سکس با برادرزاده خانمم و ضربدری سالها بعد

1402/04/03

سلام دوستان من یک ماه وارد سایت شهوانی شدم البته داستان هاشو قبلا دنبال می کردم و لذت می بردم ولی بعدا به دلایل مشکلات زیاد دیگه دنبال نکردم این داستان رو می خوام بگم اتفاقی هست که خودم دنبالش بودم و رقم زدم و خیلی به ما چهار نفر خوش گذشت من اسمم محسن هست ۱۸۴ قد دارم و ۹۴ کیلو زن کیرم هم متوسط نه زیاد کوچک ونه زیاد بزرگ متوسط زنم مهرانه زنی سفید خوش اندام و هیکلی متوسط نه چاق و نه لاغر با سینه هایی ناز و باسنی بسیار خوش فرم یه برادر زاده داره به نام مریم که بعد ازدواج ما همیشه همراه ما بود و ما بهش عادت کرده بودیم و منم یه حس خواصی بهش داشتم ولی خانمم همیشه مواضب من بودو اجازه نمی داد باهاش چت کنم یا با هاش تنهایی صحبت کنم من و مهرانه اوایل ازدواج سکس موفقی داشتیم ومن هر پوزیشنی که دوست داشتم رو روش پیاده می کردم ولی از ساک زدن و آنال به شدت متنفر بود وبدش می یومد همین باعث دلخوری من می شد و من چون فیلم زیاد می دیدم دوست داشتم همه رو اجرا کنم مریم دختر شیطونی بود منم منتظر موقعیتی بودم که بتونم مخش رو بزنم که یه بار برای کاری اومد خونه ما شب موند خانمم پیش پسرم خوابیده بود مریم هم با اونا بود و من تنها تو حال که نصف شب مریم اومد آب بخوره یه خورده بی حال بوداین اتفافق چند سال پیس بود و مریم دیپلم خیاطی گرفته بود منم پشت سرش رفتم آشپزخونه تا اون در یخچال رو باز کنه سرش گیج رفت منم سریع گرفتم و بغلش کردم از چت کردن و قایمکی حرف زدنش فهمیده بودم دوس پسر داره و موقعی با اون می چته یه حالی میشه اول ترسید ولی من جلو دهنش رو گرفتم که داد نزنه و آروم کف آشپزخونه نشستم اونم رو پام بود بهش گفتم نترس من بوسش کردم و گردنش رو میک زدم یه ناله کوچیک کرد گفت نکن شوهر عمه گفتم قربون شوهر عمه گفتنت برم نترس کاریت ندارم توچشمت رو ببند فکر کن دوست پسرت بغلت کرده بزار نازت کنم اول مخالفت کرد ولی من وقتی آروم گردنش رو می خوردم و از رو لباس سینه هاش رو فشار می دادم کم کم شل شد و همراهی کرد و آوردمش جلوم و لباش رو می خوردم و زبونم رو می کردم تو دهنش و می چر خوندم آروم رو بالا کف آشپز خونه درازش کردم و تی شرتش رو دادم بالا دوتا سینه ناز کوچولو داشت یکی رو بادستم فشار می دادم و اون یکی رو میخوردم ومیک می زدم و زانوم رو رو کسش آروم می مالوندم کم کم شهوت اومد سراغش چشماش خمار بود اومدم بالا چشم توچشم شدیم قیافه نازی پدا کرده بود دستم رو یکی گذاشتم رو سینه اش و نوک سینهاش رو با دوتا انگشت فشار می دادم و لباش تو دهنم بود و می خوردم و از رو شلوار کسش رو می مالوندم کم کم دیدم شلوارش نم زده فهمیدم آب کسش راه افتاده دستم رو از شلوار رد کردم و ازشرتش گذشتم و رسیدم به کس ناز ش آروم با چوچولش بازی می کردم مریم تو آسمونا بود گفتم اگه اجازه بدی برات بخورمش و لیس بزنم ولی خودت جلو دهنت رو بگیر گفت باشه اول رفتم اتاق خواب سر زدم دیدم خانمم خوابه و برگشتم دیدم دستش رو چوچولشه شلوار و شرتش رو داده بود پایین توحال خودش نبود منم نشستم وسط پاش و کس قشنگ ونازش رو و چوچولش رو کردم دهنم و می خوردم و لیس میزدم ودستام باسینه هاش بازی میکرد می دونستم مریم مثل مهرانه