بالاخره فرارسید بعد ۳ سال بهش رسیدم به عشقم به تمام زندگیم از زندگی ما میشه یک کتاب نوشت…قبل ازدواج باهاش رابطه داشتم اما در حد بغل و بوس و لب …میدونستم خیلی نازک نارنجی ام با ی بغل محکم دردم میاد و استرس اینو داشتم چجوری تحمل کنم …
از خودم بگم ۱۸ سالمه قدم ۱۷۰ بدنم کاملا رو فرم دقیقا مثل مانکن های اروپایی کمر بسیار باریک شونه های لاغر و سکسی و باسن بزرگ و رو فرم پوستم کاملا سفید و بلوری ، بور ام با چشمای نفس گیر و عسلی عرفان ولی دقیقا بر عکس منه پوست سبزه چشم و موهای کاملا مشکی قدش ۱۹۰ و هیکل سیکس پک و ورزشکاری ۶ سال ازم بزرگتره
شب عروسی بهترین شب تمام عمرم بود هر چقدر من خوشحال بودم چندین برابر عرفان که خیلی خیلی بیشتر از من برای عشقمون سختی کشید به قول خودش روز و شب کار میکرد تو تولید ی کفش باباش و اونو تبدیل به کارخونه کرد البته تولیدی باباش هم کوچیک نبود ولی خب بزرگ ترش کرد اینهمه زحمت کشید تا خودشو به حد من و ثروت بابام برسونه الانم شده مدیر کل اونجا …
از خوشحالی بی اندازه منو وسط عروسی بلند میکرد میچرخوند …چندین اهنگ رو خود عرفان خوند و من رقصیدم ما مکمل همیم اون خواننده است و من رقاص البته در حدی که فقد برای خودمون با گیتار بزنه و بخونه و تو عروسیا بترکونه
مثل همیشه مثل بچه ها بغلم کرد و برد توی خونه هم زمان تا اتاق خواب گوشمو لیس میزد و گاز کوچولو میگرفت منم اه و ناله ام بلند شده بود آروم منو گزاشت روی تخت و داشت میخورد گفتم عرفانم نمیخوام انقد آروم با دختر کوچولوت برخورد کنی خشن و زوری بیشتر دوسدارم از همون ۱۵ سالگی که با عرفان آشنا شدم مدام دنبال سکس بودم اما عشق عرفان مانع شهوت اون میشد …لباس رو از تنم در آورد و لباس شب گلبه ای رنگ سکسیم پدیدار شد افتاد به جون سینه های ۷۵ و سفتم منم سعی میکردم از خودم دور کنمش کلا خوشم میاداا ولی دوسدارم از خودم برونمش چون هر چی اونارو دور میکنی حشری تر میشن پس انقد خودتونو به مردا اویزون نکنین بجاش با دلبری و لوندی کاری کنین به سمتتون بیاد همزمان قربون صدقه ام میرفت :اخ دختر کوچولوم دنیای من خانوم خونه قربون بدن سکسیت بشم دردونه با حرفاش هم خودمو خیس میکردم تمام بدنم رو بوسید و لیس زد رسید وسط پام با ولع لیس میزد و گاهی ک از میگرفت کوچولو رون هامو شورتمو با دندون دراورد و زبونشو هل میداد تو بهشت خیسم همزمان با موهاش ور میرفتم و جیغ میزدم بسه درد داره
مث گرگ های وحشی افتاده بود به جونم لباساشو که دراورد تازه دیدم چ گیر کلفت ک بلندی داره کارم ساخته است
تاحالا کیر ندیده بودم از نزدیک تو فیلمای پورن دیده بودم معمولا کلی عشق بازی کرد بعدشم پاهامو باز کرد اومد روم ولی وزنشو ننواخت روم لاغره ها ولی ۹۷ کیلوعه چون عضله است منم ک ۵۸ کیلو له میشدم روان کننده رو آورد و ریخت رو کسم و کیر خودش سرش که رفت تو جیغم رفت هوا طوری که حس میکردم لرزید خونه دستشو گرفت جلو دهنم نه برای این که همسایه ها متوجه میشن چون غیرتش اجازه نمیده اه و ناله امو بقیه بشنون یکم دیگه ک رفت اشکام ریخت طفلک مجبور شد تا نصفه جا کنه توش دیگه جا نداشتم انگار واقعا …
