمید پسرم و قطع نکرد. به جاش شروع کرد درمورد خودم حرف زدن و از اینکه چرا وب کیر میخام و چه حالی بهم دست میده پرسید. منم جوابشو میدادم. گفت دوست داری ساک بزنی گفتم اره و …با حرفا و سؤالاش جق میزدم و آبم اومد. تا مدت ها کارم همین بود و دیگه من فقط دنبال وب کیر بودم.
این عادت بعد از بسته شدن یاهو هنوز باهام بود و با دیدن کیر بقیه تحریک میشدم. حتی گی چت یادگرفته بودم و به صورت حرفه ای با چت ابشونو میاوردم.
خلاصه از اونجا به بعد تو فیلما علاوه بر زنایی که جوراب شلواری داشتن سعی میکردم کیر مردا هم دقت کنم که سایزشون بزرگ باشه. قسمت ساک زدن و کون دادن هم اگه داشت خیلی جذاب‌تر بود. خودمو جای زنه میذاشتم و حسابی حال میکردم. کم کم دلم خاست تجربه کنم حداقل پوشیدن لباس سکسی زنونه به نظرم خیلی هات بود. اما نمیدونستم چطوری بخرم تا اینکه دیجیکالا شد فروشگاه و دیدم به به چه محصولاتی آورده. با هزار ترس و لرز یه شرت قرمز توری که پشتش یه بند بود جلوش یه مثلث توری بود سفارش دادم با چندتا چیز دیگه برای رد گم کنی. وقتی رسید دستم از خوشحالی پرواز داشتم میکردم. سریع پوشیدم و خودمو تو اینه دیدم و برای خودم شق کردم. دودول کوچولوم (کلا ۹سانته)خیلی توش خوشگل شده بود. دیگه با اون از خودم عکس میگرفتم و میفرستادم تو تلگرام(پیشرفت تکنولوژی) و آب طرفم رو میاوردم. چند دست لباس دیگه هم سفارش دادم. یه بادی توری مشکی و یه جوراب ساق بلند مشکی و یه شرت توری مشکی. اما مشکل اینجا بود که همه چیز مجازی بود و جرات عملی کردنشون رو نداشتم. تا بحث سمت واقعی شدن میرفت من میپیچیدم و چند سالی هم اینجوری ادامه داشت. تا اینکه یه شب تو یه گروه تلگرامی با یه نفر آشنا شدم که خیلی خوب باهام برخورد کرد. اسمش رامین بود و خودشو دکتر معرفی کرد. رامین بود که تایپم رو فهمید. فهمید من دوست دارم بایو باشم ولی بیشتر حس زنونه دارم. عاشق ساک زدنم بیشتر تا دادن اما باید تو شرایط قرار بگیرم تا بدم. خیلی هم تمایل به بردگی دارم. انقدر که دلم میخاست اون کوس بکنه و من براش بلیسم. کیرش هم که نگم براتون ماشالا عشقم مایک ادریانویی (mike Adriano) بود برای خودش.کم کم داشت اعتمادمو به خودش جلب می‌کرد و من یه جورابی عاشقش شده بودم. اسم من مهرداد اما رامین بهم گفت برای خودم یه اسم زنونه انتخاب کنم و منم گفتم مهرنوش. گفت چرا مهرنوش گفتم چون میخام مهر تو رو بنوشم.
هر شب منتظر بودم آنلاین بشه تا براش جندگی کنم و اونم عکس کیر خوشگلشو برام بفرسته. شبهایی که آنلاین نمیشد خیلی حالم گرفته بود. یه شب گفت برو یه خیار بیار بکن تو کونت اگه انقدر حشرت بالاست. منم خیلی داغ بودم و رفتم یه خیار متوسط از یخچال برداشتم و یه کاندوم روش کشیدم . سوراخمو با وازلین چرب کردم و نشستم روش. داشتیم تو تلگرام باهم حرف میزدم(تماس صوتی بود) انقدر حسش منو به اوج برد که بدونه دست زدن به دولم آبم پاشید. وقتی ارضا شدم از حال رفتم. بهترین ارضا شدنم بود تا اون موقع. دیگه کار هر شب منو رامین همین بود. تا اینکه بالاخره یه شب ساعت‌های حدود دوازده و نیم شب به رامین گفتم کاش الان میشد ببینمت و برات ساک بزنم اونم گفت اگه واقعا میخای تجربه کنی بیام دنبالت. منم به تمام ترس‌ها و نگرانی