رو سینه هاشون ضعف دارن دست بخوره به سینه هاشون شهوتی میشن البته مریم دختر لاغر اندامی بود و باسن و کون کس لاغری داشت بالاخره اینقدر خوردم تا بدنش لرزید و ارضا شد و کیرمنم شق کرده بود و سفت مثل سنگ آروم رفتم روش و نازش می کردم و لبش رو می خوردم شکم و سینه هاش رو لیس می زدم و می بوسیدم و کیرم رو از شلوار راحتیم رو کسش می مالیدم بهش کفتم من که می دونم تو دوست پسر داری و اسم و شمارش رو از گوشیت در آوردم وای آگه بابات بفهمه شر میشه اون که تو آسمونا بود یهو حالش دگر گون شد و تو جشماش ترس نمایان شد چون می دونستم باباش چقدر غیرتی و وحشتناک مواظب دخترشه گفتم پس اگه اون کاری که من بخوام برام بکنی هیچ وقت بابات از ماجرای دوست پسرت با خبر نمی شه اول ناراحت شد چون رومن یجور دیگه حساب می کرد گفتم درسته من به تو حال دادم و آبت رو آوردن ولی منم. احساس دارم بد جوری شق کردم توهم باید برام کاری بکنی اول ترسیید گفتن نترس برام کیرم رو بمال با دستات برام جق بزن یا لا پات بزارم این حرفا اونم اول ناراحت شد گفتم بالاخره باید اینارو تجربه بکنی بعد رو دوست پسرت یا شوهر آیندت اجرا بکنی اونم خندش گرفت گفت باشه آروم اروم جلو منم شلوارم رو در آوردم و شرتم رو و کیرم رو دادم دستش دیدم بلد نیست گوشی کنارم بود براش چنتا فیلم ساک زدن نشون دادم و اونم کمکم شروع کرد مثل فیلما اول کف دستش رو لیس زد و آروم گردن کیر رو گرفت و بعد سر کیر رو ماچ کرد و کله کیر رو کرد دهنش و در می آورد تخمارو می گرفت دستش می مالوند منم کمکم تو هوا بودم ازش خواست تا جایی که میتونه کیرم رو بکنه دهنش و در بیاره که اونم اول براش سخت بود ولی کمکم همرو تو دهنش جا داد و در می آورد و یه ساک رو یایی میزد بعد ازش خواستم دوتا پاشو بهم بچسبونه و روناش رو باز کردم کیرم رو گزاشتم لای رانش و تلمبه زدم تا پنج دقیقه و آبم اومد ریختم رو شکمش وروش ولو شدم و هی می بوسیدمش و نازش می کردم و لباش رو می خوردم بعد با دستمال کاغذی قشنگ تمیز کردم شکمش رو بعد روانش کردم دستشویی بعد اومد گفت آبت رو بخور برو پیش عمه بخواب و بعد منم رفتم دستشویی بعد این ماجرا روم به مریم باز شده بود و قایمکی باهاش چت می کردم اونم گفت که با دوس پسرش قرار گذاشته و این کارارو باهاش انجام داده منم ازش توضیح خواستم که امونم مو به مو اون کارایی که من باهاش کردم و اون برام ساک زد بود رو با دوست پسرش انجام داده بود منم این چت رو ذخیره کردم تا چند ماه بعد باز مریم جون اومد خونه ما یه چند روز پیش ما باشه که منم یه روز براش چت کردم که امشب پیش عمه خوابیدی ساعت ۳ شب بیا آشپز خونه کارت دارم اون گفت نه نمیشه منم چتش رو براش فرستادم گفتم یا می یای یا این رو میتونم بفرست برای بابات سریع قبول کرد منم خودم رو آماده کردم و موقع خواب یه قرص خواب اور تو شیر خانمم ریختم تا اون خوب بخوابه بعد ساعت ۳ خودم رفتم مریم رو از خواب بیدارش کردم و بغلش کردم آوردم پیش خودم به من می گفت خیلی بدی شوهرعمه منم میگفتم خوب دیگه به دوست پسرت حال می دی منو دیگه نمی خوای منم ناچار شدم اینکار رو بکنم این رو بدون من تورو به اندازه عمه دوست دارمو نفسمی گفت خوب چی کار کنیم گفتم اول من تورو میخورم و بعد تو منو قبول کرد