شفق کهربایی

1400/12/11

خاله من یه زن 35 ساله با یه اندام توپ کونش حدود یک متر پهنا داره با پستونهای قلمبه من که هر وقت خالمو می بینم شق میکنم در ضمن بگم خاله من یه زن خیلی مذهبیه و اصلا اهل سکس نیست یه روز حدودای ساعت 8 شب بود که خالم به خونه ما زنگ زد و به مادرم گفت که شوهرش با بچه هاش رفتن مسافرت و اون چون کار داشته نرفته اگه میشه من برم پیشش مادرم گفت میتونی بری خونه خالت تنهاست گفتم آره تا یه ربع دیگه اونجام خدا لعنت کنه شیطون رو یهو یه فکری به سرم زد که خالمو اجباری بکنم یه کوله پشتی برداشتم و توش یه دست کاندم وبا یه اسپری و یه چند متر طناب با یه چند تیکه پارچه وبا یه دوربین دیجیتال کوچیک در ضمن خونه خاله من شهر بلورد نزدیک سیرجان هست وقتی رسیدم خونه خالم دیدم چی شده توپ یه تاپ تنگ که روش پیرهن پوشیده بود و دکمه های پیرهنشو نبسته بود با یه دامن ماکسی تا پایین پا تعارف کرد رفتم تو تا ساعت 11 به شام و تلوزیون واجیل و تخمه و گپ گذشت تا ساعت شد 11:30 خالم گفت من میرم بخوابم تو هم اگه خابت میاد برو تو اتاق بچه ها بخواب من جات رو اماده کردم من گفتم نه حالا میخوام فوتبال ببینم بعد میخوابم گفت باشه هر جور راحتی وقتی داشت میرفت این توپلهای کونش بالا و پایین میرفت منو بیشترتحریک میکرد خلاصه اونرفت خوابید و منم نیمه اول بازی رو دیدم تا مطمئن بشم خالم خوابیده بلند شدم و آروم آروم رفتم به سمت اتاق خالم خیلی اروم درو باز کردم دیدم خواب خوابه رفتم طرف کیفم و اونو همراه خودم برداشتم به طرف اتاق خالم رفتم خیلی اروم طوری که بیدار نشه کیفم رو گذاشتم رو زمین درو اروم بستمو از داخل قفل کردم و کلیدشو قایم کردم بعد طناب و پارچه رو اماده کردم رفتم طرف خالم به شکم خوابیده بود منم خابیدم روی درز کونش یهو از خواب پرید منم سریع نشستم روی کمرشو و دستاشو از بالا با پارچه بهم بستم بعد با یه تیکه طناب دستاشو به تخت بستم چون تاریک بود هنوز نفهمیه بود چی شده فقط داشت دادو بیداد میکرد و هی میگفت کمک کمکم کنید منم رفتم چراغ رو روشن کردم که خالم یهو من ودید زد زیر گریه و هی میگفت خاله اینا چه کاریه میکنی اما من داشتم دیوونه میشدم رفتم طرفشواول پیرهنشوبا دستام پاره کردم داد زد اوف بعد تاپشو وای یه کرست سفید که پستوناش داشت اونو پاره میکرد بعد رفتم سراغ شلوارش اون در اوردم و دیدم یه شرت طوری سفید پاشه شروتشو در اوردم وای کسش بی نظیر بود بعد کرستشو بیرون کشیدم و شروع کردم به لب گرفتن از لبای داغش هی خودشو پس میزد تا من نتونم ولی در اختیار من بود بعد شروع کردم به خورن سینه هاش هی داد میزد کمک ولی هیچ کس صداشو نمیشنید بعد شکمشو خودم همین طور اومدم تا پایین وقتی رسیدم به کسش این قدر گریه کرده بود که من ندیده بودم یه بوس از صورتش گرفتمو شروع کردم به خوردن