حس کردم ی مایع ریخت بیرون از من نمیدونم خون بود یا ارضا شدن شایدم هم زمان هر دو باهم بودن شروع کرد تلمبه زدن های آروم و کوچیک خوبه بهش گفتم خشن باش اینجوری بود ولی خب مراعات حال منو میکرد انقد درد داشتم که مرگو میدیدم انگار جیغام خفه میشد و اشکام بالشتو خیس کرده بود بعد حدودا بیست دقیقه که برام مرررگ بود داشت ارضا میشد فک کنم حواسش نبود تا ته کرد توش ک دستشو محکم تر از دفع های قبل گاز گرفتم طوری ک مزه خون دستش رو حس تو دهنم انگار آبش رو ریخت توم ک انقد داغ بود حس کردم سوخت کلا رحمم اومد کنارم خوابید سرمو تو سینهاش فشار داد مثل همیشه همزمان میگفت :جان دختر گلم ببخشید زندگیم تو باید مال خودم میشدی تا خیالم راحت شه دیگه این کارو نمیکنم گریه نکن ماه من بادلین جملاتش دلم آروم میگرفت ولی انقد ریز دلم درد میکرد نمیتونستم تحمل کنم مث ی بچه بغلم کرد و میگردوند تو خونه آروم زیر گوشم قربون صدقه ام میرفت و لالایی میخوند :مهدیه ام شکلات میخوری؟؟ من ک عاشق شکلات کاکائویی ام با درد گفتم اره …
فردا صبحش نمیتونستم از جام پاشم عرفان کنارم خواب بود از درد دوباره گریه ام گرفت عرفان یهو بیدار شد منو دید سر صبی هول کرد طفلی دوباره ارومم کرد بغلم کرد برد تو آشپزخونه ی صبحونه مفصل چید رو میز منو نشوند رو پاهاش لقمه میکرد تو دهنم که چند لقمه خوردم سیر شدم سرمو تو گردنش فرو کردم و با لحن لوس و تنازی گفتم مرسی عرفانم …
پایان
نوشته:ماهی کویین
آنقدر مه تو از خودت تعریف کردی کیم کارداشیان نکرد
کیرم دهن خودتو عرفان همون دو خط اول خوندم عنم گرفت ، لاقاچ
لباس شب گلبهی تو زیر کدوم لباست پوشیده بودی دقیقا؟! لباس عروس؟!😕
مرز های کاربردی علائم نگارشی و جمله بندی درستم که با داستانت جا به جا کردی…
اما آخه؛ تناز؟!
خاک طو صَرِط خُب 😂😂😂
شاهنامه آخرش خوشه…همه عشقا اولش همین حوریه هر چی میری جلوتر اوضاع میریزه به هم…ببخش که رک گفتم
کیرم تا پروستات تو مغزت با این کصشعرات
شیره و دوغ رو ترکیبی نزنین لطفا!!
وقتی دختر ۱۲ ساله هایی که رمان مینویسن تو تلگرام میان شهوانی و داستان سکسی مینویسن همین میشه
بعد یکسال اومدم یه داستان بخونم این گلواژه شد قسمت من .اینقدر که از خودت تعریف کردی حالم بد شد حالا اگه همین ادمو از نزدیک ببینی میبینی کارخونه باباش یه دکه سر خیابون ولیعصر و پینه دوزه .هر چند که قصدم اصلا توهین به پینه دوز نیست .قیافتم بیشک مطمئن هستم یه چیزایی تو مایه ملکه رنجبر تو یکساعت قبل مرگش هستی .آخه پنجاه کیلو به قول خودت با قد صد و هشتاد میشی یه دختر چس وزن لاغر که شلوار رو کونش وای نمیسته .این خزعبلات هم که نوشتی آرزوهایی بوده که بهش نرسیدی قبل از نوشتن به حموم برو دستت هم از خشتکت بیرون باشه
گریم نکن مفتو بالا بکش
این کامنت جهت نشان دادن سسشری داستان است و هیچ اعتبار دیگری ندارد.
یه سوال شکلات کاکائویی چیه دقیقا ؟!!!
ای کیو شوهرت رو میدونی ؟؟؟ فکر کنم که راحت زیر 70 باشه چون با این وضعیت از خود راضی بودنی که تو داری فقط یه کصخل مثل خودت میاد بگیرتت
من نمیدونم وقتی بدنی که دماش ۳۷ درجه اس چطوری آب منی به دمای جوش میرسه.مگر اینکه یک جقی دستاش سردباشه، آبش تو دستش میریزه احساس میکنه داغه. آخه کسخل دمای بدن اون دختر رویاهات با چشای نفس گیر هم ۳۷ درجه اس .پس نباید آب منی براش داغ باشه .ما اینهمه گائیدم نهایتا از نبض کیر متوجه اومدن آب میشدن یا از حرکات.کیرم دهن هرچی جقی تو کفه.
دختر خانم شدیدا لوس،یه علامتهایی هست در نگارش به اسامی نقطه،ویرگول،خط فاصله و …اگه استفاده میکردی بد نبود،ولی نکردی پس خوب نبود.یکمم اگر روی بی اندازه لوس بودنت کار نکنی به دو سالم نمیکشه همچین ازدواجی…چه حرفا،اونوقت سکس خشنم میخوای شما؟طفلی عرفان،چه ها بکشه با اینهمه نااااااازززززز
خدایی چرا انقد کامنت منفی میذارید یارو زحمت کشیده درسته کصشر نوشته ولی شمام الکی بگید خوبه که کیر نشه عه منم که ریدم روش😅
یعنی کم مونده بود بالا بیارم از این نوشته مزخرفت🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