هام غلبه کردم و گفتم باشه بیا. آدرس یه میدون رو دادم که پونزده دقیقه پیاده راه بود و اونم گفت راه میفتم. قبل رفتن شرت توری قرمزم رو پوشیدم که اگه دید تو پام سورپرایز بشه. رفتم نزدیکای میدون دیدم یه شاسی بلند سفید فلاشوراش روشنه. تکس دادم رسیدم گفت شاسی بلند منم بیا. دل تو دلم نبود وقتی سوار شدم دستام یخ کرده بود. درو باز کردم نشستم تو ماشینش. گفت سلام مهرنوش جونم. یخم باز شد. گفتم سلام. حرکت کرد و کم کم سر حروف باز کرد. گفتم بزار همین الان یه چیزی بهت بگم گفت چی عزیزم گفتم من آبم بیاد حسم میپره لطفا اذیتم نکن. گفت نترس عشقم هواتو دارم. دستشو گذاشت رو پام و رونم و مالید. یه جون کشدار گفت‌و ازم پرسید تو نمیخای برای آقایی رو ماساژ بدی. منم دستم و گذاشتم جلوش و دیدم نیمخیزه کیرش. شروع کردم به مالیدن براش تا کم کم سفت شد. رفتیم ته یه کوچه پارک کرد و گفت اینجا خوبه. نمیخای شروع کنی. گفتم چشم آقایی. خم شد و یه لب ازم گرفت. رو ابرا بودم. وقتی رفت عقب خم شدم و با کمک خودش زیپشو باز کردم و کیر خوشکلشو در آورد وقتی گرفتمش تو دستم از داغیش جون گرفتم شروع کردم به ماساژ دادنش. گفت دوسش داری گفتم عاشقشم. باورم نمیشد دارم به آرزوم میرسم. خم شدم ازش یه لب گرفتم و اونم حسابی همراهی کرد باهام. بعدش رفتم پایین و از سرش یه بوس کردم. همش قربون صدقه کیرش میرفتم و بوسش میکردم. یکم سرشو لیسیدم و دیگه طاقت نیاوردم و سرشو کردم تو دهنم. به آرزوی چندین سالم رسیدم. زبونمو دور کله کیرش که تو دهنم بود میچرخوندم و اونم از لذت آه میکشید. داشتم میخوردم که از شدت هیجان یه دفعه آبم اومد و من از همه چی متنفر شدم . از خودم از وضعیتی که توش بودم و از اون. سرمو آوردم بالا گفت چیشد. گفتم اومدم. منتظر هرچیزی بودم. تهدید و خشونت و بگایی. اما غافلگیر شدم. گفت واقعا گفتم اره گفت خیلی هیجان زده شدی. کیرشو کرد تو شلوارشو زیپشم بست و گفت بریم سمت میدون؟ گفتم اره. از شعورش متعجب بودم. تو راه برگشت یه کلمه هم حرف نزدیم. نزدیکای میدون گفت من دوست ندارم تو ناراحت بری. میدونم الان از همه چیز متنفری اما بیا برای اینکه هوات عوض بشه یه نوشیدنی چیزی از مغازه دور میدون میگیریم و میخوریم بعد برو. دیگه واقعا کف کرده بودم از شعورش. گفتم باشه. دور میدون وایساد و رفت دوتا بستنی خرید و برگشت. ساعت یک و خورده ای بود و داشتیم بستنی میخوردیم. گفت درکت می‌کنم خیلی هیجانزده شدی حالا هر وقت دیگه خاستی بگو بازم میام دنبالت عزیزم. دیدم هرچی میگذره دارم از دست میدم موقعیت و این آدم خیلی با شعوره و نباید بپره از دستم.
گفتم یه چیزی بگم قبول میکنی. گفت چی عشقم؟ گفتم برگردیم تو همون کوچه ؟ گفت الان میخای؟ گفتم اره نمیتونم ابتو نیاورده برم.