بهترین جای دنیا این قدر خوردم تاخسته شدم کیرم حسابی شق کرده بود کاندم رو با اسپری اورم و به کیرم اسپری زدم و کاندم رو ردیف کردم کیرمو گذاشتم روی سوراخ کسش تا اخر دادم تو هی گریه میکرد تو رو خدا ولم کن و من دیوونه تر میشدم هی تلمبه میزدمو سینه هاشو میمالوندم و اون هی داد میزد اوف کسم اخ پسونم بعد چند دقیقه تلمبه زدن برش گردوندم و شروع کردم به خوردن کونش چه حالی میداد وقتی حسابی کونشو خوردم رفتم یه خیار بزرگ از روی سبد میوه ها اوردم خیار رو کردم تو کسش چه دادی زد تو رو خدا اوف کسم سوختم درش بیار خدایا منم اوردمش بالا تا بکنم تو کونش مقاومت میکرد منم خیار رو دراوردم خوابوندمش روی پاهام بعد با کف دستم چندتا سیلی محکم زدم روی کونش چه حالی میداد هربار که که میزدم میگفت نزن تو رو خدا نزن غلت کردم درد میگیره نزن جون خاله نزن منم محکم تر میزدم تا اینکه دیدم کونش سرخ سرخ شده این بار دیگه مقاومت نکرد به حالت سجده درش اوردم کیرمو گذاشتم رو ی سرواخ کونش یه کم دادم تو داد زد اخ یا فاطمه زهرااااااا دردم میاد خیلی تنگ بود ولی حال میداد بعد سریع خیارو کردم تو کسش و کیرمو تا ته دادم تو بعد خیار رو دادم تا ته کسش باورتنون نمیشه ولی اینجوری ناله میکرد اااااااخ خاله تو رو خدا ولم کن خدایااااااااا خدااااااا کمکم کن بعد شروع کردم تلمبه زدن کیرم تو کون تنگش چه حالی میداد بعد با خیار تو کسش تلمیبه میزدم دیگه داشت از درد نفس نفس میزد منم یه کاری کردم که دیگه تا نزدیکای مردن رفت و برگشت تو همون حالی که کیرم تا ته توکونش بود خیار رو کردم تا اخر تو کسش بعدم خوابوندمش گفت خداااااااا کونم خدااااا کسم بعد صورتش سیاه شد منم از زیر با یه دستم در کسشو گرفته بودم با یه دستم سینه هاشو میمالوندم تا اینکه دیدم داره ابم میاد اینقدر فشار دادم تا ابم اومدو اونم از حال رفتو تمام ابمو با فشار ریختم توی کسش بعد تا صبح خوابیدم روش وقتی صبح حدودهای ساعت پنج بیدار شدم دیدم هنوز خوابه و بیدار نشده وای هنوز کیرم توی کونش بود تازه بین همه این کارایی که دیشب کردم یه ده بیستا عکس توپ هم گرفته بودم یه کم مالوندمش تا بیدار شد وقی منو دید زد زیر گریه و هی فحش میداد منم توهمون حالی که روش خوابیده بودم عکسهارو نشونش دادم این دفعه زد زیر گریه و شروع کرد به التماس کردن منم گفتم اگه هفته ای دو بار به من حال بدی منم عکسارو به کسی نشون نمیدم گفت نه تو رو به خدا نه دیگه نمیتونم زیر اون همه فشار دووم بیارم منم گفتم نه این دفعه دیگه تو هم راضی هستی و خودتم لذت میبری قبول کرد منم بلندش کردمو بردمش حموم اونجا حسابی ماساژش دادم تا دردش بهتر بشه و تو حموم هم یه کس حسابی بهم داد منم بهش یاد دادم تا قشنگ برام ساک بزنه الان شده هفته ای سه بار هم خالم رو کردم و با هم روابط خوبی داریم .

