مالنا

1401/05/26

سیگار روی لبهام بود و کام محکمی ازش گرفتم؛ همیشه سیگار کشیدن تو ماشین با یه موزیک بیکلامو دوست داشتم. رد ماتیک قرمزم روی فیلتر سیگار مونده بود…
تو حالو هوای خودم بودم و به اتفاقاتی که قرار بود دقایق دیگه بیوفته فکر میکردم؛ کمی هم تحریک شده بودم که سنگینی دستشو روی گونه‌م حس کردم.
_تو فکری مالنا…
(همیشه بخاطر فرم لبهام و مدل سیگار کشیدنم مالنا صدام میزد)
همونطور که چشام بسته بود جواب دادم: به تو فکر میکنم…
لپمو کشید، دستمو گرفت و پدال گازو فشار داد؛ فکر کنم اونم دیگه تحمل نداشت.
نگاش کردم.
چقدر دوستش داشتم و حاضر بودم هر کاری بخاطرش انجام بدم.
سیاوش ۳۴ سالشه، از اون پسرایی که بوی ادکلن و رفتار جنتلمنانش همه دخترا رو مسخ می‌کنه، دوسالی هست که باهم دوستیم ولی سالی که گذشت سال سختی بود، هم برای سیاوش هم برای من. بخاطر کارش مجبور بود ماهی یکبار به ایران بیاد و امروز بعد تقریبا یک ماهو نیم ( اینسری خیلی طول کشیده بود) همو می‌دیدیم.
بلاخره رسیدیم به آپارتمانش.
داخل آسانسور همدیگه رو بغل کردیم؛ بدون هیچ حرفی فقط نگاه.
نگاه‌مون شعله های نیاز و شهوت رو تو چشمامون بیداد می‌کرد.
در آپارتمان که باز کرد، وقتی داخل شدم پشت سرم اومد دستمو گرفت و تو یه حرکت سریع چسبوندم به دیوار.
لباشو روی لبام گذاشت، منم همراهیش میکردم‌
داغ بودیم.
بعد از یه بوسیدن طولانی لبخندی رو لباش نشست و گفت: سایه دلم واست یه ذره شده بود.
لبخند زدمو بدون هیچ حرفی به اتاق خواب رفتم.
لباسامو درآوردم و روی مبل راحتی داخل اتاق خواب گذاشتم‌.
یه ست گیپور مشکی پوشیده بودم.
خودمو داخل آینه قدی گوشه اتاق نگاه کردم… اندام لاغری دارم وقدم بلنده؛ موهای مشکیمو چتری کوتاه کردم و یه رژ قرمز زده بودم. سیاوش پشت سرم ایستاد دستشو حلقه کرد دور شکممو از پشت چسبید به من.
میتونستم برجستگی کیرشو حس کنم.
_چخبره اینهمه خوشگل کردی؟ نمیگی یهو میخورمت؟؟؟
با عشوه گفتم: واسه اینکه بخوریم خوشگل کردم دیگه…
خنده شیطنت آمیزی زد، بغلم کرد و انداخت روی تخت…
همونطور که خیلی جدی و عمیق نگاهم میکرد دکمه های پیرهنشو باز کرد.
این نگاهو من می‌شناختم…
میدونستم معنی این نگاه اینه که یه سکس خشن و عالی در انتظارمه…
بعد از اینکه کامل لخت شد اومد روی تخت، از موهام گرفتو سرمو بلند کرد،
خیلی جدی گفت: کیرمو بخور جنده…
منم بدون هیچ حرفی کیر ۲۰ سانتیش که کلفت هم بود دستم گرفتم و سرشو تو دهنم گذاشتم.
سیاوش چشاشو بست…
سر منو روی کیرش بالا پایین می‌کرد و گاهی روی کیرش نگه می‌داشت. چند باری اوق زدم که دوتا سیلی نثار صورتم کرد.
بعد از اینکه حسابی براش خوردم شروع کرد به درآوردن شورت و سوتینم بعد هولم داد روی تخت و به کمر خوابوندم‌.
پاهامو تو شکمم جم کرد و شروع کرد به خوردن کسم.
