سوییچ گم شده

1401/12/21

سلام به خوانندگان خوب شهوانی
من امیرم 27ساله قدم 194وزنم 65 کیلو یه ویلا نزدیک دریا داریم که تابستون عیدا اجاره میدیم پاییز و زمستون هم چون مسافر کمه اجاره برای تولد و دورهمی میدیم
این داستان چند روز پیش اتفاق افتاد خواستم براتون بنویسمش
ویلا رو برای یه مراسم 30نفره اجاره دادم که تولده یه دختره بود که دوستان میخواستن سوپرایزش کنن ساعت 5عصر اومدن دیزاین و چیدن صندلی‌ ها رو انجام دادن رفتن به خودشون برسن که ساعت 8 اینجا باشن
کم کم مهمونا اومدن منم طبق روال همیشه میگفتم ماشینا رو تو حیاط جوری بذارن که همه جا بشن
مراسمشون شروع شد زدن رقصیدن کیک خوردن اخرای مراسم بود دیدم دارن دعوا می‌کنند رفتم ببینم چی شده که فهمیدم یکی از پسرا به دوست دختر یکی دیگه نظر داشته انگولک کردتش برای همین دعوا بالا گرفته اینم که مست بودن حالیش نبود چی شده خلاصه یه بزن بزن شد که تاحالا ندیده بودم. دیدم اینجوری پیش بره یا یکی طوریش میشه یا یه کسی زنگ میزنه مامور بازار میشه که رفتم وسط گفتم جمعش کنید زنگ زدن مامور تا ده دقیقه دیگه اینجان بزنید به چاک اینو که گفتم همه لخت نشستن تو ماشین هاشون گاز گرفتن جیم شدن دوسه تا ماشین اخر بودن یادم اومد یکم از پول مراسم مونده کارت ملی دستم بود ولی ارزشی نداره کار هزار تا کارت مونده پیشم رفتم پیش صاحب مجلس پول گرفتم اینم چون مست بود از ترس کل پول دارد رفت گفت لوازم فردا میام میبرم اخرین ماشین دیدم نمیره رفتم گفتم چی شده چرا نمیری گفت ماشینم روشن نمیشه از ترس داشت به خودش میلرزید که بعد خا فهمیدم اسمش النازه یه دختر 25 ساله با قد 187وزن 70کیلو دانشجوی کارشناسی رشته پزشکی
گفتم بذار یه نگاه بندازم دیدم ولی سر در نیاوردم یه 207خشک داشت که چند روزی بود تحویل گرفته بود.
گفت به کاری بکن الان مامور ها بیان منو میگیرن من مستم تورو خدا ابروم میره گفتم نترس الکی گفتم اول فک کرد دروغ میگم بعدش. که گفتم برای چی اینجوری گفتم خیالش راحت شد چند جا زنگ زد ولی ساعت 2صبح کسی جوابشو نداد خلاصه گفت بذار من برم فردا میام. میبرم ماشینمو منم چون میدونستم احتمال داره دردسر بشه قبول نکردم گفتم یا خودت پیش ماشینت وایستا یا ماشبنتم ببر حوصله دردسر ندارم اینم از مجبوری موند نسشت تو ماشینش گفت پس همینجا میمونم من باشه گفتم اومدم تو اتاق خودم که یه سوییت 50متریه وایه وقتایی که می‌خوام ویلا بمونم اونجا میمونم اون لحظه بخاطر دعوای اینا اعصابم خورد بود گفتم بدرک هرجا میخواد بمونه بعد نیم ساعت دیدم داره در میزنه درو باز کردم دیدم میگه داخل ماشین سرده بخاریشم که نمیشه روشن کرد میشه تو ویلا بمونم تا فردا گفتم اخه تو ویلا فرشی نداره که همه صندلی کفش هم سرامیکه نمیتونی بمونی بیا اینجا تو اتاق من بمون گفت ن مرسی ممنون خلاصه گفتم هر طور راحتی هنوز چند قدم نرفته بود که دیدم سرشو گرفت داشت تلو تلو میخورد میخواست بیوفته که از پشت گرفتمش
