سکس توی شورلت کامرا
باسلام خاطره ایی که می خوام واستون تعریف کنم بر می گرده به عید نوروز سال 90خوب یکم از خودم بگم من اسمم بهزاده 26سالمه اهله تهرانم تویه کاره خریده و فروش و کرایه ماشین واسه مراسم جشن و عروسی هستم خوب بریم تویه نخه داستان 5روز مونده بود به عید نوروز واسه تحویل گرفتنه ماشین باید میرفتم قشم یه شرولت کامرای مشکی بود که باید گذرش می کردم ببرم تهران یه سویت م اجاره کرده بودم تویه پاسارگاد ماجرا از اونجا شروع میشه که یه روز صبح ساعته 10بود که خواستم برم تعویض روغنی داشتم تویه خیابون میرفتم صدای ضبط ماشین و داده بودم بالا یواش یواش میرفتم یهو چشمم به یه دختره ایی افتاد مانتوی سبزه هیکل سکسی ایی داشت کنار خیابون وایساده بود فکر کنم خیلی وقت بودکه منتظر تاکسی بود ولی کو تاکسی یه نیش ترمزی زدم گفتم خانم خانمو برسونیم یهو گفت مسیرتون نمی خوره گفتم سوار شو درجا سوار شد گازشو گرفتم تویه راه که میرفتم گفتم خانم خانمو خودتون رو معرفی نمی کنی خانمه;اسمم میتراس 23سالمو اهله شیرازم به به میترا خانم از آشنایی باشما خوشبختیم میترا خانم;همچنین آقا راستی استمتونو بهم نگفتی …من بهزاد 26سالمه اهله تهرانم خوب بگذریم داشتم به نزدیکای اتوبان میرسیدم که ازش پرسیدم میترا خانم الا کجا با این عجله میرفتی گفت منو می تونی برسونی درگهان گفتم چشم سرپیچ اتوبان تند پیچیدم که یهو دستش به کیرم خورد محکم فشارش داد کیرم کم کم داشت بلند میشد میترا هم که زیر چشمی به کیر شق کرده من نگاه می کرد فکرکنم دلش کیر می خواست من به بهنونه سی دی در اوردن از داشپرت دسته راستمو می مالندم به کسش اولش ترسیدم دیدم چیزی نمی گه قشنگ کسش رو فشار دادم دیدم آهی کشید سری دستشوگذاشت رو کیره شق کرده من کمربندمو باز کرد لبشو گذاشت رو کیرم یو اش یواش داشت واسم ساک میزد منم یه دستم رو فرمو ن بود دسته دیگم تو کسه میترا داشتم از پش انگولکش می کردم که یهو زدم فرعی کنار پل رفتم پایین پارک کردم جوری که ماشین مشخص نبود صندلی رو خوابوندم و به میترا گفتم بسه خودم قشنگ دراز کشیدم به میترا گفتم بشین روش یه تفی زدم دمه کونش یواش یواش سر کیرم رفت داخل یه آهی گشید لامسب داغه داغ بود کونه بزرگش اینهو ژله داشت تکون می خورم صداش داشت بلند تر میشد داشت لذت می برد کنش گشد بود ولی بازم از هیچی بهتر بود کم کم داشت آبم میومد که با تمام فشار خالیش کردم تو کون کشاد میترا بعدش کیرمو کونه میترا رو با دستمال پاکش کردم سری ماشینو روشن کردم رفتم بریم درگهان تویه راه که می رفتیم ازم تشکر کرد گفت سکس با تو رو خیلی دوست دارم گوشیمو از رو داشپرت ورداشت گفت شارژ ندارم می خوام با گوشیت به مامانم زنگ بزنم ببینم کدوم بازاره درگهان رفتن خوب میترا خانم که به مامانش زنگ نزده بود رو گوشی خودش تک زده بود شمارم بیفته رو گوشیش منم که متوجه شدم به رویه خودم نیوردم خلاصه رسوندمش دمه بازار یه لب یه بوس ازش گرفتمو خداحافظ و رفتم دیگه بعدش ندیدمش فقط بعضی موقع زنگ میزنه که من کس شعر بهش می گم که من تهران نیستم اخه می خواست بیاد تهران خوب بعدشم که کاره گذره ماشین تموم شد راهی تهران شدم .ببخشید اگه کمو کثری داشت.نظر بدین تا سکس جدیدی که واسم اتفاق افتاده واستون تعرف کنم.تا بعدأ بای
نوشت: بهزاد
آمیرزا کارت درسته.این حکایات رو حتما یه جا آرشیو کن حیفه بخدا.
از اينكه خواجه هنوز با ماست خوشحالم، بريم به داستان: معمولا شاكرد نمايشكاهيا اسم ماشين ها رو خوب بلدن، كه تو در اون حد هم نيستى، شورولت كامارو هست نه كامرا!!! اهل تهران هم هستى كيلومتر ٧٠٠ يا بيشتر! لهجت به تهرونياى اصيل ميخوره!!!
شعری برای تو . . . . . . . . . . .