شروع کردیم لب گرفتنو ور رفتن باسینه های نازش و آروم با کسش ور رفتن و کم کم شلوار و شرتش رو در آوردم و شروع کردم به خوردن کسش و ور رفتن با چوچولش کمکم زبونم رو بردم رو سوراخ کونش و با سوراخ کونش بازی می کردم گفت چه حالی میده شوهر عمه گفتم حالا کجاشو دیدی هی کسش رو می خوردم باسینه هاش ور میرفتم لبش رو می خوردم و اونم با کیرم ور می رفت که دیدم حرفه ای شده گفتم بر عکس روم بخواب کیر و خایم رو بخور ور برو منم با کسو کونت کاردارم وآروم انگشت کردم تو سوراخ کونش و دیدم دست نخوردست و دوس پسرش هنوز بهش دست نزده دیگه هی باهاش ور می رفتم واینقدر با چوچولش ور رفتم تا آبش اومد وآبش رو کمی خوردم با انگشت میمالیدم به سوراخ کونش و یه کرم هم آورده بودم از قبل و به نوک دوتا انگشتم مالیدم آروم کردم تو کونش بالا پایین می کردم اون فهمید نقشه من چی هست و اخم کرد گفتم ناراحت نشو واسه دوست پسرت دارم آمادت می کنم یهو یه خنده ریز کرد آروم آروم داگی استایل کردمش و با دوتا انگشت با کونش ور می رفتم کیرمم سنگ شده بود آروم کرم رو برداشتم کمی رو سر کیرم مالیدم ویکم رو سوراخ کون مریم جون آروم کیرم رو گذاشتم رو سوراخ کونش هول دادم تو خیلی آروم ویواش تا کیرم توکونش جا باز کنه و آروم عقب جلومیکردم مریم التماس می کرد درش بیار ولی من می گفتم اول درد داره و بعد کمکم دردش کم میشه و لذت می بری و همش دوست داری دوس پسرت تورو از کون بکنه واینحرفا خیلی تحریکش می کرد و تا حرف دوست پسرش رو می زدم لذت می برد اسم دوس پسرش مصطفی بود عکس رو به من نشون داده بود کم کم تلمبه زدنم رو شروع کردم و دوطرف کون مریم رو گرفتم وشدت تلمبه زدن رو اضافه کردم و دهن مریم رو گرفتم تا جیغ نزنه و من تو آسمونا بودم وبه دوتا آرزوم یعنی ساک زدن کیرم و کون کردن بود رسیدم البته مریم جور عمه شو کشیده بود اینقدر تلمبه زدم تا آبم اومد همش رو خالی کردم توکون مریم وآه کشیدم و روی مریم افتادم از سر تا پای مریم رو غرق بوسه میکردم و ازش تشکر میکردم و بهش گفتم تا آخر عمر ممنونتم و هر کاری از دستم بیاد برات می کنم اونم با درد رفت دست شویی و خودش رو شست خواست بره گفتم عمه تا صبح خوابه بردم پیش خودم و تا تونستم سوراخ کونش رو براش زبون زدم ولیسیدم و لوپ کونش رو می خوردم تا کلا اروم شد و بغلم کرد و من رو می بوسید و لب می گرفت گفت واقعا تا آخر عمر هوام رو داری گفت بله حتما و یبارم دوباره با هم حال کردیم و از کون کردمش و اونم خوشش اومد صبح زود بغلش کردم بردم کنار عمش خوابوندم تا دوسال بعد مریم جونم با مصطفی ازدواج کرد و ارتباط شون و رفت و امدشون به خونه ما بیشتر شد و خانومم با اونا راحت بود البته من یه خورده چاق شده بودم و سکس ما دیگه خیلی تکراری شده بود و خانومم کمی سرد مزاج شده بود بعضی وقتی به من میگفت من خواب دیدم دوباره ازدواج کردم تو هم و پسرم اینجا هستین دامادم یه مرد لاغر و خوشتیپ هست خوش هیکل عین مصطفی جان که من متوجه شدم خانوم چی دوست داره و کمکم نقشه دوم که موازی و بعد ضربدری با مریم و مجتبی بود رو اجرا کردم البته این داستان خیلی طول کشید امیدوارم خوشتون اومده باشه بقیه داستان رو اگه زنده بودم در آینده نزدیک براتون می نویسم ببخشید بابت املای ضعیفم