+چی شد
-هیچی سرم گیج رفت
+بیاتو تو ماشین سرما میخوری
-نه خوبم
اینو گفت حالش بد شد بردمش یه گوشه یکم که بالا اورد حالش بهتر شد ولی لباس هاش همه کثیف شده بود
زیر بغلش و گرفتم آوردمش تو
میخواستم لباساشو در بیارم بذارم دم در که تو اتاقمو کثیف نکنه (اخه من رو تمیزی اتاقم خیلی حساسم )که نمیذاشت گفتم لباسات کثیف شده گفت لباس ندارم
رفتم تو اتاقم یه پیراهن و یه شلوارک از لباسای خودم ور داشتم گفتم بیا لباسم اوردم همونجا لباساشو در اورد که عوض کنه وای خدای من چی می‌دیدم یه دخترسفید خوش تراش با سینه های ۷۵و باسن خوش فرمش داشت دیوونم میکرد یهو به خودم اومدم دیدم داره منو نگاه می‌کنه سرمو انداختم پایین و اومد تو کنار بخاری نشست تا گرم بشه همش سرشو گرفته بود که از اثرات مشروب های اشغال بود که خورده بود یکم ماست اوردم خورد که حالش خوب بشه ولی سردرده امونشو بریده بود گفتم اگه معذبی تو تو اتاق باش من میرم سمت ویلا اونجا رو صندلی ها می‌خوابم که گفت نه تو ببخشو من مزاحمت شدمو از این حرفا که گفتم چی شد ماشینت روشن نشد گفت وسط دعوا خوردن بهش کلیدش افتاد زمین که ورداشته بود درستش کرده بود و هرکار کرده بود ماشینش روشن نشد پرسیدم کجا کلید افتا گفت دم در فهمیدم چرا ماشینش روشن نمیشه ولی چیزی نگفتم
همیشه وقتی رفیقام میان پیشم نعشه کنن یا با دوست دختر هاشون میان یه مقدار تریاک یا شیره میذارن پیشم واسه روز مبادا که نیاز شد بدم بهشون
بهش گفتم یکم تریاک هست میکشی اولش محکم گفت نه و این حرفا گفت مشروب خورده میکشتش ولی وقتی گفتم چند ساعت گذشته و توهم بالا اوردی ماست هم خوردی چیزی نمیشه و برا سردردت یکی دوتا دود بگیر
مجبور شد دم و دستگاه و اوردم و شروع کرد به کشیدن اوایل چون تازه کار بود سرفه میگرد ولی کم کم راه افتاد
بعد نیم ساعت گفت بسه سر دردم اروم شد مرسی ولی خارش ولش نمیکرد چون شیره بود دادم بهش منم اولش نفهمیدم وقتی دیدم خودشو می خارونه فهمیدم زیاد دادم بهش کم کم یواشکی دست میکرد تو شرتش و میخاروند که گفتم راحت باش بیا برو رو تختم بخواب فردا ماشینتو درست میکنم منم رفتم دنبال درست کردن ماشینش رفتم بعد چند دقیقه گشتن چیپ ایموبلایزر پیدا کردم ولی چیزی نگفتم وقتی رفتم تو اتاق دیدم روتخت دراز کشیده بود منو دید بلند شد و گفت ببخشید جای تورو تنگ کردم گفتم راحت باش من رو زمین میخوابم یه پنو اضافه داشتم انداختم رو زمین و پالتومو هم انداختم رو خودم که دیدم برگشت گف اونجا که سخت نمیتونید بخوابید گفتم شما راحت باش من راحتم که یهو یه چیزی گفت که یه جوری شدم گفت بیاید شما هم رو تخت بخوابید جا برای شما هم هست باشه گفتم رفتم کنارش دراز کشیدم رخ به رخش فیس تو فیس چون تخت یکنفره بود از این بهتر نمیشد خوابید جفتمون رو به روی هم به بغل دراز کشیده بودیم
