...قسمت قبل

##سکس در ساحل مدیترانه

حوالی ظهر بود که از خواب‌ پاشدم به شدت توی سرم احساس سنگینی میکردم که حاصل مشروب دیشب بود. اومدم از جام پاشم که درد زیادی توی کونم حس کردم. یادم افتاد دیشب چطور سه نفری همه جامو به هم دوخته بودن.رامتین صبح زودتر پاشده و رفته بود برای صبحونه و خبری ازش نبود.
به گوشیش زنگ زدم دیدم جواب نمیده.
بعد از نیمساعت در اتاق باز شد و وارد اتاق شد.
با یه قیافه در هم. بهش گفتم چی شده چرا توی قیافه ای؟
گفت هیچی و رفت نشست گوشه اتاق لب پنجره و سیگارشو روشن کرد.
گفتم چیشده؟
گفت: هیچی فکر نمیکردم که اینطوری باشی.
گفتم چجوری باشم؟
گفت همینکه با سه نفر جلوی من سکس‌کنی!
واقعا ازین حجم از پر‌رویی مونده بودم چی بگم! گفتم تو سر من معامله کردی بخاطر یه دختر روس حشرت زده بود بالا کس کون‌منو دادی شش نفری جر بدن اونوقت جای اینکه من بهت بگم چقدر بی غیرتی حالا که آبت اومده خوابیده برای من توی قیافه رفتی ؟
خونم به جوش اومده بود.
گفتم باشه هر طور راحتی و رفتم حموم‌ دوش بگیرم.
توی‌حموم به این فکر‌میکردم که اصلا به درک بره گمشه من این چهار روز باقی مونده واسه خودم اینجا عشق حال میکنم بعدشم برگشتیم دیگه اسمشو نمیارم!
از حموم اومدم بیرونو مایومو پوشیدم برم سمت دریا،
رامتین گفت کجا میری؟
گفتم هرجا به تو ربطی نداره و درو کوبوندمو رفتم.
کنار آب رسیدم وسایلمو گذاشتم و رفتم که دوش بگیرم و برم توی دریا.
مایویی که پوشیده بودم روی سینه اش کاپ نداشت و هر وقت اب میخورد بهش نوک سینه هام کاملا از زیرش مشخص بود.
رفتم که دوش بگیرم لب ساحل دوش بغلیم یه مرد سیاه پوستی بود که قد بلندی داشت. حس کردم نگاهشو ولی محل ندادم.رفتم سمت دریا و وارد اب شدم.
اب گرمای خوبی داشت. یخورده که مشغول شنا شدم دیدم مرد سیاه پوستی که دیده بودم نزدیکم شد و داره توی حوالی من شنا میکنه.
با یه بهونه ای اومد سمتم و با انگلیسی نسبتا روان شروع کرد صحبت کردن.
اسممو پرسید و اینکه اهل کجام.
اهل عربستان بود و برای تعطیلات به انتالیا اومده بود با دوستاش.اسمش زیار بود و خونشون توی جده.
همینجوری که مشغول صحبت بودیم من حس کردم واقعا دارم خسته میشم چون داشتم یسره پا دوچرخه میزدم.
اومدیم سمت ساحل و با من اومد و همچنان مشغول صحبت.
از کارش که صاحب یه رستوران توی جده بود گفت از خانوادش که از سمت پدری اهل سودان بودن و مهاجر و …
وقتی روی تخت نشستم دید تخت بغلیم خالیه گفت اشکال نداره بشینم. که بهش گفتم اوکیه بشین.
نشستیم و من مشغول زدن روغن شدم.
بهم گفت میخوای من روغن بزنم واست؟ گفتم اره چرا که نه.
روغن رو دادم دستشو پشتمو کردم که روغن بزنه.وقتی دستش به بدنم خورد حس فوق العاده عجیبی اومد سراغم.
وقتی با دستای سیاهش روی پاهای سفیدم داشت میمالید و روغن میزد شهوت با تمام قدرتش دوباره اومد سراغم.انگار نه انگار که همین دیشب سه تا کیر کلفت روسی توم خالی شده بودو ده بار ارضا شده بودم.