گفت باشه و حرکت کرد. بدون مقدمه دستمو گذاشتم رو کیرش و شروع کردم براش به مالیدن. وقتی رسیدیم کامل راست کرده بود. ماشین و پارک کرد و گفت خوب اینم از این. گفتم بریم صندلی عقب؟ گفت بریم. سریع رفتیم عقب و حس جندگی منم گل کرده بود. بعد از کلی لب بازی شلوار و شورتش رو کامل دراوردم. بعدش گفتم اینم سورپرایز آقایی شلوارمو دراوردم و اونم شورت قرمز توری زنونه ام رو تو پام دید. کلی حال کرد. گفتم دست نزن که آبم نیاد. بشین میخام بخورم برات. تکیه داد به در و منم رفتم بین پاهاش و شروع کردم به خوردن. تخماش و با دست چپم ماساژ میدادم و با دست راستم تنه کلفت کیرشو میمالیدم و سرشو که تو دهنم میک میزدم و عقب جلو میکردم. یه وقتایی سعی میکردم تا جایی که میتونم بکنمش تو دهنم و به عشقم حال بدم. اونم فقط قربون صدقه ام میرفت و ازم تعریف می‌کرد و اه اه می‌کرد.کیرش از تف و آب دهنم خیس و لزج شده بود. سرمو آوردم بالا و همینطور که براش جق میزدم ازش پرسیدم دوس داری عشقم؟ خوب میخورم برات؟ دستشو گذاشت زیر چونم و اومد جلو ازم یه لب طولانی گرفت و گفت داری میکشی منو. بخور که داره آبم میاد. گفتم پس توام حسابی دهنمو بگا. خفم کن رو کیرت. میدونستم وحشی دوس داره بهش مجوزش رو با این حرفم دادم. رفتم پایین و اونم نامردی نکرد با جفت دستاش پشت سرم و گرفت و فشار داد به کیرش و از زیرم کیرشو فشار میداد تو حلقم. داشتم خفه میشدم که سرمو آزاد کرد. اومدم بالا یه نفس عمیق کشیدم و تو چشمش نگاه کردم. یه لب ازش گرفتم و گفتم بازم میخام. گفت جونم جنده. چی میخای؟ گفتم کیر، کیر کلفتتو. سرمو فشار داد پایین و گفت پس بخور برام جنده جون. حسابی کیرشو فرو می‌کرد تو حلقم. یه لحظه حس کردم کیرش داره کلفت تر میشه که فقط گفت آبم. منم فهمیدم داره ارضا میشه لبامو دور کیرش سفت کردم گذاشتم با خیال راحت تو دهنم ارضا بشه. هفت هشت تا پمپ زد تو دهنم. لحظه رویایی بود برام. چیزی که همیشه تورتصوراتم بود داشت واقعی اتفاق میفتاد. اونم اه میکشید و تو دهنم خالی می‌شد. تا میتونستم قورت میدادم ابشو. مزه آش اصلا مهم نبود برام. مهم آرزویی بود که بعد چندین سال به واقعیت پیوسته بود. وقتی آروم شد براش بازم ساک زدم و کیرشو کامل تمیز کردم. اومدم بالا جونش دراومده بود. کیرشو از ته فشار دادم تا سرش تا اون قطره آخرش در بیاد و اونم خوردم. یه دفع تو چشمم نگاه کرد و منو کشید تو بغلش ازم یه لب طولانی گرفت. کلی ازم تشکر کرد و گفت خیلی بهش حال داده. یه دفعه گفت تو ارضا نشدی گفتم نه گفت نمیخای بیای؟ گفتم چرا گفت خوب بگو چیکار کنم تو هم ارضا بشی گفتم برات قمبل می‌کنم شرتمو در نیار اما انگشتم کن تا ارضا بشم. اونم انگشتشو کرد تو دهنم و گفت برام خیسش کن. قمبل کردم اونم کونمو میبوسید و انگشت می‌کرد. چند بار که عقب جلو کرد بدون لمس کردن کیرم از شدت هیجان منم ارضا شدم. شاید سه بار یا چهار بار فقط انگشت کرد اما آنچنان لرزیدم که باورم نمیشد.
دوتایی خسته بودیم اما سریع لباس پوشیدم و برگشتیم سمت میدون. ساعت سه صبح بود و قبل از خداحافظی شمار همو گرفتیم برای آینده و با یه لب طولانی از هم خدافظی کردیم.
اگر دوست داشتید بگید ادامه اش رو هم بنویسم

نوشته: مهرنوش زنپوش

قسمت بعد...


👍 30
👎 5
38201 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

930362
2023-05-29 02:30:40 +0330 +0330

حیف

0 ❤️

930366
2023-05-29 02:35:05 +0330 +0330

همین که ۹ سانته یعنی واقعیه داستان 😂😂😂

1 ❤️

930518
2023-05-30 00:01:23 +0330 +0330

وای عزیزم چه حس خوبی تجربه کردی. نوش جونت. حتما ادامه بده 😍 😍

0 ❤️

931863
2023-06-07 00:42:36 +0330 +0330

خوش بحال دکتره خداشانس بده منم دکترم هاااا

0 ❤️