وقتی کنارش خوابیدم کیرم داشت تو شلوارم میترکید
از آخرین سکس احساسیم که با اکسم بود 4سال می‌گذشت
لباش برجسته ارایش غلیظش و چاک سینه هاش جلوی چشام بود حس میکردم اونم به این موقعیت راضیه و فکر اینو کرده که گفت بیام بالا تو همین فکرا بودم و چشامو بسته بودم که حس کردم داره میاد نزدیک تر یهو چشامو باز کردم دیدم لباسو اورده با یه تاب و شورت کنارمه و انگار میخواست ازم لب بگیره ولی وقتی دید چشامو باز کردم چشاشو بست که معطل نکردم لبامو بردم جلو و با یه حرکت لباشو توی لبام قفل کردم که عین برق گرفته ها چشاشو باز کرد بعد چند لحظه شروع کرد به همراهیم وای نگم براتون بعد لبای اکسم لب های الناز بهترین مزه دنیا رو میداد و شهوتم صد برابر کرده دیوونه وار داشتم لباشو میخوردمو سینه هاشو از روی تاب چنگ میزدم و روی ابرا بودم که صدای هوووم گفتنش نشون از لذت بردنش میداد
از هم جدا شدیم انگاری پشیمونی اومد سراغم همیشه کارمو میکنم بعد بهش فکر میکنم سریع گفتم ببخشید که متوجه منظورم شد گفت ن اشکالی نداره ((بعد ها بهم گفت که نامزد داشته و بعد از چند بار سکسی که باهم داشتن جرات اینو نداشته که باکسی رابطه برقرار کنه ))
شروع کردم به در اوردن لباس هاش تابش رو که در اوردم سینه های بلوری و خوش فرمش طاقتمو ازم گرفت سینه طبیعی خوردن داره که اه و جوون گفتن هاش شروع شد دیدم نمیتونست بشینه که خودشو رو تخت انداخت منم مثل دیوونه ها سینه هاش رو میخوردم و با دست دیگم میمالیدمش که کم کم شروع کردم به پایین رفتن اونقدر حساس بود که وقتی شورتش رو در اوردم قشنگ روی کصش خیس خیس بود که نگاه بهش کردم تو اوج لذت بود داشت ممه هاشو میمالید بهش گفتم چه ابی راه افتاده که گفت تاحالا توی عمرم اینجوری نشده بودم لعنتی چقدر واردی اینو گفتو منم امپر چسبوندم بلند شدم یه لب جانانه گرفتم که عین وحشی ها منو رو تخت خوابوند و کیرمو گرفت دستش یه بوس از کلاهکش کرد و گذاشت دهنش نگم براتون چه کیفی میداد با ولع خاصی میخورد. نولچ نولچی راه انداخته بود صداش خیلی زیاد بود یه 30 ثانیه ای ساک زد و کیرمو کشیدم بیرون گفتم داگ استایل شو استایلشو گرفت اماده شد لابلای عشق بازی مون متوجه شدم که اوپنه خودش گفته بود بهم من یکم درش مالیدم و آروم فشار دادم بره داخل وقتی رفته یه اه از ته دل کشید که انگار یه لحظه حس کردم ابم داره میاد خلاصه یه 10 دقیقه تو همون استایل بودیم که برگشتیم من طاق باز رو تخت دراز کشیدم و اومد روم چند تا تلمبه زدم و ابم داشت میومد که کشیدم بیرون ریختم تو دستمال کاغذی بعد یه چند دقیقه ای بی حال. دراز کشیدم بعدش رفتم خودمون تمیز کردیم و اومدیم لخت بغل هم خواییدیم
صبح ساعت 9ماشین درستش کردم و فرستادمش رفت ولی شمارشو گرفتم گفتم بازم بیا سمت من
امیدوارم خوشتون اومده باشه
کوچیک شما امیر ریکاamir .rika