من دراز کشیدم روی تخت به پشت که راحت به تمام بدنم روغن بزنه و چشمامو بستم.
وقتی دستش رسید به رون‌ پام و لای پامو لمس کرد کاملا حس کردم که کسم افزایش حجم داره میده و الانه که بندو اب بدم.
دستش با فاصله کمی از شیار کسم داشت روی پام کشیده میشد و شهوت عجیبی توی رگ هام پمپاژ میکرد.
دسش که اومد بالاتر به لبه کسم برخورد کرد اما مکس نکردو سریع رفت پایین.
نوبت بالاتنم رسیده بود.دستش روی شکمم حرکت میداد و تا زیر سینه هام میومد.
اینجا جایی بود که باید تیر خلاصو میزدم بهش! یخورده جابجا شدم و بند سوتینو از پشت باز کردمو شل کردمش و اشاره کردم که روی سینه هامم روغن بزن. واقعا شهوت جلوی چشمامو گرفته بود دیگه.
زیار دست بزرگشو همینجوری که روی شکمم حرکت میداد و روغنو میمالید برد زیر مایو که دیگه شل شده بود و سینه سمت چپمو هم‌ مالید و روغن زد.
همینکارو با سینه سمت راستمم کرد و روشو روغن مالید.خیلی دلم میخواست سینمو بگیره توی دستش اما هیچ حرکت اضافی که بخواد بگیره انجام نداد.وقتی دست بزرگش روی سینم حرکت میکرد و به نوکش خورد ناخودگاه یه حرکت خفیفی کردم و تاب ملایمی خوردم اما زیار انگار نه انگار. فکر کنم اون بیشتر داشت دهن منو سرویس میکرد تا من دهن اونو.
کارش که تموم شد من چشمام بسته بود همچنان و روی تخت کناری دراز کشید و چشماشو بست.
بعد از ده دقیقه بهش اشاره کردم که میای بریم داخل اب
که دیدم علامت تایید گفت بریم
پاشدم و برگشتم و اشاره کردم که بند سوتینمو ببنده.
بست و میخواستیم بریم سمت دریا که اشاره کرد سمت دورتر از تخت ها جای بکری برای شنا هست و بریم اون سمت.از جمعیت فاصله گرفتیم و نزدیک صخره هایی شدیم که در فاصله دورتری از ما قرار داشت و ازون ناحیه وارد اب شدیم.
دیگه خیلی صمیمی تر باهاش برخورد کردمو اونم کاملا خلاف جثه بزرگی که داشت لطیف و حرفه ای و با ادب عمل میکرد.
رفتیم جلو توی دریا و اب تا کمر زیار بودو تا گردن من رسیده بود. دید من دارم میرم زیر اب دستشو برد زیر بغلمو بلندم کرد از اب و گفت از گردن من بگیر. منم از گردنش گرفتمو رفتیم جلو
پای زیار هنوز میرسید به کف دریا و من اویزون گردنش شده بودم. صورتم تو فاصله نزدکی ازش قرار داشت که نزدیکتر شد و لبای کلفتش به لبام چفت شد.شروع کردم به خوردن لباش و با دستای محکمش منو به خودش چسبوند.سفتی کیرش از روی مایو کاملا به بدنم برخورد کرد و موج شهوت توی وجودم پیجید.توی همون حالت دست بردم سمت مایوشو کیرشو در اوردم و توی دستم گرفتم.
واقعا کیر کلفتی داشت.
به جرات ۲۳ سانت یا بالاتر بود جوری که اصلا دست ظریف من دور کیرش حلقه نمیشد و به زور میرسید به همدیگه انگشتام.
یخورده توی همون اب با کیرش بازی کردم و بالا پایین کردم
کاملا سفت و اماده جر دادن من بود.
توی همون حالت که هم من حشری بودم هم اون، بهش اشاره کردم بکن تو.
پاهامو همون حالت ایستاده توی اب حلقه کردم دور کمرش و گوشه مایو‌مو دادم کنار و کیرشو تنطیم کردم لب کسم. بخاطر اصطکاک زیادی که داخل اب داشت خیلی سخت بود بره داخل ولی من این چیزا حالیم نبود. همونجا همون لحظه کیرشو میخواستم.