بهزادِ اهله حالم (اهله= اهلِ)
صاحب بند و شالم
ماشین دارم فراوون
شِو- رو- لِت های داغون
از کیش میام به تهرون
پول میسازم تا دندون
کارم شده کرایه
کُس میکنم تا خایه
البته خالی بندم
خواب میبینم میخندم
تو خواب ویلام تو کیشه
روزا میرم تو بیشه
یه دختری رو دیدم
صابون به دل مالیدم
سوار کامارو شد
بند دلم ولو شد
دست میزدم به نازش
کیرم می‌خواست بگازش
مالیدمش تو ماشین
می‌گفت ازم جدا شین (ازم=از من)
رسوندمش به خونه
نه چک زدو نه چونه
تو ماشینم نشستم
چشمامو هر دو بستم
یه تف زدم به کیرم
تا از حشر نمیرم
جلق و جلوق و جالق
دور از خیال خالق
مشغول بازی بودم
یک سگ تازی بودم
آبم اومد با فشار
پاشید مثال آبشار
راحت شدم ز کارم
همیشه گُل می‌کارم
کارم شده جلقکی
با افکار دلقکی
گمون کنم شُل شدم
با جلق زدن خل شدم
واسم یه چاره سازید
به افکارم بتازید
سواد مواد ندارم
در عوضش رو دارم
قربون دست و پاتون
فدای پاسخاتون
فقط اسم داستانت رو خوندم… شورلت کامرا؟ یا “کامارو”؟؟ شرکت شورلت تو کونت کون گلابی گوزو گنده گوز جقی! ننویس
دیوث کامارو سیاه تو قشم نیست . حداقل میگفتی سبز یا زرد .
و اینکه خیلی منتظر تاکسی مونده ولی کو تاکسی !!؟؟ چرا کوس میگی ؟ اینقدر که ماشین واسه درگهان و بلعکس هست واسه جایه دیگه نیست . اونای که اومدن قشم میدونن. بچه کونی دفعه بعد بنویس گی من با صاحب ماشین تو اوتوبان.
دستشو گذاشت رو کیرت بعد لبشو گذاشت رو کیرت کم کم دو تا پا شو گذاشت رو کیرت بعدش داشت رو کیرت خرک میزد دیدی نمیتونی جلوتو ببینی یه موقع تصادف میکنی برداشتیش کردیش تو کونت. بذار همون تو بمونه آشغال خالی بند
دستم بهت نرسه کیری من بچه شیرازم بیستو چند ساله اینجاهستم دخترای شیراز حیا دارن لاشی تو که اسم ماشین بلد نیستی گو خوردی نوشتی آبرو. ما شیرازیاره بردی لاشی
نميدونم شما حودتونو چيميبينيد و كجا .انقدر بالاميپريد و مردم و ضايع ميكنين كه حس ميكنم سرتون در كون خداستو گو اونو ميخورين … به اصطلاح از ما بهتروننين … خودت بچه كجائيي مگه …دارقوز اباد يا فرحزاد يافرمانيه … فقط داستانتو بخون برو جقتو بزن وبخواب
شورلت کامارو نبود؟سر تخت بشورنت با این داستان نوشتنت که از بیخ غلط دیکته داشتی. با اون شعر یکی از کاربرا خیلی حال کردم
EBI87 بیشتر از کوپنت داری حرف میزنی. داستان کیری میذاری انتظار داری به به چه چه کنیم دفعه ی بعد داستان ببینم ازت اینجوری باهات حرف نمیزنم. عزت زیاد
سلام آمیرزا چاکرم. من با نظرت موافقم ولی اینا همونایی هستن که خط فکری خواننده رو عوض میکنن. سکس با محارم سکس با همجنس سکس زوری سکس های کثیف وووو اینا رو امثال این آدم بوجود آوردن هیچ کدوم از موارد بالا بی دلیل بوجود نمیاد اول باید یک محرکی به مغز خط بده که این محرک همین داستانا میتونه! از کجا معلوم شاید کسایی با خوندن همین داستانا که ثمره ی ذهن بیمار نویسندست اونو در واقعیت اجرا کرده باشن! اینا مفسده انگیزه! حکمش اعدامه! افساد فی العرض چیز کمی نیست! جدای از گناهش زیاد شدن این جور چیزاست این چیزای عجیب و غریب که جزو فرعیات سکسه ولی جوری داره بزرگ میشه که سکس اصلی دیگه به چشم نمیاد! آدم خودشو پست تر از حیوون کرده به خدا! شرمم میاد کنار این جور آدما زندگی کنم. همه تحت تاثیر یه سری جریانات انحرافی شدن تو هر موضوعی که باشه دینی جنسی سیاسی فرهنگی و… یه کم به خودمون بیایم
خطاب به EBI87 . . . . . . . . . . . . .