چوچولمو محکم میمکید و انگشت می‌کرد داخل کسم. گاهی چوچولمو با دندون می‌کشید و کناره های کسمو گاز میگرفت. و به سوراخ کونم زبون میزد.
آه و ناله هام همه فضای اتاق و پر کرده بود.
نفس نفس میزدمو ازش میخواستم تندتر ادامه بده اونم همینکار می‌کرد.
از شهوت زیاد ملافحه های سفید تختشو چنگ میزدم و اون انقدر با زبون چوچولمو قلقلک داد تا با یه آه بلند ارضا شدم. چشامو بستم اما سیاوش وحشی شده بود و من میدونستم اگر هر کاری که میخواد همون موقع انجام ندم به ضررم.
پس تا گفت بیا بشین روی کیرم به سرعت از جا بلند شدم.
تکیه داده بود به تخت و کیرشو تو دستش گرفته بود
پاهامو دو طرفش گذاشتم و سر کیرشو با کسم هماهنگ کردم و با یه آه بلند همشو تو خودم جا دادم.
نیپل سینه هامو فشار میداد و من غرق در لذت بودم.با هر بار بالا پایین شدنم تو کسم شهوت شعله میگرفت و من برای بار دوم ارضا شدم.
از فرط بی حالی بعد از ارضا شدنِ دوباره افتادم روش.
سیاوش با یه حرکت منو برگردوند روی تخت و شروع کرد تلمبه زدن.
از یجایی به بعد این لذت برام تبدیل به درد میشد اما تو اون تایم اجازه اعتراض نداشتم.
وقتی حسابی کسمو کرد از جاش بلند شد و رفت به سمت کشو کنار تختش؛ یه ویبراتور از داخلش بیرون آورد و چشاش برق زد.
افتاد روم لبامو می‌خورد و سینه هامو چنگ میزد در گوشم گفت: باید اندازه این چند روزی که نبودم کس بدی بم… درد داری آره؟ الان یکاری میکنم لذت ببری مالنای من…
پوزیشن داگی شدم و از پشت گذاشت داخل کسم…
میدونست من دیوونه این پوزیشنم‌‌‌.
وقتی شروع کرد به تلمبه زدن با یه دست کونمو می‌مالید و با دست دیگه ویبراتور گذاشته بود روی چوچولم و من روی ابرا بودم.
حالا دیگه قدرت تلمبه زدناش بیشتر شده بود و متوجه شدم نزدیک که ارضا بشه …
سریع بیرون کشید و ایستاد منم سینه هامو چسبوندم به هم و زبونمو در آوردم …
با یه صدای بلند آبشو خالی کرد روی صورت و سینه هام…
بعد از اینکه خودمونو تمیز کردیم دراز کشیدیم تو بغل هم…
پنجره تراس باز بود و نسیم بهاری پرده حریر سفید رو به رقص گرفته بود …
یه کام سنگین از سیگار گرفتم که با صدای خسته ای گفت : عاشقتم مالنا…

نوشته: اِلا


👍 15
👎 4
31901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

890660
2022-08-17 03:24:19 +0430 +0430

عالی بود، دمت گرم، واقعا حال کردم

1 ❤️

890708
2022-08-17 10:41:17 +0430 +0430

برداشتش از سکس شبیه پورن بود تا سکس واقعی

1 ❤️

890733
2022-08-17 16:14:12 +0430 +0430

جالبه به نُک سینه میگی نیپل و چس کلاسی میاس ولی انوز نمیدونی شورت رو باید شرت بنویسی و هول رو باید هل بنویسی

0 ❤️

890770
2022-08-17 23:27:21 +0430 +0430

خوب بود

0 ❤️

890975
2022-08-19 00:24:18 +0430 +0430

پسرم موقع تایپ دستت رو از تو شرتت در بیار گلنار هم صابون خوبی نیست گلرنگ بدن شور با دونه های شن تولید کرده از اون استفاده کن

0 ❤️