بالاخره با هر ضربی بود کیرش رفت داخل کسم. نمیدونستم بخاطر اب بود که اصطکاک داشت یا بخاطر کیر کلفتش ولی هرچی بود درد زیادی حس کردم.
شروع کرد بالا پایین کرد من
واقعیتش لذت زیادی از خود سکسم نمیبردم اما با حالتی که اونجا توی اب داشتیم خیلی حال میکردم.آه ناله ام رفته بود هوا. سر کیرشو حس میکردم که توی بدنم داره بالا و پایین میره و دیواره های کسمو داره به هم میماله.
فهمید یخورده اذیت دارم میشم اشاره کرد میخوای بریم سمت ساحل.که کفتم اره
سریع اومدم پایین و رفتیم به سمت ساحل.
وقتی وارد ساحل شدیم یک قسمتی بود بین دوتا صخره،که فقط از بالا دید داشت و از طرفین هیچ دیدی نداشت به اطراف.
وقتی وارد محوطه بین صخره ها شدیم دیدیم دوتا دختر و دوتا پسر هم نشستن دارن توی اون کنج با لباس شنا و اب جو میخورن و افتاب میگیرن.دخترا سوتین هاشونو دراورده بودنو لخت دراز کشیده بودن.
بی توجه بهشون رفتیم کنار یکی از صخره ها و زیار پشت به اون چهار نفر قرار گرفت جوری که فاصلمون با اونها شاید سه متر یا چهارمتر بیشتر نبود. اما برای من اصلا مهم‌نبود این چیزا و فقط میخواستم اون لحظه کرده بشم.
دراوردم شورت زیارو و کیرش افتاد بیرون.واقعا چی میدیدم. یه کیر سیاه با کلفتی باور نکردنی. الکی نبود توی اب انقدر دردم کرفته بود. سر کیرش یخورده کمرنگ تر بود و همین باعث میشد کیرش خیلی جذاب باشه.کیرشو سریع اومدم بکنم توی دهنم که دیدم به زور جا میشه. فقط سر کیرش رفت داخل دهنم و شروع کردم سرشو لیسیدن با زبونم.
وقتی خوردم برگشتم و دستمو گذاشتم روی صخره ها خم شدم و گفتم بکن تو.توی این پوزیشن کاملا پشتم به چهار نفر توی ساحل بود و قمبلمو قشنگ میدیدن از پشت.
زیار اومد تف زد سر کیرش و یخورده پاهاشو خم کرد و کرد داخل کسم. لذت عجیب به همراه درد حاصل از گشاد شدن توی‌کسم پیچید و به سرعت جای خودشو به حرکت یه کیر کلفت داخل بدنم داد.که با هر حرکتش درونم تمام عضلات داخلی کسم منقبض میشد و مسیر حرکتشو کاملا حس میکردم.
با دو‌تا دستش بغل های پهلومو گرفت و با شدت کون‌منو به خودش میزد جوری که با هر تقه محکمی که میزد من پرت میشدم جلو و یه اه بلند میگفتم ولی با دستاش دوباره بصورت فنری منو شکار میکردو میزد به خودش. سرم رو به صخره بود ولی داشتم تصور میکردم که چه صحنه عجیبی میدیدن اون چهار نفر.
یه دختر سفید با هیکلی متناسب اما ظریف. از پشت قمبل کرده ایستاده برای یه مرد قد بلندو وریزده سیاه پوست. و داره به شدت جر میخوره.شرط میبندم الان پسرهاش محو کس و کون من از پشت شدنو دخترهاش محو کیر سیاه زیار.
نزدیک دو دقیقه توی همون پوزیشن زیار منو به معنای واقعی میتپوند به خودش. صدای اه و ناله من پیجیده بود توی فضای بین صخره ها و با صدای موج های اب قاطی شده بود.
یخورده گذشت بهش اشاره کردم در بیار.
دراورد و کفتم بخواب روی زمین.
خوابید روی شن ها به پشت
منم برگشتمو رفتم روی کیرش نشستم و اروم هل دادم به سمت داخل.