پسرم تو پولدار، کامارو سوار، کیش برو و بیا، کُس کن درجه یک، اصلا تو خدا… چرا نمیری دو کلمه سوادآموزی بلکه بتونی چهار کلمه از 100 کلمه که مینویسی درست باشه؟ اخه لامصب چرا در انتهای هر کلمه که مینویسی یک حرف"هـ" اضافه میکنی؟ نتیجه این کارا میشه همین متن تخماتیک و کیری که هر کسی میخونه حالش گرفته میشه. نمیخواستم فحشت بدم و فقط به شعری که برات نوشتم اکتفا کنم ولی دیدم ناراحتی گفتم بد نیست برات این هم بنویسم. کلا در حد ابتدایی مینویسی این هم نمونه:
بهزاده=بهزاد
اهله=اهل
تویه=تو
کاره=کار
خریده=خرید
نخه=نخ
…
تویه کاره خریده و فروش و کرایه ماشین=اگه بنویسی “تو کار خرید و فروش ماشین” خیلی بهتر میشه
خلاصه خواننده گاییده میشه تا داستانت رو بخونه، بهشون حق بده که کمی بهت حال بدن.
در کل خاطره‌ای که نوشتی خیلی تخمی نوشتی و بقیه وقتشون تلف میشه و با خوندن نظر دیگران کمی شاد میشن. شما هم سعی کن تحمل کنی همونطور که ما دندون رو جیگر میذاریم و اراجیف تو رو به عنوان خاطره می‌خونیم.
کله کدو دیگه اینجوری ننویس.
بحث اين نيست كه خواننده ها تافته جدا بافته هستن، وقتى مردم رو خر فرض ميكنى نتيجه اين ميشه كه ديدى! در صورت نياز به توضيح بيشتر بيا خصوصى
میدونم یه فیلم سکسی دیدی اومدی تعریف کردی واسمون حالا چرا از نظرات دوستان ناراحت شدی .
آقا خودت ریدی خودتم باید جمعش کنی دیگه ناراحتی نداره نمیخوام زیاد اذیتت کنم .
بجای اینکه صبح و شب تو سایت سکسی کسچرخ بزنی و با دودولت ور بری 4تا سایت دیگه هم برو که 4تا اسم یاد بگیری 2تا کتاب بخون غلط املاییت کم شه بعد بیا جلق بزن! مطمئن باش خیلیا تو این سایت بهتر از تو بلدن داستان بنویسن ولی خودشونو در حد نویسندگی نمیدونن! چون نویسندگی کار هرکسی نیست! برو چندتا سایت داستان سکسی خارجی تا بفهمی چی میگم جوجه جلقی… برات زووووده، فعلا داستان بخون و فقط یاد بگیر
همین که نمیدونی چطوری بنویسی کامارو و بعدش گفتی توی کار ماشینی فهمیدم کس میگی
نظرات جدید داستان‌ها
- بازم ادامه بده خوب بود
- تو ایران هبچهتلی نیست که اتاق مشترک بهتون بده پس امیر جان تو...
- بعد ۱۰ سال بازم کستو گایید ای کیر ندیده بیا خودم میکنمت ...
- کستان دیگر از کاوه
- خب چکار کنم الان من خیلی بد نوشتی حالا چه اصراریه که واقعیه ...
- حتما برو تست بیماری های مقاربتی یده ممکنه گرفته باشی....
- چون گفتی فوش ندین مجبورم کردی یه کیر موشکی بنام کیر کروز با ...
- هنوزم اعتقادات سرجاشون هست خدارو شکر. غسل رو میگن...
- نگارش تقریبا روان و پرداخت تقریبا ضعیف اما دوست داشتم...
- تا حالا قسمت نشده هتل بری ؟ پس از اونکه رفته بپرس ...
- نمیخوام ناراحت بشی اما سعی کن بهتر بنویسی...
- میشه توضیح بدی چطوری سر ازیک اتاق دراوردید؟!!!...
- میشه ضیح بدهی چطوری توی یک اتاق بودید...
- هتل ک مدارک نمیخاد، روغن کون هم تو هتل پیدا میشه، خیلی باحال...
- چرندیات واقعی یک کونی جلقی عقده ای کوس ندیده که ...
- چرندیات واقعی یک کونی جلقی عقده ای کوس ندیده که ...
داستان‌های تازه
- کس دادنم به اون قد بلند
- به عشقمون سوگند (۲ و پایانی)
- با عمه نفیسه (۱)
- محمدعلی و داداشش
- پسرخاله تیزهوشانی و خواهرش (۲)
- رام کردن مارال وحشی
- من و شوهر خواهر شوهرم
- اولین تجربه با دوست صمیمی
- دستهای زن داداش
- امید پسر همسایه (۵ و پایانی)
- شروع یک ضربدری (۴)
- لز و FMF با دوست همسرم
- حجله من با دایی جونم
- پدرشوهر و نازگل (۱)
- دو کونی با یه بکن سن پایین
- سکس تینا با دایی (۱)
- سکس تینا با دایی (۱)
- سکس بعد گُل کشیدن
- هات وایف ساناز (۱)
- شهوت دخترونه
- ساره، یک شیطان
شیر داستان بخواندی و برگشتی