نوشته: محسن

ادامه...


👍 28
👎 17
66701 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

934682
2023-06-25 00:36:03 +0330 +0330

مصطفی اخر داستان شد مجتبی 🤔🤔🤔

3 ❤️

934683
2023-06-25 00:38:10 +0330 +0330

املا که ضعیفه به خاطر جرق زیاد حافظه هم نداری
مصطفی
مجتبی
اخرزنت قراره به کدوم بده
به هر دو تا
هم مجتبی هم مصطفی بعدشم بیام تورو بکنن

4 ❤️

934684
2023-06-25 00:41:42 +0330 +0330

این جمله که میگین آبش اومد خیلی برام نامفهوم مگه زنا آبشون میاد لا اقل شبی یبار این جمله تکرار میشه والا ما که ندیدیم
اگر کسی دیده یا اطلاعی داره لطف کنه یه توضیح بده

4 ❤️

934685
2023-06-25 00:50:57 +0330 +0330

چرا یهو مصطفی، مجتبی شد ؟؟!!!جقی متوهم 😂

3 ❤️

934686
2023-06-25 00:51:09 +0330 +0330

جق که زدی یه دفعه مصطفی شد مجتبی و داستان تموم شد
ریدی

2 ❤️

934687
2023-06-25 00:51:26 +0330 +0330

از مصطفی شد مجتبی
داستان نویس های عزیز طوری داستان می‌نويسن انگار همه جندن
میگی بعد چن مدت سکسمون تکراری شد
پس شیخ الا مادرت با خیلیا خوابیده
چرا فانتزی میگین آخه

1 ❤️

934689
2023-06-25 01:01:32 +0330 +0330

کوس کش مجلوق کوس ندیده

1 ❤️

934696
2023-06-25 01:42:55 +0330 +0330

داداش اول مثل خیلی از نویسندگان الکی سایت یاد بگیر که حال با هال فرق داره.دوم اینکه طرف بره سر یخچال و سرش گیج بره و شما هم فرتی تو هوا بگیریش رو از بس تخیلیه و حتی تو فیلم پورن هم نمیشه دید و فقط تو فیلم هندی دیده میشه مگه اینکه شما سرعتت در حد گلوله باشه.

1 ❤️

934720
2023-06-25 04:01:42 +0330 +0330

سردار سلیمانی خوش بحالت که به آرزوت رسیدی

5 ❤️

934742
2023-06-25 08:39:16 +0330 +0330

چرت و پرت😬😬😑😑😶😶

0 ❤️

934751
2023-06-25 11:43:51 +0330 +0330

همون اول خوندم فهمیدم چرته😐

0 ❤️

934756
2023-06-25 13:20:16 +0330 +0330

قشنگ معلومه موقع جلق زدن مینوشتی

0 ❤️

934766
2023-06-25 16:46:00 +0330 +0330

با سلام اینایی که میگن ما با کرم کردیم یا تا حالا کون نکردن یا نمیدونن که وقتی با کرم بکنی خواهر طرف گایدست از سوزش و نمیزاره ادامه بدی

0 ❤️

934820
2023-06-26 00:42:15 +0330 +0330

نصفشا خوندم اراجیف بود

0 ❤️

934940
2023-06-26 19:08:19 +0330 +0330

خره تو اخرش میمیری.از نرسیدن کون به مغزت.خواستم خبر بدم الان مریم داره واسم ساک میزنه.جوری ازکون بکنمش که مزه خیانت روفراموش کنی.

0 ❤️