نوشته: چیت واس


👍 5
👎 38
48401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

861673
2022-03-02 01:04:38 +0330 +0330

تا اینکه دیدم داره ابم میاد اینقدر فشار دادم تا ابم اومدو اونم از حال رفتو تمام ابمو با فشار ریختم توی کسش بعد تا صبح خوابیدم روش وقتی صبح حدودهای ساعت پنج بیدار شدم دیدم هنوز خوابه و بیدار نشده وای هنوز کیرم توی کونش بود
انقدر داغون و مزخرفه که مرغ پخته، می‌خنده.
بالاخره کجا بود؟ کونش یا…؟
اصلش اینه که شوهرخاله‌ش میاد خونه‌شون و به بهونه‌ی رنگ کردن در توالت، می‌بردش خونه‌شون و اونجا با علی‌سماق، مجیدرطوبت، حسن کاردک، سعید گامبو، عزّت بی‌مخ، فرمان دغل و کریم شاشو، جوری گشادش می‌کنن که کاندوم‌ها رو اسپری می‌زده، می‌پخته و می‌خورده.
همون در توالت رنگ‌نشده حواله‌ت بادا ابله بی‌سواد چاخان الدنگ!

11 ❤️

861674
2022-03-02 01:05:36 +0330 +0330

تا اینکه دیدم داره ابم میاد اینقدر فشار دادم تا ابم اومدو اونم از حال رفتو تمام ابمو با فشار ریختم توی کسش بعد تا صبح خوابیدم روش وقتی صبح حدودهای ساعت پنج بیدار شدم دیدم هنوز خوابه و بیدار نشده وای هنوز کیرم توی کونش بود
انقدر داغون و مزخرفه که مرغ پخته، می‌خنده.
بالاخره کجا بود؟ کونش یا…؟
اصلش اینه که شوهرخاله‌ش میاد خونه‌شون و به بهونه‌ی رنگ کردن در توالت، می‌بردش خونه‌شون و اونجا با علی‌سماق، مجیدرطوبت، حسن کاردک، سعید گامبو، عزّت بی‌مخ، فرمان دغل و کریم شاشو، جوری گشادش می‌کنن که کاندوم‌ها رو اسپری می‌زده، می‌پخته و می‌خورده.
همون در توالت رنگ‌نشده حواله‌ت بادا ابله بی‌سواد چاخان الدنگ!

6 ❤️

861678
2022-03-02 01:08:48 +0330 +0330

اره کسکش مردم باور کردن اون داستان گاییده شدن خودت با خواهرته دیوس

0 ❤️

861685
2022-03-02 01:39:17 +0330 +0330

سلام
نیمه شبتون بخیر
(با یه دامن ماکسی تا پایین)
وقتی دامن ماکسی تنش بوده.
(رفتم سراغ شلوارش اون در اوردم)
اونوقت شلوار در اوردی!!!
(دیدم هنوز خوابه و بیدار نشده وای هنوز کیرم توی)
مگه داریم.
مگه میشه!!!
یعنی بعد از ارضا شدن، همون جا مونده!
اخه یکم فکر کن.
اینها چی هست نوشتی جونم!

💅💅💅💅💅💅💅

5 ❤️

861696
2022-03-02 02:04:48 +0330 +0330

دفازی ، خالته نه دختر بوه شیش ساله از ساوجبلاغ اونم سیرجانی ، مطمئنم به امید کردن خالت رفتی کونم به باد دادی .
داستانت پر از سوتی بود از دامن ماکسی که پاش بود یهو شد شلوار از آبت که هی آومد و داشت میومد و تو ترافیک بود، آخرش نفهمیدیم تو ک… ارضا شدی یا کوچه های شهر … جقی متوهم

1 ❤️

861705
2022-03-02 02:32:00 +0330 +0330

بعد چند دقیقه تلمبه زدن برش گردوندم و شروع کردم به خوردن کونش

تو که میگی دست و پاشو با طناب بسته بودی؟
دقیقا میشه بگی چجوری برعکسش کردی؟

3 ❤️

861753
2022-03-02 09:58:50 +0330 +0330

یه دست کاندوم ورداشتی؟؟؟!!
مگه عمده فروشی کاندوم داری ؟!

2 ❤️

861761
2022-03-02 11:42:15 +0330 +0330

من موندم اون ی نفری ک لایک کرده کیه؟؟

5 ❤️

861803
2022-03-02 19:06:47 +0330 +0330

همون خیار تو کونت بره… اصن همه اینا که فرق کس و کون خیار و کیر خودتو از هم تشخیص نمیدی و کاندوم نمیدونی چیه به کنار خالت یه متر عرض کونشه؟مگه فیله

0 ❤️

861810
2022-03-02 21:31:28 +0330 +0330

اونجا که رفتی سراغ خاله و رو کمرش دراز کشیدی خیلی خنده دار بود
منو یاد باب اسفنجی انداخت🤣

0 ❤️

861832
2022-03-02 23:21:27 +0330 +0330

تو از کدوم تیمارستان فرار کردی؟ بچه کُسخل

0 ❤️

861903
2022-03-03 03:30:40 +0330 +0330

تو هنوز کون و کس را با چشم خودت ندیدی جقی بدبخت ی بار میگه تو کونش کردم بعد ابمو ریختم تو کسش بعد بیدار شدم تا کیرم هنوز تو کونشه

0 ❤️

862144
2022-03-04 14:53:09 +0330 +0330

خب مشخصه تازه اومدی بیرون 😅😅
البته از مرکز نگهداری ناتوان عقلی🤣🤣🤣

0 ❤️

868456
2022-04-12 11:51:46 +0430 +0430

بدبخت مجلوق آبنه ای برو کونتو بده این چه کس شعری هست نوشتی بالا تا پایین کستانت کس شعر بود کله کیری لاشی

0 ❤️