اسم هارو تقیر دادم
اسمم علی ۱۷ سالمه یه فامیل داریم که از من ۱سال کوچیک تره به خاطر اینکه موهاش زرد ه بش میگیم مهدی زرد من از همون اول تو کف مهدی بودم دوست داشتم بکنمش ولی از سال ۹۴ ندیدم باهاشون سر یه مشکلاتی رفت آمد نداشتیم بعد از ۵ سال تو سال ۹۹ وقتی داییم فوت کرد وقتی بمون خبر دادن رفیم خونشون من همینجور اشک میریختم دیدم یه پسری اومد کنار من و پسر داییم بعد از پسر داییم پرسید این کیه اونم گفت که علی ع منم که اصلا تو حال خودم بودم داشتم گریه میکردم سه روز گذشت تو مراسم دیدم یکی اومد پیشم یه لحضه برام اشنا بود بعد به پسر داییم گفتم که اون مهدی زرد نیس گفت اره خودشه اوفففف چه کونی شده بود اصلا یه لحضه همه چی از یادم رفت رفتم تو کف ش بعد یه چند روزی خیلی باهاش گرم گرفتم به خاطر مهمونی ها خیلی پیش هم بودم منم کم کم داشتم نقشه رو عملی میکردم 🤤
خب گذشت چهلم شد بعد همه تو مسجد بودن منم به زرد گفتم بیا بریم یه نخ سیگار بکشیم اوکی داد همینطور که داشتیم راه میرفتیم همه نگام به کونش بود هرچی حرف میزد من اصلا یه جا دیگه بودم بم گفت نمیخای روشن کنی به خودم اومدم پاکت در اوردم روشن کردیم داشتیم حرف میزدیم که گفتم اوی زردک سیگاری زدی تا حالا اونم گفت اره یه دوسه باری زدم یه نخ سیگاری بار کردم روشن کردم سه کام گرفتم دادم بش
اصلا بلد نبود بکشه 😂 خندم گرفت اما چیزی نگفتم وقتی تموم شد من یکم بالا بودم ولی اون چت چت بود
(اینو بگم من وقتی چتم حشرم ۱۰ برابر میشه )
بعد سر شوخی هی انگشتش میکردم دیدم اصلا کاری نمیکنه
منم دستم گزاشتم در کونش مالوندم دیدم کونشو اورد عقب تر فهمیدم خوشش اومد بش گفتم بیا بریم یه دوری با ماشین بزنیم ولی گفت نه بابام الان زنگ میزنه فلان … گفتم نترس یه کصشعری سر هم کن گفت باشه
اقا سوار شدیم یکم دور زدیم گفتم زرد میای بریم قلیوون بکشیم گفت کجا گفتم باغ ما گفت مگه باغ دارین گفتم اره همینجاس
رفتیم در باغ باز کردم رفتیم تو دوتا زغال گزاشتم نشسته بودیم که دوباره حشری شدم دستم بردم در کونش که بعد یه چند دیقه دستشو گزاشت رو کیرم فهمیدم بعلههه اقا کونی تشدیف دارن
بش گفتم ساک بزنم
مثل سگ ساک میزد داشت ابم میومد گفتم بسه برگرد شلوارشو کشید پایین اووف چه کونی بود تف زدم به کیرم گزاشتم دم سوراخش راحت رفت تو یکم صداش در اومد گفت در بیار منم اصلا حرف نزدم اروم تلمبه میزد بعد چند دیقه ابم اومد خابیدم روش بعد قلیون کشیدیم ازش پرسیدم چند دفعه داده اونم گفت یه ۴…۵بار منم که فهمیده بودم نزدیک ۱۰ دفه داده اخه خیلی گشاد بو قلیونو جمع کردم رفتیم دم مسجد رفتم باباش اومد دم ماشین گفت کجا بودین منم سریع گفتم رفتیم یه تابی خوردیم با اخم نگام کرد رفت بعد از اونموقع ۵…۶بار با پسر داییم کردیمش خیلی کون خوبی امید وارم همتون بکنینش

نوشته: علی