شروع کردم روی کیرش بالا پایین رفتن و اه و ناله کردن.یه لحظه با یکی از پسرها که داشت منو نگاه میکرد چشم تو چشم شدم و دوز حشری بودنمو بیشتر کردم که قشنگ کف کنه.
همینجوری که با اب تاب بالا پایین میرفتم روی کیر زیار حس کردم دارم ارضا میشم. صدام دیگه دست خودم نبود.رسما چهارتاییشون برگشتن سمت منو میخندیدن. دخترا از روی حرص و پسرا از روی شهوت.
ارضا شدمو برای چند ثانیه اومدم توی بغل زیار بیافتمو اروم بگیرم که دیدم بیخیال نمیشه.منو گرفت با دستاش توی بغلش و همینجوری شدت کردنشو بیشتر کرد.
منم کونمو دادم یخورده بالاتر که خوب کسم در دسترس کیرش قرار بگیره و‌کامل خوابیدم روش.چوچولم به پوست بدنش میخورد و کیرش توی کسم بالا پایین میرفت.
صدام توی گوش خودمم پیجیده بود.
از شدت ضربه ای که میزد کیرش درومد از کسم.
بهش اشاره کردم صبر کن
برگشتم روی زانوهام به حالت داگی نشستم و گفتم از پشت بکن توی کونم.
میخواستم کاملا جر بخورم دیگ. میدونستم از دیشب سوراخ کونم گشاد شده و از طرفی دردم داشت ولی واقعا حالیم نبود.فقط میخواستم این سایز کیر توی کونم بره و جرم بده. درد و لذت رو باهم میخواستم.
گفت مطمنی؟ کفتم اره.
رفت پشتم قرار گرفت و تف زیاد زد روی کونم.اروم سر کیرشو کذاشت توی کونم و فشار داد داخل
با دستام که روی زمین بود شن هارو مشت کردم و شکممو به سمت زمین تاب دادم. دردش واقعا وحشتناک بود.ولی توی اوج لذت هم بودم.پارادوکسی که همیشه امیختگی بین درد و لذت رو توی سکس داره.
اروم که رفت داخل شروع کرد به عقب جلو رفتن.سر کیرش هر بار که توی کونم حرکت میکرد تمام عضلات رودم یبار جمع میشد و بسته میشد.کاملا سر کلاهک کیرشو حس میکردم.
مطمن بودم که کونم خون افتاده. شروع کرد به عقب جلو کردن.سرعتشو بیشتر و بیشتر کرد تا اینکه تنگی کونم و پوزیشنی که داشت میدید کارو یکسره کرد و حس کردم کیرش توی کونم دارم نبض میزنه.افزایش حجمی که توی لحظه خروج اب از کیرش داشت منو به جیغ انداخته بود دیگ.ابش با فشار توی کونم خالی میشدو همزمان من بودم که در درون خودم جیغ میزدمو ارضا میشدم.
ابش که اومد توی کونم همچنان داشت تلمبه میزد.خود ابش باعث شده بود کونم روون‌تر بشه و انگار خیال این نداشت که بخوابه کیرش
بعد از چند ثانیه تلمبه زدن و تخلیه کامل، کیرشو اروم کشید بیرون و من افتادم روی شن ها دیگه از بیحالی.
خودشم رفت مایوشو اورد و پوشیدو اومد نشست کنارم.
با اشاره بهش گفتم عالی بود. یه چند دقیقه نشستیم همونجا و یکی از دختر های اونجا پاشد یه ابجو اورد برامون و یخورده خندیدیم باهاشون از راه دور و شوخی های نامعلومی کردن به زبون روسی.
بعد ازینکه حالم جا اومد پاشدیم رفتیم سمت هتل و از هم جدا شدیم و خداحافظی کردیم.
وقتی برگشتم اتاق دیدم رامتین نیست و رفته بیرون. یه نفس راحتی کشیدم که الان نیست روی مخم بره و رفتم حموم دوش بگیرم که بعدش بخوابم.

ادامه دارد…

نویسنده: تینا

نوشته: تینا