نوشته: Amir rika


👍 6
👎 8
25601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

918515
2023-03-12 02:35:50 +0330 +0330

دقیقا میدونم کی هستی اره مدتی پیش این اتفاق افتاد ومنم شنیدم پس اون ویلای شما بود ؟؟

0 ❤️

918552
2023-03-12 08:44:50 +0330 +0330

مداد ک میگن تویی؟ ۱۹۴ قد وزن ۶۵
دختره ۱۸۷ قدش بود؟
کارشناسی پزشکی آخه احمق پزشکی کارشناسی نداره

1 ❤️

918593
2023-03-13 00:11:55 +0330 +0330

تو یه شلوار زرشکی بپوشی خود سیم چین میشی!!آخه کیر جمال قاشقچی تو کونت مگه آفریقایی هستی ۶۴ کیلو وزنته؟

2 ❤️

918601
2023-03-13 01:05:20 +0330 +0330

امیرا همشون میدن تو کی بکن شدی

0 ❤️

918602
2023-03-13 01:06:11 +0330 +0330

بچه مردم هم معتاد کردی و هم گاییدی😅😅😅
بعدم گفتی بازم بیا🤣🤣🤣

0 ❤️

918654
2023-03-13 08:19:13 +0330 +0330

دهن استفراغ کرده و تریاک و شیره و عرق دست ساز خورده و دختر کارشناسی پزشکی خونده، لب گرفتندازش حالتو بهم نزد؟ اون از ترس مامور زودی می خواست فرار کنه بعد نشست با تو مشنگ کس ندیده دود کشیدن؟

1 ❤️

919370
2023-03-18 05:46:41 +0330 +0330

نمی‌تونم جواب تک تک تون بدم ولی کلی تو یه کامنت میگم
من ن نویسنده ام ن کارم اینه بعدشم شما ها عادت کردید به مشت دروغ و دغل بکنن تو مختون دوست دارید بشنوید من هیکلم هیکل سلمان خان و کیرم 20سانته و هرشب یه کص میکنم و از این کص و شعرا …

hewa55
درجوابت باید بگم نمیدونم شاید ولی از این قضیه فقط من و اون خبر داریم تا قبل نوشتن داستان

Ahmad913
جقی کسیه که میاد تا وسط داستان که نه یه ذره میخونه جق شو میزنه بعد میاد کص شعر ها و عقده های خودشو میگه اوبی
elham… joon
مدادم یا ماکارونی اونی که هستم گفتم مثل تو خودمو دختر جا نمیزنم بخاطر 2هزارتومن شارژ ایرانسل و همراه سکس چت کنم با 4تا ادم جقی من از رشته و مقطعی که گفت سر درنیاوردم ن پزشکی خوندم ن میدونم بعدشم هرچی که گفته بود و من نوشتم ستاد تحقیق راه اندازی نکردم راست و دروغشو تشخیص بدم


Mahdis .esf

ن مثل شما عین یه توپ قلقلی هستن با قد 140 و وزن 95کیلو
راستی تو از پسرای قد بلند بدت میاد دلیلش این نیست که وقتی داشتی راه می‌رفتی دراوردن گذاشتن دهنت
‌…
Latismus
عجب ببخشید همه مثل شما 24تو دست شویی نشستن وزنشون از 85ن بالا بره ن پایین خاطره بد داری از قد بلندا انگاری بد گذاشته پشتت که میسوزی برو با پودر ماشین لباسشویی کف دستی بزن ولی بعدش پشیمون شدی نیا خاطرات زندگی تو واسه بقیه تشریح نکن جنتیک


Xfaellx
از وقتیکه تو اوبی تو پروفایلت زدی فاعل برو با خیار ور برو اگه خارشش کم نشد فاعل اصلی زیاد هست که بیاد راستو ریستت کنه کونی

Aliabadan
چیکار میکردم معتاد کجا بود اگه اینجوری باشه که همه اونایی که ببخشید کص میکنن معتادن چون قبلش یه ویاگرا یا سیدنافیل یا ترامادول میندازن بالا اوناهمش شیمیاییه ولی این ن گیاهیه 😂😂😂😂✋ بعدشم بازم بیا منظورم برای ویلا بود

Lamshirche
عجب اولا بردمش جموم دوما وقتی تریاک کشید هزارتا کوف و زهرمار دیگه خورد پس اگه با منطق تو باشه وقتی دوست دخترت یا پارتنرت ساک زده برات دیگه نباید ازش لب بگیری …

به دوستان که با شخصیت هستن بی احترامی نمی‌کنم ولی یه عده نخاله کص ندیده جقی عادت کردن بعد جق کص شعر هاشون باید یه جا بنویسن

0 ❤️